کیهان در ستون خبر ویژه خود نوشت: مرور سخنان دبير پيشين شوراي عالي امنيت ملي نشان ميدهد برخلاف برخي اظهارنظرهاي انتخاباتي، آمريکاييها عامل کارشکني در مذاکرات هستهاي بودهاند.
پيش از اين علي لاريجاني دست کم در ۲ مصاحبه به موضوع به هم خوردن توافقات نهايي شده با خاوير سولانا مسئول وقت سياست خارجي اروپا پرداخته است. وي ۱۴ ارديبهشت سال ۱۳۸۸ در ديدار با جمعي از سردبيران و خبرنگاران رسانههاي گروهي جمهوري چک درباره علت به سرانجام نرسيدن مذاکرات گفت: مذاکرات با اروپا چند مقطع داشته، يک مقطعي سه وزير اروپايي، آلمان و انگليس و فرانسه، به ايران آمدند و تفاهمنامهاي در سعدآباد امضا شد. آنجا سه وزير اروپايي گفتند، شما UCF اصفهان و غنيسازي نطنز را متوقف کنيد، ما ظرف چند هفته مساله را حل ميکنيم، بعد شما کارتان را ادامه دهيد. اما فکر ميکنم درست حرف زده نشده چون بعدها به من گفتند که مقصد ما تعطيلي هميشگي بود و اين يک بياعتمادي در ايران به وجود آورد. مخصوصاً يک حوادثي هم در اين بين رخ داد. مثلاً آقاي بلر در همين فاصله زماني از سربازان خودش در بصره سان ديد و آنجا گفت، ما ميوه اشغال عراق را در تهران چيديم. فکر ميکنم يک اشتباه محاسباتي رخ داد، تصور ايران اين بود که ما ميخواهيم اعتمادسازي کنيم ولي آنها موضوع را طور ديگر فهميدند. بعد از مذاکرات بروکسل و پاريس از ايران خواستند همه فعاليتهاي اتمي را تعطيل کند تا ظرف چند ماه به يک اوبجکتيو گارانتي (Objective guarantee)، برسيم. در مرحله بعد ظرف اين چند ماه هيچ پيشنهادي به عنوان اوبجکتيو گارانتي به ما ندادند. اين در حالي بود که همه تأسيسات اتمي ما تعطيل شده بود.
لاريجاني همچنين گفته بود: بعد ما يک پيشنهاد به آنها داديم، ظرف چند ماه به ما پاسخ منفي دادند. مرحله سوم ايران به اين نتيجه رسيد که از اين مسير به نتيجهاي نميرسيم لذا ما به آژانس گفتيم، ما فعاليت اتمي خود را زير نظر آژانس آغاز ميکنيم و ضمناً مذاکره ميکنيم براي اينکه به يک نتيجه هم برسيم. آنها رفتند به سمت اينکه عليه ايران قطعنامه صادر کردند. اما در سال ۲۰۰۶ مذاکرات را آغاز کردند، ما در مذاکرات فعال و جدي وارد شديم، حداقل در سه مرحله نزديک شديم به يک تفاهم، اما عوامل ديگري اين را به هم ميزد.
وي در توضيح ماجرا گفت: مثلاً ما با آقاي سولانا داشتيم مذاکره ميکرديم که حادثه حمله اسرائيل به لبنان رخ داد. آنجا کسينجر مقالهاي نوشت که در همين شلوغي يک قطعنامه عليه ايران بدهيم. آنها مذاکرات را قطع کردند و ظرف ۴۸ ساعت قطعنامه صادر کردند. آقاي سولانا به من زنگ زد و گفت، «متأسفم که خرابکاران کار خودشان را کردند.» بنابراين مسأله هستهاي نبود، عامل بيروني بود. من آنچه که ميتوانم بعد از سالها مذاکره به شما بگويم، مسأله آنها ذاتاً به مسأله هستهاي برنميگردد. بارها به من گفتند که ما ميدانيم شما بمب اتمي نداريد، ولي شما يک کشور تأثيرگذار در منطقه هستيد و موازنه را در منطقه داريد به هم ميزنيد.
دبير پيشين شوراي عالي امنيت ملي همچنين ۱۴ خرداد امسال در برنامه شناسنامه رسماً تصريح کرد: آنها [مقامات اروپايي] اذعان داشتند که شما چند هفتهاي تعليق هستهاي داشته باشيد و ما نيز مسائل آژانس را طوري پيش ميبريم که شما داراي دانش هستهاي شويد. بحثها ادامه پيدا کرد و سرانجام آن شد که جريان به تعليق کامل رسيده بود، UCF اصفهان تعطيل شده و زنجيرهاي براي توليد وجود نداشت. اينها تمام شرايطي بود که بنده در هنگام قبول مسئوليت پرونده هستهاي با آن روبرو شدم.
لاريجاني افزود: کشور به صورت موقتي دچار تعليق هستهاي شد اما آنها به تعهدات خود عمل نکرده و خلاف عهد کردند به طوري که پس از اولين ملاقاتي که بنده با چند وزير خارجه اروپايي در نيويورک داشتم، نماينده وزير خارجه آلمان اعلام کرد که ما نگفتيم شما تعليق کنيد بلکه خواهان تعطيل کردن برنامه هستهاي بوديم و شما نبايد غنيسازي داشته باشيد.
رئيس مجلس شوراي اسلامي اظهار کرد: کشورهاي اروپايي دقيقاً در زمان جنگ ۳۳ روزه اسرائيل عليه لبنان، خواهان حاد کردن شرايط هستهاي و فشار آوردن به کشور ما بودند به طوري که با شروع جنگ ۳۳ روزه، کسينجر مقالهاي نوشت و اعلام کرد که الان زمان صادر کردن قطعنامه عليه ايران است، ما نيز در جواب گفتيم که جنگ ۳۳ روزه چه ربطي به کشور ما دارد؟ ما در حال بحث اتمي هستيم.
وي تصريح کرد: آن زمان آقاي سولانا به بنده تلفن کرد و بيان داشت که خرابکارها کارشان را انجام دادهاند و من از شما عذرخواهي ميکنم. بنابراين معلوم شد که اروپاييها به خاطر مشکلات و مسائل ديگر خواهان فشار وارد کردن به ايران بودند.
با اين اوصاف به نظر ميرسد بيدقتي در اظهارنظرهاي تبليغاتي -ولو خلاف ميل گويندگان باشد- ميتواند موجب تبرئه دشمنان ملت ايران و انداختن توپ در زمين خودي شود.