نفیسه روشن در نخستین قسمت از «کافه سوال» در سال جدید که به موضوع شهرت اختصاص داشت، از علاقه خود به هنرپیشگی تا دردسرهای شهرت سخن گفت.
شهرت پایم را به دادگاه باز کرد
17 فروردين 1393 ساعت 17:14
نفیسه روشن در نخستین قسمت از «کافه سوال» در سال جدید که به موضوع شهرت اختصاص داشت، از علاقه خود به هنرپیشگی تا دردسرهای شهرت سخن گفت.
تب شهرت موضوع فصل جدید برنامه «کافه سوال» در سال ۹۳ است که تلاش میکند این موضوع را از جنبههای مختلف مورد بررسی قرار دهد.
بازیگری و خلبانی و معماری شغلهای محبوبم بود
نفیسه روشن، بازیگر تلویزیون و سینما یکی از مهمانان این برنامه در شب گذشته ۱۶ فروردین بود و او درباره علاقهاش به بازیگری گفت: یادم است از سن پایین عاشق بازیگری بودم و حتی خانوادهام را مجبور کردم برای دیدن فیلم «عروس» چهار بار به سینما برویم. البته من به بازیگری به دید شهرت نگاه نمیکردم و خود بازیگری را دوست داشتم. درواقع از کودکی به سه شغل علاقه زیادی داشتم: بازیگری، خلبانی و معماری.
در ادامه لواسانی، مجری برنامه در ادامه به خلبان بودن همسر روشن اشاره کرد و وی ادامه داد: دوره کوتاه مدتی از کلاسهای معماری و طراحی دکوراسیون را هم گذراندم اما از کودکی وقتی مثلا نیکی کریمی را در فیلم «عروس» میدیدم، میگفتم چقدر خوب میشود بازی کرد و دلم میخواست حسها و زندگیهای مختلف را تجربه کنم. بازیگری این فرصت را به من داد که در جایگاه خیلی قشرها قرار گیرم و همذات پنداری کنم.
نقی و بهبود هم دنبال شهرت بودند
شهرام خرازیها، منتقد و کارشناس سلامت روان هم مهمان دیگر برنامه بود که در مورد میل به شهرت گفت: میل به دیده شدن غیر عادی و طبیعی نیست و هر انسانی مایل است دیده شود و در همه جوامع هم وجود دارد و گرچه که اوج آن در نوجوانی است اما بسیاری افراد حتی در سن میانسالی و کهنسالی هم وارد سینما و تلویزون شده و مشهور میشوند. برخی افراد به قصد شهرت وارد این حوزه شده و معروف میشوند و برخی وارد این حوزه شده و بعد مشهور میشوند.
وی با اشاره به سریال «پایتخت» که به تازگی پخش آن به اتمام رسیده، اظهار کرد: در این سریال دو شخصیت بهبود و نقی معمولی نمونه دو انسانی بودند که عاشق شهرت و معروفیت بودند و هر دو هم در سن میانسالی بودند و این حس ممکن است در افراد مختلف وجود داشته باشد و کاملا هم حسی طبیعی است.
برای شهرت باید ظرفیت داشت
روشن در ادامه در پاسخ به این سوال که ترس از اینکه روزی مشهور نباشید و این شهرت فروکش کند دارید، گفت: خیر به خاطر اینکه من واقعا عاشق شغلم هستم. تب شهرت هم در همه هست اما اینکه چطور تحمل این شهرت و ظرفیت آن را هم داشته باشی بسیار مهم است. اینکه در دورانی که مشهور هستی با همه حرف و حدیثها کنار بیایی و بتوانی دوام بیاوری و ظرفیت این شهرت را داشته باشی.
خرازیها هم در ادامه درباره تبعات شهرت تصریح کرد: شهرت یک جور تیغ دو لبه است در عین حال که حال آدم را خوب میکند و به آدم اعتماد به نفس میدهد اما میتواند تبعات منفی هم داشته باشد، برخی افراد در اوج شهرت احساس افسردگی میکنند و برخی حتی دست به خودکشی میزنند. شهرت یک جور ریل گذاری است که یا خودت مسیر زندگیت را عوض میکنی و یا مسیر زندگیت را عوض میکنند.
این کارشناس سلامت روان ادامه داد: شهرت سه مرحله دارد قبل از شهرت، در مرحله شهرت و بعد از شهرت و نکته مهم حفظ شهرت است. شاید به دست آوردن شهرت کار سختی نباشد اما حفظ و نگهداشت آن بسیار مهم است و اینکه بعد از شهرت هم فرد تحمل از دست دادن آن را داشته باشد.
بدون تقصیر پایم به دادگاه باز شد
در ادامه روشن درباره سختیهای شهرت در زندگی خصوصی خود گفت: خوشبختانه همسر بسیار خوبی دارم که بسیار به من کمک میکند و ما اجازه نمیدهیم که خیلی از حرفها و اتفاقات از در خانه ما وارد شود و زندگی شخصی من مثل همه مردم است.
وی یادآور شد: شهرت هم زیباییهایی دارد؛ خوشحال میشوی و احساس خوبی به تو میدهد اما سختیهایی هم دارد. مثلا فردی از همکاران خودم صفحهای در سایتهای اجتماعی به نام من باز کرده بود و به اسم من مردم را سر کار میگذاشت. من هیچ صفحهای در این سایتها ندارم و من باید برای اشتباه فرد دیگری به دادگاه میرفتم و پایم به دادگاه باز شد بدون اینکه تقصیری داشته باشم و صرفا برای شکایت از فردی که صفحه تقلبی را به اسم من ایجاد کرده بود آنجا رفتم. یا در خیلی موارد از پوشش گرفته تا اینکه حتی بخواهم در خیابان بستنی قیفی بخورم زیر ذره بین نگاه مردم هستم. البته که افراد مشهور محدودیتهایی هم دارند و باید خیلی موارد رعایت شود.
خرازی ها هم در پایان تاکید کرد: شهرت مثل یک جور آهنربا است و افراد مشهور همه را جذب خود میکنند و همه دوست دارند از جزییات زندگی آنها هم سر در بیاورند و افراد مشهور باید مراقبت زیادی داشته و حریم خصوصی خود را کنترل کنند.
کد مطلب: 38067