جمهوری اسلامی ایران با عقلانیت و براساس سه اصل عزت، حکمت و مصلحت به نامه دونالد ترامپ رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا پاسخ داد.
بعد از اتخاذ این تصمیم توسط مقامات عالیه نظام، بار دیگر عدهای که در اقلیت محض هستند و از قضا همواره نیز خود را نماینده تمام و کمال ملت و تنها مدافع ارزشها معرفی میکنند، برخلاف مصالح و منافع ملی و بدون درک حساسیتهای موجود در منطقه و فهم شرایط و واقعیتهای کشور و جامعه؛ با رفتارهای احساسی مخالفت خود را با این مذاکرات اعلام کرده و بخشی از آنها حتی کمپین مخالفت با مذاکره با آمریکا را راه انداختهاند.
بدون شک میتوان مدعی شد که طیف وسیعی از ساکنان این سرزمین و کسانی که دل در گرو وطن وحفظ انقلاب و کشور دارند از شنیدن خبرهایی که حکایت از موافقت مقامات ایران با مذاکره با آمریکاییها دارد، خوشحال شده و از آن استقبال مینمایند که این موضوع را میتوان در محافل خصوصی وحتی عمومی به وضوح دریافت.
دکتر حسن روحانی، رئیس جمهور دورههای یازدهم و دوازدهم، به صراحت کاسبان تحریم را به عنوان مخالفان سرسخت داخلی توافق برجام معرفی کرده است.
محمد مخبر معاون اول دولت سیزدهم در بیستم فروردین ماه ۱۴۰۴ میگوید: در دولت شهید رئیسی دو بار تا امضای توافق پیش رفتیم، اما «اسرائیل» نگذاشت.
اینک در گوشه و کنار کشور برخی از تریبونداران «مذاکره کنونی را خلاف غرور ملی» معرفی مینمایند، در آستانه شروع مذاکرات به ناگاه مدیرمسئول روزنامه کیهان از ترور ترامپ سخن میگوید، ای بسا فردا عدهای کفن پوش به خیابان بیایند و علم مخالفت را بر دوش بکشند. و برخی پا را فراتر از آن گذاشته و در فضای مجازی آقای دکتر پزشکیان رئیس جمهور و مقامات حوزه سیاست خارجی را با شدیدترین الفاظ زیر حملات خویش قرار دادهاند.
مخالفان مذاکرات امروز، چرا زمانی که در دولت شهید رئیسی تا پای امضا توافقنامه پیش رفته بودند، کجا بودهاند؟
اگر چه حقیقتا فرق دارد که چه کسی رئیس جمهور باشد و بطور حتم در ارتباط با اتخاذ سیاست مذاکره غیر مستقیم با ایالات متحده آمریکا، آقای پزشکیان نقشی تاریخی ایفا نموده است، اما فراموش نکنیم که در اینگونه موارد رئیسجمهور تنها تصمیمگیر نمیباشد و سران قوا و در مجموع شورای عالی امنیت ملی نقش آفرین اصلی است که مصوبات آن پس از تایید مقام معظم رهبری قانونی میشوند.
مخالفان مذاکرهای که از روز شنبه ۲۳ فروردین ماه در کشور عمان بین دیپلماتهای ایران و آمریکا برگزار شده است، بدانند که آقای عراقچی و تیم همراه وی با موافقت مقامات عالیه نظام وارد عمان شدهاند و دولت به تنهایی آن را اتخاذ نکرده، بلکه این تصميم بسیار مهم و کلان در یک هماهنگی کامل و براساس سیاستهای کلی نظام و با در نظر داشتن جمیع جهات و در راستای تامین منافع ملی کشور و نظام مورد جمعبندی نهایی اتخاذ گردیده است.
برای روشن شدن اذهان عمومی و یادآوری به این دسته از افراد خود انقلابی پندار؛ بخشی از بیانات مقام معظم رهبری در ارتباط با سیاست خارجی در ذیل عینا ذکر میشود، ایشان میفرمایند:
«این را هم همه بدانند که سیاست خارجی در هیچ جای دنیا در وزارت خارجه تعیین نمیشود. سیاست خارجی در همه جای دنیا مربوط به مجامع بالادستی وزارت خارجه است؛ مجامع بالادستی و مسئولین عالیرتبه کشور هستند که سیاست خارجی را [تعیین میکنند]؛ البتّه وزارت خارجه هم در اینها مشارکت دارد، لکن این جور نیست که تصمیمگیری، تابع وزارت خارجه باشد؛ نه، وزارت خارجه مجری است؛ سیاستهای خارجی را [اجرا میکند]؛ اینجا در کشور ما هم همین جور است؛ در شورای عالی امنیت ملی که همه مسئولین در آنجا حضور دارند، تصمیمگیری میشود و وزارت خارجه با شیوههای خودش بایستی آنها را عملی بکند و پیش ببرد.
به هر حال نباید ما جوری حرف بزنیم که معنایش این است که سیاستهای کشور را باور نداریم و قبول نداریم. باید مراقب باشیم؛ مراقب دشمن شاد کردن هم باشیم؛ واقعاً جوری نباشد که دشمن را شاد کنیم.»
آیا واقعا آقای حسین شریعتمداری این فرمایشات مقام معظم رهبری را نشنیده و یا در روزنامه تحت مدیریتاش بازتاب نداده است؟ آیا آیتالله علم الهدی که علی القاعده بعد از هر سخنرانی مقام معظم رهبری، فرمایشات ایشان را مورد بررسی قرار داده و بایستی تبیین کنند، این موضع معظم له را هرگز نخوانده و در خطبههایش به آن اشارهای نداشتهاند؟ آنانی که کمپین مخالفت با مذاکره در حال انجام مسقط را راهاندازی کردهاند، درباره این فرمایش چه نظری دارند؟ و دهها پرسش دیگر در این رابطه قابل طرح و تامل میباشد.
در اینکه دولتهای مختلف آمریکا طی ۴۶ سال گذشته در حق ملت ایران ظلم روا داشته و تحریمهای ظالمانه نمونهای از این ظلمهاست، تردیدی نیست. اما حالا که مقامات عالی رتبه نظام به این نتیجه رسیدهاند تا مذاکره صورت پذیرد، چرا عدهای از باز شدن روزنهای برای بهبود اوضاع مملکت، این چنین به تکاپو افتادهاند.
انسان مات و مبهوت میماند که چرا اینها خواهان باقی ماندن و حتی تشدید مشکلات فرآوری مردم و نظام هستند.
مگر رئیس جمهور علنا نمیگوید مقام معظم رهبری با آغاز مذاکرات موافقت کرده و حتی موارد لازم را نیز به آقای دکتر عراقچی به عنوان مذاکره کننده ارشد کشورمان گوشزد کردهاند؟ پس چرا اینگونه مخالفت میکنند؟
اکثریت قاطع تحلیلگران و کارشناسان اقتصادی کشور براین باورند که بخش زیادی از مشکلات موجود مملکت و تنگناهای فراروی آحاد مردم بخاطر اعمال تحریمهای ظالمانه و فرسایشی میباشد.
به راستی این مردم چه جرم و گناهی مرتکب شدهاند که عده محدودی برآنند تا به هر ترتیبی که شده است کماکان سایه شوم و ویران کننده تحریم ظالمانه و جنگ احتمالی ویرانگر بر سرکشور باقی بماند؟
آیا این جماعت خود انقلابی پندار به عاقبت ونتیجه رفتارهای ضد منافع ملی و خلاف منویات مقام معظمرهبری رهبری و آثار و پیامدهای ناشی از مخالفت با مذاکره وتبعات بعدی آن اندیشیدهاند؟
آنچه این روزها بعنوان یکی از ضرورتهای مهم کشور محسوب میشود، انسجام ملی است. انتظار میرود صداوسیما اگر خود را یک رسانه ملی قلمداد مینماید، برخلاف تصمیم کلی اتخاذ شده در مراکز اصلی تصمیمسازی کشور حرکت ننماید.