-دیلی تلگراف طی مقاله‌ای به چگونگی درگرگونی توازن قوا در خاورمیانه پس از توافق هسته‌ای ایران و آمریکا پرداخته و از احتمال واکنش اسرائیل و کشورهای عربی منطقه با تقویت جنگ نیابتی علیه ایران خبر می‌دهد.

به نقل از دیلی تلگراف، مرد خاکستری مو مقابل نقشه ایستاده بود و مقامات مختلف خلاصه‌ای از حملات خود را برایش شرح می‌دادند. مانند همیشه لباسش فاقد درجه‌های طلایی است چراکه قاسم سلیمانی هیچ نیازی نمی‌بیند که در مورد جایگاهش به عنوان یکی از مشهور‌ترین فرماندهان نظامی تبلیغ کند.

این مرد ۵۹ ساله که یونیفورم معمولی خاکی رنگی را به همراه یک «چفیه» سفید می‌پوشد، ماه‌ها است که مغز متفکر پنهان ضدحمله‌های عراق علیه داعش بوده است.

حضو سردار سلیمانی در بغداد اغلب باعث شایعه پراکنی بوده اما هفته گذشته او از سایه بیرون آمد و در میان تحسین نیرو‌هایش زیر آفتاب با آن‌ها وقت می‌گذراند. شاید این مسئله مربوط به چندی پیش از زنجیره پیروزی‌های خارج از تکریت باشد که به نظر می‌رسد در آستانه بازپس گیری از تروریست‌های داعش قرار دارد.

دیلی تلگراف در ادامه آورده: حضور ناگهانی سردار سلیمانی در عراق با اتفاق مهم دیگری در آن سوی جنگ ارتباط دارد. سه شنبه گذشته در واشنگتن، بنیامین نتانیاهو در مقابل کنگره ایستاد و به عنوان نخست وزیر اسرائیل توافق احتمالی هسته‌ای میان آمریکا و ایران را محکوم کرد.

به طور کلی، نتانیاهو نگران است که این توافق هسته‌ای به بلندپروازی‌های ایران برای افزایش نفوذ و تضعیف گروهی از کشور‌ها در سراسر خاورمیانه دامن بزند- بلندپروازی‌هایی که نمادش حضور قاسم سلیمانی است که نوک پیکان انسانی آن‌ها محسوب می‌شود.

ایران می‌خواهد این پیام موکد را بفرستد: حتی اگر دیپلمات‌هایشان برای رهایی از تحریم‌های اقتصادی، در مورد برنامه هسته‌ای مصالحه کنند، سردار سلیمانی و نیرو‌هایش این اطمینان را ایجاد می‌کنند که جمهوری اسلامی همچنان یک قدرت رو به رشد و مصمم به شکل دهی دوباره به خاورمیانه به دلخواه خود خواهد بود. همانطور که سلیمانی به رسانه رسمی در تهران گفت: «امروز شاهد نشانه‌هایی از صدور انقلاب اسلامی به سراسر منطقه- از بحرین تا عراق و از سوریه تا یمن و شمال آفریقا- هستیم.»

و این دقیقا‌‌ همان مسئله‌ای است که بیشترین ترس را در نتانیاهو و حاکمان سنی ایجاد می‌کند. آن‌ها معتقدند توافق هسته‌ای میان ایران و آمریکا یک تغییر اساسی در توازن قوای خاورمیانه ایجاد می‌کند. آن‌ها به طور اخص بر این عقیده‌اند که یک توافق برای حل و فصل مسئله هسته‌ای، به طور ضمنی بیانگر پذیرش تسلط ایران بر منطقه از سوی آمریکا است.

در حال حاضر بازوهای ایران در منطقه رو به گسترش است؛ از لبنان گرفته تا یمن، عراق و سوریه شرایط به گونه‌ای است که برخی می‌گویند «بیروت، دمشق، بغداد و صنعا» تحت کنترل بالفعل ایران است.

اگر تحت فشار سخت تحریم‌ها و دشمنی شدید ایران با آمریکا، چنین شرایطی شکل گرفته، پس اگر توافق هسته‌ای باعث لغو تحریم‌ها شود و به دشمنی ابرقدرت پایان دهد، چه اتفاقی ممکن است رخ دهد؟

دیپلمات‌های عرب در گفتگوهای خصوصی خود به این نکته اشاره می‌کنند که باراک اوباما، رئیس جمهوری آمریکا تنها نگران میراثی است که از خود به جای می‌گذارد. او می‌خواهد دشمنی‌ها را با ایران کنار بگذارد و مجبور نیست که پس از ترک کاخ سفید طی ماه ژانویه ۲۰۱۷ بار دیگر به ایران فکر کند. این کشورهای منطقه هستند که باید در همسایگی ایران به مسیر خود ادامه دهند.

دیلی تلگراف در پایان مدعی شد: با این حال برخی کار‌شناسان معتقدند اسرائیل و عربستان در مورد قدرت ایران در حوزه اقتصادی و نظامی غلو کرده‌اند. اما واقعیت این است که چنین ترسی در میان آن‌ها وجود دارد و همین مسئله می‌تواند واکنش عربستان و کشورهای حوزه خلیج فارس به توافق هسته‌ای را به صورت جنگ نیابتی علیه ایران به دنبال داشته باشد.

منبع:فرارو