در ادامه دومین روز مناظره نامزدهای یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، محمد غرضی دیدگاههای خود درباره مسایل فرهنگی و اجتماعی را بیان کرد و دیگر نامزدها به نقد دیدگاههای وی پرداختند.
محمد غرضی: با درود به روح امام راحل و با افتخار از اینکه 50 سال از 15 خرداد گذشته و این 15 خرداد عزیز گرفته میشود و همچنین با تسلیت به مناسبت شهادت امام هفتم (ع) و درگذشت آیتالله طاهری، آنچه که بینه شاکله انسان است دستاوردهای خویش است. فرهنگ آنچنان تعریف میشود که انعکاس زندگی مردم در دستاوردهای خودشان است. فرهنگ نه تزریقی است و نه تحمیلی و نه میتواند توسط سیستمهای دیگر تحت تاثیر قرار گیرد. ملت ایران در طول تاریخ، فرهنگ خود را ساخته و تمام زندگی خود را تامین کرده است وقتی ابن خلدون میگوید که مهاجم به کشوری میآید اولین کسانی که با فرهنگ مهاجم میسازند، دارای امتیازهای زیادی هستند که از حکومت قبل برای آنها منصوب میشود.
در کشور ما این اواخر و با آن اتفاقی که افتاد روسیه بر کشور حاکم شد، انگلیس بر کشور حاکم شد و مجموعه صاحبان امتیاز به سمت فرهنگ روسیه و فرهنگ غرب رفتند و مقیم شدند. بعضی به سمت انگلیس و بعضی به سمت فرانسه رفتند، اما مردم در جایگاه خودشان ماندند؛ چراکه فرهنگ، اکتساب ملی مردم است و اینکه تصور شود، میشود فرهنگ را با دولتها تغییر داد، این که فکر شود فرهنگ میتواند دستاویز سیاسی قرار گیرد و اینکه تصور شود که فرهنگ مفعول جریانات سیاسی است، در تاریخ ایران نفی شده است.
مردم بعد از شکست ایستادند تا دولت را مجبور کنند مشروطه به وجود آید و وقتی دچار زحمت شدند همان فرهنگ تداوم پیدا کرد و ایستاد و به ملی شدن صنعت نفت انجامید، همان فرهنگ ایستاد و در مقابل کودتا ایستاد تا در 22 بهمن جواب داد. فرهنگ مردم ناشی از زندگی مردم در ترسیم زندگی نسبت به وقایع درونی و بیرونی است. مردم توانایی آن را دارند در مقابل مهاجم بایستند. مردم با فرهنگ خود زندگی میکنند و وقتی فقر حاکم میشود مردم جمع میشوند اما هرگز از فرهنگ خود دور نمیشوند. وقتی غنا حاصل میشود، شروع به هنر میکنند، هنر نتیجه کشوری است که توانایی تشکیل حکومت مناسب را برای خود داشت و ارزش افزوده آن را هنر تولید کرد. بنابراین نه هنر تزریقی است و نه فرهنگ تزریقی و هر دو محصول زندگی مردم آن جامعه است.
عارف: عرض خاصی ندارم.
جلیلی: نظری ندارم ولی فقط یک سوال دارم. اگر توجه دقیقی به موانع فرهنگی نداشته باشیم، دچار خطاهایی می شویم. آقای روحانی یک مثال خوبی زد که در سال 80 مقام معظم رهبری بحث جنبش نرمافزاری و کرسیهای آزاداندیشی و مناظرات را مطرح کردند. من سوالم این است اگر ما میگویم فضای امنیتی چرا آن چهار سال این کارها انجام نشد در چهار سالی که آقای روحانی مسئول امنیتی کشور بود مساله به گونه دیگری بود. نمیخواهم تقصیر را بر گردن ایشان بیاندازم. عرضم این است که اگر آسیبشناسی غلط داشته باشیم به موضوعاتی توجه میکنیم که از اصل موضوع غافل میشویم.
ولایتی: من صحبت خاصی ندارم.
حدادعادل: جناب آقای غرضی اشاره کردند که فرهنگ به مردم تعلق دارد و دولتها نباید فرهنگ را تزریق کنند که این حرف درستی است و آن را قبول دارم. من هم تاکید دارم که مردم سرچشمه فرهنگ هستند و اگر حکومتی برخاسته از مردم نباشد او یک راه فرهنگی مغایر با مردم در پیش میگیرد؛ نظیر آنچه قبل از انقلاب دیدیم. قبل از انقلاب مردم ما اعتقادات اسلامی داشتند، اما حکومت فرهنگ مخالف داشت. مردم فرهنگ خود را حفظ کردهاند؛ البته طوفان بود. اما مردم چراغ فرهنگ را ولو در پستوی خانوادهها و در پناه دست خود اعتقادات خود را حفظ کردهاند. انقلاب اسلامی که به رهبری امام اتفاق افتاد این بود که این فرهنگهای مردمی محفوظ مانده در عمق خانهها را به خیابان و جامعه آورد و یک دولتی بر اساس آن فرهنگ مردمی پدید آمد. بنابراین در جایی که حکومت و دولت مثل جمهوری اسلامی برآمده از مردم باشد در آن صورت مغایرتی بین آن فرهنگی که دولت مردمی می خواهد ترویج کند با فرهنگی که مردم دارند ایجاد نخواهد شد و این برکتی و نعمتی است که در این 34 و 35 سال به برکت انقلاب و خون شهدا از آن برخوردار بودند.
روحانی: من در این بخش نمیخواستم صحبت کنم اما دکتر جلیلی نکتهای گفت که لازم است درباره آن توضیحی دهم. فضای دانشگاهها در امسال و سال قبل با سال 82 تفاوت زیادی دارد. باید ببینیم در این سالها چقدر استاد بازنشسته شد و چه افراد اخراج شدند اما در سال 82 و 83 فضای متفاوتی بود. سال 82 و 83 تمام اقداماتی که در شورای عالی امنیت ملی انجام گرفت برای رفاه حال دانشجویان بود. ما قوه قضاییه را خواستیم و آنها را قانع کردیم که پرونده دانشجویان را از بین ببرند. ما وظیفه داریم که کرسیهای آزاداندیشی که مدنظر مقام معظم رهبری است را به وجود بیاوریم.
قالیباف: نظری ندارم.
رضایی: بهتر بود آقای غرضی درباره هنر، ورزش و مسائل اجتماعی نیز صحبت میکردند. مساله تنها فرهنگ نیست و ورزش و هنر نباید مظلوم بمانند.
دفاع غرضی از خود: هر دولتی که بخواهد فرهنگ خود را به جامعه تحمیل کند، اعم از اینکه سخت افزار و نرم افزار باشد محکوم به شکست است. فراماسونرها در زمان مشروطه، رضاشاه در زمینه کشف حجاب و محمدرضا شاه در دوره خود به به همین دلیل شکست خوردند. دولتها باید تابع جامعه خود باشند. عموم مردم هستند که زندگی فرهنگی را میسازند. شما باید در سه مقوله رسانه، ورزش و سینما تمام صاحبان این مراکز را موظف کنید که در سیستم خود یک NGO مناسب تشکیل دهند و تعامل خود را از یک سو با دولت و از سویی با جامعه شکل دهند. فرهنگ، بخشی نیست و هنر وقتی موفق می شود که ارتقای فرهنگی یابد. اگر قرار باشد هنر زیر سلطه هنر باقی بماند به جایی نمی رسد. باید ببینیم چه چیزی در کشور خواهان دارد. اگر ورزشها و تاسیسات رسانهای را به زعم خود تزریق کردیم همین می شود که در دوره مشروطه رضاشاه و محمدرضا شاه اتفاق افتاد.
قدرت سیاسی باید تابع فرهنگ عامه باشد و به جامعه دستور ندهد. هیچ دولتی از مشروطه تا الان توان استقامت در برابر فرهنگ مردم را نداشته است وتمام تحمیلها به جامعه محکوم به شکست شدند. دولتها رفتهاند و فرهنگ مردم تثبیت شده است و تهاجم فرهنگی به دلیل تثبیت فرهنگ عامه از بین رفت.