بیستمین استاندار در دولت پزشکیان منصوب شد اما تا اینجای کار معدل دولت در استفاده از ظرفیت زنان در استانداری صفر است، آن هم دولتی که رئیسش در کارزارهای انتخاباتی بر طبل دفاع از حقوق زنان می کوبید و بعد از ریاست جمهوری هم فاطمه مهاجرانی، سخنگوی او در مورد استفاده از ظرفیت زنان در استانداری ها امیدهایی داده بود.
پروانه سلحشوری از جمله چهره های اصلاح طلب حامی پزشکیان در انتخابات ریاست جمهوری بود، که در گفتگو با خبرگزاری خبرآنلاین می گوید؛«پزشکیان خیلی زود دوستان خود را فراموش کرد چه زن، چه مرد.»
او در این گفتگو بحث را از حضور زنان در پُست استاندار یفراتر می برد و می گوید حتی ریاست برخی دانشگاه ها باید به زنان واگذار شود چراکه این نیاز جامعه است.
سلحشوری که از اقدامات مثبت پزشکیان در این دوره ۳ ماهه چشم پوشی نکرده، می گوید علی رغم اتفاقات خوبی که با روی کار آمدن دولت چهاردهم اتفاق افتاد اما آن تغییرات مورد انتظار حادقل در حوزه زنان صورت نگرفت.
این چهره اصلاح طلب همچنین از دوستان اصلاح طلب خود گله مند است، همان هایی که بعد از ورود به دولت حتی جواب پیام دوستان سابق خود را نمی دهند و حاضر به برگزاری جلسه و دیدار هم نیستند.
در ادامه گفتگوی خبرگزاری خبرآنلاین با پروانه سلحشوری، نماینده مجلس دهم شورای اسلامی را می خوانید:
******
*خانم سلحشوری! تا الان ۲۰ تا استاندار منصوب شده و برخلاف آنچه پیش بینی می شد هنوز استاندار زن نداریم، ارزیابی شما از عملکرد دولت در این مدت و در فرصت دادن به زنان چه صورت است؟
به نظر بنده این دولت گامی به پیش برده و نمی توانیم بگوییم که با دولت های قبل تفاوتی نداشته است، مثل داشتن سخنگو و وزیر زن در کابینه، البته لازم بذکر است اولین بار احمدی نژاد در کابینه از توانمندی زنان به عنوان وزیر استفاده کرد.
وفاق ملی تبدیل به وفاق بین الجناحین شده است
دولت چهاردهم ویژگیهای دارد که مختص همین دولت است. پزشکیان با شعار وفاق ملی آمد، اما وفاق ملی تبدیل به وفاق بین الجناحین شد، ملقمهای از طیف پایداری تا بعضی اصلاحطلبان که در ترکیب استانداران نیز شاهد آن هستیم.
در حالی که در دولتهای اصولگرا بلافاصله شاهد انتصابات گسترده از طیف فکری خودشان بودیم. آنها این را حق خودشان می دانستند که از جریان فکری خودشان بهره ببرند ولی در مورد دولت چهاردهم فعالین ستادها و تلاشها را عدهای کردند و پستها نصیب آنهایی شد که پزشکیان را دولت مسدود و مرعوب می خواندند.
بعد از اینکه پزشکیان به عنوان رئیس جمهور انتخاب شد به نظر می رسد که حلقه اول خود را نه تنها در حوزه زنان بلکه در مردان هم فراموش کرد، به این معنی که آنها را برای خودش نگه نداشت و به جای آن سراغ افرادی رفت که یا اصلا شناخته شده نبودند و یا در ستادش فعال نبودند.
همه این موارد یکسری شائبه در مورد انتصابات به وجود آورد، الان همه می گویند پزشکیان این افراد منصوب شده را از کجا انتخاب کرد و می کند؟ آیا واقعا کمیتهها کار کارشناسی انجام دادند یا پشت پرده عوامل دیگری دخیل بودند. البته عده ای این سوالات با توجه به سطح انتظارات و تشکیلاتی که به وجود آمد توسط مردم و ستادیهای ایشان مطرح شد.
انتصاب استاندار اهل سنت، بلوچ و کرد اقدامی مثبت است اما...
در حقیقت برخی اقدامات پزشکیان در زمینه استفاده از پتانسیل اقوام، قابل تقدیر است و نمی توان از آن گذشت. با توجه به شناخت هر استانی و در نظر گرفتن شایستگیها، بعضی انتصابات انجام شد. کما اینکه در حال حاضر هم از استاندار اهل سنت، بلوچ و کرد استفاده کرده که این یک اقدام مثبت است اما به نظر شخص خود من، همه اینها یک طرف و شایستگی افراد هم یک طرف دیگر، یعنی فرد به برای به عهده گرفتن این پست ها باید شایستگی داشته باشد، به عبارت دیگر مواردی نظیر جنسیت، قومیت و مذهب ویژگی های هویتی است اما از همه این موارد مهم تر شایستگی خود فرد است، به این ترتیب که در این پستی که به کار گرفته می شود، قبلا سابقه داشته، می تواند کار کند، حوزه تخصصی او است یا خیر.
علی آبادی تخصصی در وزارت نیرو ندارد
در انتصاباتی که پزشکیان تا این لحظه مشاهده می کنیم به نظر می رسد شایستگی افراد در بعضی از موارد در نظر گرفته نشده. در مجموع هر کدام یک سبکی دارند که معلوم نیست چگونه کار می کنند. یا از همان کارگروهی که ابتدا خود دولت برای انتخاب اعضای کابینه انجام داده بود فردی مانند علی آبادی بیرون می آید که اساساً تخصصی در این حوزه ندارد و یا وزرایی که اصلا همسو با پزشکیان نیستند.
باید از پزشکیان پرسید چرا به فردی که او را دولت مرعوب خوانده، پست داده است؟
من زیاد قائل به این نیستم که وزیر دقیقا همسو با جریان حامی رئیس جمهور باشد، برای من تخصص، سلامت مالی و اخلاقی و البته توان مدیریتی اجرایی حرف اول را می زند اما پزشکیان می توانست حداقل یک غیرهمسویی را انتخاب کند که اختلاف فاحش با ایشان نداشته باشد و کسی که پزشکیان را دولت مرعوب و دولت مسدود خطاب کرده، نشان می دهد که پایگاه اصلی او کجاست و این که آیا در آینده در راستای اهداف دولت تلاش خواهد کرد یا خیر؟
من واقعا نمی دانم و این را باید از آقای پزشکیان که انتخاب می کند، پرسید. همچنین نمی دانم پزشکیان تا چه اندازه شناخت و ارتباط با وزرای خود دارد. اما در مورد اینکه وعده های فراوانی داد و در جهت آنها اقدام صورت می گیرد به این صورت می توان گفت که در مورد انتصاب آقای حسین زاده و پافشاری او بر انتخاب یک فرد جوان، کرد، و سنی در کنار شایستگی های فردی ایشان قابل تقدیر است.
انتظار داشتیم در بین استانداران، زنان هم باشند
اما در مورد زنان گلایه هایی وجود دارد، که از وجود زنان با سابقه مشخص و شناخته شده که در بین مردم محبوبیت دارند کمتر استفاده شد. مثلا چرا امثال خانمها زرآبادی، سعیدی، مولاوردی، راکعی، سمیه توحیدلو، و خیلی افراد دیگر استفاده نشده است. کما اینکه هنوز حکم رئیس کتابخانه ملی صادر نشده و می توانند این مسئولیت را برعهده یک زن بگذارند. در مورد معاون حقوق شهروندی هم قضیه به همین ترتیب است، هنوز مشخص نشده که آیا اساسا پزشکیان اعتقادی به حقوق شهروندی ندارد که معاونتی برای آن در نظر نگرفته است.
با وجود اینکه افراد زیادی داریم که در این زمینه سابقه و تخصص دارند مانند مولاوردی، چرا از وجود این افراد استفاده نمی کنند؟ البته من در میان زنان چهره های دیگری را هم می شناسم که در حوزه های مختلف توانمند هستند و می توان از وجود آنها استفاده کرد، در حال حاضر واقعا انتظار داشتیم که در بین استانداران زن باشد، برای نمونه رئیس جمهور می تواند از ظرفیت حمیده زرآبادی در استانداری قزوین استفاده کند، استان بزرگی هم نیست، اما حداقل برای اینکه پزشکیان حرف خودش را هم ثابت کرده باشد حداقل استاندار زن منصوب می کرد. انتظار ما خیلی بیشتر از این بود.
دولت که می گوید تابوشکنی کرده و از ظرفیت اهل تسنن، بلوچ و کرد در استانداری ها استفاده کرده، از ظرفیت زنان هم در این رده استفاده کند و البته مطالبه جدی زنان این است که زنان به ریاست دانشگاه دست یابند وعده ای که تاکنون محقق نشده است. حضور زنان در آموزش عالی و آموزش پرورش بسیار چشمگیر است. بنابر این حداقل انتظار حضور زنان در سمت ریاست دانشگاه و مدیرکلی آموزش پرورش است. فکر نمی کنم که هنوز سیمایی صراف، زنی را برای معاونت خودش و یا ریاست یکی از دانشگاه ها انتخاب کرده باشد. علاوه بر این در ریاست مراکز پژوهشی و حتی در حوزه هایی مانند نفت زنانی را می شناسم که کار کردند، بنابراین می توانیم از وجود زنان بهره ببریم اما اشکال اصلی این است که به نظر می رسد حتی برای انتصابات شاخص ندارد.
نقد بنده منصفانه و در راستای این است که مشکلی در آینده دولت با مشکلات کمتری مواجهه شود. این انتصابات در پیشبرد کار دولت بسیار تاثیر دارد، اینکه شما یک فرد متخصصی را به کار بگیری و یا فردی را انتصاب کنید که در یک وزارتخانه کار می کند، خیلی تفاوت دارد. در حقیقت میان فرد متخصص و غیرمتخصص تفاوت وجود دارد.
می توانم چند وزیر نام ببرم که هیچ سابقه ای برای حضور در وزارتخانه هایی که هستند، نداشتند
*البته خود آقای پزشکیان همیشه بر روی کار کارشناسی تاکید کردند...
بله، رئیس جمهور دقیقا همیشه بر روی کار کارشناسی تاکید کرده است اما در میان وزرای کابینه می توانم چند تن از وزرا را نام ببرم که اساسا هیچ سابقه ای برای حضور در آن وزارتخانه ها نداشتند و آشنایی با وزارتخانه و کاری که در دست گرفتند، ندارند. در همه این موارد مشکل پیش می آید، با بودجه ای هم که مطرح کردند و حرف هایی که می زنند مجدداً احساس می شود، فشار اصلی روی مردم است.
بدنه حامی پزشکیان ناامید شدند
*به کنار گذاشته شدن حامیان توسط آقای پزشکیان اشاره کردید، به نظر شما در انتخابات ۱۴۰۷، پایگاه رأی پزشکیان ریزش خواهد داشت؟
یکبار یکی از دوستانم گفت که مردم از پزشکیان پشیمان شدند اما به نظر میرسد بیش از مردم، بدنه حامی ایشان در ستادها، که برای پزشکیان تلاش کردند. خیلی ناامید شدند. مردمی که رأی دادند انتظار زیادی از پزشکیان ندارند اما آن افرادی که خیلی با همه وجود تلاش کردند انتظاراتی داشتند و به راحتی کنار گذاشته شدند. و این باعث میشود که رغبت برای فعالیتهای ستادی بشدت کاهش یابد. و آن را در انتخابات پیش رو اگر شرایط به همین گونه پیش برود خواهیم دید. پزشکیان برخی از وزرایش را در دقیقه ۹۰ انتخاب کرد و وزارتخانه های مهم را دست کسانی داده که سابقه چندانی در آن حوزه ندارند، وزیر آموزش و پرورش مصداقی در این زمینه است و حالا هم شاهد خودکشی دانش آموزان به دلیل نوع برخورد مدیران مدرسه هستیم.
در نتیجه اگر پزشکیان فردی که سابقه حضور در آموزش و پرورش را داشت، به عنوان وزیر انتخاب می کرد هنگام چنین رویدادهایی واکنش مناسب داشت. متاسفانه وزارت آموزش و پرورش و معاونت امور زنان به موقع با این موضوع نپرداختند.
مثل اینکه برای دولتی ها پروتکلی وجود دارد که پاسخ دوستانشان را ندهند
*به نظر شما انتخاب وزیر و چند معاون زن مقدمه ای برای حضور زنان در فضای سیاسی است و یا اینکه با توجه به فضای مردسالاری این نهایت حضور زنان در عرصه است؟
اینکه هنوز مردسالاری به خصوص در سطح سیاسی حاکم است یکطرف اما سطح انتظار جامعه یک چیز دیگر است. سطح انتظار جامعه از پزشکیان این بود که وقتی از تغییر گفته می شود افرادی را انتخاب و انتصاب کنند که نماد تغییر هستند. برای نمونه اگر از مولاوردی استفاده می شد، نشان دهنده عزم جدی پزشکیان برای تغییر بود. همانطور که در مورد یکی دو وزیر چنین شد و ایشان توانست رای اعتماد وزرا را بگیرد.
در حال حاضر برخی افراد در دولت هستند که ما سابقه کار با آنها و ارتباطات مستمری با بعضی وزرا و اعضای هییت دولت داشتیم که پاسخ یک تبریک را هم ندادند و به عبارتی پیام ها را هم جواب نمی دهند. مثل اینکه بعد از ورود به دولت مشی شان تغییر کرده و یا اینکه برای آنها پروتکلی وجود دارد که جواب پیام ها و تماسها را ندهند. متاسفانه خیلی از دوستان نزدیک پزشکیان رها شدند که در مورد زنان هم وضعیت به همین ترتیب است.
درخواست جلسه با عارف را داشتیم اما میسر نشد
*آقای پزشکیان بعد از ریاست جمهوری با شما جلسه ای داشته است؟
من در دور اول رأی ندادم. در دور دوم هم به این امید رای دادم که شاید با حضور پزشکیان عقلانیت بیشتری حاکم شود و جلوی برخی تندروها در حوزههای اجتماعی و سیاست بین الملل گرفته شود. همینطور از فساد مالی جلوگیری شود که متاسفانه در دولت سیزدهم به گونهای بی سابقه وجود داشت نمونه آن پرونده چای دبش است.
مساله فرد نیست که ایشان تماس بگیرند یا نه. مساله جمع کنشگران و فعالان است. من انتظار دیدار ایشان را قطعا به صورت فردی ندارم چون مشغله کاری ایشان بسیار زیاد است، اما میشد جمعی از زنان فعال و شناخته شده در این حوزه با ایشان دیدار داشته باشند. من اتفاقا این موضوع را به خانم بهروزآذر هم گفتم.
حتی ما همان اوایل کار دولت چند باری از دفتر دکتر عارف غیر مستقیم خواستار دیدار با دکتر عارف شدیم و با توجه به اینکه همکار ایشان در مجلس بودیم و بعضی از عزیزان همکاری نزدیکی با دکتر عارف داشتند این درخواست را مطرح کردیم که این دیدار نیز میسر نشد.
در واقع ما به عنوان ناظر بیرونی قصد کمک و مشورت داشتیم، اما اگر مسئولان استقبال نمیکنند برای ما رسانهها هستند شاید بشود از طریق رسانهها به اصحاب قدرت پیام مان را برسانیم. ما برای رایی که دادیم و کسانی که به خواست ما رای دادهاند ارزش بسیاری قائل هستیم. امیدوارم دولت وفاق را به درستی معنی کنند و آن پنجاه، شصت درصدی که رای ندادهاند را در دایره مفهوم وفاق بگنجاند.