طبق اطلاعات موجود، هرچه بيشتر به جنوب شهر تهران برويد ميزان ثبت نامها كمتر است. يعني اين اقشار ضعيف هستند كه نتوانستهاند ثبت نام كنند و از حج بازماندهاند. آيا دولت جمهوري اسلامي در قبال مردمي كه همواره پشتيبانان اصلي انقلاب و نظام جمهوري اسلامي بودهاند در مواقعي كه دچار مشكل ميشوند مسئوليتي ندارد؟
روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله خود نوشت:
بسمالله الرحمن الرحيم
بعد از آنكه اعلام شد هزينه حج تمتع سال ۱۳۹۲ بين ۱۰ تا ۱۲ ميليون تومان است، بسياري از كساني كه طبق ثبت نام نيمه اول دهه ۸۰ نوبت تشرف آنها فرا رسيده و قرار بود امسال به بيتالله الحرام مشرف شوند، به دليل عدم امكان تأمين هزينه سنگين حج، از ثبت نام در كاروانها باز ماندند و درصدد تعيين تكليف شرعي خود بر آمدند.
اين روزها مراجعات زيادي به علما و روحانيين ميشود كه مراجعه كنندگان ميپرسند درحالي كه ما از حدود ۱۰ سال پيش با وديعهگذاري در بانك به حساب سازمان حج و زيارت سالها در انتظار تشرف به بيتالله الحرام بوده ايم، اكنون كه اعلام شده است هزينه حج تمتع امسال (سال ۱۳۹۲) بين ۱۰ تا ۱۲ ميليون تومان است، عليرغم پس اندازي كه براي اين سفر كردهايم نميتوانيم از عهده اين هزينه برآئيم، تكليف شرعيمان چيست؟
حكم شرعي روشن است. به آنها پاسخ داده ميشود كه از جمله عوامل وجوب حج، استطاعت مالي است و چون شما نميتوانيد اين هزينه را تأمين كنيد فعلاً واجب نيست به حج برويد.
اين پاسخ، شايد نگراني سؤال كنندگان را از نظر شرعي برطرف كند، ولي نگراني ديگري كه از لحظه شنيدن هزينه سنگين حج، وجود آنها را چنگ ميزد نه تنها برطرف نميشود بلكه شدت بيشتري مييابد. آنها با خود ميگويند و در بسياري موارد نزد ديگران نيز به زبان ميآورند كه سالها در آرزوي چنين سفري بوديم و تا توانستيم از مخارج زندگي زديم و پس انداز كرديم تا وقتي نوبتمان ميشود بتوانيم به خانه خدا برويم و اعمال حج را انجام بدهيم. حالا كه يكباره هزينه حج دو سه برابر شده و اوضاع و شرايط بگونهاي پيش ميرود كه معلوم نيست در آينده هم بتوانيم به اين سفر برويم، چه اميدي براي برآورده شدن اين آرزويمان وجود دارد؟
نكته مهم و قابل توجه و تأمل براي مسئولان جمهوري اسلامي اينست كه اين دغدغه، مربوط به قشر متدين و پائين جامعه است. اقشار مرفه و غيرمتدين اصولاً چنين دغدغهها و نگرانيهائي ندارند. آنها درصورتي كه متدين باشند اگر بخواهند هر سال هم ميتوانند به حج بروند و حتي چندين سفر زيارتي براي خود و تمام اعضاي خانواده و فاميل ترتيب بدهند و اگر اهل ديانت نباشند به سفرهاي تفريحي دور دنيا بروند. مشكلات مالي كه مانع سفر حج ميشود مربوط به اقشار ضعيف است كه بار اصلي را در همه زمينهها بردوش دارند و از هيچ امتيازي نيز برخوردار نيستند.
سؤال اصلي و مهم اقشار ضعيف و متدين كه پشتوانه انقلاب و نظام جمهوري اسلامي نيز هستند اينست كه آيا آنها در سقوط ارزش پول ملي سهمي داشتهاند كه حالا بايد تاوان آن را بپردازند؟ زماني كه اين افراد براي سفر حج وديعهگذاري كردند، برابري ريال ايران با ريال عربستان و دلار آمريكا به ميزاني بود كه ميتوانستند با يك چهارم مبلغي كه اكنون از آنها طلب ميشود به حج بروند. اكنون، نه سودي كه به وديعه آنها تعلق ميگيرد متناسب سقوط ارزش پول ملي ماست و نه ميان پولي كه طي سالها پس انداز كردهاند با ارزهاي خارجي چنين تناسبي برقرار است. حتي ارزش دينار عراقي هم طي اين سالها به ويژه طي يكسال اخير عليرغم ناامنيها و شرايط سخت عراق به چند برابر آنچه در برابري با ريال ايران بود رسيده است. روشن است كه مردم ايران در اين تغيير برابريها و در سقوط ارزش پول ملي كشورمان هيچ نقشي نداشتند. با اينحال چرا آنها بايد متحمل هزينهاي بشوند كه خود در ايجاد آن نقشي نداشتند؟
طرفه اينكه وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي، كه سازمان حج و زيارت زيرمجموعه وزارت متبوع وي است، هنگامي كه با سؤالي درباره اينكه تكليف آن دسته از زائران خانه خدا كه نميتوانند هزينه سنگين حج تمتع امسال را تأمين كنند چيست مواجه ميشود ميگويد چون حج بر آنها واجب نيست ميتوانند فعلاً نروند و يا فيش خود را به ديگران واگذار كنند!
اين جواب را كساني كه هيچ مسئوليتي در قبال امور مربوط به حج و زيارت ندارند هم ميتوانند بدهند. تفاوت مسئولين با ديگران اينست كه مسئولين بايد مشكل مردم را حل كنند و راهي پيش پاي آنها بگذارند كه بتوانند به آرزويشان برسند و حجشان را كه اگر اين تفاوت فاحش ارزش پول ملي نبود ميتوانستند انجام بدهند بتوانند انجام بدهند. مردم مسائل شرعي خود را از علما ميپرسند و از مسئولين اجرائي انتظار پاسخ شرعي دادن به سؤالات مالي و اقتصادي ندارند. آنها بايد راه حل عملي براي رفع مشكل ارائه بدهند.
وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي اگر درصدد حل مشكل افرادي باشد كه نميتوانند هزينه سنگين حج را تأمين كنند، ميتوانند مقداري از هزينههاي حاشيهاي وزارتخانه از جمله هزينههاي غيرضروري خود سازمان حج را به جبران زياني اختصاص دهد كه متوجه اين دسته از وديعه گذاران حج شده و با چنين وضعيتي احساس ميكنند براي هميشه از زيارت خانه خدا محروم خواهند بود. مسئولان اين وزارتخانه و سازمان حج نه تنها چنين كاري نكرده اند، بلكه به محض اينكه متوجه پر شدن ظرفيت كاروانها و عدم تأمين سهميه سالانه شدند، از كساني كه در رديفهاي بعدي وديعهگذاران هستند دعوت كردند براي ثبت نام به كاروانها مراجعه نمايند.
موضوع زماني حساستر ميشود كه به كاروانهاي داراي ظرفيتهاي خالي مراجعه كنيم. طبق اطلاعات موجود، هرچه بيشتر به جنوب شهر تهران برويد ميزان ثبت نامها كمتر است. يعني اين اقشار ضعيف هستند كه نتوانستهاند ثبت نام كنند و از حج بازماندهاند. آيا دولت جمهوري اسلامي در قبال مردمي كه همواره پشتيبانان اصلي انقلاب و نظام جمهوري اسلامي بودهاند در مواقعي كه دچار مشكل ميشوند مسئوليتي ندارد؟ اصولاً آيا در دولت اسلامي بخشي از اموال بيتالمال نبايد صرف جبران خسارت كساني شود كه در اثر سوء مديريتها و يا عوامل ديگري كه به آنها مربوط نميشود دچار زيان مالي و تحمل هزينههاي سنگين شده اند؟!