تغییر در قوه مجریه به تنهایی نتوانست زمینه ساز وحدت در کشور شود و به نظر میرسد در انتخاب پیش روی، احتیاج به تغییرات گسترده در قوه مقننه است.
وقتی یکی از بالهای وحدت در کشور لنگ میزند
25 مرداد 1393 ساعت 9:40
تغییر در قوه مجریه به تنهایی نتوانست زمینه ساز وحدت در کشور شود و به نظر میرسد در انتخاب پیش روی، احتیاج به تغییرات گسترده در قوه مقننه است.
مصطفی داننده: سالهای ابتدایی انقلاب را بسیاری از نسل امروز ایران به یاد ندارند و حوادث آن دوران را در تلویزیون و رادیو دیده یا شنیده و یا در حالت بسیار خوب آن را خواندهاند. جنگهای خیابانی، ترورهای کور، تشکیل دولت، آغاز جنگ و اختلافهای سیاسی همه و همه از حوادث مهم آن سالهای ایران بود.
از خونریزیها و جنگ بگذریم، اختلاف سیاسی به ویژه در قوه مجریه و مقننه بارزترین ویژگی سالهای ابتدایی انقلاب مردم ایران بود. ابوالحسن بنی صدر، اولین رئیس جمهور ایران که با رای مستقیم مردم به قدرت رسیده بود روشها ویژگیهای خاص خود را داشت. شیوههای مدیریت او به ویژه در انتخاب وزرا و مدیران دولت به مذاق پارلمان نشینان که اکثریت آن از اعضای حزب جمهوری اسلامی بود خوش نمیآمد . آنان اعتقاد داشتند مدیریت اولین رئیس جمهور ایران انقلابی نیست و او تحت تاثیر تفکرات مجاهدین و نیروهای خلق قرار دارد.
انتخاب نخست وزیر، چینش کابینه و نخوه مدیریت جنگ در راس این اختلافها قرار داشت. این اختلافها به حدی بود که امام خمینی برای حل آن شورای حل اختلاف تشکیل دادند تا نیروهای نزدیک به هر دو گروه بر سر یک میز مشکلات خود که زمینه ایجاد مشکلات عدیده برای کشور شده بود را حل کنند. دعوای بنی صدر با مجلسیها با گفتوگوهای پشت میز حل نشد و در نهایت کار به جایی رسید که مجلس با رای قاطع بنی صدر را به دلیل بی کفایتی سیاسی از مقام خود عزل کند. رایی که با تایید امام خمینی روبرو شد و سرانجام اولین رئیس جمهور ایران، به سرانجام آخرین پادشاه ایران گره خود و او نیز از کشور فرار کرد.
بعد از روی کارآمدن دولتهای مختلف در ایران بعد از بنی صدر، رابطه قوه مجریه و مقننه ، رابطه پرفراز و نشیبی بود اما هیچگاه به حالت قرمز در نیامد تا زمانی که محمود احمدی نژاد بر صندلی تکیه زد.
سومین رئیس جمهور مکلای تاریخ ایران، ویژگیهای منحصر به فردی داشت، تفکری که اعتقاد داشت « امیرکبیر» ایران است و دستهای قجری اجازه نمیدهند او کار کند و به همین خاطر به همه نهادها به چشم بد بینانه نگاه میکرد. یکی از این نهادها مجلس بود.
محمود احمدی نژاد اعتقاد داشت، مجلس در راس امور نیست و این دولت است که تمام کارها را در اختیار دارد و قوه مقننه باید تایع تصمیمات قوه مجریه باشد. همین نگاه زمینه ساز اختلافات شدیدی میان این دوقوه در کشور شد. حتی کار به جایی رسید که برای اولین بار در تاریخ جمهوری اسلامی، رئیس جمهور برای پاسخخ گویی به سوالات نمایندگان راهی ساختمان هرمی شکل مجلس شد.
بزن بزنهای دولت احمدی نژاد با مجلس ادامه داشت تا در انتخابات ریاست جمهوری ۹۲ مردم به فردی رای دادند که از جنس مجلس بود و حتی بر صندلی نایب رئیسی آن نیز تکیه زده بود. به قدرت رسیدن حسن روحانی، برای تحلیل گران مسائل سیاسی حاوی یک پیام بزرگ بود و آنهم پایان جدلهای سیاسی میان مجلس و دولت بود.
آنها اعتقاد داشتند که رئیس جمهور با توجه به حضور در نهادهای مختلف جمهوری اسلامی طی سالهای گذشته اجازه نخواهد داد رابطه دو قوه مجریه و مقننه به زمان احمدی نژاد بازگردد و « شیخ دیپلمات» با مدیریت خود رابطه دولت و مجلس را بازسازی میکند.
سخنان روحانی جه در زمانی که رئیس جمهور منتخب بود و چه زمانی که رئیس جمهور مستقر شد، حکایت از همین معنا داشت که او به دنبال فضای سیاسی آرام در کشور است. به خاطر همین در اولین حضور در مجلس گفت:« مجلس شورای اسلامی در راس امور است» و هر تصمیمی این مجلس بگیرد برای او و دولتش قابل احترام است.
چیزی که در این میان فراموش شد این بود که تجربه و سعه صدر روحانی برای بهبود رابطه دولت و مجلس کافی نبود و طرف مقابل نیز باید به این تغییر واکنش مثبت نشان میداد. چهره پرخاشگرانه احمدی نژاد و رفتار مستبد گونه او در بسیاری از موارد باعث شده بود که تا بسیاری از ناظران سیاسی در ایران، از مجلس غافل شوند و تصور کنند با تغییر دولت بسیاری از مشکلات در کشور حل خواهد شد.
تغییر دولت در ایران و روی کار آمدن دولت با شعار عقلانیت نیز نتوانست شرایط بهبود روابط را فراهم کند و اینبار به جای دولت، این مجلس است که زمینه ساز این اختلافها میشود. حضور افرادی در مجلس که متعلق به یک جریان خاص که در انتخابات ریاست جمهوری طعم تلخ را چشیدند، هستند. به تشدید اختلافهای دولت و مجلس کمک کرده است.
آخرین نمونه این زدن به کوس اختلاف در ماجرای استیضاح وزیر علوم متبلور شده است. استیضاحی که به نظر میرسد حاصل یک جریان سازی سیاسی است.شاید به زبان ساده تر میتوان گفت که تسویه حساب سیاسی عامل اولین استیضاح در دولت تدبیر و امید است.
برای بهتر درک کردن رابطه مجلس نهم و دولت یازدهم و دولت نهم و دهم با مجلسهای هفتم، هشتم و نهم بهتر است به واکنشهای روسای جمهور به استیضاحهای مجلس نگاهای بیندازیم.
حسن ورحانی که از همان روز اول دست دوستی خود را به سمت مجلس دراز کرد در آخرین جلسه هیئت دولت، با اشاره به استیضاح وزیر علوم گفت:« مجلس شورای اسلامی و نمایندگان محترم مجلس هر جا که در قانون لازم بدانند که سوال و استیضاح بکنند. دولت این را حق قانونی آنها دانسته و به آن احترام میگذارد و امیدوار است نتیجه بررسی، اعتماد بیشتر به وزیر علوم باشد.»
روحانی در سخنان خود استیضاح را حق مجلس دانست و این درحالی بود که نمایندگان به خاطر یک سخن روحانی در مورد منتقدان، جلسه غیرعلنی تشکیل داده بودند و حتی علیه روحانی طومار جمع کرده بوند و برخی نیز او را با دیکتاتوری شاه مقایسه کرده بودند. به نظر میرسد آرام بودن روحانی زمینه ساز صدای بلند نمایندگان در قبال دولت شده است.
همین نمایندگان مجلس در دولت قبل در قبال تمام بلند قدیهای احمدی نژاد در قبال مجلس سکوت کردند و او را با هیچ دیکتاتوری در جهان مقایسه نکردند. سه وزیر دولت احمدی نژاد با رای مجلس استیضاح شدند که در این میان نحوه برخورد رئیس دولتهای نهم و دهم به این استیضاحها بسیار جالب و پند آموز است.
مرحوم کردان، اولین وزیر معزول دولت احمدی نژاد با رای مجلس بود. وزیر که به واسطه ارائه مدارک تقلبی به مجلس، از سوی نمایندگان شایسته وزارت نبود و سه ماه پس از تکیه زدن به صندلی این پست از کار برکنار شد. محمود احمدی نژاد استیضاح آقای کردان را خلاف قانون اساسی دانست و به نشانه اعتراض از شرکت در جلسه استیضاح خودداری کرد تا کردان به تنهایی در مقابل مجلس به دفاع از خود بپردازد.
استیضاح بعدی مربوط به استاد راهنمای محمود احمدی نژاد در دانشگاه یعنی بهبانی بود.وزیر راه دولت دهم نیز با رای نمایندگان مجلس از قطار دولت پیاده شد آنهم در روزی که نه خود وزیر و نه رییس دولت هیچ یک در مجلس حضور نیافته بودند. تا بازهم مردم شاهد واکنش جالب احمدی نژاد در قبال نمایندگان باشند. احمدی نژاد بازهم استیضاح را غیرقانونی خواند و اعلام کرد در دهه فجر بهترین وزیر دولت را گرفتند.او با حالتی تهدید آمیر نیز ادامه داد:« در آینده درباره مجلس، نقش و عملکرد آن با مردم صحبت خواهم کرد.»
بدون شک روز استیضاح وزیر کار دولت دهم، از تاریخی ترین روزهای مجلس در تمام ادوار خود است. احمدی نژاد برای دفاع از وزیر خود یعنی « عبدالرضا شیخ الاسلام» راهی مجلس شد تا از او و کارنامهاش و همچنین انتصاب سعید مرتضوی به عنوان رئیس تامین اجتماعی دفاع کند. دفاع احمدی نژاد با یک اتهام بزرگ به مجلس و رئیس آن همراه شد. رئیس دولت با پخش فیلمی از دیدار مرتصوی با برادر رئیس مجلس ادعا کرد که مشکلات کشور اینهاست نه دولت.
احمدی نژاد رئیس مجلس و نمایندگان را متهم به دخالت در کار دولت و حتی کارشکنی کرد. روز استیضاخ وزیر کار در تاریخ ایران به نام« یکشینه سیاه» معروف شد.
مجلس، در زمان احمدی نژاد متهم به کارشکنی، فعالیتهای غیرقانونی و در راس امور نبودن متهم شد و حتی در صحن علنی مورد تمسخر واقع شد و تنها سکوت کرد. اما امروز وقتی از سوی رئیس جمهور مورد احترام قرار میگیرد و در راس امور خوانده میشود، دست به کارشکنی میزند.
به نظر میرسد برای رسیدن به آیندهای بهتر همراه با وحدت قوا، تنها تغییر در راس قوه مجریه کافی نبود و باید تغییرات گستردهای نیز در قوه مقننه ایجاد شود. مسئلهای که مشخص است یک از بالهای وحدت در کشور به شدت لنگ میزند.
منبع:نامه نیوز
کد مطلب: 40520