به همت مرحوم حاج احمدآقا و بعد از ايشان حاج حسن آقا تمام آثار گفتاري و نوشتاري امام جمعآوري، ثبت و ضبط شده است که شايد بعضي از مطالب فعلاً به خاطر مسايلي منتشر نشود، اما انشاءالله در هم آينده تاريخ اين اسناد را خواهد داشت.
امام در مورد پذیرش قطعنامه 598 مطلبي گفتند که هنوز جايي نگفتهام و فعلاً هم نميگويم
12 خرداد 1394 ساعت 9:12
به همت مرحوم حاج احمدآقا و بعد از ايشان حاج حسن آقا تمام آثار گفتاري و نوشتاري امام جمعآوري، ثبت و ضبط شده است که شايد بعضي از مطالب فعلاً به خاطر مسايلي منتشر نشود، اما انشاءالله در هم آينده تاريخ اين اسناد را خواهد داشت.
رييس مجمع تشخيص مصلحت نظام تاکيد کرد که از امام(ره) و انقلاب ناگفتههايي دارد که تاکنون جايي نگفته و فعلا هم نخواهد گفت.
آيتالله هاشمي گفت: من از جواني با امام بودم، به خود جرأت ميدادم و خيلي از مسايل را با روي باز به ايشان ميگفتم و حتي بعضي از مطالب را مينوشتم. يکي از دلايل اينگونه روابط ما، سابقه طولاني آن است.
متن گفتگوی ایسنا با آیت الله هاشمی در زیر می آید:
جناب آقاي هاشمي رفسنجاني، در آستانه ۱۴ خرداد، سالروز رحلت حضرت امام(ره) هستيم و جنابعالي هم يکي از نزديکان امام هستيد. دوست داريم هم توصيف شما و هم ناگفتههاي خاطرات با امام(ره) را در اين ايام براي مخاطبان ايسنا و مردم عزيز داشته باشيم.
بسم الله الرحمن الرحيم، اولاً سالگرد رحلت حضرت امام(ره) را به همه مردم ايران و مسلمانان جهان تسليت ميگويم. بايد عرض کنم در طول ۴۱ سالي که از سال ۱۳۲۷ تا ۱۳۶۸ امام را شناختم که تاکنون ۶۶ سال از عمرم را شامل ميشود، بدون تعارف ايشان را شخصيتي يافتم که از هر حيث کم نظير بود.
از کوچه يخچال قاضي در قم شروع ميکنم که وقتي در منزل اخوان مرعشي مستقر شدم، همسايه امام بوديم. اگر چه ايشان مسير منزل تا حوزه را براي تدريس از کوچههاي باريک و خلوت ميرفتند، اما ما سعي ميکرديم به بهانه سؤالهاي متعدد، با ايشان همراه شويم. در درسهاي ايشان هم يکي از شاگردهاي ثابت بودم و از آغاز دهه چهل که مبارزه شروع شد، همراه امام بودم. بعدها که ايشان به تبعيد رفتند، يک بار در سفر به نجف با ايشان ديدار کردم و پس از پيروزي انقلاب هم اگر چه لحظه ورود امام در فرودگاه بودم، اما به خاطر حجم کارها و ازدحام جمعيت نتوانستم نزديک شوم. وقتي امام براي سخنراني به بهشت زهرا رفتند، ما به اتفاق چندتن از دوستان به منزل آيتالله موسوي اردبيلي در اطراف ميدان توحيد رفتيم و از آنجا با تلفن در جريان بوديم که ناگهان شنيديم هليکوپتري آمد امام را برد. تا شب خيلي نگران بوديم که خبر آمد در منزل بستگانشان در منطقه دروس هستند.
فردا که ايشان در مدرسه رفاه مستقر شدند، خدمت ايشان رسيدم که وقتي مرا ديد، با لطف و عنايت خاص گفتند: کجايي؟ ما دو روز است که اينجاييم و شما را نميبينيم. من هم عرض کردم که به خاطر فشردگي موضوعات و مسايل مشغول بوديم.
البته اين مطالب ناگفته نيست و در طول سالهاي پس از پيروزي به مناسبتهاي خاص، اين حرفها را گفتم و اگر مطلبي را نگفتم، حتماً هنوز نبايد بگويم. مثلاً در جلسهاي که به همراه سران نظام و حاج احمدآقا درخصوص پذيرش قطعنامه ۵۹۸ خدمت امام رسيديم، مطلبي گفتند که هنوز جايي نگفتهام و فعلاً هم نميگويم. اما چون از جواني با ايشان بودم، به خود جرأت ميدادم و خيلي از مسايل را با روي باز به ايشان ميگفتم و حتي بعضي از مطالب را مينوشتم. يکي از دلايل اينگونه روابط ما، سابقه طولاني آن است. دو نمونه از ادبيات نوشتاري من با امام، همان دو نامهاي است که اوايل انقلاب نوشتم و به امضاي خودم و آيتالله خامنهاي، آيتالله دکتر بهشتي، آيتالله موسوي اردبيلي و شهيد دکتر باهنر فرستاديم.
به هر حال خاطره از امام زياد است و آنچه شايد براي سالگرد ايشان لازم باشد، پخش شود، روحيه ايشان است. به عنوان کسي که افتخار شاگردي ايشان را داشتم و بيش از ۶۵ سال است که با امام، آثار و دستاوردهاي ايشان آشنا هستم، ميگويم که کار ايشان در تاريخ اسلام، تاريخ تشيّع و تاريخ ايران بينظير بود. بعد از حکومت پيامبر(ص) و ۵ سال و چند ماه حکومت امام علي(ع) در طول ۱۴۰۰ سال پيش حکومتي نداشتيم که تمام ساختار آن براساس مباني و تعاليم اسلام باشد. امام يک فقيه به روز و آشنا به شرايط زمان بود. بنبست شکنيهاي سياسي و تابو شکنيهاي ديني امام بينظير بود. الحمدلله به همت مرحوم حاج احمدآقا و بعد از ايشان حاج حسن آقا تمام آثار گفتاري و نوشتاري امام جمعآوري، ثبت و ضبط شده است که شايد بعضي از مطالب فعلاً به خاطر مسايلي منتشر نشود، اما انشاءالله در هم آينده تاريخ اين اسناد را خواهد داشت.
کد مطلب: 45750