این موضوع در کلام آقای هاشمی مطرح است که هرکسی باشد جز احمدینژاد. ایشان از هشت سال پیش این گفتمان را مطرح کرده و امروز هم هنوز دارد آن را ادامه میدهد. با توجه به همین حساسیت امروز باید پرسید: احمدینژاد کیست؟ یعنی احمدینژاد امروز کیست؟ خودش گفت: احمدینژاد مشایی است و مشایی احمدینژاد؛ پس طبق گویش آقای هاشمی، هر کسی باشد جز احمدینژاد یعنی امروز هر کسی باشد جز مشایی.
روزنامه ایران در سرمقاله خود نوشت:
سلام بر شیرزن کربلا که در صحنه برترین مصیبتها فرمود: «جز زیبایی ندیدم.»
برادران و خواهران گرامی پیوسته از تکلیف و وظیفه امروز حامیان دولت پرسیدند به اختصار به پاسخ این پرسش اشارهای خواهم کرد. از زینب کبری(س) آغاز کردم تا نخستین تکلیف را که تکلیف دل من و شماست، از کلام حضرتش اتخاذ کنیم. من به دو سنخ تکلیف اشاره میکنم: ۱- تکلیف دل که اصل و اساس است؛ ۲- تکلیف رفتار.
حضرت زینب(س) تکلیف دل را مشخص کرد؛ ایشان فرمود: «ما رأیت الا جمیلا»؛ جز زیبایی ندیدم. این گفتار از این موضوع حکایت میکند که اهل حق نگاهی زیرپوستی و عمیق دارند؛ یعنی زیر پوست وقایع را میبینند و نگاه سطحی ندارند. شما پیوسته از امید و امیدواری سخن گفتید و سوال کردید که امید داشته باشیم یا خیر؛ من میخواهم به صراحت خدمت شما عرض کنم که امید را بر اخبار پیریزی نکنید. زمانی که امید را بر اخبار بنا کنیم، پیوسته منتظریم خبری درباره تایید صلاحیت بشنویم و به هر فردی که میرسیم، از خبری میپرسیم. ما باید امیدمان را بر مبانی اعتقادی و اساس و اصل باورهایمان بنا کنیم. پیریزی امید بر ظاهر واقعه کربلا نبود، ظاهر واقعه که مصیبت بریده شدن گلوی سیدالشهدا(ع) و به زمین افتادن امام حق بود، امید حضرت زینب(س) نه بر سطح و ظاهر؛ بلکه بر زیر پوست و عمق این واقعه پیریزی شده بود. همان عمقی که نجات اسلام وابسته به آن بود. حال باید دید که زیرپوست واقعه ما چیست.
جناب مهندس مشایی و دکتر احمدینژاد فرمودند در رسیدن به واژه بهار، لطف خدا شامل حال ما شد. گفتمان بهار آن مبنا و اصلی است که ما باید امید خود را بر آن پیریزی کنیم. بنده دو شب پیش در کنار دکتر از ایشان پرسیدم: آیا فرجی میشود؟ ایشان فرمودند: فرج، فرج حجت خداست و اینها همه بهانه است. گفتمان بهار باید درک شود. جناب آقای احمدینژاد این واژه را بازخوانی کردند. بازخوانی، معنا، هدف و انگیزه دارد. ممکن است گفته شود که صحبت درباره امام زمان(عج) و انتظار بسیار بوده و هست و فرمایش رئیس جمهور حرف جدیدی نیست اما با کمی دقت متوجه میشوید که بین گفتمان بهار با سخن گفتن دیگران از انتظار تفاوت عمیقی وجود دارد. این همان مبنایی است که باید امیدمان را بر آن پیریزی کنیم.
در تفکر دکتر احمدینژاد و مهندس مشایی فرآیند جهان رو به روشنایی است. زمانی جناب مهندس مشایی به بنده فرمود: فلان فرد که ظاهراً نماینده تفکر جماعت پایداری است، وقتی درباره سیر جهان و مهدویت بحث میکردیم، میگفت دنیا رو به تاریکی میرود؛ یعنی فرآیند دنیا رو به تاریکی است و مردم و همه امور هر روز بد و بدتر میشوند. جناب مهندس میگفت به او گفتم: اگر همه بد و بدتر میشوند، چه کسی امام زمان(عج) را میخواهد و چه کسی این حضرت را خواهد خواست؟! اگر همه بد شوند و کسی امام زمان(عج) را نخواهد، ایشان برای چه ظهور کنند؟ علت غیبت حضرت مهدی(عج) این بوده است که مردم شایستگی ایشان را نداشتند؛ حال اگر حرکت جهان رو به بدتر شدن باشد و مردم پیوسته سقوط کنند، علت غیبت تشدید، تحکیم و تثبیت میشود؛ در اینصورت حضرت(عج) برای چه باید ظهور کند؟!
گفتمان بهار، تفکر حرکت جهان رو به روشنایی است. آن کسی که باور داشته باشد فرآیند حرکت جهان رو به روشنایی است، امیدوار میشود و هرچه که رخ دهد امید خود را از دست نمیدهد. این معنای صحبت آن شب دکتر احمدینژاد است که بهار شکست نخواهد خورد و در ذات آن شکست وجود ندارد. پیش از بیان توصیه رفتاری، باید نسبت به قلب شما توصیه کنم؛ توصیه دکتر احمدینژاد و مهندس مشایی نسبت به قلب شما این است که امیدتان را بر خبر پیریزی نکنید؛ بلکه مبنای آن را گفتمان بهار قرار دهید و امیدتان را بر همان مبنا بنا کنید.
گفتمان بهار همان گفتمان انقلاب اسلامی است؛ اما میخواهم خدمت شما نکتهای را تذکر دهم؛ چون سوال شد که آیا تفاوتی میان گفتمان ما با گفتمان انقلاب اسلامی وجود دارد یا خیر. آیا مذهب جعفری با دین محمدی(ص) تفاوتی دارد یا خیر؟
ما معتقدیم مذهب جعفری همان تفکر و دین رسول خدا(ص) است؛ اما ممکن است این پرسش مطرح شود که پس چرا این نام مطرح میشود؟ دوستان بدانید هر نام نوین و اندیشه والایی که به وجود میآید، در گذر زمان توسط برخی مدعیان اهل نفاق مصادره میشود. شنیدید مهندس مشایی در بحث پایان اسلامگرایی چه گفت؟ ایشان گفت: کدام اسلام؟ اسلامی که مصادره شده است؟ وهابیون میگویند: اسلام. سلفیگری میگوید: اسلام، پیش از بروز و ظهور امام صادق(ع) هم همه میگفتند اسلام. اسلامی صحیح، یعنی مذهب جعفری چگونه باید معرفی شود؟ یعنی در میان قرائتهای گوناگون از اسلام، قرائت صحیح، قرائت جعفربن محمد(ع) است. در طی ۳۵ سالی که از عمر گفتمان انقلاب اسلامی میگذرد، چه بسیار مدعیانی که تلاش کردهاند با قرائت خویش از راه امام خمینی(ره)، این گفتمان را به نفع خویش مصادره کنند؛ آیا تعداد آنها کم بودند؟! امروز از گفتمان بهار سخن میگوییم که قرائتی صحیح از گفتمان انقلاب اسلامی است؛ چون امام(ره) انقلابی را ایجاد کرد که آرمان و غایت او مهدی(عج) بود و گفتمانی را مطرح نمود که رو به روشنایی داشت و حرکت جهان را رو به روشنایی میدید نه رو به تاریکی. دقت کنید اگر گفتمان بهار را درک و به خوبی باور نکنیم، مبنایی برای امیدواری نداریم. تکلیف دل ما امیدواری است؛ اما امیدواری باید بر مبنا استوار شود نه بر خبر. آن مبنا گفتمان بهار است. این همان عنایتی است که جناب دکتر احمدینژاد و مهندس مشایی گفتند شامل حال ما شد. این دو بزرگوار فرمودند: خدا به ما لطف کرد که واژه بهار را در گویشمان قرار داد و به ذهنمان آورد.
حال پرسش این است که تکلیف رفتار چیست و چه باید بکنیم؟ تکلیف دل بالاتر از تکلیف رفتار است؛ اگر دلی امیدوار نداشته باشیم، حرکت ادامه پیدا نمیکند. اگر میخواهید حرکت را ادامه بدهید، باید بهاری شوید. توصیه موکد جناب آقای احمدینژاد و مهندس مشایی این است که بهاری بشویم. بهاری شدن به معنای آن است که گفتمان بهار را باور کنیم. باید این گفتمان در وجودمان شکل بگیرد. گفتمان بهار همان حکایت زینب کبری (س) است: «ما رأیت الا جمیلا»؛ جز زیبایی چیزی ندیدم؛ اما چه باید بکنیم؟ در موضوع رفتار چه تکلیفی داریم؟ تکلیف ما ولایتمداری است. اتفاقاً ولایتمداری هم از آن واژگانی است که ۳۵ سال از عمرش میگذرد و توسط برخی از مدعیان مصادره شده است و به همین دلیل باید تبیین شود که ولایتمداری چیست؟ رهبر معظم انقلاب حفظهالله جناب آقای احمدینژاد را معیاری نسبی برای انتخاب ساختند. معنای این حرف چیست؟ ایشان فرمودند: دولت بعدی باید همه نقاط مثبت این دولت را داشته باشد و از نقاط ضعف آن به دور باشد. در مصاحبه با یکی از روزنامهها (نام آن روزنامه را به یاد نمیآورم) از من سوال شد: این مسأله مگر در دولتهای قبلی صادق نبوده است که آقا در این برهه از زمان این موضوع را بیان فرمودند؟ گفتند: حتماً صادق بوده است. در اصل حکم عقل است که دولت بعدی باید بهتر از دولت قبلی باشد و گام بعدی باید بهتر از قبلی باشد؛ اما این حکم مطلق است و مقید و زمانمند نیست. تاکید و تصریح آقا بر این حکم عقل، درباره دولت احمدینژاد به معنای این است که من گفتمان احمدینژاد را میخواهم؛ به عبارت دیگر منظور ایشان این است که من این گفتمان را میپسندم. بنابراین باید معیار رهبری را برای مردم بازگو و تبیین کنید. زمان چندانی از بیان این کلام نگذشته (حدود دو ماه بیشتر نیست که ایشان این موضوع را بیان فرمودند) و بنابر این فرمایش ایشان هنوز تازه است. مطالبه معقول مطالبهای است که معیار رهبر معظم انقلاب را جویا شود. ایشان گفتمان دکتر احمدینژاد را میخواهد؛ چون فرمودند دولت بعدی باید همه نقاط مثبت دولت احمدینژاد را داشته باشد. چه نقاطی از نگاه ایشان مثبت است؟ برای پاسخ به این پرسش باید به فرمایشهای معظمله مراجعه کرد. احیای ارزشهای انقلاب، احیای گفتمان امام(ره) و آنچه ما از حضرت امام(ره) آموختیم، همه در فرمایش مقام معظم رهبری نسبت به این دولت است. البته این در بحث ارزشهاست. ایشان درباره خدمات بسیار دولت سخن گفتهاند؛ مسکن مهر، سهام عدالت، هدفمندی یارانهها و... در سخنان ایشان نقاط مثبت دولت آقای احمدینژاد به شمار آمدهاند. مقام معظم رهبری تکتک این نقاط مثبت را برشمرده و سپس فرمودهاند: دولت بعدی باید نقاط مثبت این دولت را داشته باشد؛ یعنی احمدینژاد معیار است. حالا چرا میگوییم تبیین کنید؟ چون تبیین مهم است. اگر نفس کلام رهبر را در این زمینه تبیین کنید، مسائل بسیاری روشن میشود. در برابر آنچه رهبر فرموده است، میبینید گفتمانی قرار گرفته است که از هشت سال پیش میگوید: هر کسی اداره دولت را در دست بگیرد، جز آقای احمدینژاد. این موضوع در کلام آقای هاشمی مطرح است که هرکسی باشد جز احمدینژاد. ایشان از هشت سال پیش این گفتمان را مطرح کرده و امروز هم هنوز دارد آن را ادامه میدهد. با توجه به همین حساسیت امروز باید پرسید: احمدینژاد کیست؟ یعنی احمدینژاد امروز کیست؟ خودش گفت: احمدینژاد مشایی است و مشایی احمدینژاد؛ پس طبق گویش آقای هاشمی، هر کسی باشد جز احمدینژاد یعنی امروز هر کسی باشد جز مشایی. من میخواهم گفتمان رهبری برای مردم تبیین شود. گفتمان رهبری این است: من گفتمان احمدینژاد را میخواهم؛ چون فرمودند: دولت بعدی باید همه نقاط مثبت این دولت را داشته باشد. گفتمان مقابل رهبری که بعداً میگویند: من ولایتمدار، چنین و چنان و تسلیم امر رهبریم، برخلاف واقعیت است، مصادره واژه ولایتمداری است؛ زیرا میگوید: هرکسی باشد جز احمدینژاد؛ یعنی هرکسی باشد جز کسی که بخواهد خط احمدینژاد را ادامه بدهد. این موضوع را باید برای مردم تبیین کرد؛ شما نیز همین کار را انجام دهید و آن را تبلیغ کنید. تبیین این فرمایش فعالیتی نیست که ما را دچار معضل سیاسی و امنیتی کند؛ چون کلام رهبری است که تبیین میشود و در نقطه مقابل همه حرکتها برای این است که چنین اتفاقی نیفتد. میخواهم نکته آخر را خدمتتان عرض کنم؛ برای این منظور که گفتمان احمدینژاد فراموش شود تلاشی هم صورت میگیرد؛ این تلاش برای انتساب برخی از تایید صلاحیت شدگان به جناب دکتر احمدینژاد است. من میخواهم این موضوع را هم تبیین کنید که چنین انتسابی باطل است. تفکر هیچ فردی از این جمع احراز صلاحیت شده با تفکر احمدینژاد تناسب ندارد. این حرکت غلطی است برای آرام کردن حامیان دولت جناب احمدینژاد. جناب احمدینژاد چند حرکت کردند. پیش از این حرفها این خط خوانده شده بود. بسیاری پرسیدند: چرا آقای احمدینژاد با آقای مشایی وارد ستاد شدند؟ این سؤال را از آقای احمدینژاد هم کردند. سیل حملهها و هجمهها به ایشان را شاهد بودید. نمیخواهم زیاد صحبت کنم و قصدم فقط آشکار شدن این نکته است که تکلیفی را هم برای ما معین میکند. آن روز اشاره کردم که در پس پرده آمدن جناب آقای احمدینژاد با آقای مشایی حرفهای ناگفته است. حرفهای ناگفتهای برای باطل کردن یک فکر نادرست یا یک توطئه. توطئه چه بود که آقای احمدینژاد با این حرکت باطلش کرد؟ پیش از این حرفها ولوله افتاده بود که اگر آقای احمدینژاد چوب خشک هم بگذارد، مردم به آن رأی میدهند. میدانید معنای این حرف چیست و با چه هدفی گفته میشد؟ هدف از بیان آن دوست داشتن آقای احمدینژاد نبود؛ بلکه هدف این بود که فرد مورد نظر احمدینژاد و کسی که ایشان تفکرش را منحصر در او میبیند در دید حامیان رئیسجمهوری مبهم شود. عده بسیاری برای نامزدی در انتخابات ریاست جمهوری ثبتنام کردند. اما پرسش این است که چرا بسیاری از آنها که با آقای احمدینژاد بودند، این کار را انجام دادند؟ در آن روز هم همین تلاش ادامه داشت تا فرد خاصی را به دکتر احمدینژاد نسبت دهند؛ از همین رو رئیس جمهور آمد تا خط بطلانی بر این توطئه بکشد و نشان دهد که نظرشان منحصراً بر جناب آقای اسفندیار رحیم مشایی است و هیچ فردی جز ایشان نمیتواند گفتمان بهار را ادامه دهد. آمدن ایشان ایثار بود، اما برای خنثی کردن توطئه یاد شده ضرورت داشت. متاسفانه الآن نیز بعضیها دوباره دارند این توطئه را ادامه میدهند و برخی از جماعت احراز صلاحیت شده را به احمدینژاد نسبت میدهند. آنچه مهم است، تشریح نادرست بودن این نسبت است که نه خلاف امنیت است نه خلاف سیاست. نظر آقای احمدینژاد منحصر در آقای مشایی است نه شخص دیگر؛ یعنی شخص دیگری خودش را به احمدینژاد متصل نکند. اشتباه نکنید گفتمان بهاری فقط در آقای اسفندیار رحیم مشایی منحصر است.