به گفته روح الله حجازی کارگردان «زندگی مشترک آقای محمودی و بانو»، بیش از آنکه دریافت سیمرغ بخش بین الملل برای او مهم باشد علاقمند است در آرای مردمی سیمرغ بهترین فیلم از نگاه مردم به او برسد.
چشم به راه سیمرغ مردمی برای «زندگی مشترک آقای محمودی و بانو» هستم
10 بهمن 1392 ساعت 19:31
به گفته روح الله حجازی کارگردان «زندگی مشترک آقای محمودی و بانو»، بیش از آنکه دریافت سیمرغ بخش بین الملل برای او مهم باشد علاقمند است در آرای مردمی سیمرغ بهترین فیلم از نگاه مردم به او برسد.
«زندگی مشترک آقای محمودی و بانو» سومین ساخته بلند سینمایی روح الله حجازی است که به لحاظ عنوان شباهتهایی به فیلم قبلی وی یعنی «زندگی خصوصی آقا و خانم میم» دارد.
وی در فیلم جدیدش تلاش کرده به روابط آدمها در شرایط جامعه امروز بپردازد؛ جامعه ای که در حال گذار از سنت به مدرنیته است. البته وی در فیلم قبلی هم چنین مضمونی را در پیش گرفت و به همین دلیل عنوان میشود که گویا این کارگردان قصد دارد یک سه گانه بسازد.
در فیلم «زندگی مشترک آقای محمودی و بانو» که در بخش بین الملل و بخش خارج از مسابقه سینمای ایران در سی و دومین جشنواره بینالمللی فیلم فجر سینمای ایران حضور دارد، حمید فرخ نژاد، هنگامه قاضیانی، ترانه علیدوستی، پیمان قاسم خانی و ترلان پروانه بازی می کنند. فیلمی که عمده صحنههای آن در یک لوکیشن میگذرد. این فیلم قرارست در روز اول نمایش فیلمها در کاخ جشنواره (برج میلاد) فیلم افتتاحیه این رویداد سینمایی برای اهالی رسانه و منتقدان باشد.
به همین بهانه با روحالله حجازی گفتگویی انجام داشتهایم.
* «در میان ابرها» به عنوان فیلم اول شما کاملا به لحاظ مضمون و ساختار با دو کار دیگرتان یعنی «زندگی مشترک آقای محمودی و بانو» و «زندگی خصوصی آقا و خانم میم» متفاوت است در حالیکه دو فیلم اخیر چه در نام و چه مضمون شباهتهایی به هم دارند و حتی به نظر میرسد شما قرارست سهگانهای از آنها بسازید. چطور تصمیم گرفتید به سمت ساخت این دو کار بروید؟
- فیلم اولم یعنی «در میان ابرها» واقعا تجربه دیگری بود. بعد از آن فیلم قرار بود در همان فضا کار دیگری بسازم که محصول مشترک با یک کشور دیگر بود و حتی یک سفر تحقیقاتی هم داشتیم ولی به نتیجه نرسید.
پس از آن با توجه به همکاریهایی که با علی طالب آبادی در تلویزیون داشتم، دو فیلمنامه سینمایی نوشتیم که پروانه ساخت نگرفتند و در نهایت در این مسیر به فیلم «زندگی خصوصی آقا و خانم میم» رسیدیم.
«زندگی مشترک آقای محمودی و بانو» به نوعی در ادامه «زندگی خصوصی آقا و خانم میم» است، اما سعی کردم در ساختار متفاوت باشد و نگاه دیگری را دنبال کنم. سبک زندگی در این فیلم متفاوت است ولی تلاش شد از حضور همان عوامل قبلی استفاده کنیم.
در این فیلم همان مسئله و دغدغهای را که در «زندگی خصوصی آقا و خانم میم» داشتم، دنبال کردم اما این مسئله گسترده تر و جزئی تر مطرح میشود.
کار بعدی ام که سال آینده کلید میخورد قطعا به لحاظ ساختار متفاوت از این دو تجربه در اجرا و فیلمنامه است. اینگونه نیست که از ابتدا به یک سه گانه فکر کرده باشم بلکه در دل ساخت «آقا و خانم میم» در مراحل پایانی فیلمبرداری، سر و کله «زندگی مشترک» پیدا شد. در ساخت این فیلم هم ایده کار بعدی شکل گرفت. اما چون این اثر تا کنون اکران نشده، هنوز فیلم بعدی ساخته نشده است. البته باز هم تاکید می کنم خیلی به اینکه حتما سه گانه باشد فکر نمی کنم. ممکن است من ۵ فیلم با همین مضمون و نگاه بسازم.
*شما در فیلمهای اخیرتان به شکل روابط آدمها در جامعه امروز می پردازید و نگاهتان به این مقوله با جزئیات زیادی همراه است.
- موضوع روابط انسانی همواره من را به خود مشغول کرده است. روابط آدمها مسئله مهمی است که حتی می تواند روی نهاد یک خانواده تاثیر بگذارد. از طرف دیگر جامعه امروز ما از شکل سنتی به مدرن در حال حرکت است و این حرکت به تندی شکل می گیرد و من سعی کردم به چنین مسائلی از زاویه دید خودم بپردازم. در این دو فیلم آن چیزی که میبینید بخشی از اتفاقی است که در حال رخ دادن است.
* اما به عقیده من در فیلم «زندگی مشترک» این روابط قوام یافتهتر و پختهتر شده است. اینکه فیلمسازی بتواند در خلق هر اثرش نسبت به کار قبلی پیشرفت کند جزو ملزومات هنر به شمار می رود و این موضوع کاملا در آثار شما مشهود است.
- من هم اکنون منتظر واکنش مخاطب به این فیلم هستم و خودم هم کمی نگرانی دارم. البته فکر میکنم به شدت این فیلم می تواند مخاطب و خاص را در برگیرد. لحظه شماری می کنم تا این فیلم را هر چه زودتر با مخاطب ببینم. این پیشرفتی که شما می گویید در کار من حاصل شده است دقیقا زمانی مشخص می شود که من واکنش مخاطب را ببینم. امیدوارم نتیجه درستی از کار حاصل شده باشد.
*در «آقا و خانم میم» موقعیتی که آن زوج در آن حضور دارند باعث اتفاقاتی می شود که البته در آن فیلم هم حضور یک شخص سوم شکل ارتباط این زوج را تغییر می دهد. اما در «زندگی مشترک» ورود یک زوج جوان باعث می شود بنیان و اساس یک خانواده به هم بریزد. به همین دلیل احساس می شود که شکل روابط در این فیلم کمی گسترده تر است.
- در این فیلم در زندگی آقای محمودی و بانو یک اتفاقاتی از قبل افتاده است و حضور زوج علیدوستی و قاسم خانی در اصل تاثیر بیشتری در روابط آنها می گذارد و به نوعی بهانه ای می شود تا این مسائل بازتر شود. اما در «آقا و خانم میم» حضور یک فرد دیگر باعث می شود که شکل روابط این زوج تغییر کند. در کار بعدی هم چنین نگاهی را به روابط دارم اما قطعا با ساختار و روایت دیگری به سراغ آن می روم. قصد ندارم خودم را تکرار کنم. بین فیلم اول و دوم من تفاوت زیادی هست به طوریکه برخی عنوان می کنند انگار «در میان ابرها» را کارگردان دیگری ساخته است. تلاش می کنم در فیلم چهارم همین زبان و ساختار را که در این دو فیلم داشتم، پختهتر کنم. من بیشتر آدم تجربهگرا و ماجراجویی هستم.
* اما در فیلم «زندگی مشترک» شما به موضوع فاصله نسلی تاکید میکنید؛ فاصلهای که شکل روابط بین آدمها را هم تغییر داده است. ابته این مسالهای است که در «آقا و خانم میم» هم دیده میشود.
- بله. این فاصله نسلی در این فیلم دیده می شود. شخصیت ساناز (ترانه علیدوستی) دختر خواهر همسر محمودی است (هنگامه قاضیانی) و به نوعی با آنها نسبت خویشاوندی دارند اما انگار هیچ ارتباطی با هم ندارند و بین آنها فاصله ای به لحاظ فکری و رفتاری وجود دارد. اتفاقات این فیلم و حتی کار قبلیام جدا از مسایلی که اطراف ما در جامعه رخ می دهد، نیست.
در کنار پرداختن به فضای سنتی و مدرن، بحث فاصله نسلی هم در این فیلم مدنظرم بوده است.
* شما در این فیلم دوباره از حضور حمید فرخنژاد استفاده کردید. چطور شد که نخواستید همان زوج «آقا و خانم میم» در این فیلم تکرار شوند و فقط فرخنژاد به این فیلم آمد؟
- فرخنژاد بازیگری است که توانمندی ویژهای دارد و تجربه خوبی از همکاری با وی داشتم، اما او را در این فیلم با شیوه بازی دیگری میبینیم. کسانی که هر دو فیلم را دیدند که اتفاقا از مخاطبان حرفه ای سینما هستند، معتقدند در این فیلم فرخ نژاد یک فرخ نژاد دیگری است و بازی کاملا متفاوتی دارد.
مهتاب کرامتی در فیلم قبلی یکی از بهترین بازیهای خود را ارائه کرده است اما به نظر من «زندگی مشترک» نقشی مناسب وی نداشت همانطور که گذاشتن هنگامه قاضیانی در «آقا و خانم میم» انتخاب خوبی نبود.
بازیگران زن این دو فیلم هر کدام در جای خود به خوبی به ایفای نقش پرداخته و در جای درستی قرار گرفته اند. البته همه بازیگران این فیلم از توان و انرژی خود استفاده کردند. اگر این اثر مورد استقبال قرار گیرد مرهون زحمات همه آنها است.
من به غیر از فرخ نژاد به شخص دیگری هم فکر کردم اما آن بازیگری که مدنظر من بود سن بیشتری داشت و در یک خانواده سنتی که ما در فیلم به تصویر می کشیم با داشتن این فرزند در این سن و سال منطقی به نظر نمی رسید. به همین دلیل فکر کردیم فرخ نژاد انتخاب بهتری است. ممکن است من از دو زوج فیلم قبلی در کار دیگری استفاده کنم. بدون شک وقتی تجربه خوبی در همکاری داشته باشم در انتخابهای بعدی هم به آنها فکر میکنم.
* چطور به انتخاب پیمان قاسم خانی رسیدید. این درست مثل کار قبلی شما بود که از حضور ابراهیم حاتمی کیا استفاده کردید؟
- پیشنهاد حضور قاسم خانی را طالب آبادی داد. در آن فیلم هم پیشنهاد حاتمی کیا را وی ارائه کرد. برای نقش علیدوستی و قاسم خانی هم به بازیگران دیگری فکر کرده بودیم اما انتخاب اولمان همین دو نفر بودند. بیشتر این انتخابها به نقش بر میگردد. حضور حاتمی کیا در آن فیلم باعث شد که مخاطب هیچ حدسی درباره نقش وی نزند و بدون پیش فرض به تماشای فیلم بنشیند. من برای نقش قاسم خانی هم به دنبال بازیگر به آن معنا نبودم که اتفاقا این انتخاب غافلگیری فیلم شده است.
* فیلم شما در بخش بینالملل جشنواره فجر مورد قضاوت قرار میگیرد. آیا به سیمرغ کارگردانی فکر میکنید؟
- من برای اولین فیلمم یک سیمرغ گرفتم و این کار من را سخت کرد. همین جایزه باعث نگاهی شد که در دو معاونت قبلی در ارشاد به وجود آمد و ماجرای فیلمسازی من را پیچیده کرد. البته همین سیمرغ خیلی برای من ارزشمند است و به من انگیزه داد. هر فیلمسازی نیاز به تشویق دارد اما آنچه که خیلی دوست دارم این است که چون این فیلم در بخش خارج از مسابقه است، امیدوارم در آرای مردمی قرار بگیرد. آن موقع است که علاقمندم سیمرغ بهترین فیلم از نگاه تماشاگران را دریافت کنم. سیمرغ مردمی برای هر فیلمسازی مهم است. امیدوارم این فیلم با اقبال مردم روبرو شود و سیمرغ اصلی را از آنها بگیرم. این سیمرغ باعث می شود که فیلمساز به حیات خود ادامه دهد.
کد مطلب: 36994