جلسه رسیدگی به پرونده دوئل عشقی دو دوست که باعث شد یکی از آنها به دست برادر دیگری به قتل برسد، روز گذشته در دادگاه کیفری استان تهران برگزار شد.
روشن نماینده دادستان تهران، در ابتدای جلسه رسیدگی به این پرونده که در شعبه ۷۱ دادگاه کیفری استان تهران برگزار شد، در توضیح کیفرخواست گفت: شاپور متهم است یک سال قبل در منطقه قلعهحسنخان شهریار جوانی به نام هاشم را با ضرب چاقو به قتل رسانده است.
تحقیقات پلیس نشان داد درگیری بین برادر شاپور و هاشم رخ داد و شاپور به حمایت از برادرش وارد نزاع شد و با ضرب چاقویی که به گردن هاشم زد، باعث مرگ او شد. هرچند متهم در تحقیقات مدعی شده است برای دفاع از خودش مرتکب قتل شده و مقتول نیز قمه داشت اما عمل وی منطبق با قانون دفاع مشروع نیست و من به عنوان نماینده دادستان با توجه به مدارک موجود در پرونده از جمله اقرار صریح متهم، شهادت شهود و سایر مندرجات پرونده درخواست صدور حکم قانونی را دارم.
در ادامه اولیای دم مقتول در جایگاه حاضر شدند و برای متهم درخواست صدور حکم قصاص کردند. مادر مقتول گفت: پسرم در خانه بود که چند نفر آمدند و او را صدا زدند و هاشم از منزل بیرون رفت. بعد هم به من خبر دادند پسرم کشته شده است. او کاری با شاپور نداشت و شاپور بیدلیل پسرم را به قتل رساند.در ادامه متهم در جایگاه حاضر شد.
او اتهامش را قبول کرد و گفت: روز حادثه برای آشتیدادن رفته بودم. هاشم و برادرم شاهرخ با هم دعوا کرده بودند و برای اینکه کدورت بین آنها از بین برود، در ماجرا دخالت کردم اما یکدفعه دیدم هاشم با دو قمه وارد میدان شد و به من حمله کرد. سعی کردم از دستش فرار کنم اما نتوانستم. سپس چاقو را به سمتش پرت کردم که متاسفانه به گردنش برخورد کرد و او جان باخت.
متهم درباره اینکه چرا بین برادرش و هاشم درگیری ایجاد شده بود، گفت: دعوا به خاطر دختری بود که هر دو عاشق او شده بودند. آن دختر به نام لاله به برادرم و هاشم پیامک داده بود و هاشم فکر میکرد برادرم قصد دارد لاله را از دست او بیرون بیاورد، به همین دلیل با هم قرار گذاشته و دعوا کرده بودند. آنطور که من متوجه شدم لاله خودش موضوع را به هاشم گفته بود در حالیکه برادرم اصلا خبر نداشت لاله با هاشم هم ارتباط دارد. وقتی آنها قرار دعوا را گذاشتند درگیری شدیدی بین آنها اتفاق افتاد اما اهالی آنها را جدا کردند تا اینکه من از موضوع باخبر شدم و جلو رفتم تا همه چیز را به هاشم توضیح بدهم و کدورت از بین برود. آن روز پسر دیگری هم همراهم بود. نزدیک خانه هاشم که رسیدیم دیدم دوستانش ایستادهاند. دوست من گفت احتمالا میخواهند درگیری ایجاد کنند. چاقویی به من داد و خودش هم شیشه نوشابه برداشت.
هاشم بیرون آمد. دو قمه در دستش بود. گفتم چرا میخواهی دعوا کنی من برای صحبتکردن آمدهام. جواب داد تو به من فحش دادی، برادرت هم حرفهای زشتی به من زد. بعد از گفتن این جمله با قمههایی که در دست داشت حمله کرد. خودم را عقب کشیدم اما او نزدیک شد و یکی از قمهها را روی پهلویم گذاشت و یکی را در نزدیکی صورتم گرفت. با دستانم هلش دادم و سعی کردم فرار کنم اما به موتوسیکلتی برخورد کردم و زمین افتادم. هاشم دوباره جلو آمد تا با قمه ضربه بزند. من چاقو را بیرون کشیدم و زودتر از او چاقو را پرت کردم که به گردنش برخورد کرد. اصلا قصدم زدن او نبود و در اختلاف آنها نقشی نداشتم.
در این هنگام قاضی دادگاه از متهم پرسید: شاهدان تایید کردهاند مقتول قمه داشت اما آنها گفتند او حمله نکرده و این تو بودی که با وی درگیر شدی.متهم گفت: اینطور نیست او به سمت من حمله کرد، من برای آشتیدادن رفته بودم نه اینکه بخواهم هاشم را بکشم.سپس قاضی پرسید: اگر برای حمله نرفته بودی، چرا با خودت چاقو بردی؟
متهم جواب داد: تا جلو درخانه هاشم چاقو نداشتم، وقتی دیدم دوستان هاشم ایستادهاند و آماده دعوا هستند، دوستم چاقویش را به من داد و گفت مراقب خودت باش ما از رفتاری که آنها کردند ترسیدیم.دوباره قاضی دادگاه سوالی را مطرح کرد و پرسید: در ابتدای تحقیقات برادرت به کلانتری رفت و خودش را بهعنوان قاتل معرفی کرد اما بعد شاهدان گفتند تو این کار را کردی، برادرت با چه انگیزهای قتل را گردن گرفت؟ متهم جواب داد: من به خاطر برادرم درگیر شده بودم. او هم عذاب وجدان داشت، ضمن اینکه من زن و بچه دارم و برادرم نمیخواست به خاطر او زن و بچهام بیسرپرست باشند.
در ادامه جلسه دادگاه شاهدان توضیحات خود را ارایه کردند و وکلای متهم به دفاع از او پرداختند. با پایانیافتن جلسه دادگاه هیات قضات برای صدور رای دادگاه وارد شور شدند.