یک استاد جامعه شناسی سرعت و شتاب را یکی از ویژگیهای شهرهای صنعتی دانست که منجر به فردگرایی در جامعه میشود.
گشت و گذاری در مترو با مردمانی که آرام راه نمیروند، صبر ندارند، بهم نگاه نمیکنند، فقط برای زودتر رسیدن میدوند
28 آبان 1393 ساعت 9:41
یک استاد جامعه شناسی سرعت و شتاب را یکی از ویژگیهای شهرهای صنعتی دانست که منجر به فردگرایی در جامعه میشود.
مترو و اتوبوسها روزانه تعداد زیادی از مردم را در سطح شهر جابجا میکنند. ساعتهای اول صبح و بعد از پایان ساعات کار اداری شلوغترین زمان برای استفاده از اتوبوسها و مترو است. کافی است در این ساعات سوار یکی از قطارهای مترو یا BRT شوید، حتماً شاهد اختلاف و گفتگویی پیرامون ضایعشدن حق فردی خواهیدبود. اما حق با کیست؟ فردی که برای رسیدن به محل کار خود عجله دارد یا کسی که میخواهد با آرامش از این وسایل استفاه کند یا...؟
دکتر امان الله قراییمقدم جامعه شناس و استاد دانشگاه در خصوص انواع ساعتها در جامعه شناسی، به نامه نیوز گفت:" شهر اصولاً شتاب دارد. از لحاظ جامعهشناسی ۸ نوع ساعت در جهان در حال حرکت است. ساعت شهری با ساعت روستایی فرق میکند. ساعتی که در دست ماست نشان دهنده سرعت حرکت جامعه است. از دیدگاه برخی جامعهشناسان، ساعت قبایل ابتدایی و روستاها دراز مدت است. برای مردان که گذشته نگر هستند، ساعت متاخر بر متقدم است، در صورتی که ساعت زنان متقدم به متاخر یعنی آینده نگر است. این تفاوت باعث شده که طلاق در جامعه ما بالا برود. یک ساعت شتاب متغیر تند شونده، ساعتی ضربانی و یک ساعت لحظهای است. کسی که موشک را کنترل میکند، یک صدم ثانیه برایش مهم است اما یک روستایی میتواند چند ساعت در راه رسیدن به زمین خود با آشنایانش صحبت کند."
ساعت، یک قرارداد اجتماعی است
قرایی درباره ساعت حاکم بر شهرها بیان کرد:"سرعت ساعت یا حرکت در ژاپن و کره فرق میکند. پس سرعت حرکت یعنی ساعت، در شهرها سریعتر است. برای همین کسانی که برای اولین بار به شهرها میآیند، میپرسند که مگر این آدم ها دیوانهاند که اینطور میدوند. صنعتی شدن شهرها، اهمیت زمان را در جامعه بالا میبرد. فرد نمیتواند صبر کند و آرام راه برود پس باید بدود. وقتی زمان با سرعت پیش میرود، افراد نمیتوانند بایستند. این همه ساعتی که در شهرها وجود دارد به فرد میگویند که بدو، سرعت داشته باش چون زمان در حال گذر است. اصولاً صنعتی شدن شتاب میآورد این ویژگی است و اگر افراد در شهر شتاب نداشتهباشند، پس چطور میتوانند به کار خود برسند؟"
این جامعهشناس افزود:"در دیگر کشورهای پیشرفته نیز به همین صورت است. مردم مجبورند که بدوند، فقط تربیت شدهاند و میدانند که در این شرایط چطور باید رفتار کنند. یکی از ویژگی انسانهایی که در شهر زندگی میکنند این است که تنها شدهاند و بجز خود به چیزی فکر نمیکنند. در میدان ۱۵ خرداد تهران دوهزار نفر از قطار پیاده میشوند ولی کسی به کسی کاری ندارد و هر فرد به دنبال کار خود است. این ویژگی شهر صنعتی است ولی اینکه حق و حقوق یکدیگر را رعایت نمیکنند ناشی از بی نذاکتی است. چون افراد هنوز با شرایط منطبق نشدهاند. ساعت یک قرار داد اجتماعی است. بنابر این هر جامعهای که صنعتیتر باشد، شتاب و سرعت در آن بیشتر خواهدبود. ولی افراد چون فرصت ندارند، حق و حقوق یکدیگر را رعایت نمیکنند. این رفتار از بی تربیتی نیست، چون فرصت ندارد بگوید معذرت میخواهم، البته بابد این نیز کنترل شود."
قرایی با اشاره به فیلم عصر جدید چارلی چاپلین اظهار داشت:" این فیلم بر اساس نظر تایلور است که میگوید صنعت از خود بیگانگی به وجود میآورد. چاپلین همه را به آن دستهای که با آن پیچ میکرد وابسته کردهبود. دستگاهی که برای سود درست کردهبودند. در نتیجه صنعت افراد را از خود بیگانه میکند و انسان را از خویشتن خویش دور میکند. این کمکم فرهنگسازی میشود و میتوانیم درست رفتار کنیم. در یک جامعه شهری و صنعتی وقت گران بها است که با سرعت میگذرد. این ویژگی است که نمیتوان جزء آسیبها در نظر گرفت. "
مردم در اتوبوس و مترو به چشم یکدیگر نگاه نمیکنند
زن میانسالی که با سرعت زیادی نسبت به سنش، از در راهروی مترو در حرکت است، او برای رفتار حاکم بر مترو، فرهنگ متفاوتی قایل است. "افراد فکر میکنند که باید در مترو سریع راه رفت. من هم فکر میکنم اگر به یک قطار جلوتر برسم میتوانم زودتر به کارهای خود رسیدگی کنم. اما برای زودتر رسیدن نه کسی را هل میدهم و نه برای زودتر سوارشدن از مردم رد میشوم. به نظرم کسانی که چنین رفتاری دارند حتماً از من خستهتر هستند. بیشتر سعی میکنم ساعاتی از مترو استفاده کنم که خیلی شلوغ نباشد. رفتار مردم در چنین شرایطی خیلی مهم است ولی مهمتر از آن شرایط و امکانات است. خاموشی چند چراغ در راه پلهها یکبار باعث شد که من پلهها را نبینم و به زمین بیافتم. یا ازدحام بالایی که در اتوبوسهای BRT در قسمت زنان میبینیم. میتوان گفت تنها یک سوم اتوبوس را به زنان اختصاص دادهاند و این قسمت هم پر است از وسایل و موتور!"
مردی که موهایش سفید شده و گوشهای از ایستگاه درحالی که کمرش را گرفته، منتظر همسرش است. میگوید:" من آدمی نبودم که برای رسیدن به قطار بدوم یا سریع راه بروم؛ ولی وقتی به مترو پا میگذارم، احساس میکنم که باید هرچه سریعتر بدوم. این روند را خود ما شروع کردیم و به شکل رفتاری خاص مترو عادت کردیم عجله کنیم. این تلاش عجیبی است که دایم باید مواظب باشی تا از کسی عقب نیافتی که نرمال نیست. آدم وقتی در جو مترو قرار میگیرد مثل بقیه رفتار میکند. گاهی از رفتار خود تعجب میکنم. یکی از رفتارهای خاص مترو هم این است که کسی در چشم دیگری نگاه نمیکند تا مجبور نشود که به او راه دهد یا اگر نشستهباشد، مجبور شود به افرادی که سنی از آنها گذشته جای برای نشستن بدهد. همه سرها پایین در گوشیها است یا خوابیده و چشمان بسته است. "
خدیجه از سالهایی که برای رسیدن به دانشگاه به طور مرتب از مترو استفاده میکرد میگوید و اینکه مجبور بود ساعات زیادی از روز خود را در آن بگذراند. " دورهای بود که جو حاکم بر مترو خیلی سرد و بیروح بود. در مترو کسی را نمیدیدید که با دیگری حرف بزند و همه در انتظار رسیدن به ایستگاه مورد نظر بودند. اما بعد از مدتی با کمی تغییر در نور که قبلاً همیشه سفید بود و پخش موسیقی آرام در ایستگاههای مترو، شاهد تغییر رفتار مردم و خوش برخورد شدن آنها بودم. "
پسر جوان به مردمی که در مترو برای رسیدن به کارهایشان عجله میکنند، حق میدهد."وقت برای مردم اهمیت دارد و اگر برای کسی کم اهمیت است، میتواند صبر کند تا سوار قطار یا اتوبوس بعدی شود. اینکه عدهای برای سوارشدن اتوبوس و مترو عجله میکنند که مزاحمتی برای دیگر افرادی که وقت بیشتری برای این کار دارند به وجود نمیآورد. من هر روز وقتی میخواهم به کارم برسم و عصرها برای رسیدن به ماشین خطی، عجله میکنم. فکر کنم سایر افراد هم برای اینکه بتوانند بیشتر در خانه بخوابند یا زودتر به زن و بچه خود برسند برای رسیدن به وسائل نقلیه عمومی عجله میکنند. این مخصوص ایران نیست و در همه کشورها افراد دوست دارند زودتر به مقصد برسند. حتی در مکزیک آنقدر افراد برای خانمها در واگنهای مترو مزاحمت ایجاد کردند که مثل ایران واگنها را جدا کردند."
دختر جوان تمام شتاب حاکم بر استفاده از وسایل نقلیه عمومی را ناشی از کمبود امکانات میداند و میگوید:" باید ببینید روزانه چه تعداد سوار مترو با BRT میشوند. در دیگر کشورهای این مساله به چه صورت است و برای مردم چه امکاناتی در نظر گرفتهشدهاست. با تعداد کم اتوبوس و قطاری که داریم، کاملاً طبیعی است که ازدحام به وجود آید و افرادی هم آزرده خاطر شوند. بهترین راه حل برای این مشکل افزایش تعداد قطارها در مترو و تعداد اتوبوسها است. در شرایطی که همه بتوانند به راحتی سوار و پیاده شوند و برای رسیدن به صندلی نیاز به صرف نیروی خاصی نباشد، آن وقت باید دید که مردم ما چطور رفتار میکنند آیا کشورهای پیشرفته اگر شرایط ما را داشتند، رفتاری بهتر از این از خود نشان میدادند؟"
به نظر میرسد که بحران اقتصادی و وضعیت بیکاری در جامعه از یک طرف آستانه صبر مردم را کاهش داده و از سویی زندگی شهری و قوانین و رفتارهای خاص آن، فاصله بین افراد را هر روز بیشتر میکند. در چنین شرایطی کمبود امکانات که با در نظر گرفتن جمعیت متقاضی کثیری که از هر کدام از وسایل نقلیه عمومی استفده میکنند، مشکلات را برای شهر نشینان دو چندان کرده است. با این حال میتوان نه انتظار خوش رفتاری بلکه ارعایت حقوق انسانی را از هر کدام از اعضای جامعه داشت.
منبع:نامه نیوز
کد مطلب: 42984