مبارزات انتخاباتی که تا پیش از این به شدت بر مسائل اقتصاد داخلی تمرکز داشت، با کشته شدن سفیر آمریکا در لیبی طی روز سه شنبه و گسترش اعتراضات ضد آمریکایی از مصر تا یمن به سوی سیاست خارجی تغییر مسیر داد.
آیا سیاست خارجی اوباما و رامنی متفاوت خواهد بود؟
سايت خبری فرارو , 25 شهريور 1391 ساعت 16:30
مبارزات انتخاباتی که تا پیش از این به شدت بر مسائل اقتصاد داخلی تمرکز داشت، با کشته شدن سفیر آمریکا در لیبی طی روز سه شنبه و گسترش اعتراضات ضد آمریکایی از مصر تا یمن به سوی سیاست خارجی تغییر مسیر داد.
به نقل از واشنگتن پست، هر دو نامزد انتخاباتی آمریکا به اتفاقات هفته گذشته واکنش نشان دادند و تفاوت این واکنش ها باعث شد بحث هایی در مورد اینکه کدامیک در صحنه جهانی قدرتمندتر هستند، به راه بیافتد. آیا باراک اوباما به عنوان رئیس جمهور آمریکا به قدر کافی موثر عمل کرد؟ آیا میت رامنی، نامزد جمهوری خواه انتخابات ماه نوامبر، همانطور که اوباما پس از انتقاد این جمهوری خواه از واکنش دولت گفت، نخست شلیک می کند و بعد هدف می گیرد؟
و این تفاوت ها در مورد اینکه چه کسی می تواند به بهترین شکل سیاست آمریکا در خاورمیانه را هدایت کند، چه می گویند؟ خاورمیانه ای که به نظر می رسد توان بهبود شرایط آن را نداریم و قادر به ترک آن هم نیستیم.
هرچه قدر هم که تلاش کنیم این لحظه را از زاویه بینش تصمیم گیری دفتر خاگ دیس (نام دفتر ریاست جمهوری آمریکا) مورد بررسی قرار دهیم، باز هم نکات چندانی برایمان آشکار نخواهد شد. زیرا هیچ اهمیتی ندارد که چه کسی پیروز ماه نوامبر باشد، تغییر پارامترهای اصلی رویکرد آمریکا در خاورمیانه کاملاً غیرمحتمل است. شاید وارد شرایطی شویم که پیامدهایش غیرقابل پیش بینی باشد (از جمله درگیری با ایران) اما روزهای باشکوه طرح های آمریکایی برای جنگ و صلح خیلی وقت است که گذشته است.
شاید بزرگترین مجری وضع موجود خود اوباما باشد. وی پیش از این در مورد رویکرد متفاوت آمریکا صحبت کرده و خواستار توقف شهرک سازی در کرانه باختری شده و در سخنرانی قاهره در ژوئن سال ۲۰۰۹ پیشنهاد برقراری ارتباطی جدید میان آمریکا و جهان اسلام را ارائه داد. اما پس از آن بار دیگر به اصل خود بازگشت- سوداگری عملگرا که از بسیاری جهات یادآور جورج دابلیو بوش است: در مورد تروریسم بسیار سختگیر، خواستار «گسترش» قوا در افغانستان و در پایان بی علاقه و ناتوان در قرار دادن اسرائیلی ها در مسیر صلح یا شیوخ استبدادی نفتی در مسیر اصلاحات.
اگر در انتظار اقدامات خلاقانه و دراماتیک در دور دوم ریاست جمهوری اوباما یا دولت جدید رامنی هستید- برنامه های بزرگ صلح، معاملات بزرگ و اقداماتی مشابه- فراموشش کنید.
دلیل می خواهید؟ روابط صمیمانه با اسرائیل ادامه خواهند داشت...
درست است که خبرها حاکی از تنش در روابط اوباما و بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل هستند اما روابط کلی آمریکا- اسرائیل مستحکم است و مستحکم تر خواهد شد- و اگر رامنی پیروز انتخابات ریاست جمهوری باشد، این استحکام با اطمینان بیشتری تداوم خواهد داشت.
این رابطه فراتر از سیاست های دموکراتیک و جمهوری خواهان است. یک جامعه قدرتمند طرفدار اسرائیل در آمریکا با تلاقی ارزش های مشترک از روابط ویژه میان بعد وسیع تری از عموم آمریکایی های غیریهودی و غیر پروتستان حمایت می کند و همکاری های استراتژیک نهادینه شده آمریکا با اسرائیل رابطه ای را شکل داده که قطع آن دشوار است.
این امر بدان معنا نیست که هیچ گونه تنشی- برای مثال در مورد روند صلح اسرائیل و فلسطین- بروز نکرده و نخواهد کرد اما در مورد مسائل بزرگتر مربوط به جنگ و صلح، روسای جمهور آمریکا هیچ گزینه ای جز کسب رضایت اسرائیل ندارند. و زمانیکه واشنگتن به دنبال اعمال فشار بر اسرائیل باشد، تنها ابرازش ترغیب و چاپلوسی اسرائیلی ها با ارائه انواع موضوعات مزایا است.
دیگر طرف ها- برای مثال فلسطین- حتی ذره ای از این قدرت نفوذ و تاثیرگذاری را ندارند. در بهترین شرایط طی ۴۰ سال گذشته، این روند تداوم داشته و هیچ نشانه ای از بروز تغییر قابل توجه در آن به چشم نمی خورد.
وقعاً مضحک است که رامنی اوباما را متهم می کند که اسرائیل را زیر چرخ های اتوبوس انداخته است. در واقع رئیس جمهوری که در دور نخست خدمت خود، در برابر پایان دادن به دو جنگ سر تعظیم فرود آورده، می تواند در دوره دوم ریاست جمهوری خود در جنگی دیگر علیه ایران شرکت داشته باشد تا بار دیگر نشان دهد که واشنگتن چگونه دستور کار اسرائیل را به دستور کار خود تبدیل کرده است.
مطمئناً آمریکا به شدت خواستار کسب اطمینان از عدم هسته ای شدن ایران است اما بدون اسرائیلی که روزی یک بار و یکشنبه ها دوبار تاکید می کند که از گزینه نظامی علیه ایران استفاده خواهد کرد، ضرورت و وحشت موجود کاهش می یابد.
دیگر هیچ گاه جدایی میان اسرائیل و آمریکا وجود نخواهد داشت—آنچه تداوم خواهد داشت رابطه ای پایدار با اسرائیل است که برخی مواقع مشکل دار می شود... و رابطه ای ناکارآمد با اعراب.
در پایان این روزنامه مدعی می شود که البته بخشی از دلایلی که آمریکایی اینچنین به سمت اسرائیل کشیده شده اند، رفتار همسایگان اسرائیل است. در لبنان، حزب الله با ایران و سوریه همکاری می کند و اسرائیل را با موشک های خود تهدید می کند. در غزه، حماس همچنان برنامه های یهود ستیزی خود را دنبال می کند. و در مصر، محمد مرسی با وجود آنکه پیمان صلح با اسرائیل را قانونی می خواند، رهبری جنبش اسلام گرایی را بر عهده دارد که پیام هایش همه ضد اسرائیلی و ضد یهودی است. تمام این مسائل باعث نزدیکی ارزش های آمریکا به اسرائیل می شود.
در سوی دیگر ایران، نقطه ای است که اثبات می کند روابط آمریکا و اسرائیل تغییری نخواهند کرد. بسیاری معتقدند هر کسی که رئیس جمهور آینده آمریکا باشد و هر دیدگاهی که داشته باشد، واشنگتن نه تنها از اسرائیل حمایت خواهد کرد بلکه در جنگ احتمالی نیز با این کشور همراه خواهد بود.
کد مطلب: 6941