رئیس مرکز امور بین الملل حزب موتلفه معتقد است که بعد از انتخابات ریاست جمهوری یازدهم، موقعیت احمدی نژاد به اندازه خاتمی نیز مطرح نمی شود.
حمید رضا ترقی:
احمدی نژاد تمام شده است/ شایسته سالاری را از چینی ها یاد بگیریم
6 مرداد 1391 ساعت 19:02
رئیس مرکز امور بین الملل حزب موتلفه معتقد است که بعد از انتخابات ریاست جمهوری یازدهم، موقعیت احمدی نژاد به اندازه خاتمی نیز مطرح نمی شود.
رضا الیاسی: کمتر از یکسال به انتخابات ریاست جمهوری یازدهم باقی مانده است و رفته رفته شاهد آغاز فعالیت های گروه های سیاسی مختلف در کشور برای حضور در انتخابات هستیم.
حزب موتلفه اسلامی به عنوان قدیمی ترین حزب کشور نیز برای حضور در انتخابات ریاست جمهوری برنامه ویژه ای دارد و اعضای سرشناس این حزب بارها بر این موضوع تاکید کرده اند.
برای بررسی شرایط احزاب فعال در کشور برای حضور در انتخابات، ایرادهای قانون انتخابات، نحوه حضور حزب موتلفه در انتخابات و آخرین تحولات بین المللی از حمیدرضا ترقی، رئیس مرکز امور بین الملل حزب موتلفه اسلامی برای حضور در کافه خبر دعوت کردیم.
در گفت و گوی دو ساعته خبرآنلاین با حمیدرضا ترقی آخرین تحولات سیاسی داخلی و بین المللی مورد بررسی قرار گرفته است.
کمتر از یکسال به انتخابات ریاست جمهوری یازدهم باقی مانده است و به طور حتم احزاب نقش موثری را در انتخابات دارند، ضرورت هایی که هم اکنون باید احزاب رعایت کنند به نظر شما چیست؟
کارکردهای حزبی برای ورود به عرصه مهم انتخابات ریاست جمهوری به علت شخصیت گراییهای گذشته و کم توجهی به برنامه گرایی و گفتمان سازی با مشکل رو به رو بوده و همواره مجبور بوده ایم دنبال شخصیت ها باشیم و آنها بوده اند که جریان های سیاسی را دنبال خودشان می کشاندند و احزاب، شخصیت ها را بررسی می کردند و بر اساس تمایلات خود به دنبال آنها می رفتند و اینگونه نبوده که نامزدها به دنبال احزاب حرکت کنند.
در سه دهه گذشته تلاش زیادی شده که تشکلها و جریانهای سیاسی جای شخصیت گرایی را بگیرند و سرمایه گذاریهای سنگینی هم در این زمینه صورت گرفت؛ در انتخابات مجلس سرمایه گذاری سنگینی از سوی جامعه روحانیت و جامعه مدرسین صورت گرفت تا جابجایی انجام شود و تا حدی نیز جواب داد اما هنوز هم نیاز به فعالیت بیشتری دارد تا بتوانیم از شخصیت گرایی فاصله بگیریم.
به نظر می رسد که تقریبا در فرآیند انتخاباتی که در رابطه با ریاست جمهوری داشته ایم شیوه شخصیت گرایی تقریبا به پایان عمر خود میرسد و هم اکنون وارد فازی می شویم که اگر شرایط کشور را به درستی تحلیل نکنیم و مسائل جامعه را آسیب شناسی استراتژیک نکنیم و نقاط ضعف عرصههای مختلف اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی را بدست نیاوریم نمی توانیم به شاخصهای مناسب برای رئیس جمهور آینده دست پیدا کنیم.
رئیس جمهور آینده باید بتواند بر اساس تحلیل واقع گرایانه، نیازهای کشور، مسئولان، مجموعه نظام و مردم را بتواند تامین کند و پاسخ گوی خواستهها و مطالبات مردم باشد باید بر اساس آن تحلیل شاخص ها تدوین شود و بعد ما آن شاخص ها را با مصداقهای موجود تطبیق دهیم.
به نظر می رسد که احزاب در شرایط کنونی باید به سمت تحلیل شرایط کشور بروند و نقاط ضعف و قوت و چالشهای روبه روی کشور را بررسی کنند و تشکلها و مجموعههایی که یک به یک به تحلیل مشترک میرسند میتوانند در کنار هم قرار بگیرند و با ائتلافی قدرتمند در صحنه رقابت وارد شوند.
در کنار آن به نظر میرسد که ما برای اینکه از شخصیت گرایی فاصله بگیریم باید روی تیم اداره کننده کشور تکیه کنیم. در گذشته معمولا چون به شخصیت ها تکیه داشتیم تنها روی فرد کار میکردیم و به ترکیب تیم آن فرد برای اداره کشور کسی کاری نداشت و اگر بخواهیم از شخصیت گرایی فاصله بگیریم باید فرد با تیم مدیریتی خود در معرض رای جامعه قرار گیرند.
مسئله دیگه بحث گفتمان سازی است. احزاب در این زمینه خیلی ضعیف عمل میکنند، به اندازهای که رهبری هر سال گفتمان جدیدی را طراحی می کنند و جهت گیری مسائل سیاسی و اقتصادی کشور را تنظیم میکنند اما در بحث گفتمان سازی در انتخابات ریاست جمهوری خیلی عملکردها ضعیف است. اگر احزاب بتوانند جهت کاری رئیس جمهور آینده را به شکلی مشخص کنند که در دو یا سه جمله بتواند افق آینده را برای مردم روشن کند کار بسیار مهمی است و باید اجرایی شود.
نکته مهم این است که ما باید امید مردم را همچنان به کارآمدی اصولگرایی در کشور حفظ کنیم و توفیقاتی که مجموعه اصولگرایان در طی این دو دوره در پیشرفت کشور به دست آوردند اینها مشخص شود و آنهایی که عملیاتی نشده یا باید تداوم پیدا کند تا به مرحله عمل برسد باید مشخص شود که یک نمای جامع و کاملی از آنچه که اصولگرایان در آینده کشور دنبال میکنند به مردم ارائه دهند.
در انتخابات مجلس گروه ۷+۸ و در انتخابات پیش از آن شورای هماهنگی نیروهای انقلاب به عنوان سامانه هماهنگی میان اصولگرایان مطرح بودند؛ در انتخابات سال آینده شاهد شکل گیری سامانه جدیدی برای هماهنگی میان اصولگرایان خواهیم بود؟
قطعا به سامانه جدیدی نیاز داریم. سامانههای قبلی متناسب با شرایط خاص کشور شکل گرفته بود و اختلاف نظر در رابطه با مجلس به علت تنوع نامزدها بسیار زیاد و متفاوت بود ولی در انتخابات ریاست جمهوری تمرکز روی یک نامزد است و این زمینه بیشتری برای وسعت پیدا کردن دامنه اصولگرایی فراهم می کند. سامانه جدید را باید بر اساس اشتراک نظر و تحلیل شرایط کشور پیشبینی کنیم و این پیش بینی باید با حضور رقیبان احتمالی متناسب باشد و این موضوع تعیین کننده خواهد بود.
تا به حال نشست رسمی میان اصولگرایان برای جمع بندی نهایی درباره سامانه جدید برگزار نشده است و بیشتر تشکل ها میان خودشان نشست برگزار کردهاند.
اصولگرایان در پایان برای تشکیل سامانه واحد به جمع بندی خواهند رسید؟
به خیلی از مسائل بستگی دارد اما به نظر میرسد که هر میزان که رقبا وضعیت شفاف تری داشته باشند وضعیت اصولگرایان نیز شفافتر خواهد بود.
اصولگرایان منتظر مشخص شدن وضعیت اصلاح طلبان هستند؟
تقریبا ما منتظر تحلیل هستیم، در تحلیل مشخص است که اصلاح طلبان چگونه و با چه استراتژی وارد عرصه انتخابات خواهند شد و این طرف هم باید بر اساس مجموعه ظرفیتی خود بتوانند تحلیلی داشته باشند.
الان در موتلفه اسلامی رقیب خود را در انتخابات ریاست جمهوری تنها اصلاح طلبان می دانید یا حامیان دولت و مستقلین را هم جزء گروههای رقیب می دانید؟
در درون اصولگرایان هم نمیتوانیم بدون رقیب باشیم، در درون اصولگرایان رقابت است و در این رقابت ممکن است مانند جبهه متحد و جبهه پایداری به تفاهم نرسند. موتلفه، اصلاح طلبان را با کمرنگی و حال خاص خود به عنوان رقیب پیش رو دارد.
پس در انتخابات سال آینده شاهد حضور سه گروه هستیم؟
تقریبا سه گروه می شود.
حامیان دولت و مستقلین چطور؟
این گروه ها را باید در همان رقبای درون اصولگرایی تعریف کرد. طیفی که مثلا خیلی پایبند به اصولگرایی نباشد در بین رقبا فکر نمیکنم که خیلی زمینهای برای رقابت داشته باشند.
حامیان دولت آلترناتیوی برای اصلاح طلبان به حساب نمیآیند؟
البته اصلاح طلبان هم اکنون گرفتارتر از این حرفها هستند که از آنها به عنوان آلترناتیو استفاده کنند.
حامیان مشایی حرفهایی را در چند سال گذشته زدهاند که شبیه حرفهای اصلاح طلبان بوده است و خیلی از اوقات از اصلاح طلبان جلوتر بودند. فکر نمیکنید که اینها قابلیت این را داشته باشند که جایگزین جریان اصلاح طلب شوند؟
گفتمان اینها چنین قابلیتی ندارد، گفتمانشان در کشور جا نیافتاده و خیلی در حد محدودی طرح شده است و این تفکر مدافعی ندارد و طبیعتا زمانی به گفتمان تبدیل می شود که بتواند یک تواتری در میان نخبگان جامعه پیدا کند و این اندیشه ناک اوت است.
احتمالا اگر آقای احمدی نژاد در ماههای آینده بگوید از این جریان حمایت می کنم، فکر نمی کنید این جریان و گروه با اقبال عمومی روبه رو شود؟
خیر! احمدی نژاد دیگر پایگاه قبلی را ندارد و پایگاه وی به لحاظ فکری خیلی افت کرده است. اما ممکن است به لحاظ اجرایی عدهای به طور طبیعی روی احمدی نژاد حساب کنند اما ایده وی پذیرش ندارد.
در میان نخبگان پذیرش ندارد؟
هم نخبگان و هم عموم جامعه.
عموم جامعه می گویند احمدی نژاد در شهرستان ها کارهای خوبی انجام داده است و مردم از او رضایت دارند.
جامعه چیزی که در شخصیت فعلی میبینند در شخصیت بعدی به راحتی نمی بینند. الان اینگونه نیست که اگر کسی را که مردم قبول دارند و وی بگوید من شخص دیگری را قبول دارم مردم نیز آن شخص را قبول داشته باشند. مردم هم اکنون دیدگاه سیاسی پیدا کرده اند و تحت تاثیر این مسائل قرار نمی گیرند.
اگر آقای احمدی نژاد بگوید این فرد به تفکرات من شبیه است مردم تحت تاثیر این اظهارات قرار نمی گیرند؟
ممکن است ۱۰ تا ۱۵ درصد تحت تاثیر قرار بگیرند.
نظر شخصی شما به عنوان فعال سیاسی درباره آینده آقای احمدی نژاد بعد از ریاست جمهوری چطور است؟ آیا احمدی نژاد بعد از ریاست جمهوری تمام می شود یا حیات دیگری را تجربه خواهد کرد؟
فکر می کنم که چیزی از آقای احمدی نژاد باقی نمانده است، به خاطر همین ضربهای که حلقه انحرافی وارد کردند چیزی از احمدی نژاد به جز پرکاری دولت که شاید کمتر کسی در آینده پیدا شود که در این حجم کار کند باقی نمانده است.اما این که گفتمانی داشته باشد مانند اصلاحات، بعید به نظر می رسد.
پس احمدی نژاد بعد از انتخابات سال ۹۲ تمام شده است؟
فکر می کنم بعد از انتخابات موقعیت احمدی نژاد به اندازه خاتمی نیز مطرح نباشد.
در انتخاباتهای گذشته، از انتخابات مجلس هشتم تا کنون چه آسیب هایی را در سیستم حزبی سیاسی کشور دیدید؟
سیستم حزبی کشور متناسب با انتظاری که احزاب از فعالیتهای سیاسی و کارکرد حزبی دارند نیست، احزاب تقریبا هنوز به عنوان یک مرجع قابل اعتماد مردم شناخته نمیشوند، از طرف دیگر در قانون خیلی نقشی برای احزاب در انتخاباتها پیش بینی نشده که ایفای نقش داشته باشند.
از طرف دیگر ضعف مالی احزاب بزرگترین مشکل برای حضور فعال و کارآمد در عرصههای سیاسی است، احزاب منابع مالی ندارند و راهکاری هم در قانون در این زمینه پیش بینی نشده است و از طرفی هزینه تحزب و هزینه حزب گرایی بسیار سنگین است.
با توجه به این شرایط حقیقتا نمیشود انتظار خیلی کارآمدی از تحزب در کشورمان داشته باشیم که بتواند برای مردم کار تحقیقاتی و کار مطالعاتی انجام دهد و در افزایش مشارکت مردم نقش فعالی ایفا کند. حزبی که بخواهد کادر بسازد الان مانند اصلاح طلبان باید از رانت دولت استفاده کنند و نیروهای خود را به خارج از کشور بورسیه کنند. فعالیت احزاب به علت مشکلات مالی در زمینه کادر سازی با مشکلهای فراوانی رو به رو است.
یکی از مهمترین فعالیتهای احزاب کادرسازی برای مدیریت کشور است و زمانی که نمیتوانند این کار را انجام دهند پیر خواهند شد و این موضوع برای احزاب ضررهای فراوانی دارند. دانشگاهها و مکانهای اینگونه جاهایی نیستند که به راحتی به تربیت برای احزاب کمک کند. اگر احزاب میتوانستند در این موضوع فعال شوند میتوانستند تاثیر بیشتری در مسائل کشور داشته باشند.
در مجموع آسیبهایی که تحزب در کشور دارد و در انتخاباتهای گذشته هم خود را نشان داده فقدان کادرسازی، ناتوانی مالی،فقدان رسانه های تاثیرگذار بر افکار عمومی، شخصیت محوری و عدم تشکل گرایی، فقدان جایگاه قانونی مناسب برای فعالیت های سیاسی در انتخابات ها و بالا بودن هزینه تحزب است.
کمتر از یک سال به انتخابات ریاست جمهوری باقی مانده است، این ایرادها چه زمانی باید برطرف شود؟
اصلاحیه ای را دولت در کمیسیون اجتماعی خود درباره قانون احزاب انجام داد و این اصلاحیه را به کمیسیون مربوطه در مجلس هشتم فرستاد اما در مجلس نهایی نشد و هم اکنون احزاب خواهان بررسی این اصلاحیه هستند.
البته قانون انتخابات ریاست جمهوری هم خلاءهای فراوانی دارد، به نظر شما مهم ترین ایرادهای این قانون کدام است؟
خلاء ها در چند بعد وجود دارد. یکی بحث ویژگیهای رئیس جمهور است که این ویژگی ها خیلی حداقلی است و این حداقل ها را باید به علت اهمیت این جایگاه در اداره کشور افزایش دهیم.
نکته دوم مسئله تبلیغات است، از زمانی که فرد از فیلتر شورای نگهبان عبور میکند و وارد عرصه رقابت می شود دست قانون گذار و ناظر و همه از برخورد با وی کوتاه میشود و تا پایان انتخابات برای مقابله هیچ کاری نمیشود انجام داد. این مقطع بسیار مهم است و نشان داده که میتواند کاملا امنیت ملی کشور را در معرض خطر قرار دهد.
به طور مثال اگر فردی موجب تخریب نامزد دیگری شد که در رای مردم تاثیر داشته باشد، نمی توان این موضوع را بعد از انتخابات رسیدگی کرد یا اگر نامزدی مورد حمایت بیگانگان قرار بگیرد و ستادهای این نامزد با بیگانگان مرتبط شدند و در جهت بر اندازی نظام وارد عمل شدند، جایز نیست که بعد از انتخابات برطرف کرد.
ما مناظره را پیش بینی کردیم اما روش مناظره و چگونگی آن را مشخص نکردیم و چون در قانون پیش بینی نشده روش معقول هم مشخص نیست.
در نهایت همانطور که الان در انتخابات مجلس شورای نگهبان روی منابع مالی که نمایندهها استفاده میکنند دقت میکند که آیا نمایندگان به منابع قدرت و ثروت متصل شدهاند یا خیر. انتخابات ریاست جمهوری کم اهمیتتر از مجلس نیست و باید بیشتر در این زمینه دقت کرد. در مجموع به نظر میرسد که قانون انتخابات یک سری اصلاحات برای رشد و کمالش باید داشته باشد.
تا کنون اقدامی برای اصلاح قانون شده است؟
خبری در این زمینه نشنیده ام.
پس انتخابات ریاست جمهوری یازدهم هم با همین خلاء ها برگزار میشود؟
اگر مجلس به این موضوع الویت بدهد ممکن است این قانون در دو ماه اصلاح شود اما ما در ذهن نمایندگان مجلس چنین موضوعی را نمیبینیم.
هرچه به انتخابات نزدیک میشویم بیشتر تخریبهای سیاسی افزایش پیدا میکند، میتوانیم برای مقابله با تخریب شخصیتها در زمان انتخابات سازکاری پیش بینی کنیم؟
ما کمبود قانون در این زمینه نداریم و تنها موضوعی که وجود دارد قاطعیت در اجرای آن است و قانون باید قاطعانه اجرا شود. طبیعتا فضای انتخابات باید یک فضای سالم باشد، فضای ناسالم و تخریبی مردم را برای انتخاب اصلح دچار مشکل میکند و کسانی فضا را تخریبی میکنند که نمیتوانند نامزد مناسبی را معرفی کنند و مجبور می شوند برای جبران ضعفهای خود این فضا را ایجاد کنند و مردم را به سمت انتخاب احساسی پیش ببرند.
ما باید برای قبل از برگزاری انتخابات نیز قانون داشته باشیم و نباید از عوامل تاثیرگذار در انتخابات غفلت کرد، هم اکنون این غفلت وجود دارد و در این زمینه پیش بینی نشده است که اگر نهاد یا دستگاهی و یا بخشی از قوه ورود تاثیرگذاری داشتند چقدر می تواند مردم را مورد توجه قرار بدهد.
موضوع دیگری که از اهمیت بالایی برخوردار است هزینههای یک نامزد برای حضور در انتخابات است، هزینه یک فرد برای حضور در انتخابات چقدر است؟ تا کنون ارزیابی دقیق در این زمینه صورت گرفته است؟
از ارزیابی در این زمینه بی خبرم. ستادهای انتخاباتی بیشتر در جریان این موضوع قرار میگیرند، اما روشی که اتخاذ شده برای انتخابات ریاست جمهوری هزینه ها را نسبت به مجلس کاهش داده و استفاده از رسانه ملی تا حدود زیادی بار سنگین هزینه را از روی دوش نامزد بر میدارد. فکر میکنم حداقل یک یا ۲ میلیارد تومان تا مبالغ ۵۰ یا ۶۰ میلیارد تومان را باید در نظر گرفت.
منبع مالی این هزینه ها از کجا تامین میشود؟
در ریاست جمهوری البته افرادی که سرمایه گذاری میکنند نوعا زیاد هستند، اولا این که هزینهها در سطح کشور توزیع میشود و روسای جمهور بعد از انتخاب شدن از عواملی که در انتخابات برای وی کار و سرمایه گذاری میکنند در بخش های اجرایی استفاده می کند و افراد برخلاف انتخابات مجلس که نمایندگان توان اجرایی کمتری دارند در انتخابات ریاست جمهوری آمادگی بیشتری برای سرمایه گذاری دارند و اینها عامل موثری در تامین نیازهای مالی ستادهای انتخاباتی رئیس جمهور است.
این شیوه برای تامین منابع مالی منطقی نیست.
قطعا این روش درست نیست، چند سفری که چین داشتیم و روش حزب کمونیست چین در به قدرت رسیدن افراد حزبی را که مورد بررسی قرار می دادیم به این نتیجه رسیدیم که واقعا آنجا مفهوم شایسته سالاری با ایران فرق دارد. در چین کسی که می خواهد مدیر رده بالا شود تا مدارج مختلف را به لحاظ توانایی و آموزش و غیره طی نکند نمیتواند به موقعیت بالا دست پیدا کند و اینگونه نیست که کسی از پشت میز دانشگاه بیاید و استاندار و فرماندار شود. در حالی که اینجا بحث شایسته سالاری کاملا گم شده است و در هیچ بحثی خبری از آن نیست و چیزی که اینجا حاکم است رابطه است.
در دوره اصلاحات در مجلس پنجم در کمیسیون اداره استخدامی از دولت خواستیم که یک ضابطه ای را برای نظام عزل و نصب در کشور تدوین کند که دولت در آن مقطع خیلی ما را معطل کردند، متاسفانه دولت اصلاحات تا پایان دولت معطل کرد و چیزی تصویب کرد که مجلس نتوانست آن را تصویب کند و بعد از آن نیز فراموش شد. هم اکنون چیزی تحت عنوان نظام عزل و نصب در کشور نداریم که این تاثیرات تغییر و تحول سیاسی را از بدنه اجرایی کشور کاهش دهد.
بنابراین این مشکلات قطعا مشکلاتی است که در اثر همین نوع تبلیغات انتخاباتی و سرمایه گذاری که افراد در انتخابات دارند و توقعاتی که میان سرمایه گذاران وجود دارد ایجاد میشود و اگر به خواستههای خود نرسد انواع و اقسام فشارها را بر رئیس جمهور وارد میکند و نتیجه آن می شود که کسی که هیچ سابقهای ندارد به یک باره به طور مثال استاندار میشود.
شفاف سازی هزینه ها از سوی نامزدهای حضور در انتخابات ریاست جمهوری تا چه حد ضرورت دارد؟
اما تا زمانی که یک راهکار قانونی را برای تامین هزینههای مالی انتخابات مشخص نکنیم طرح سوال خیلی صحیح نیست، نامزد میگوید چه دادهاید که از من سوال میپرسید و قصد کنترل هزینه دارید و این موضوع قابل پیگیری نیست.
اما رهبر انقلاب پیش از انتخابات مجلس اعلام کردند که نامزدها به کانونهای قدرت و ثروت متصل نباشند. مجلس باید این پیام رهبری را قانون مند میکرد اما با توجه به این که به ضررش بود این کار را انجام نداد.
کانونهای ثروت که بیشتر مورد نظر رهبری است منابع مالی در اختیار اشخاص و جریانهای سیاسی است که به دنبال قدرت است، هر ثروتی ممکن است که کانون خطرناکی نباشد، ثروتی کانون خطرناک است که میخواهد در قدرت و سرنوشت جامعه تاثیر بگذارد.
کانون قدرت همانهایی است که میتوانند زمینه به قدرت رسیدن شخصی را فراهم کند و میتواند از رانتهای متعددی استفاده کند و میتواند افراد را به پست، ثروت و مقام برساند خطرناک هستند.
کمی هم درباره گروه هایی که در انتخابات حاضر خواهند شد بحث کنیم. آقای ترقی! چه جریان هایی در انتخابات آینده حاضر خواهند شد؟
تا الان جریان اصلاح طلب هنوز به اتفاق نظر نرسیدند که نحوه شرکتشان در انتخابات چگونه باشد اما حضورشان قطعی است، اصلاح طلبان هم اکنون در حال تحلیل شرایط برای حضور در انتخابات هستند.
اصولگرایان به طور قطع رقیب اصلی اصلاح طلبان هستند اما در میان اصولگرایان اعتقاد دارم که در حال حاضر دو طیف با نظرات مختلف وارد عرصه رقابت می شوند و همانطور که در مجلس نشان دادند که دو فراکسیون هستند. به احتمال فراوان در انتخابات ریاست جمهوری هم همینگونه وارد عرصه می شوند مگر این که روی یک گزینه بتوانند به توافق برسند.
در حال حاضر اگر مستقلین را هم بخواهیم در نظر بگیریم که جریان نیستند و جنبه شخصیتی دارند تقریبا یک انتخابات سه با حداکثر چهار قطبی داریم که دو قطب آن اصولگرایان، یک قطب اصلاح طلبان و یک قطب آن هم مستقلین هستند.
دو قطبی بودن اصولگرایان به سود اصلاح طلبان نیست؟
ممکن است به سود اصلاح طلبان تمام شود اما همانطور که در انتخابات مجلس به سود اصلاح طلبان تمام نشد و رقابت بین این دو طیف اصلاح طلبان را از عرصه رقابت حذف کرد ممکن است در انتخابات ریاست جمهوری نیز همانگونه شود.
حزب موتلفه نامزد مستقل معرفی می کند؟
در گذشته سعی بر این بود که در جمع به تصمیم برسیم و تا وارد جمع نشدیم نظری را ارائه نمی دادیم، هم اکنون اعتقادمان بر این است که برای ورود به جمع نظر داشته باشیم یعنی پیشنهاد مستقلی را ارائه کنیم و صرفا در جمع به تصمیم نرسیم. بنابراین شیوه ورود به انتخابات با گذشته متفاوت است و با تحلیل، بررسی شاخصها، گفتمان سازی و مصداقهای متعدد در ائتلاف شرکت میکنیم و بر آن اساس امکان تصمیم گیری برای جمع را ارتقا می دهیم.
در حزب موتلفه چه گزینه هایی را تا کنون بررسی کرده اید؟
تا کنون راجع به کسی وارد بحث نشده ایم و الان دلایل یا نقاط مثبت و منفی حضور مستقل و حضور ائتلافی را تنها بررسی کرده ایم که به رای گذاشته نشده است. البته در این زمینه کارشناسانی را مامور کردهایم که نحوه ورود حزب به انتخابات و تحلیل شرایط کلی کشور را بررسی کنند.
نتیجه نهایی حزب موتلفه چه زمانی مشخص می شود؟
فکر می کنم حداقل دو سه ماه طول میکشد و حداقل تا آبان ماه زمان نیاز است تا این فرایند طی شود.
گزینه حزب موتلفه آبان مشخص می شود؟
خیر، ممکن است آن زمان تنها به شاخصها برسیم و به گزینه نهایی نرسیده باشیم. چهرههای رجال دینی و مذهبی که واجد شرایط برای انتخابات ریاست جمهوری زیاد نیستند؛ به هر حال شخصیتهایی هستند که باید چندگام جلوتر از دیگران باشند و تا آن زمان تقریبا این افراد با کنجکاوی رسانه ها تا اندازه ای مشخص شده اند.
البته گزینه هایی همچون آقایان آل اسحاق، قالیباف و متکی مطرح شده اند که مورد گفته میشود مورد حمایت حزب موتلفه هستند.
تمام این گزینهها در مظان تطبیق با شاخصهای ما هستند. هم اکنون اثباتا نمی توانیم درباره آنها نظر دهیم. اما تمام این شخصیت ها که در مظان هستند با شاخص ها تطبیق داده می شوند تا ببینیم کدام گزینه بیشتر به شاخص ها نزدیک تر است.
این شاخصها چه مواردی است؟
هنوز جمع بندی در این رابطه نرسیده ایم و اول باید شرایط را تحلیل کنیم. باید هم مطالبات مردم و هم نیازهای کشور را مورد توجه قرار دهیم. همچنین باید شیب مدیریت کشور را مشخص کرد که به سمت چه عرصه هایی است و بر اساس اینها، باید شاخص ها را تنظیم کنیم.
شما موافق حضور بانوان به عنوان نامزد در انتخابات ریاست جمهوری هستید؟
تعریف از رجال مذهبی و دینی مطرح بوده و تا به حال تعریف از زن نشنیده ایم و به هیچ عنوان موافق ریاست جمهوری زن در کشور نیستیم.
از فضای سیاسی داخلی کمی دور شویم و به مسائل و تحولات بین المللی بپردازیم. آقای ترقی اتفاقات تلخی در میانمار در حال وقوع است و ما شاهد کشتار مسلمانان این کشور هستیم؛ ارزیابی شما به عنوان یک کارشناس بین الملل از موضع ایران در این زمینه چطور است؟ عملکرد دستگاه دیپلماسی کشور در این زمینه را چطور دیدید؟
کشور میانمار سال ها است که دچار جنگ داخلی و اختلافات داخلی است که عمده این اختلافات مربوط به دخالت خارجی ها در مسائل داخلی آن کشور و تحریک قومیتها است.
حمایت آمریکا از خانم سوچی که یک مخالف دولت میانمار است در این کشتارهای مسلمانان نشان داد وی که مدعی حقوق بشر و دموکراسی است هیچ عکس العملی نسبت به کشتار مسلمانان از خود نشان نداد.
ما از طریق اتحادیه احزاب آسیایی پیگیری های جدی را برای حل و فصل مسائل میانمار دنبال کردیم و اخیرا در اجلاس باکو نماینده ایران حضور داشت و قرار بر این شد که هیاتی از طرف احزاب آسیایی به زودی برای میانجیگری برای جلوگیری از تداوم درگیریهای داخلی به میانمار بروند ولی طبیعتا جای چند سوال وجود دارد. نخست این که چرا سازمان حقوق بشر و کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل در این رابطه سکوت کرده است و هیچ برخوردی نکرده است.
چرا سازمان همکاری های کشورهای اسلامی در این رابطه هیچ جلسهای برگزار نکرده و به این مسئله توجهی نمیکند. چرا سازمان ملل نسبت به این موضوع بی تفاوت است و اجازه میدهند این کشتارها به راحتی صورت بگیرد. این تفاوتهای دوگانه با نقض حقوق بشر و با جنایت در سوریه و میانمار نشان می دهد که مجامع بین المللی تنها به دنبال اهداف قدرت های جهان هستند.
وزارت خارجه ایران باید در این زمینه فعال برخورد میکرد و در مجامع بین المللی صدا و فریاد مسلمانان را به گوش جهانیان میرساند. در قانون اساسی ایران به حمایت از مسلمانان و مستضعفانی که مورد ظلم قرار می گیرند تاکید شده است و جمهوری اسلامی ایران نمی تواند نسبت به این موضوع ها بی تفاوت باشد. انتظار ما این است که دیپلماسی فعال تری در این رابطه دولت دنبال کند و جدی تر پیگیر حقوق مسلمانان آن کشور باشد.
بیداری اسلامی به کشور عربستان نیز رسیده است و ما شاهد تظاهرات هایی در این کشور هستیم. اتفاقات اخیر در کشور عربستان را چطور ارزیابی می کنید؟
ما خوشحال هستیم از این موضوع که بیداری اسلامی به عربستان رسید و علی رغم سانسور گسترده و وسیع رسانهای که در عربستان ایجاد شده بود و علی رغم سخت گیریهایی که حکومت عربستان برای ورود بیداری اسلامی به کشورش داشت به هر حال بیداری به آنجا رسید و هم اکنون به سرعت شیعه و سنی عربستان را در بر میگیرد و موجب رشد بیداری در آن کشور میشود.
خوشبختانه بیداری اسلامی در عربستان از جایی شروع شد که نبض اقتصادی عربستان است و منطقه نفت خیز شرق عربستان است و گلوگاه اقتصادی عربستان به شمار میرود. برخورد فاقد دوراندیشی و حکمت از سوی عربستان در رابطه با اعتراض شیعیان و نقض حقوق بشر در برخورد با زندانیان شیعه و دستگیری شیخ نمر زمینه بسیار مناسبی را برای گسترش و تعمیق این بیداری پدید آورد و امروز شاهد هستیم که عربستان که نا امنی را در سوریه و عراق دامن زد و با اعزام تروریست های متعدد به این کشورها یک جریان شیعه کشی را در عراق و در سوریه راه انداخته و با استفاده از مزدوران وهابی و افراطی و پول نفت به اختلافات شیعه و سنی در جهان اسلام دامن می زند امروز تاوان این نوع دخالت ها و این نوع اقدامات را می پردازد.
ما فکر می کنیم که این دامنه تظاهرات و اعتراضات همانطور که تا مدینه منوره کشیده شده و نزدیک به ۱۰ شهر عربستان را در بر گرفته زمینه یک اعتصاب سراسری برای کارگران شیعه مناطق نفت خیز عربستان را فراهم میکند و اگر عربستان از برخورد با شیعیان عقب نشینی نکند و نسبت به آزادی شیخ نمر و باقی زندانیان سیاسی شیعه اقدامی نکند و حقوق شیعیان را رعایت نکند قطعا حکومت آل سعود قادر به کنترل اعتراضات مردمی نخواهد بود و به مرور همانطور که در حال حاضر این اعتراض در بین شیعیان و سنی ها گسترش پیدا کرده است باقی شهرهای عربستان را هم در بر خواهد گرفت و تزلزل جدی برای حکومت آل سعود را خواهد داشت.
آقای ترقی پس از انتشار خبر حضور شما در کافه خبر کاربران نیز سوال های متفاوتی را بیان کرده اند که در ادامه این سوال ها را از شما خواهم پرسید. کاربری از شما پرسیده است که برای مقابله با تخریب شخصیت ها در زمان انتخابات چه باید کرد؟
فکر می کنم که همانطور که در انتخابات مجلس نهم قوه قضائیه دستورالعملی را ابلاغ کرد و بر اساس آن تقریبا جلوی تخریب شخصیتها را توانست بگیرد در انتخابات ریاست جمهوری نیز به نظر میرسد که این دستورالعمل و ابلاغ آن به تمام حوزههای انتخابیه و تبیین آن از رسانه ملی میتواند نقش موثری داشته باشد.
برای ضمانت اجرایی آن هم اگر نیازی به قانون است مجلس باید وارد عمل شود و قانون را تصویب کند و در غیر این صورت خود قوه قضائیه می تواند وارد عمل شود.
کاربری از شما پرسیده که حزب موتلفه گزینه مستقلی برای انتخابات معرفی می کند؟ اگر گزینه موتلفه در ائتلاف احتمالی رای نیاورد حزب چه اقدامی انجام خواهد داد؟
ما گزینه مورد نظر خود را با دلیل و برهان به جمع ائتلافی ارائه میکنیم و اگر مورد حمایت جمع قرار گرفت از آن حمایت میکنیم و اگر مورد حمایت قرار نگرفت و فرد شایسته تری در ائتلاف حمایت شد شرعا ایجاب میکند که از وی حمایت کنیم.
دلیل اصلی این که احتمال دارد اصولگرایان در انتخابات به گزینه واحد نرسند چیست؟
اصلی ترین دلیل این موضوع اختلاف نظری است که در رابطه با شیوه اداره کشور در میان اصولگرایان وجود دارد. اگر این اختلاف نظرها به اشتراک نظر برسد و همه در شیوه اداره کشور به یک نظر برسند قطعا روی یک نامزد به نتیجه میرسند اما اگر این اختلاف نظرها همچنان باقی بماند دو چهره را با دو روش و سلیقه مدیریتی در کشور به مردم عرضه کنند.
انتخابات سال ۹۲ تا چه اندازه به انتخابات سال ۸۴ شباهت دارد؟
فکر نمیکنم شباهتی داشته باشد چرا که رقابت در انتخابات آینده رقابتی بین جریان افراطی اصلاحات نیست و این جریان تقریبا از رقابت سیاسی حذف شده و ما رقابت را در بین جریانهایی داریم که پایبند به قانون اساسی و آرمانهای انقلاب هستند و قطعا این رقابت متفاوت است.
کاربری گفته که از اعضای حزب موتلفه هستم؛ چرا حزب در انتخابات مجلس نهم حقوق اعضا را نادیده گرفته است؟
به طور طبیعی انتظاری که اعضا دارند این است که حزب از تمام نامزدهای خود در سطح کشور حمایت میکرد در حالی که وقتی ما در ائتلاف با جمعی حاضر میشویم نمیتوانیم نظر اکثریت را نپذیریم.
زمانی که نظر اکثریت را در تنظیم لیست پذیرفتیم به طور طبیعی ناچاریم که از تعدادی از نامزدهای خود بگذریم و نامزدهای رای بیشتر را در ائتلاف قبول کنیم و این موضوع به معنای بی توجهی به اعضا نیست.
چرا حزب موتلفه که قدیمی ترین حزب کشور است روزنامه ندارد؟
ما هفته نامه داریم که این هفته نامه بیانگر مواضع حزب است و دلیل روزنامه نداشتن ناتوانی در تامین منابع مالی آن است اما انشاالله از شهریور ماه روزنامه الکترونیک حزب را خواهید دید.
از شما پرسیده اند که دلیل سفرهای مکرر اعضای حزب موتلفه به چین چیست؟ آیا الگوی حزبی شما این کشور است؟
خیر، اولا به علت ارتباطی که با مسلمانان چین که حدود ۸۰ میلیون نفر است برقرار می کنیم هیچ حزبی در دنیا با مسلمانان چین برقرار نکرده است و این ارتباط از نظر ما اهمیت دارد که بتوانیم با اعتماد چینی ها، دیدگاه هایمان را با مسلمانان چین مطرح کنیم. به طور طبیعی این ارتباط شکل می گیرد و هزینه های سفر ما به وسیله طرف چینی پرداخت می شود.
با چینی ها در رابطه با مسائل منطقه و خصوصا احزاب آسیایی و آینده آسیا مذاکرات بسیار مهمی داریم چراکه قرن ۲۱ قرن آسیا است و در این قرن باید ارزشهای آسیایی را که در تمدن ایران و چین و هند قابل عرضه به جهان است به ارزشهای جهانی تبدیل کنیم.
برای جایگزینی حقوق بشر آمریکایی، دموکراسی آمریکایی، اقتصاد بازار آزاد آمریکایی باید ارزشهای آسیاسی را طراحی کنیم. به همین خاطر چون تقریبا نیمی از جمعیت آسیا را دارد و نقش بسیار موثری در ارتباط با ۶۰۰ حزب جهان دارد میتواند به عنوان یک کشور تاثیرگذار در معاملات آسیا مطرح باشد. لذا ما به همکاری با چین برای جهانی کردن ارزش های تمدن ایرانی نیاز داریم و تلاش می کنیم از این روابط برای تقویت جایگاه اتحادیه احزاب آسیایی و هم برای ایجاد همگرایی در منطقه آسیا که هم اکنون خلاء آن احساس میشود استفاده کنیم و این یک استراتژی کلان نظام است که ما در دیپلماسی خود دنبال می کنیم.
نظرتان راجع به لحن اهانت آمیز روزنامه ایران درباره مواضع انتخاباتیتان چیست؟ واقعا چطور نامزدی قصد دارین معرفی کنین که بقیه نامزدها کنار بکشن؟
آنها به علت نوع برخورد ما با آقای جوانفکر، مشایی و جریان انحرافی از حزب موتلفه عصبانی هستند. نظر بادامچیان این بود که از نامزدی حمایت می کنیم که اصلح تر باشد و برداشت های روزنامه ایران تخریبی است و اهمیتی به این برداشت ها نمی دهیم ولی آنچه که در نظر بادامچیان بوده، این است که نامزد موتلفه نامزد اصلح اصولگرایان است.
تخریبها و حاشیه سازی ها موضع تیم رسانه ای و اطرافیان دولت است؟
بله! تخریب ها و حاشیه سازی ها موضع تیم رسانه ای و اطرافیان دولت است، باید توجه داشت همه اعضای دولت اینگونه نیستند و اطرافیان دولت هستند که این کارها را انجام می دهند. ذهن دولت عمدتا ذهن کار است در حالی که ذهن این افراد حاشیه سازی است و کاری انجام نمی دهند و برخی زمان ها مسائلی را مطرح می کنند و حجم بالای فعالیت ها این اجازه را به دولت نمی دهد که وارد این مسائل شود.
البته دولت علاقه به ایجاد مسائل انحرافی دارد و به جای بحث درباره مسائل جدی به مسائل حاشیه ای می پردازد.
این روش در تمام دولت ها بوده است و در دولت احمدی نژاد افراد حرفهایتر هستند. اصلاح طلبان هم روزی ۹ بحران را دامن می زدند اما افراد دولت احمدی نژاد حرفه ای هستند و موضوعاتی را طرح می کنند که قابلیت حاشیه سازی بیشتری دارد.
در دولت های قبلی هم حاشیه سازی هایی انجام می شد و دولت ها معمولا مسائلی را مطرح می کنند تا ذهن مردم را از نواقص و اشکالات روند اجرایی منحرف کنند.
موتلفه متهم به عدم جوان گرایی است. میانگین سنی اعضای شما چقدر است؟ چرا رئیس شاخه جوانان ندارین؟ یا اگر دارید گمنام است
میانگین سنی اعضا حزب بین ۳۸ تا ۴۵ سال است و تمام کادر اجرایی حزب در سراسر کشور در دست جوانان است و مسئول شاخه جوانان ما آقای مهندس نظیفی است و فعالیت بخش جوانان ما در دانشگاه و ارتباطات خارجی با جوانان حزب الله، جوانان حزب توسعه ترکیه، چین و لبنان ارتباطات خوبی است و برنامه جوانان سالها است در حزب دنبال میشود. مدرسه شهدای موتلفه اسلامی تربیت جوانان حزبی را بر عهده دارد و فکر می کنیم که بخش جوانان ما بعد از تشکل های دانشجویی و دانش آموزی از همه احزاب فعال تر است.
ترکیب اعضا حزب هم به طور طبیعی به سمت جوان گرایی میرود اما اگر کسانی اطلاعاتی ندارند خوب است که به دفاتر حزب مراجعه کنند و از نزدیک شاهد جایگاه جوانان باشند. البته درست است و ویترین حزب را بیشتر کسانی تشکیل می دهند که ممکن است که سن بالایی داشته باشند اما این ویترین خارجی حزب است و به لحاظ این که بسیاری از متدینین و مردم هنوز توجهشان به شخصیت های باسابقه در حزب است ممکن است خیلی صحبت های جوانان را ملاک برای عمل خود قرار ندهند از این ویترین استفاده می شود.
احزاب اصلاح طلب معمولا بین دانشجوها در دانشگاه ها پایگاه دارند. موتلفه و احزاب اصولگرا چطور؟ اصلا ارتباطتان با بدنه دانشجویی چقدر است؟
ما در بین دانشگاههای کشور تقریبا اعضای زیادی داریم ولی معتقد هستیم که احزاب نباید به صورت رسمی وارد دانشگاهها شوند. جلسات دانشجویان حزبی که برگزار کردیم و اقتضاء محیط دانشگاه اینگونه بوده که دانشجویان همواره موضع مخالف دولت را بیشتر اتخاذ می کنند و دانشجوی طرفدار دولت کمتر در قید بسیج و جامعه های اسلامی دانشجویی متشکل می شود.
الان هم تقریبا از تشکل های اصلاح طلب در محیط های دانشگاه خیلی چیزی را نمیبینیم و تحرکی نیست و تشکل اصلاح طلب در این مدت اثبات کردند که از دانشجویان به عنوان ابزاری برای اهداف حزبی بیرون دانشگاه استفاده می کنند و این موجب سرخوردگی دانشجویان از رفتارهای سیاسی شده و به نظر می رسد که روش رابطه سیاسی با دانشگاه از طریق احزاب باید روشی باشد که موجب سیاست زدگی دانشجویان نشود.
کاربری از شما پرسیده است که واقعا حزب موتلفه کلوپ پیرمردها است؟
حفظ و احترام به مردانی که در دوران سخت طاغوت در دفاع از امام(ره) و آرمانهای ایشان مجاهده و مبارزه و استقامت کرده اند بر همه نیروهای انقلاب واجب است. همین پیرمردها روزی جوانانی بودند که امام(ره) را در مبارزه اش تنها نگذاشتند و یاری کردند و خطرها پذیرفتند . ضمن اینکه این محترمین ۱% اعضا بیشتر نیستند.
آقای ترقی حزب شما چند نماینده اختصاصی در مجلس نهم دارد؟
حزب موتلفه اسلامی درحال حاضر ۳۸ نماینده عضو دارد ولی از ۱۲۹ نماینده فعلی رسما حمایت کرده است.
شما به رقابت هایی که اصلاح طلب در آن نباشد نیاز دارید. خودتان را برنده انتخاباتی که رقیب ندارد می دانید؟
ما از رقابت اصلاح طلبان استقبال میکنیم ولی جریانی که در ۶ انتخابات گذشته شکست خورده چه ادعائی میتواند داشته باشد؟ قطعا با همان گفتمان و تابلو نمی تواند رای مردم را دوباره بدست آورد. در نتیجه پیروز انتخابات رقیب او خواهد بود. و این همان دموکراسی است که شما بدان معتقدید.
کد مطلب: 880