دکتر مصطفی کواکبیان دبیرکل حزب مردم سالاری و نامزد دهمین دوره مجلس شورای اسلامی در گردهمایی اصلاح طلبان در تالار باغ زندگی اسلامشهر گفت: مجلس چرا درباره مسئله مهمی مانند اسید پاشی در اصفهان بی تفاوت بود و کمیته حقیقت یاب تشکیل نداد؟

دکتر مصطفی کواکبیان دبیرکل حزب مردم سالاری و نامزد دهمین دوره مجلس شورای اسلامی در گردهمایی اصلاح طلبان در تالار باغ زندگی اسلامشهر گفت: مجلس چرا درباره مسئله مهمی مانند اسید پاشی در اصفهان بی تفاوت بود و کمیته حقیقت یاب تشکیل نداد؟

به گزارش پایگاه خبری فریادگر، دکتر مصطفی کواکبیان در شامگاه دوشنبه 3 اسفند با حضور در تالار باغ زندگی شهرستان اسلامشهر در جمع پرشور طرفداران اصلاح طلب حاضر شد و سخنان خود را با تسلیت شهادت بانوی بزرگ اسلام حضرت فاطمه ازهرا آغاز کرد و گفت: خداوند در  حدیث قدسی می فرماید: «يـا أَحْمَدُ! لَوْلاکَ لَما خَلَقْتُ الْأَفْلاکَ، وَ لَوْلا عَلِىٌّ لَما خَلَقْتُکَ، وَ لَوْلا فاطِمَةُ لَما خَلَقْتُکُما» ای پیامبر اگر تو نبودى، جهان را نمى‏آفريدم و اگر على نبود، تو را، و اگر فاطمه نبود، من شما دو نفر را نمى‏آفريدم. یعنی رمز و راز خلقت هستی وجود حضرت زهرا است. البته ما معتقدیم که اینها واسطه های فیض اند.

وی در ادامه با ارائه آمارهایی از مسائل جامعه گفت: امروزه یازده میلیون حاشینه نشین شهرها را داریم که از امکانات اولیه بهداشت و آموزش محروم اند. 9 میلیون دختر دم بخت داریم که نمی توانند جهیزیه خود را تهیه کنند. پنج و نیم میلیون بیکار که اکثرا تحصیل کرده هستند داریم و همچنیم بالغ بر سه میلیون معتاد داریم که همه این مسائل ریشه اقتصادی دارند.

کواکبیان با اشاره به اینکه این مسائل را باید مجلس مطرح و حل کند گفت: تمام این مسائل را باید مجلس ریل گذاری کند. گاه در مجلس در مورد مسایل کم ارزشی از دویست نفر امضا جمع می کنند اما درباره مسئله مهمی مانند اسیدپاشی در اصفهان هیچ کاری نکردند و حتی کمیته حقیقت یاب هم تشکیل نشد. باید پرسید که چرا به این صورت با مردم برخورد کردید؟ مردم هم جواب شما را می دهند.

دبیر کل حزب مردم سالاری در ادامه افزود: من چون در مجلس هشتم هم این شعر را از شاعر بسیجی مرحوم قصیر امین پور خواندم تا به آنها بگویم که اگر نظام هست مال ماست، اگر خون شهداست مال ماست و شما بی خودی ادعا می کنید و خیلی هایتان حتی به جبهه نرفتید و ادعا می کنید، لذا این شعر را خواندم و دوباره اینجا تکرار می کنم:

 سراپا اگر زرد و پژمرده ايم       ولي دل به پاييز نسپرده ايم

چو گلدان خالي لب پنجره         پر از خاطرات ترك خورده ايم

اگر داغ دل بود ما ديده ايم        اگر خون دل بود ما خورده ايم

اگر دل دليل است ما آورده ايم      اگر داغ شرط است ما برده ايم

دلي سربلند و سري سر به زير     از اين دست عمري به سر برده ايم