راي مردم انگليس به جدايي اين کشوراز اتحاديه اروپا اتفاق کوچکي نيست و هنوز بعد از گذشت يک هفته، دارد انواع تحليل‌ها از اين طرف و آن طرف سرازير مي‌شود . اين خاصيت اتفاق‌هاي بزرگ است که هر کسي را به هوس مي‌اندازد که تحليلي از خودش صادر کند ولي خيلي از اين تحليل‌ها قابل اعتنا نيست‌: يا تکرار مکررات است، يا توضيح واضحات، يا ترکيب غده هيپوفيز و تخيلات.

اين وسط بايد جستجو کرد و از بين فرمايشات و خرده فرمايشات مختلف، حرف حسابي را پيدا کرد، جذب کرد و به عموم مردم هميشه در صحنه و منتظر تحليل معرفي کرد .

مثلا برادر علاء‌الدين بروجردي رئيس کميسيون امنيت ملي مجلس درباره راي مردم انگليس توضيحات بسيار شايان توجهي داده‌اند که اگر در مقابل آن خاموش بنشيني و آن را انتشار ندهي، گناه است‌. گفته‌اند که «مردم انگليس از تبعيت کورکورانه لندن از سياست‌هاي آمريکا احساس تحقير مي‌کردند‌. به همين دليل راي به خروج از اتحاديه اروپا دادند که نوعي «نه» گفتن به آمريکا بود».

دقيقترش اين مي‌شود که آمريکا چون استکبار جهاني است، هر اتفاقي به هر شکل که در هر جاي جهان بيفتد در واقع «نه به آمريکا» است‌؛ حالا اگر اين اتفاق در انگليس بيفتد که متحد آمريکا است که ديگر اظهر من الشمس است که حالا که مردم انگليس راي به خروج از اتحاديه اروپا بدهند، در واقع به آمريکا، نه گفته‌اند‌. اگر بر فرض راي به ماندن در اتحاديه اروپا مي‌دادند باز هم نه به آمريکاي جهانخوار بود چون اگر انگليس از اتحاديه اروپا خارج مي‌شد ديگر کامل در دامان آن جهانخوار عوضي مي‌افتاد!

اگر هم دقيقا آراي مردم انگليس نصف – نصف مي‌شدند، يعني نصفشان به ماندن و نصف ديگرشان به جدايي راي مي‌دادند باز هم همه‌شان به استکبار آمريکا، نه گفته بودند چون نصف آنها به دولت دست نشانده آمريکا نه گفته بودند و نصف ديگرشان به افتادن کامل انگليس در دامان آمريکاي جهانخوار نه گفته بودند.

اگر فرضا همه مردم، دولت انگليس را قبول نداشتند و هيچکس در انتخابات شرکت نمي‌کرد، آن وقت که ديگر نه به آمريکا خيلي محکم و اساسي بود، چون دولت انگليس نوکر آمريکا است‌!

به اين ترتيب بايد اين واقعيت را اذعان کنيم که اصولا برگزاري همه‌پرسي در انگليس، فارغ از نتيجه‌اش، نه به آمريکا و لگد محکمي ‌به دهان اين استکبار جهاني است و نتيجه راي‌گيري هر چه بود، فرقي نمي‌کرد‌: راي به خروج از اتحاديه اروپا يعني لگد زدن به دهان آمريکا با پاي چپ و راي به عدم خروج يعني لگد زدن با پاي راست!

...بيچاره دولت انگليس، که عقلش نمي‌رسد که همه‌پرسي برگزار نکند، وقتي همه‌پرسي اين جور نتايج را به بار مي‌آورد، کدام عاقلي، اين طور به شقيقه خود فشار مي‌آورد و زير بار همه‌پرسي مي‌رود ؛ غير از حکومت‌هاي درمانده و رو به اضمحلالي مثل انگليس‌؟!