قطعی برق عینیترین نماد ناترازی انرژی است که نهتنها شبکههای زیرساخت بلکه عموم مردم آن را با گوشت و پوست خود حس میکنند. ناترازی انرژی در قالب یک ابر بحران سایر بخشهای صنعتی، کشاورزی، خدماتی و بهداشتی و… را تحتتأثیر مستقیم قرار میدهد.
امیرعلی رئیسی، کارشناس حوزه انرژی: نگاه فرابخشی کلید حل ناترازیهای انرژی
29 دی 1403 ساعت 11:30
قطعی برق عینیترین نماد ناترازی انرژی است که نهتنها شبکههای زیرساخت بلکه عموم مردم آن را با گوشت و پوست خود حس میکنند. ناترازی انرژی در قالب یک ابر بحران سایر بخشهای صنعتی، کشاورزی، خدماتی و بهداشتی و… را تحتتأثیر مستقیم قرار میدهد.
در ارتباط با ریشه ناترازی در هر بخش از انرژی مانند برق، سوخت، آب و… مسائل مختلف و علل متعددی وجود دارد که صحبت درباره آن در این مقال نمیگنجد اما اگر بخواهیم یک علت کلی برای آن بیان کنیم ریشه اصلی ناترازی انرژی در کشور، تنظیمگری این بازار توسط نهادهای دولتی است که نظام توزیع انرژی را هم به عهده دارند. زمانی که بازار توزیع و نظام تنظیمگری توأمان به صورت انحصاری در اختیار یک نهاد و یا یک فرد قرار گیرد در نهایت شرایطی ایجاد میشود که جذابیت تولید آن محصول برای سایر بخشهای خصوصی از بین میرود.
به طور مثال سال گذشته شرکت توانیر بالغ بر ۶۰ هزار میلیارد تومان کسب سود کرد و برای سال جاری هم پیشبینی میشود بین ۸۰ تا ۱۱۰ هزار میلیارد تومان سود به این شرکت تعلق بگیرد. این در حالی است که قرار نبود این شرکت سودی داشته باشد. در حقیقت اکوسیستم انرژی کشور به گونهای طراحی شده که فقط در بخش توزیع که انحصار وجود دارد، سود حاصل شود.
ناظر به این انگاره میتوان گفت که راهحل ناترازی انرژی به صورت بنیادین، در ایجاد بازار رقابتی و نظام تنظیمگری مستقل است. اگر وظیفه رگلاتوری از انحصار وزارت نیرو گرفته شود و یک سیستم مستقل برای این منظور طراحی شود؛ میتوان امیدوار بود که رقابت سالم و همکاری بینبخشی، تحولی در عرصه تولید و مصرف انرژی در کشور رقم بزند. در این راستا بخش خصوصی حدود به 6 سال است که برنامهریزی کرده و الگوهای مختلفی پیشنهاد داده؛ اما متأسفانه وزارت نیرو توجهی به این راهکار بینبخشی نداشته است.
کشور در حوزه تولید انرژی نیازمند سرمایهگذاری بخش خصوصی است. اگر نظام تنظیمگری در بازار انرژی اصلاح شود، مقوله احداث نیروگاه هم برای سرمایهگذاری جذاب میشود. این جذابیت، سرمایهگذاران جدید را دعوت میکند و میتواند یک تحول در عرصه تولید انرژی رقم بزند. متأسفانه امروز تنها جذابیت حوزه انرژی در روند توزیع است که آن هم به صورت انحصاری در اختیار دولت قرار دارد؛ بنابراین سرمایهگذاری منطق اقتصادی ندارد و بخش خصوصی به آن وارد نمیشود.
اهمیت حضور بخش خصوصی در این حوزه زمانی بهدرستی درک میشود که بدانیم چه میزان نقدینگی برای تولید انرژی نیاز داریم؟
برای حل ناترازیها به ۴۰ تا ۶۰ میلیارد دلار سرمایهگذاری نیاز داریم که در شرایط اقتصادی کشور این حجم از نقدینگی خارج از توان دولت است؛ بنابراین تنها راه، ورود بخش خصوصی است؛ اما بخش خصوصی نگران است بهمحض اینکه مشکل ناترازی حل شد، مجدد انحصارگریها و تنظیمگریهای دولت ازسرگرفته شود؛ بنابراین همچنان رغبتی برای ورود به این حوزه ندارد.
به نظر میرسد اگر نگاه میان بخش دولتی و بخش خصوصی عادلانه باشد، نتیجه بهتری به دست خواهد آمد. البته قوه قضائیه نیز میتواند در پیگیری مسائل اجرایی نقش مهم ایفا کند. افزون بر این، فرآیندها باید ساده، روان و دارای منطق اقتصادی باشد تا تأثیرگذاری بیشتری داشته باشد.
کد مطلب: 230493