سیدضیاالدین دری(کارگردان سینمایی ایران) با انتشار یادداشتی خواستار حضور هاشمی رفسنجانی در انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۲ شده است.
به گزارش خبرنگار ایلنا، متن یادداشت سید ضیاالدین دری بدین شرح است:
۱- هنوز صدای مرتعش و لحن بغض آلود آیت الله هاشمی رفسنجانی در آخرین خطبههای نماز جمعه ایشان در دانشگاه تهران در گوش و ذهن نمازگزاران و حامیان ثابت قدم انقلاب و نظام طنینانداز است. مردی که ۳۰ سال او را یار صدیق امام و بازوی رهبری انقلاب میدانستند و هنوز کنار رفتن ایشان را باور ندارند.
۲- گروهی به واسطه ارائه برخی از دیدگاهها و اظهارات نفاق افکنانه تصور میکنند عمر حیات سیاسی آیت الله هاشمی در نظام به انتها رسیده است و پیشاپیش حکم به حذف ایشان صادر میکنند. در حالی که رهبری انقلاب مسئولیت خطیر ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام را به ایشان میسپارند و در صحنههای رسمی و حساس که نقطه اوج آن برگزاری کنفرانس سران کشورهای اسلامی است سمت راست رهبری میایستند! بعضی خیال میکنند رهبری رودربایستی دارند و ظاهرا آقای هاشمی را حفظ میکنند؟ در حالی که میدانیم آقا به عنوان رهبر نظام با هیچ کس تعارف ندارند و حساب مصالح نظام و انقلاب را از اینگونه ملاحظات کاملا جدا میدانند پس عاقلانه ترین راه این است که از رهبری سبقت بگیریم و تصمیمات صریح ایشان را تفسیر به رای خود ننماییم.
۳- و نهایتا عدهای با طرح مسائل مربوط به خانواده و فرزندان آیت الله هاشمی اتهامات ناروایی را به این شخصیت بارز وارد میسازند. اگر چه امکان وجود بعضی خطاها و یا سوتفاهمات محتمل است اما بنابر ادعای شخص آیت الله هاشمی باتوجه به جایگاهی که ایشان دارند رسیدگی به اتهامات و حتی صدور احکام قانونی – قضایی بایستی طریقی قانونی را طی کنند و هیچ گونه توقفی مبنی بر عدول از قانون نداشتهاند بلکه حذف پیشگیری از سو استفاده مخالفان برای ضربه زدن به نظام بوده و هست. طبیعی است هر اتهامی هزینهای در بر دارد و این اگر منتسب به خانواده چنین شخصیتی باشد از روند عادی محاکمات خارج میشود- یعنی دشمنان تلاش میکنند تا آن را به یک فاجعهای تبدیل سازند و شخصیت مهمی چون آیت الله هاشمی را از گردونه خارج سازند- پس در چنین شرایطی باید رسیدگی به پرونده در کمال آرامش محقق شود و از هرگونه ترور شخصیت اصلی که همانا شخص آیت الله هاشمی رفسنجانی است ممانعت به عمل آید.
۴- امروز آنچه از اولویت و اهمیت برخوردار است سرنوشت کشور و نظام در چهار سال آینده است اگرچه به ظاهر چهار است است اما گاه عملکرد یک دولت طی یک یا دو دوره برای سالیان طولانی برای همه شئون مملکت تاثیر مطلوب و یا مخرب بر جای میگذارد. در نتیجه طبیعی است که خردورزان و دلسوان انقلاب و نظام که بایستی با تمام ایمان و اعتقادشان به صحنه بیایند تا مردم به انتخابی اصلح نایل شوند.
۵- لشکر کاندیداهای منصوب به اصولگرایان صحنه زیبایی را ترسیم نمیکند یک نگاه به مدعیان کاندیداتوری نشان میدهد که اصولگرایان در خلا ناشی از عدم حضور رقیب جدی از جناح یا تشکلهای اصلاح طلب نشان میدهد که یکدیگر را قبول ندارند و جدا خواهان پیروزی یک نفر نیستند. سابقه کاندیداها به جز یک یا دو نفر ثابت میکند که مدعیان شرایط لازم برای احراز سمت مشخص اول اجرایی کشور را فاقد جستند البته طبیعی است که برای وزن کشی به صحنه آمدهاند تا بعدا از دولت آینده سهم خواهی کنند؟! اما برای وجهه بینالمللی انتخابات این وضعیت خوشایندی نیست وگرنه مدعیان در جایگاه خود صاحب شان و احترام نیز هستند در چنین شرایطی است که احساس میشود یک چهره فراجناحی که بتواند خلا ایجاد شده در هشت سال گذشته را جبران سازد و ضمن حفظ محاسن دولت کنونی معایب آن را مرتفع سازد به شدت احساس میشود و این مهم جز از طریق آیت الله هاشمی میسور نخواهد شد. پس آیت الله باید بیایند.
۶- عمر عصر سیاستمداری روزی به پایان میرسد و آیت الله هاشمی رفسنجانی به حکم طبیعت و تقدیر الهی در مرز آخرین ماههای حیات سیاسی خود قرار دارند. بیتردید ایشان در دوره دوازدهم شرایط امروز را نخواهند داشت. مگر تحت وضعیت بسیار خاص از آنجا که وضعیت کنونی کشور منطقه و جهان ایجاب میکند حضور آیت الله به عنوان سیاستمداری جامع شرایط که عنوان ایجاد هماهنگی کامل نیروهای درون نظام را دارا هستند میتواند تحولی در اوضاع منطقه باشد. رابطه دیرینه آیت الله هاشمی با رهبری و یکی بودن مواضع این دو یار صمیمی جهان را با ایرانی منسجم تر از قبل مواجه میسازد و این خود یکی از مهمترین تاثیرات این حضور موثری میتواند به حساب آید.
۷- آیت الله باید بیایند تا بدون جنگ و دعوا و مجادله و برکناری اعضای کابینه و خط و نشان کشیدن و کشمکش مدام با مجلس و صدور احکام حکومتی امور کشور را به پیش ببرند وبا توجه به شناختی که از کلیه نیروهای صدیق و سالم انقلاب دارند کابینهای تخصصی تشکیل دهند و به واسطه ناهنجاریهای درون دولت مدام از رهبری هزینه نکنند. چنانچه رهبری یک بار قاطعانه تاکید فرمودند که «برای ایشان هیچ کس آقای هاشمی نمیشود»
۸- آیت الله باید بیایند تا این بار برای آینده کشور چهرههای مناسبی را تربیت کند. چهرههایی که مردم به سهولت بتوانند به آنها رای دهند و سکان اجرایی کشور را به دست شان بسپارند. کاری که نظام فرصت آن را نیافت و اگر انجام شده بود امروز شاهد لشگر کاندیداها در صف نبودیم. تربیت سیاستمدار جامع شرایط کار دانشکدههای علوم سیاسی و یا وزارت خارجه نیست. اگرچه نیروهای فعال نظام در عرصههای عمرانی ارزشمند هستند ولیکن مدیریت کلان کشور و کابینه هنر دیگری را طلب میکند که متاسفانه در این زمینه کم کاری شده است.
۹- آیت الله هاشمی باید بیایند تا رابطه اصولی مردم با دولتها را نهادینه سازند. مردمی که خوشامدگویی پرشور دولتها را-رئیس جمهوری- روی کار میآورند و سرد و بی تفاوت و بعضا با ناسزاگویی بدرقهشان می کنند. آیت الله باید بیایند و دولت دهم را با احترام بدرقه کنند و ثابت کنند که حتی اگر اختلافی هم بوده شان رای مردم را محترم بشمارند و آقای احمدی نژاد را به عنوان رئیس جمهوری زحمتکش که به قدر بضاعتش تلاش کرده قابل ملاحظه میدانند. اگرآقای احمدی نژاد محترمانه بروند دولت بعدی محترمانه خواهد رفت. این یک بداخلاقی عمومیست که جامعه ما بدان مبتلاست و ریشه بسیار قدیمی دارد.
۱۰- آیت الله باید بیایند تا در فضایی مسالمت آمیز و مورد وثوق رهبری، سازمانها و تشکیلات سیاسی برخواسته از انقلاب طبق اصول پذیرفته شده در قانون اساسی فعال شوند. تجربه این سالیان نشان داد که نظام حداقل به دو حزب قدرتمند که بر سر اصول وحدت نظر دارند نیاز مبرم دارد تا بتوانند مردم را تحت مدیریت سیاسی منضبط تربیت کنند و قاعده مردم سالاری را پذیرا شوند تا فضاهای سال ۸۸ دیگر تکرار نشود.
۱۱- آیت الله باید بیایند تا فردی رئیس جمهور شود که نیاز به معلم اقتصاد نداشته باشد و نخواهد مقدمات را تازه فراگیرد و در مواجهه با مشکلات اقتصادی سخنانی غیر عملی نگوید و مفهوم بودجه، تورم، درآمد ناخالص ملی، پول، طلا و... را دقیقا تشخیص دهد و به شکل مناسبی و از طریق غیرعلمی و موقتی قیمت کالاهای اساسی را کاهش ندهد تا دو ماه بعد قیمتها به طرز لجام گسیخته چندین برابر قبل شوند!! و دیگر تنزل پیدا نکنند. صراحت لهجه و صداقت بیان واقعیات اقتصادی را داشته باشد. امروز تنها آیت الله هاشمی میتواند در صدر دولت یازدهم به عنوان سیاستمداری باتجربه و علی الخصوص در کسوت روحانی حقایق اقتصادی را با مردم در میان بگذارد. ما به ریاضتی سخت نیاز داریم مشروط بر آنکه مطمئن باشیم پس از چند سال در مسیر بهبودی گام برخواهیم گذاشت. فراموش نکنیم که وحدت استراتژیک رهبری انقلاب و آیت الله هاشمی تاثیری شگرف بر قیمت ارزهای خارجی خواهد داشت که بحث آن مقالهای تخصصی را طلب میکند.
۱۲- آیت الله هاشمی باید بیایند. در شرایطی که دنیای سرمایهداری به بحران رسیده است و کشورهای اروپایی خواستار رجعت به پول ملی ایشان به جای یورو هستند و در موقعیتی که ورشکستگان بر طبل جنگ میکوبند اوضاع در منطقه خاورمیانه رو به وخامت گذاشته، سوریه در جنگی خانگی و چند ملیتی ویران میشود، لبنان در آستانه ورود به منازعات داخلی قرار دارد اوضاع در پاکستان اتمی مطلقا مساعد نیست و افغانستان در خلا قدرت کنترل طالبان به دست بحران مجدد بمبگذاری سوق داده میشود. مرد با تجربه سالهای دفاع مقدس در کنار رهبری نظام بهترین گزینه است. بیشك موفقیتهای هاشمی در انتخابات و ثبات تصمیم سازی در سطوح عالی نظام میتواند بر اوضاع منطقه تاثیر مثبت بر جای بگذارد زیرا ایران به مثابه دوران امام (ره) میتواند امروز ایفاگر نقش صلح طلبانه در منطقه باشد.
۱+۱۲- آیت الله هاشمی باید بیایند تا نیروهای حافظ انقلاب که در مواردی نسبت به ایشان گلهمند شده بودند را بار دیگر دلشاد سازند و فریادهای محکم هاشمی حمایتت می کنیم» در نمازهای جمعه بلندتر از قبل فضا را پر سازد و در واقع با این حضور آماده یک خداحافظی پرشکوه از صحنه اجرایی و سیاسی کشور شوند و پرونده بیش از شصت سال تلاش و فعالیت و حضور در تاریخ معاصر مملکت را متناسب با شان خود به پایان برسانند.
۱۴- این بایدها برای آن بود و هستند که آیت الله شیرین لهجه انقلاب به یاد آورند که هنوز مردم به ایشان توجه دارند و متوقع هستند تا فارغ از دلشکستگیها و بعضی اتهامات ناروا و نیز با عنایت به خطاهای برخی پیرامونیان آخرین تجربههای ایشان انقلاب و نظام و رهبری را سود رساند.