با توجه به قطعنامه صادر شده و تحمیلی آژانس انرژی اتمی در سه سال گذشته، قطعنامه ای شدیدتر در ابتدای دولت چهاردهم بر دیپلماسی کشور تحمیل شد. خبرآنلاین پاسخ های ایران و چگونگی بهره برداری اسرائیل از قطعنامه های آژانس را بررسی کرده است.
معنای تصویب قطعنامه علیه ایران؛ زمینهسازی آژانس برای کدام اقدام؟
4 آذر 1403 ساعت 9:45
با توجه به قطعنامه صادر شده و تحمیلی آژانس انرژی اتمی در سه سال گذشته، قطعنامه ای شدیدتر در ابتدای دولت چهاردهم بر دیپلماسی کشور تحمیل شد. خبرآنلاین پاسخ های ایران و چگونگی بهره برداری اسرائیل از قطعنامه های آژانس را بررسی کرده است.
قطعنامه ضدایرانی شورای حکام آژانس که طی روزهای اخیر گمانهزنیهای مختلفی درباره آن در رسانههای بینالمللی انجام شده بود، بر مبنای ادعای «عدمهمکاری کامل» ایران با آژانس از تهران میخواهد همکاریهای خود را با این نهاد بینالمللی بهبود بخشد. در این قطعنامه صراحتا به دو مورد تلاش شکست خورده آژانس در دولت سیزدهم برای توافق با ایران اشاره شده است. فرصت هایی که از دست رفته و پیامدهای آن با تغییر شرایط منازعات بین المللی به دولت چهاردهم تحمیل شده است.
این در حالی است که برخی تحلیلگران از جمله نویسندگان روزنامه کیهان(۳-۹-۱۴۰۳) با نگاهی سطحی به وقایع سیاست بین الملل بدون در نظر گرفتن پیشینه قطعنامه های آژانس انرژی اتمی در دولت سیزدهم و نادیده انگاری هشدارهای قبلی آژانس بر سر نظارت های پادمانی، با حمله به دولت چهاردهم معتقدند «به اقدامات خصمانه غرب پاداش دادید قطعنامه تحویل گرفتیم! قطعنامه ضدایرانی شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی در شرایطی تصویب شد که عقبنشینی دولت چهاردهم در برابر غرب، نهتنها مانعی بر سر رویکرد خصمانه آنان نشد که تروئیکای اروپایی و آمریکا را در شدت دادن فشارها گستاختر کرد.»
یا روزنامه همشهری(۳-۹-۱۴۰۳) با ارائه تحلیلی غیرکارشناسی که با تیتر توام با هیجان زدگی «قطعنامه ضدایرانی آژانس و خوشرقصی غربگرایان» همراه بود معتقد است «در هر صورت اقدام اخیر آژانس به نیابت از غرب، کاملاً نشاندهنده ماهیت سیاسیکارانه آن فراتر از دعاوی فنی و حقوقی است و بنابراین نفس همکاری یکسویه با این نهاد آلت دست، زیر سؤال است.»
اگرچه روزنامه «وطن امروز» با استقبال از اقدامات ایران به منظور «راهاندازی سانتریفیوژهای جدید».... نوشت «ایران هنوز گزینههایی دارد که آنها را حتی رسانهای نیز نکرده است، از جمله گزینه غنیسازی حداکثری ایران» اما تحلیل این روزنامه نیز بدون توجه به محدودیت های مندرج در NPT، فرمول افزایش غنی سازی تا آستانه ضروری برای ساخت بمب اتم را پیشنهاد داده است. آنچنان که عبدالرضا فرجیراد، دیپلمات پیشین نیز در واکنش به احتمال تغییر دکترین هستهای ایران به «روزنامه اعتماد» گفته «احتمال افزایش سطح غنیسازی تا ۹۰ درصد وجود دارد.»
ناظران سیاسی می گویند غنی سازی ۹۰ درصد یکی از فرمول های پیشنهادی سعید جلیلی بود که بعد از ناتمام ماندن مذاکرات وین در دولت دوازدهم و عدم پیگیری آن مذاکرات از سوی دولت سیزدهم در نامه از سوی جلیلی به رهبری پیشنهاد شد. سعید جلیلی در این نامه(به تاریخ بهمن ۱۴۰۰) نسخهای را که به نظر او برای حل مسئله تحریم و برنامه هستهای ایران کارا خواهد بود، تجویز کرده است. در این نامه او صراحتا مخالفت خود را با مسیری که در حال حاضر در حال طیشدن است، اعلام کرده و گفته است ایران باید از برجام خارج شود. طبق نسخه تجویزی او، در گام بعدی، طرفهای دیگر برجام برای پیگیری سازوکار ماشه و بازگرداندن تحریمهای اصلی هستهای به مشکل حقوقی خواهند خورد و نیازمند مراجعه به شورای امنیت سازمان ملل متحد خواهند شد اما در آنجا، به تصور جلیلی، روسیه و چین از حق وتو استفاده خواهند کرد و تلاش اروپاییها و ایالات متحده به نتیجه نخواهد رسید. مرحله بعدی پیشنهاد جلیلی افزایش غنیسازی و ارتقای آن به سطوح بالاتر تا حتی ۹۰ درصد است. به گفته او پس از آن ایران باید وارد مذاکره مستقیمی با ایالات متحده شود و امتیازات لازم و رفع تحریمها را آنجا از آمریکا بگیرد. این سناریویی است که جلیلی معتقد است ایران از طریق آن به خواستههایش خواهد رسید و مشکلی در طیکردن این مسیر نیز نخواهد داشت.
این در حالی است که ایران در دوران جنگ سرد و مقارن با تاسیس پیمان NPT در ژانویه ۱۹۶۷ میلادی برابر با ۱۳۴۷ شمسی در جایگاه یکی از بنیانگذاران پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای بود و به همین دلیل ریاست کمیته خلع سلاح سازمان ملل متحد را به مدت هشت سال بر عهده گرفت. در سال ۱۹۷۱ میلادی، زمانی که ایران پیشنهاد «خاورمیانه عاری از سلاح هستهای» را مطرح کرد، این کار را به پشتوانه نقش برجستهاش در تدوین انپیتی انجام داد و علاوه بر عضویت در این پیمان بر اساس آموزه های مذهبی و شرعی شیعه، امکان استفاده غیرصلح آمیز از انرژی اتمی را برای کشتار بشر ندارد.
در همین حال دیپلمات هایی نظیر مصطفی اعلائی، سفیر سابق ایران در ونزوئلا معتقدند: «جمهوری اسلامی ایران نمیتواند راهحل مقابله با قطعنامههای شورای حکام را فقط در افزایش توان هستهای خلاصه کند، بلکه باید این معضل را در چارچوب وسیعتر امنیت جمعی، متقابل و مبادلهای جستوجو کند و این نیازمند دیپلماسی کارآمد برای انجام «دادوستد سیاسی» و استفاده مناسب، متعادل و بهموقع از اقتدار میدانی است. اولین اقدام لازم در این زمینه این است که طراحان و کارگزاران سیاست خارجی باید مشخص کنند آیا راهبردها و اهداف سیاست خارجی و امنیتی کشور با مفروضات قطعی محیط بینالملل سازگار است؟ این ارزیابی بههیچوجه به معنای وادادگی، تسلیم و واگذاری امنیت ملی به دیگران نیست، بلکه بالعکس این اقدامات به معنای واقعیکردن و روزآمدکردن راهبردها و اهداف سیاست خارجی و امنیتی بر مبنای مفروضات قطعی محیط بینالملل است. تنها در این چارچوب است که بازدارندگی در امور هستهای ازجمله افزایش سانتریفیوژهای پیشرفته و ارتقای توان نظامی و تقویت هسته سخت روابط، مأموریت خود را انجام خواهد داد و بر تحولات و مناسبات تأثیر خواهد داشت. در غیر این صورت، همانگونه که تاکنون صورت گرفته، توان و اقتدار کشور در یک چرخه تعقیب و گریز و با فرازونشیب نهایتا به فرسایش خواهد رسید.»
کارشناسان روابط بین الملل معتقدند اتخاذ هر سیاستی در برابر آژانس بدون در نظر گرفتن شرایط بین المللی کشورهای اثرگذار بر نظر آژانس بی معناست. مرور مواضع کشورهای موافق با قطعنامه آژانس از جمله آمریکا، انگلیس، فرانسه، آلمان، اسپانیا، آرژانتین، استرالیا، بلژیک، اکوادور، اوکراین، کانادا، گرجستان، ژاپن، کره جنوبی، مراکش، ایتالیا، لوگزامبورگ، هلند، نمایانگر آن است که در سایه بی توجهی در سه سال گذشته به قطعنامه های پیشین علیه ایران، اتحادی از کشورهای غربی علیه ایران تشکیل شده است. کشورهایی که همزمان در جنگ اوکراین با روسیه درگیر هستند و با پیروزی ترامپ با شعار کاهش منابع کمک مالی امریکا به اوکراین، این احتمال از سوی ناظران سیاسی تقویت می شود که اروپایی ها از کارت پرونده هسته ای ایران برای جلب نظر لابی اسرائیل در امریکا به منظور استمرار کمک ها به اوکراین استفاده کنند.
مسئله ای که با دقت در رای مخالفان قطعنامه که صرفا شامل روسیه، چین و بورکینافاسو بودند و نگاه به کشورهای تماشاچی تحمیل قطعنامه بر ایران از جمله آفریقای جنوبی، هند، پاکستان، اندونزی، برزیل، غنا، تایلند، الجزایر، ارمنستان، بنگلادش، کلمبیا، مصر که به قطعنامه رای ممتنع دادند، نمی توان در شرایط فعلی جنگ در اوکراین و لبنان، سیاست های تنش زایی را دنبال کرد که پیامد آن به نفع اسرائیل خواهد بود. انتفاعی که اسرائیل از محل بازنمایی غیرصلح آمیز بودن برنامه هسته ای ایران دنبال می کند تا توجیهی سیاسی برای حملات نظامی خود به زیرساخت های هسته ای فراهم کند.
در چنین شرایطی علی لاریجانی در حساب کاربری خود در شبکه اجتماعی ایکس پیشنهاد عملی را به امریکا ارائه کرد:
۱- در موضوع هستهای، آمریکا توافق قبلی (برجام) را بهم زد و از آن خارج شد و از این طریق به ایران خسارت وارد کرد.
۲- ایران غنیسازی خود را آغاز کرد و درجهی خلوص را به بالای ۶۰ ٪ رساند.
۳- دو طرف در موقعیت جدید قرار دارند، اگر مسئولان جدید آمریکا میگویند در موضوع هستهای ایران صرفاً با سلاح هستهای مخالفاند باید در ازای این امر شروط ایران را بپذیرند و امتیاز لازم منجمله جبران خسارات ایران و نظایر آن را قبول کنند تا توافق جدید بهدست آید نه اینکه یک طرفه امریه صادر کنند نظیر تصمیم آنان در آژانس!»
حالا باید دید ایران به چه سیاستی و با چه ابتکار عملی، علاوه بر جلوگیری از بازگشت تحریم ها، در برابر تهدیدات اسرائیل عمل خواهد کرد.
کد مطلب: 227193