داعش روز پنج شنبه اعلام کرد که قصد دارد ضرب سکه اختصاصی خود را آغاز کند. این برنامه نسبتا مفصل است: این دینار به سبک قرون وسطی از جنس طلا، نقره و مس خواهد بود؛ قدرت خرید هر سکه برابر وزن فلزی است که از آن ساخته شده است. تصاویری که روی این سکه ها حک می شوند شامل ساقه گندم، یک سپر و نیزه و یک نقشه از جهان به نشانه بلندپروازی های جهانی این گروه افراط گرا می شود. (این گروه در حال حاضر دارای وزارت خزانه داری است که مسئولیت این ارز را بر عهده خواهد داشت.)
به نقل از فارن پالسی، اهداف این طرح تقویت ادعای این سازمان است مبنی بر اینکه یک کشور مشروع و فعال هستند، نه مجموعه ای از سرزمین هایی که توسط یک گروه تروریستی اداره می شود. اما این احتمال وجود دارد که نتیجه ای کاملا برعکس داشته باشد. یک ارز برای موفق بودن باید دارای مصرف کنندگانی باشد که ثبات ارزشش را باور داشته باشند و این امر مستلزم ثبات گروه مصرف کنندگان و واحد ضرب و گردش آن است. مردم برای پذیرش یک ارز در ازای کالا و خدمات باید تاحدودی اطمینان بیابند که وقتی می خواهند آن را با کالا و خدمات معاوضه کنند، دیگران نیز این ارز را می پذیرند.
در این صورت کاملا مشخص است که ارز داعش به شدت سقوط خواهد کرد. این گروه بخش بزرگی از سوریه و عراق را تحت کنترل درآورده، اما این قلمرو مکررا از کنترل داعش خارج می شود و دوباره به دست آن می افتد. داعش اشاره نکرده که دینار را کجا ضرب خواهد کرد و این یعنی مشکلات بی شماری که یک گروه تروریستی تحت حمله بمباران بین المللی برای اعتمادسازی جهت ضرب سکه دارد. و البته جامعه بین المللی ارزی با پشتیبانی داعش را نخواهد پذیرفت.
در واقع مسائل مربوط به دینار داعش آنقدر شاق هستند که این ارز حتی با تعریف امروزی از پول نیز تطابق نخواهد داشت. از نظر اقتصاددانان برای آنکه بتوان یک سکه را پول نامید، باید به سه روش کارایی داشته باشد: به عنوان یک وسیله ای برای مبادله، به عنوان یک واحد محاسبه و به عنوان یک ذخیره با ارزش.
دینار داعش می تواند یک ذخیره با ارزش باشد—ذخیره ای که ارزش خود را در گذر زمان حفظ می کند—اما تنها به این دلیل که داعش قصد دارد این سکه ها را از فلزات با ارزش ضرب کند. برخلاف جادوی مالی و پولی که کاغذهای بی ارزش را پس از حک شدن چهره اندرو جانسون و بنیامین فرنکلین توسط خزانه داری آمریکا ارزشمند می کند، سکه های داعش هر چه هم که باشند، پس از حک شدن نمادهای این گروه افراطی منفور ارزش خود را از دست می دهند. نیاز به شستن پول داعش باعث می شود مردم در مناطق خارج از کنترل این گروه، این سکه ها را ذوب کنند تا اثری از داعش روی آنها نماند. و این مسئله کارایی سکه های داعش به عنوان یک واحد پولی را از بین می برد.
ارز داعش شاید در قلمروی این گروه، یک وسیله معقول برای مبادله باشد اما هم تغییر مناطق تحت کنترل آن و هم بی میلی بین المللی در مورد تجارت با این گروه، عملا استفاده از سکه های ضرب شده را در دیگر مناطق غیرممکن می کند.
نهایتا اینکه دینار داعش حتی در مناطق تحت کنترل این گروه در بهترین شرایط یک واحد محاسبه غیراستاندارد است. استفاده کنندگان از این ارز درک نخواهند کرد که یک دینار طلای داعش برابر با ارزش یک جفت پوتین، یک تفنگ کلاشینکوف یا ۵۰ بشکه نفت خواهد بود یا خیر. استانداردهای طلا می تواند در این زمینه کمک رسان باشد اما مصرف کنندگان امروز درک بصری کمتری نسبت به ارزش یک قطعه طلا دارند. با توجه به اینکه داعش به طور کلی تلاش می کند که مانند یک کشور واقعی حکومت کند و نه یک گروه آشوب زده، قیمت باثباتی را برای خدماتش تعیین خواهد کرد و این مسئله به کارایی بهتر سکه های آن کمک می کند اما ماهیت پراکنده و بی ثبات نظارت منطقه ای داعش، بی اعتمادی نسبت به اقبال گسترده تر آن و تازگی این ارز بر نوسانات این ارز خواهد افزود.
خلاصه اینکه بسیار غیرمحتمل است که دینار داعش یک ارز باثبات و کارا یا حتی از لحاظ فنی یک پول واقعی شود. زمانیکه این سکه ضرب شود، مشروعیت داعش به عنوان یک کشور را نشان نخواهد داد بلکه گواه غیرمشروع بودن آن خواهد بود.