سرپرست وزارت علوم با تشریح نتیجه بررسی وضعیت بورسیههای سالهای گذشته گفت: برخی گفتهاند بورسیهها را از سال ۶۸ بررسی کنیم که ما استقبال میکنیم. چرا از سال ۶۸؟ من سال ۶۰ وزیر شدم؛ از آن سال شروع کنیم؛ شاید ما هم تخلف کرده باشیم.
نجفی: وزارت علوم از چه چیزی عذرخواهی کند
4 آبان 1393 ساعت 16:33
سرپرست وزارت علوم با تشریح نتیجه بررسی وضعیت بورسیههای سالهای گذشته گفت: برخی گفتهاند بورسیهها را از سال ۶۸ بررسی کنیم که ما استقبال میکنیم. چرا از سال ۶۸؟ من سال ۶۰ وزیر شدم؛ از آن سال شروع کنیم؛ شاید ما هم تخلف کرده باشیم.
محمدعلی نجفی سرپرست وزارت علوم در نشست خبری صبح امروز یکشنبه ۴ آبان ۹۳ با تشریح نتیجه بررسی وضعیت بورسیههای سالهای گذشته گفت: برای تعیین تکلیف سرپرست دانشگاه تهران ابتدا باید تکلیف نیلی مشخص شود. انشاالله رای اعتماد بگیردو خودش رئیس دانشگاه تهران را معرفی کند.
روند بررسی بورسیه ها را قانون مشخص کرده و اگر براساس قانون انجام شود، مشکلی پیش نمیآید.
وزارت علوم از چه چیزی عذرخواهی کند؟ حداقل ۸۴۰ نفر شرایط استفاده از بورس را نداشته اند ولی استفاده کردند. حالا باید عذرخواهی هم بکنیم؟
در ارتباط با مدیران و مسئولان متخلف پرونده بسته نیست و از ۳ مرجع تخلفات را بررسی میکنیم. روحانی خواست تا مرا برای این سمت به مجلس معرفی کند ولی خودم بنابر دلایلی سر باز زدم.
نیلی استاد برجستهای است و نمایندگان مجلس نمیتوانند از نظر علمی خدشهای به وی وارد کنند. البته وی هیچ نقطه ضعف سیاسی هم ندارد.
به نیلی گفتم پس از رای اعتماد برای ریاست دانشگاه تهران به عارف پیشنهاد دهد و اگر عارف قبول کند کار بزرگی در آموزش عالی است. روند بورسیهها را قانون مشخص کرده است و باید آزمون صورت بگیرد که اگر قانون را رعایت کنیم مشکلی به وجود نمیآید.
امسال هم در آزمون دوره دکترا افرادی خواستند شرکت کنند و تقاضا دادند که ۱۱۵ نفر را انتخاب کردیم و همه از رتبههای یک تا چهار ورودی کنکور هستند و در رشتههای اولویتدار از نظر نقشه جامع علمی کشور هستند.
در سالهای گذشته در رشتههای بورس خارج از کشور دادند که نه تنها شرایط بورسیه را نداشتهاند بلکه تا حدودی طنز به شمار میرود، مثلاً در رشتههای فقه و اصول، نهجالبلاغه یا زبان فارسی افراد را بورسیه کردهاند که البته پس از آن این افراد تبدیل به داخل شدهاند یعنی آزمون دکترا را دور زدند تا فرد وارد دانشگاه شود.
میگویند آزمون حذف شده و به جای آن مصاحبه علمی برگزار کردیم، هرچند از نظر دیوان عدالت نمیتوان مصاحبه علمی را جایگزین آزمون کرد ولی حتی با فرض اینکه مصاحبه علمی جایگزین شود هم برخی پروندهها تخلف بوده است.
مثلاً در یک پرونده هر سه نفر ناظر اعلام کردهاند که فرد صلاحیت ندارد ولی بورسیه شده است یعنی نه تنها آزمون برگزار نشده بلکه در مصاحبه علمی و از نظر همان اساتید انتخاب شده خودشان هم خلاف صورت گرفته است.
داستان بورسیهها مقداری پیچیده و سیاسی شده است، برخوردی که با بیانیه وزارت علوم شد هم بیشتر سیاسی بود تا منطقی و آکادمیک، وزارت علوم به طور کامل و شفاف جریان را توضیح داده است ولی نمیدانم برخوردهای سیاسی از چه جهت صورت گرفت.
ورود به این قضیه از طریق دستگاه نظارتی بوده و وزارت علوم در ابتدا موضوعی را مطرح نکرد بلکه دستگاههای نظارتی به وزیر وقت برای بررسی موضوع نامه نوشتند.
وزارت علوم اعلام کرد که در ارتباط با موضوع بورسیه در هشت سال گذشته به خصوص در دولت دهم تخلفاتی بوده است که باید بررسی شود و هیچ مسئولی از این وزارتخانه نگفته که ۳هزار و ۷۰۰ نفر به طور کامل تخلف کردهاند بلکه گفتهاند بخشی از آنها تخلف است. بنابراین اینکه میگویند افراد را بدنام کردهایم از طریق وزارت علوم نبوده است و اگر سایتی حرفی را مطرح کرده برداشت نویسندگان بوده و در مورد افراد هم اسم هیچ شخصی توسط مسئولان وزارت علوم اعلام نشده است.
لیست بلندبالایی دارم از افرادی که با مسئولان وقت ارتباط دارند و بورس گرفتهاند که تخلف هم نبوده است و لیستی که ارتباط هم نداشتند ولی به طور کلی اسمی را اعلام نمیکنیم.
حداقل ۸۴۰نفر شرایط استفاده از بورس را نداشتهاند ولی استفاده کردند حالا عذرخواهی هم بکنیم؟ وزارت علوم از چه چیزی عذرخواهی کند؟ چند سال تحصیل بدون آزمون کردهاند و حتی قرار بوده عضو هیأت علمی هم بشوند که این امتیازات از هزینه کشور بوده است.
فقط ۳۶ نفر اشکال داشته است در حالیکه ما اعلام کردیم ۳۶ نفر در فرمهای خودشان مطالب نادرست وارد کردند. مثلاً معدل ۱۱ را معدل ۱۴.۵ اعلام کردند یا ۲۱۰ واحد برای قبول شدن در دوره کارشناسی گذراندهاند.
۳۶ نفر را به طور کلی اخراج کردیم، ۸۴۰ نفر را که شرایط بورسیه را نداشتند میتوانستیم اخراج کنیم ولی این کار نکردیم و اجازه دادیم ادامه تحصیل دهند به شرط اینکه هزینه را برگردانند زیرا این افراد سه سال تحصیل کردند و ظرفیتی از دانشگاهها گرفته شده است.
امسال بیش از ۲۰هزار نفر از دارندگان مدرک دکترا در فراخوان جذب شرکت کردند. این افراد که به آنها اجازه تحصیل دادیم هم میتوانند مدرک خود را دریافت کرده و سپس مانند بقیه در فراخوان جذب شرکت کنند و از آن طریق عضو هیأت علمی شوند که این کار را هم به دلیل تسامح انجام دادیم زیرا معتقدیم این افراد خودشان در تخلف دخیل نبودند.
شما سه مطلب را باید تفکیک کنید، یکی دستورالعملها و ایراداتی که از نظر قانونی وارد بوده است، مانند مسئله آزمون که به طور کلی در آن زمان نادیده گرفته شد و در دستورالعملها از سال ۸۵ بندی اضافه شده که کسانی که دارای سوابق فرهنگی هستند هم بتوانند بورسیه شوند در حالیکه این سوابق اصلاً مشخص نشده است و عدهای به استناد این بند و با معرفی یک ارگان از بورس استفاده کردند.
بنابراین در بخشی از کار به آئیننامهها ایراد وارد است و کسانی که تصویب کردند باید جوابگو باشند و ما هم پیگیری میکنیم زیرا عدالت آموزشی و برابری فرصتها از بین رفته است.
بحث دوم فرآیند بررسی پروندههاست. مثلاً مصاحبه علمی ولی با وجود اینکه صلاحیت نبوده است باز هم تأئید شده است در این صورت هم افرادی که پای برگهها را امضاء کردند باید پاسخ دهند که چرا با وجود مغایرت تأئید کردهاند، موضوع سوم بورسیهها هستند که نمیتوانیم بگوییم همه آنها مقصرند.
۷۵۰نفر از مجموع ۳هزار و ۷۰۰نفر را یک نفر از مسئولان وقت وزارت علوم معرفی کرده است و ۹۰نفر هم از سوی یکی از رؤسای دانشگاههای وقت معرفی شدند.
برخی افراد هم خودشان اطلاعات غلط دادهاند که سرمایهای از کشور تلف شده ولی اگر همه را محروم میکردیم مجازات سنگینی بود و دولت اعلام کرد که تسامح به خرج دهیم و با هزینه خودشان بتوانند تحصیل کنند.
بخشی از موارد هم به رسالههای فروشی بر میگردد که برای آموزش عالی مایه تأسف است و برنامهریزی کردیم که جلوی آن هم گرفته شود.
کسی که از بورس استفاده میکند باید در امتحان زبان شرکت کند و یک نمره حداقلی را به دست آورد و دوم اینکه از دانشگاه مورد تایید وزارت علوم پذیرش بگیرد که برخی از این افراد این شرایط را نداشتند ولی ۳۶ نفر نه تنها شرایط نداشتند بلکه دروغ گفتند. وی گفت: براساس صحبت برخی آقایان اگر از سه هزار و ۷۷۲ نفر بورسیه سه هزار و ۷۷۰ نفر هم تخلف ثابت میشد باز میگفتند همه متخلف نبودند.
۲۷۰ نفر هم تعهد کتبی دادند که برای استفاده از بورس شاغل نباشند ولی شاغل بودند، علاوه بر آن ۴۴۸ نفر مربی دانشگاه هستند که پیمانی بودند و طبق قانون مربی پیمانی نمیتواند در بورس شرکت کند و حتی موردی از دانشگاه پیام نور در رشته تغذیه کارشناسی گرفته بود در رشته زبان انگلیسی کارشناسی ارشد خوانده بود، استخدام دانشگاه علم و صنعت که بورس دانشگاه علامه شد، یعنی برای یک دانشگاه بزرگ تهران کسی در حد دکترا نبود که زبان تدریس کند که این فرد را استخدام کردهاند؟
در این صورت ۴۴۸نفر هم به ۸۴۰نفر قبلی اضافه میشوند که ما اعلام کردیم این ۴۴۸ نفر طبق قانون میتوانند بر اساس تصویب هیأت امنای دانشگاهها در صورت امکان ادامه تحصیل بدهند.
۱۶۵نفر به عنوان ایثارگر بورس گرفتهاند که به همه آنها احترام میگذاریم ولی ۲۳نفر آنها فاقد شرایط حداقلی بودند که البته دیوان محاسبات در مورد بقیه هم مشکل دارد که اگر به نتیجه نرسیم تمام ۱۶۵نفر بورسشان قطع میشود.
۷۲۹نفر به خارج رفتهاند که با وجود اشکالات متعدد گفتیم درسشان را تمام کنند ولی برای هیأت علمی شدن بررسی مجدد داریم.
یکی از اقوام مسئولان وقت وزارتخانه در استرالیا بورس مطالعات اندونزی گرفته است، این رشته به چه دردی میخورد؟ البته شاید رشته مطالعات اندونزی برای کشور اولویت داشته است. رئیس مجلس میداند که رسیدگی به پرونده ۳هزار و ۷۷۲نفر در زمان دو ماه و یک هفته چقدر سخت است.
یکی از مسئولان سابق وزارتخانه هم گفته است نمی شود یک دستگاه هم مدعیالعموم باشد و هم قاضی، ما مدعیالعموم نیستیم بلکه تخلفی اتفاق افتاده که ما میتوانستیم برخورد کنیم و اعلام نکنیم. ولی در راستای روشنگری اذهان اعلام کردیم.
ما در چارچوب اختیارات و وظایف خود عمل کردیم و مجلس میتواند وظیفه نظارتی را انجام دهد، حتی اگر مجلس قانون بگذارد که تمام اینها باید برگردند ما این کار را انجام میدهیم و قانون را اجرا میکنیم زیرا وظیفه نظارت مجلس را قبول داریم ولی خارج از این چیزی را قبول نداریم.
دیوان محاسبات هم حق دارد در مورد هزینهکرد بودجه نظر بدهد و سازمان بازرسی کل کشور هم میتواند موضوع را بررسی کند و درنهایت ما از سه طریق مقصران را مورد پیگیری قرار میدهیم.
کارمندان وزارت علوم یا دستگاه دیگری مانند وزارت کشور هم در این موضوع دخیل بودند که نام نمیبریم. ولی اگر کارمندان تخلف کرده باشند از طریق هیأت رسیدگی به تخلفات بررسی میکنیم، اگر اعضای هیأت علمی تخلف کرده باشند از طریق هیأتهای انتظامی رسیدگی به تخلفات بررسی میشود و هر دو گروه از طریق مراجع قضایی مورد پیگیری قرار میگیرند.
تخلف بورسیه ها را از سال ۶۰ که من وزیر شدم شروع کنید
برخی گفتهاند بورسیهها را از سال ۶۸ بررسی کنیم که ما استقبال میکنیم. چرا از سال ۶۸؟ من سال ۶۰ وزیر شدم از آن سال شروع کنیم شاید ما هم تخلف کرده باشیم.
گفتند چرا آن زمان را رسیدگی نکردید، زیرا فعلاً پرونده هشت سال گذشته باز است و ما این پروندهها را بررسی کردیم از حالا هر زمان را که خواستید میتوانید بررسی کنید، البته یک بار مجلس در سال ۷۲ این کار را کرد و یک بار هم سال ۸۳ سازمان بازرسی این کار را انجام داد که در هر دو بررسی تخلف چشمگیری دیده نشد و فقط به وزارت علوم تذکر دادند.
یکی از مسئولان سابق وزارت علوم گفته است ۷۰درصد بورسیههای دوره اصلاحات به کشور بازنگشتةاند، اولاً شما از کجا این آمار را میدانید؟ دوماً اگر بازنگشتند چرا هشت سال بعد از اصلاحات که شما روی کار بودید آن را پیگیری نکردید؟ وثیقهها را به جریان میانداختید.
البته نه تنها اصلاحات بلکه قبل از آن را هم بررسی میکنیم و هرفردی زمان بورسش تمام شده است باید بازگردد و اگر بازنگردد وثیقهها را به اجرا میگذاریم، البته اگر درسش تمام نشده بود دو سال فرصت میدهیم تا به هزینه خودش درسش را تمام کند.
البته متأسفانه در دوره گذشته موردی داشتیم که دانشجو مقیم آمریکا بود ولی با هزینه و از کیسه دولت بورسیه شد که ما بورس وی را قطع کردیم و به خانوادهاش اعلام کردیم که بدهی وی را پرداخت کند که اینها را با اسم به دستگاههای نظارتی اعلام میکنیم.
به طور متوسط ۲۰درصد بورسیهها به کشور بازنگشتهاند
در تمام دورهها به طور متوسط بین ۱۵ تا ۲۰درصد بورسیهها به دلایل مختلف بازنگشتهاند که تمام اینها ضمانت ملکی دارند و میتوان خسارت وارده به دولت را در تمام دورهها بازگرداند که فکر میکنم اولین گروه بورسیه به خارج، از سال ۶۶ آغاز شد.
هزینههایی که انجام شده را هم از متخلفان میگیریم، ۴۰میلیون به دانشگاهها داده شده و ماهی یک میلیون به طور متوسط به افرادی که بورسیه شدهاند، به آنهایی که اجازه ادامه تحصیل با هزینه خودشان را دارند اعلام میکنیم که تا ۱۵ بهمنماه تسویهحساب کرده یا سازوکار پرداخت را مشخص کنند که با خزانه هماهنگ کنیم پرداخت در چند قسط صورت بگیرد و در غیر این صورت ادامه تحصیل آنها منتفی میشود.
۱۲۴۱نفر هم هستند که از دانشگاهها اعلام نیاز نگرفتهاند که این هم یکی از تخلفات مسئولان وقت است که برخی از آنها شامل تخلف در گروههای دیگر هم بودند و این افراد تا ۱۵ بهمن باید اعلام نیاز خود را بیاورند و اگر اعلام نیاز نشوند بورس آنها لغو میشود.
برخی از این افراد صرفنظر از اینکه شرایط بورسیه را نداشتند وثیقه ملکی هم نگذاشتند که اگر ضامن داشته باشند به ضامن اعلام می کنیم و اگر نداشته باشند به دستگاه قضا شکایت میکنیم.
پرونده بورسیهها بسته شده و وضعیتشان مشخص است ولی در رابطه با مسئولانی که منجر به بروز چنین فاجعه علمی در کشور شدند پرونده قطعاً بسته نیست و از سه مرجع قضایی بررسی میکنیم.
از دیروز دو کار را آغاز کردیم یکی نوشتن نامه به دانشگاهها و افراد بورسیه و دومین کار استخراج مسئولان متخلف و تعیین مراجع قضایی تا با افراد اهمالکار هم برخورد شود.
نامهای به دانشگاهها ننوشتیم که با این افراد همکاری نشود زیرا این افراد گرچه از طریق رابطه و آشنا بورسیه شدهاند ولی بالاخره افرادی بودهاند که به تحصیل علاقه داشتند اما باید به آنها کمک کنیم، نامهای در مورد ۴۴۸ مربی نوشتیم که دانشگاهها تلاش کنند حقی از آنها ضایع نشود و با نظر مثبت به این پروندهها نگاه کنند ولی در رابطه با افراد نیازمند به اعلام نیاز هم میگویند که با نظر مثبت به آنها نگاه شود.
حتی برای دانشگاهها محدودیتی میگذاریم که بر اساس لجبازی کاری صورت نگیرد برخلاف اینکه برخی ضمیر لجبازی خود را به ما نسبت میدهند.
ما میخواهیم اگر دانشگاهی این افراد را اعلام نیاز نکرد پس از آن اجازه استخدام استاد در این رشتهها را به آنها ندهیم که البته پیشبینی میکنم برخی از این افراد نمیتوانند اعلام نیاز بگیرند.
ما اسم هیچ فردی را اعلام نکردیم و حتی در هیأت دولت هم نامی از فردی نبردم البته اگر دستگاه قضایی یا رئیسجمهور بخواهد به طور محرمانه گزارش میدهیم ولی در محافل عمومی مطرح نکردیم و اگر نامی از فردی مطرح شده وزارت اطلاعات انتشار آن را پیگیری میکند و خود افراد هم میتوانند شکایت کنند.
از ۷۲۹ نفر بورسیه خارج بخشی از آنها در محله نوشتن تز یا دفاع از تز خود هستند که ممکن است پس از تحصیل برای کشور مفید باشند البته تضمینی برای استخدام آنها نیست.
اگر در آن هشت سال خوب عمل شده بود این همه وقت هدر نمیرفت که در عالیترین مقامات کشور هم در این مورد موضعگیری شود.
در رابطه با برخورد با تلقبها دو کار را انجام دادیم یکی در مورد مؤسسات فروش پایاننامه که لایحهای به دولت فرستادیم و امیدواریم دولت با اولویت آن را در دستور کار قرار دهد و دوم برخورد با دانشجویان بهرهمند از این پایاننامهها که این دانشجویان از دانشگاه اخراج میشوند.
رئیسجمهور چند بار از من خواست که خودم را آماده کنم به عنوان وزیر پیشنهادی علوم نام من را اعلام کنند ولی خودم به دلایلی که ذکر آن میسر نیست سرباز زدم و امیدوارم روزی میسر شود که بگویم.
انتخاب نیلیاحمدآبادی بسیار شایسته بود، وی سابقه درخشان انقلابی دارد در زمان جنگ تحمیلی با سپاه همکاری مؤثر علم و فناوری داشته است، به عنوان استاد برجسته دانشگاه تهران دارای ۸۱ مقاله ISI است و نمایندگان مجلس که میگفتند فردی معرفی شود که استاد تمام باشد در این مورد نمیتواند خدشهای به نیلی وارد کند. برخی نمایندگان گفتند نیلی شناخته شده نیست، فرجیدانا هم شناخته شده نبود.
به من میگفتند سابقه سیاسی زیادی دارم و از سال ۵۷ سوابق اجرایی داشتهام اگر فرض کنیم این مسئله ایراد است نیلی چنین ایرادی را ندارد و نمیتوان هیچ نقطهضعف سیاسی درباره وی مطرح کرد.
اداره وزارتخانه به شکل سرپرستی تبعاتی دارد که اگر طول بکشد نظام علمی ضربه میخورد و امیدوارم نمایندگان به نیلی احمدآبادی رأی قاطع بدهند.
به مسئولیتها در جمهوری اسلامی به عنوان واجب کفایی نگاه می کنم در مورد سرپرستی وزارت علوم هم در آستانه سال تحصیلی کسی آمادگی این کار را نداشت و به همین دلیل پذیرفتم زیرا مسائل وزارت علوم آشنایی داشتم ولی یک درصد هم امکان ادامه نمیدیدم. البته در این مدت برنامههایی را برای وزارت علوم تنظیم کردم و فقط برای حل مسئله بورسیهها نیامدهام ولی بورسیهها یک مسئله سیاسی و ملی بود که باید زودتر تعیین تکلیف میشد.
تصویب آئیننامه شورای عالی برنامهریزی، آئیننامه شورای گسترش آموزش عالی، تشکیل شورای خیرین آموزش عالی، دستورالعمل اعطای وام به دانشجویان دکتری تخصصی و دستورالعمل برگزاری آزمون دوره دکتری برای سال تحصیلی آینده از برنامههای من در این دو ماه بود. ۱۶ آذر ثبتنامه دوره دکتری آغاز میشود و ۱۵ اسفند برگزاری آزمون است.
بررسی وضعیت رؤسای دانشگاهها، انتصاب شش سرپرست جدید، انعقاد تفاهمنامه با دستگاهها، بررسی وضعیت دانشگاههای کم برخوردار و ادغام آنها با دانشگاههای مادر، تشکیل شورا برای تنظیم برنامه ششم توسعه و تعیین تکلیف دانشگاه ایرانیان و ابلاغ آن به احمدینژاد نیز در این دو ماه صورت گرفت.
منبع:فرارو
کد مطلب: 42486