روزنامه کیهان در ستون گفت و شنود خود نوشت:
گفت: يکي از نامزدها در تبليغات انتخاباتي گفته است؛ ما در دوران خود اجازه نداديم پرونده هستهاي ايران به شوراي امنيت سازمان ملل فرستاده شود.
گفتم: وقتي تمام فعاليتهاي هستهاي کشورمان به حالت تعليق درآمده و متوقف شده بود و آژانس هم با نصب دوربينها و انجام بازرسيها بر توقف فعاليت هستهاي کشورمان نظارت ميکرد، ديگر براي چه پرونده را به شوراي امنيت سازمان ملل بفرستند؟!
گفت: چه عرض کنم؟!
گفتم: بچهاي از پدرش پرسيد؛ باباجان! دزد چطوري وارد خانه ميشود؟ پدر گفت؛ پارچه به پايش ميپيچد، آهسته راه ميرود، در را يواش باز ميکند تا هيچ صدايي شنيده نشود... نيمه شب پسر بچه پدرش را بيدار کرد و گفت؛ باباجون! پاشو پاشو دزد اومده! پدرش پرسيد از کجا فهميدي؟ گفت آخه هر چه گوش ميدم، هيچ صدايي نميآد!
گفت: يکي از نامزدها در تبليغات انتخاباتي گفته است؛ ما در دوران خود اجازه نداديم پرونده هستهاي ايران به شوراي امنيت سازمان ملل فرستاده شود.
گفتم: وقتي تمام فعاليتهاي هستهاي کشورمان به حالت تعليق درآمده و متوقف شده بود و آژانس هم با نصب دوربينها و انجام بازرسيها بر توقف فعاليت هستهاي کشورمان نظارت ميکرد، ديگر براي چه پرونده را به شوراي امنيت سازمان ملل بفرستند؟!
گفت: چه عرض کنم؟!
گفتم: بچهاي از پدرش پرسيد؛ باباجان! دزد چطوري وارد خانه ميشود؟ پدر گفت؛ پارچه به پايش ميپيچد، آهسته راه ميرود، در را يواش باز ميکند تا هيچ صدايي شنيده نشود... نيمه شب پسر بچه پدرش را بيدار کرد و گفت؛ باباجون! پاشو پاشو دزد اومده! پدرش پرسيد از کجا فهميدي؟ گفت آخه هر چه گوش ميدم، هيچ صدايي نميآد!