به گفته الکساندر گابیوف، کارشناس روابط چین و روسیه، «روابط روسیه و چین راهبردی و پایدار است، در حالی که هرگونه نزدیکی با آمریکا موقتی خواهد بود، دستکم تا زمانی که ایالات متحده یک دموکراسی باقی بماند».
رمزگشایی از پشت پرده توافق آمریکا و روسیه در عربستان
11 اسفند 1403 ساعت 14:20
به گفته الکساندر گابیوف، کارشناس روابط چین و روسیه، «روابط روسیه و چین راهبردی و پایدار است، در حالی که هرگونه نزدیکی با آمریکا موقتی خواهد بود، دستکم تا زمانی که ایالات متحده یک دموکراسی باقی بماند».
وال استریت ژورنال با انتشار یادداشتی نوشت: رویکرد عجیب دونالد ترامپ در حمایت از روسیه و ولادیمیر پوتین، رهبر اقتدارگرای این کشور، تا حدی ناشی از تمایل استراتژیک رئیس جمهوری آمریکا برای ایجاد شکاف بین مسکو و پکن است؛ دو قدرتی که مدتهاست در پی پایان دادن به سلطه آمریکا بر نظام بینالمللی بودهاند.
کارشناسان سیاست خارجی این استراتژی را استراتژی «نیکسون معکوس» نامیدهاند، اشارهای به تغییر سیاست آمریکا در دهه ۱۹۷۰ که طی آن نیکسون با نزدیکی به چین کمونیست تلاش کرد شکاف میان مائو تسهتونگ و اتحاد جماهیر شوروی را تعمیق کند. این انتخاب، ژئوپلیتیک جنگ سرد را بازتنظیم کرد و زمینهساز توسعه اقتصادی چین شد.
به ادعای این نشریه، امروزه، تلاش برای جداسازی روسیه و چین - که در سال ۲۰۲۲ اعلام کردند رابطهای «بدون محدودیت» دارند - دشوار خواهد بود. این دو کشور همکاریهای نظامی و اطلاعاتی خود را تعمیق کرده و سیاست خارجی خود را هماهنگ ساختهاند. چین با ارائه حمایتهای اقتصادی ضروری، از جمله تأمین تراشههای رایانهای و ابزارهای ماشینی مورد نیاز صنایع نظامی، به روسیه کمک میکند.
چرخش واشنگتن به سمت از روسیه و عقبنشینی از اوکراین، در حال حاضر باعث بیگانگی متحدان اروپایی آمریکا شده است، کشورهایی که در مجموع بزرگترین شرکای تجاری و سرمایهگذار خارجی ایالات متحده هستند. این تغییر ناگهانی در سیاست خارجی آمریکا همچنین میتواند شرکای آسیایی این کشور را، که واشنگتن برای مقابله با چین به حمایت آنها نیاز دارد، دچار نگرانی کند.
روز چهارشنبه، ترامپ با تکرار پروپاگاندای روسیه، انتقادهای شدیدی را متوجه ولودیمیر زلنسکی، رئیسجمهور اوکراین کرد و او را «دیکتاتور» خواند و کییف را مقصر آغاز جنگی دانست که در سال ۲۰۲۲ با دستور پوتین آغاز شد.
این موضع گیری، همراه با سخنرانی تند معاون رئیسجمهور، جِیدی ونس، در مونیخ در اوایل ماه جاری و سایر نشانههای کاهش حمایت آمریکا از اوکراین، شکافی جدی در روابط ایالات متحده و متحدانش در دو سوی اقیانوس اطلس طی چند دهه اخیر به وجود آورده است.
در دهه ۱۹۷۰، ریچارد نیکسون و مشاور امنیت ملی او، هنری کیسینجر، با تغییر سیاست خود در قبال چین، از شکاف موجود میان پکن و مسکو بهره بردند. چین و شوروی در سال ۱۹۶۹ جنگ مرزی داشتند و یکدیگر را به انحراف از آموزههای کمونیستی متهم میکردند. همکاری متعاقب واشنگتن و پکن، نفوذ جهانی اتحاد شوروی را تضعیف کرد.
اما اکنون، به گفته ایوان فیگنباوم، مقام ارشد پیشین وزارت خارجه آمریکا، «ترامپ در تلاش است تا اتحادی را که بر پایه منافع مشترک و همسویی ایدئولوژیک میان دو قدرت شکل گرفته، از هم بپاشد. اما نتیجه این اقدام، به جای ایجاد شکاف بین روسیه و چین، شکاف در جبهه غرب بوده است».
جنگ اوکراین، علاوه بر نزدیکتر کردن روسیه و چین، روابط مسکو را با کره شمالی نیز تقویت کرده است. این کشورها با تأمین مهمات، پهپادها، موشکها و حتی اعزام نیرو (در مورد کره شمالی) به روسیه، به تلاشهای جنگی مسکو کمک کردهاند. مقامات آمریکایی ظهور این محور جدید از حکومتهای اقتدارگرا را تهدیدی راهبردی میدانند که میتواند ارتش آمریکا را در مدیریت همزمان چالش ساز ناتوان سازد. آنها بر این باورند که اشتیاق ترامپ برای پایان دادن به جنگ اوکراین ناشی از نیاز به تضعیف و در صورت امکان، فروپاشی این اتحاد است.
در مذاکرات اخیر در عربستان سعودی، که بالاترین سطح تعامل دیپلماتیک میان واشنگتن و مسکو از سال ۲۰۲۲ تاکنون بوده است، مقامات آمریکایی و روسی درباره مزایای اقتصادی احتمالی بهبود روابط و لغو تحریمهایی که اقتصاد روسیه را به چین وابستهتر کرده است، گفتوگو کردند.
براساس یادداشت توجیهی که توسط یک اندیشکده وابسته به دولت روسیه برای کرملین تهیه شده، مسکو پیشنهاد کرده است که همکاری خود با چین در زمینههای فناوری و نظامی را محدود کند و مشارکت چین را در پروژههای زیرساختی کلیدی که ظرفیتهای راهبردی این کشور را تقویت میکند، کاهش دهد.
این یادداشت همچنین شامل پیشنهادهایی مانند کاهش صادرات گاز طبیعی روسیه به اروپا و اجازه فروش گاز طبیعی مایع آمریکا در این بازار و همچنین اعطای امتیاز استخراج معادن در مناطق اشغالی اوکراین به شرکتهای آمریکایی است.
این پیشنهادها با رویکرد معاملاتی ترامپ در سیاست بینالملل سازگار است. با این حال، منتقدان بر این باورند که روسیه ظرفیت چندانی برای کمک به مهار چین ندارد. به گفته آلینا پولیاکووا، مدیر اجرایی مرکز تحلیل سیاست اروپا، «چین در حال حاضر به بسیاری از فناوریهای نظامی کلیدی روسیه دسترسی دارد و از نظر فناوری از مسکو بسیار پیشرفتهتر است».
این تحلیلگر هشدار داد که اگر واشنگتن از اوکراین دست بکشد، این اقدام نهتنها «تجاوز روسیه به اوکراین را مشروعیت میبخشد»، بلکه به پکن نشان خواهد داد که در صورت اقدام نظامی علیه تایوان، دست بازتری خواهد داشت.
به گفته الکساندر گابیوف، کارشناس روابط چین و روسیه، «روابط روسیه و چین راهبردی و پایدار است، در حالی که هرگونه نزدیکی با آمریکا موقتی خواهد بود، دستکم تا زمانی که ایالات متحده یک دموکراسی باقی بماند».
او افزود که روسیه کاملاً آگاه است که چین همسایهای عظیم و تحت حاکمیت دائمی حزب کمونیست است و هرگونه دشمنی با این کشور میتواند برای مسکو یک خطر مرگبار باشد. با این حال، این امر مانع از آن نخواهد شد که پوتین از فرصت استفاده کند. پیشنهادهای ترامپ به مسکو امکان میدهد آنچه را که ارتش این کشور در سه سال جنگ قادر به دستیابی به آن نبوده است، یعنی تغییر رژیم در کییف و بازگرداندن اوکراین - و شاید بخشهایی از اروپا - به حوزه نفوذ مسکو، از طریق دیپلماتیک به دست آورد.
در حالی که پکن با نگرانی تغییر جهت ترامپ به سمت روسیه را رصد میکند، همزمان از مزایای راهبردی آن نیز بهره میبرد. اهداف اصلی چین در اروپا، یعنی حمایت از پوتین و تضعیف روابط اروپا و آمریکا، که پیشتر در تضاد با یکدیگر بودند، اکنون بهطور همزمان در دسترس قرار گرفتهاند.
همزمان با کاهش حمایت واشنگتن از اوکراین، وزیر امور خارجه چین، وانگ یی، از ضرورت حفظ قوانین بینالمللی و منشور سازمان ملل سخن گفت و اوکراین را «دوست و شریک» خواند. این تغییرات نشان میدهد که چگونه تغییرات سیاست آمریکا میتواند ژئوپلیتیک جهانی را بازتعریف کند.
کد مطلب: 232981