«دوران افراط و زمان امنیتی بودن به سر آمده است.» این جمله یک منتقد یا کنشگر اجتماعی و سیاسی و فعال مدنی نیست. این اشاره و تصریح مردی است که 16سال سمت دبیر شورای عالی امنیت ملی را بر عهده داشته و خود متخصص بلامنازع این عرصه است.
امنیتیها علیه نگاه امنیتی
15 آذر 1393 ساعت 10:18
«دوران افراط و زمان امنیتی بودن به سر آمده است.» این جمله یک منتقد یا کنشگر اجتماعی و سیاسی و فعال مدنی نیست. این اشاره و تصریح مردی است که 16سال سمت دبیر شورای عالی امنیت ملی را بر عهده داشته و خود متخصص بلامنازع این عرصه است.
مردی که با حضور دو دههای و توأمان در راس هرم مرکز تحقیقات استراتژیک به عنوان یک نهاد کارشناسی و بالادستی اشراف جامع و کاملی بر سیر تحولات و رویدادها داشته و اکنون در مقام دومین شخصیت عالی نظام از عدم کارایی چنین نگرشی میگوید.
دکتر حسن روحانی سالها در گرانیگاه و گلوگاه عالی ترین نهاد امنیتی کشور حضور داشته و با این وصف اشراف جامع و مانعی در این زمینه دارد و جالب آنکه نه فقط این بار که در ایام رقابتهای انتخاباتی و در فواصل و برهههای مختلف پس از سکانداری امور اجرایی کشور بر حذف نگاه امنیتی و عدم کارایی آن انگشت گذاشته است.
نکته جالب توجه در این میانه آن است که منتقدان پرو پا قرص دولت به جای توجه به این نگرش سازنده و روامندانه و توجه به جوانب و زوایای آن و چرایی طرح این موضوع در اقدامی لجوجانه و دور از نگاه عمقی به سوابق حضور برخی از اعضای دولت در نهادهای اطلاعاتی و امنیتی اشاره کرده و به این بهانه دولت را مورد حمله و هجمه قرار داده و چنین مدعی میشوند که سخنان روحانی با سوابق و عقبه اعضای دولت همخوانی نداشته، فلذا این سخنان محلی از اعراب ندارد.
حال آنکه آنان به جای ورق زدن گذشته و بهانهجویی صرف باید عملکردها و واقعیات میدانی را سنجیده و حکم به صحت یا عدمصحت گفتار رئیس جمهوری بدهند و از طرف دیگر آنان باید این نکته بدیهی را ملحوظ کنند که آیا سابقه امنیتی چهرههای حاضر در دولت آنان را به سمت و سوی نگرشهای انسدادی و بسته سوق داده یا در نقطه مقابل آن، با اشراف نسبت به ضرورتها و نیازهای اجتماعی و سیاسی، رویکردهای متفاوتی را به منصه ظهور رسانده است. سوال اصلی اینجاست که این سوابق به عنوان نقطه ضعف و کاستی محسوب میشود یا به غنای بینشی و نگاه راهبردی اعضای دولت در پیگیری روندهای تعاملی و تعادلی در عرصههای مختلف انجامیده است؟
نقطه ضعف یا قوت
چند خصلت و خصیصه از شاخصههای بدیهی حضور در مناصب امنیتی است. هوش و استعداد بالا، نگاه منطقی و بدور از هیجان و احساس، عرق بالای ملی و مذهبی، شایستگی و توانمندی، ضریب بالای اعتماد و اطمینان و بالاخره اشراف کامل بر حوزههای تخصصی از زمره این شاخصههاست. مضاف بر آنکه افرادی که در نهادهای امنیتی و اطلاعاتی به فعالیت میپردازند لزوما در حوزه امور امنیتی و کارکردهای اطلاعات و حفظ اطلاعات به فعالیت نپرداخته و بسیاری از آنان از کارشناسان خبره و متخصص در حوزههای اجتماعی و فرهنگی و ... هستند. حال کدام عقل سلیمی حکم میکند که دولت از چنین نیروهای کاربلد و خبرهای برای رتق و فتق مسائل کشور بهره نگیرد.
نکته آنکه بطور معمول روسای جمهوری برای پیشبرد بهینه امور به افراد و شخصیتهایی اعتماد و اطمینان میکنند که تجربه پس داده و از کارایی و کارآمدی آنان اطمینان خاطر داشته باشند و بدیهی است دکتر روحانی که خود چند دهه در این حوزه حضور داشته و با کارآمدترین چهرهها در این عرصه آشناست، مسئولیت کشور را در این بزنگاه خطیر به دست افراد مورد اعتماد و اطمینان بسپارد، افرادی که در مجموعه خود به امور فرهنگی و اجتماعی یا حیطههای دیگر مشغول بوده و اشراف مطلوب و معقولی در این زمینهها دارند و خود صاحب نظری جامع شرایط در این عرصهها هستند.
تنها نکته آن است که آیا آنان با حضور در این نهادها آنگونه که منتقدان میگویند، نگاهشان به مقولات مختلف ملهم از نگرشهای قبضی و به دور از تعامل و تعادل است یا با تجربهاندوزی در چنین فضاهایی نگرشی واقعنگرانه و راهبردی به مقولات و حوزههای متعدد و متکثر داشته و به نقشآفرینی متخصصین و متبحرین حوزههای مختلف اعتنا و التفات دارند.
عناوین یا کارکردها
فارغ از این نکته بدیهی که حضور در مناصب امنیتی نه تنها نقطه ضعف محسوب نشده و بلکه بنابر آنچه شرحش رفت به عنوان نقطه قوت محسوب میشود در پاسخ به انتقادات دایههای دلسوزتر از مادر که این روزها از هر گزینه و گزارهای برای هجمه به دولت استفاده کرده و گاه در مقام یک سنت گرای تمام عیار و سپس در موضع یک روشنفکر تمام قامت تنها به تخطئه دولت و مخالفت با آن میپردازند و برایشان مسائل دیگر یا واقعیت میدانی اهمیت و اعتباری چندانی ندارد باید این نکته را خاطرنشان کرد که اصل و اساس فارغ از عناوین و سوابق، عملکردها و رویکردهای دولت روحانی و نگاه آن به حوزههای مختلف است.
رئیس جمهوری از همان ابتدای امر که پای به وادی رقابتهای انتخاباتی گذاشت بر فقدان کارایی نگاههای امنیتی و تغییر رویکرد در دولت تازه گفت. عملکردهای دولت در حوزه آزادیهای اجتماعی و نگاه تساهلمدارانه و روامندانه در حوزههای مختلف موید همین معناست.
جالب آنکه باید به افرادی که ایرادگیری میکنند این نکته را متذکر شد که حضور چهرههایی که سوابق امنیتی داشته و اشراف کامل و جامعی در این زمینهها دارند نه یک نقصان که نقطه قوت است چرا که آنان به خوبی میتوانند میان نقشها و کارکردهای مختلف و معطوف به این حوزه تفاوت و تمایز قایل شوند و اگر کسانی بخواهند نگرشهای امنیتی را بزدایند بهترین افراد خبرگانی هستند که این حوزه را شناخته و بدیهی است راهکارهای مقابله و فاصلهگیری از این نگرشها را بیش و پیش از هر طیف و دستهای میدانند. اینگونه است که دکتر روحانی بارها و بارها بر اتخاذ راهبردهای غیر انسدادی و زدودن فضای امنیتی پای فشرده چرا که او و مردان متخصص همراهش به خوبی تمام زیر و بمهای این حوزه را شناخته و بر آن اشراف دارند.
در نهایت...
جدای از هر مقولهای نوع واکنشهای تندروهای منتقد دولت در عرصهها و زمینههای مختلف شایان توجه و شایسته تامل است. دولت از باز کردن فضا و نگاه تساهلی میگوید و منتقدین از هجمه به ارزشها و انحطاط مستتر در این نگرش دم میزنند. دولت از مقابله با تندرویها و پرهیز از نقد غیرمنصفانه میگوید و منتقدین وا اسفا سر داده و از تنگ شدن فضا گلایه میکنند. دولت از مذاکره میگوید آنان از سازش دم میزنند، دولت بر حفظ اصول و عدم تسلیم پای میفشرد، آنان از عدم دستاورد گفته و نسبت به شکست مذاکرات کنایه میزنند. رویکردهای متناقض و فاقد ثباتی که بخوبی نشان میدهد اصل و اساس تنها یک چیز است؛ مخالفت با دولت به هر طریق و نوع و روشی.
کد مطلب: 43383