به گزارش مردم سالاری آنلاین ؛ بهزاد فراهانی بازیگر سینما و تئاتر در ادامه بررسی پرونده خانه تئاتر که خبرگزاری خبرآنلاین آن را آغاز کرد است؛ مشکل اصلی را ریشهای تر از تصمیمات فردی عنوان کرد و گفت تا زمانی که نهادهای صنفی به سندیکایی با قدرت اختیار در انجام فعالیتهای مرتبط با هنر تبدیل نشوند و حق اعتراض به نظام تصمیمگیری حاکم در بخشهای دولتی نداشته باشند؛ وضعیت به همین منوال خواهد بود.
* آقای فراهانی به عنوان بازیگری که فعالیتهای بسیاری در عرصه هنر نمایش داشتهاید و عضو موثر خانواده تئاترهستید، فعالیتهای مربوط به خانه تئاتر را چگونه ارزیابی میکنید؟
به اعتقاد من مسبب آشفتگیهای پیش آمده در خانه تئاترادارات دولتی و شهرداری است. زیرا یکی از وظایف اصلی مراکز دولتی تامین مسائل پیرامونی هنرمند در قالب مسئولیت اجتماعی است که متاسفانه این امر به درستی محقق نمیشود بنابراین مسبب مشکلاتی که برای نهادهای صنفی از جمله خانه تئاتر پیش آمده منوط به تصمیمگیریهای فردی و هیات مدیره نیست، بلکه مشکل عمیقتر از فرد یا افراد است.
* در گفتگوهایی که پیرامون همین موضوع با اعضای خانه تئاتر صورت گرفته است؛ معتقد بودند که تصمیمات فردی بر رویکرد خانه تئاتر تاثیر گذاشته است.
حرفهایی که می خواهم بیان کنم، شاید به دل برخی از افراد ننشیند ولی من همواره حرفهایم را بیان کردهام و ترسی از قهرهیچ شخصی ندارم. متاسفانه باید بگویم که سیستم زندگی ما ایرانیان در همه سطوح یک سیستم فئودالی است وهنوز قوانین دوران قاجار بریک جمع عمومی حاکم است و این سیستم فئودالی درهمه امور تصمیم گیری سایه انداخته است که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از جمله مراکزی است که به صورت فئودالی عمل میکند. به این معنا که وقتی دولتها تغییر میکند و وزرا بر مسند مدیریت مینشینند؛ افرادی را درپستهای حساس مدیریتی میگذارند که کمتر شناختی از هنر در زمینههای مختلف دارد.و مصداق این مثل است که می گوید: «نکرده کار، نبریم به کار، می خوره ناهار، نمیکنه کار!» و متاسفانه این موضوع واقیت دارد.
در نتیجه عدم شناخت گماشتههای وزرا موجب میشود هنر روز به روز تحلیل برود و تئاتر هم از این قاعده مستثنی نیست. اگر نگاه دقیقی داشته باشیم، متوجه میشویم که سالنهای نمایش از مردک گرفته شده است و کسبههای هنری ظهور کردند و این موضوع به شکل طبقاتی همه سطوح را در برمی گیرد و همین ترتیب ضعف در بدنه نهادهای صنفی از جمله خانه تئاتر نیز رخنه می کند.
* خانه تئاتر تا چه اندازه توانسته در طول حیات خود نسبت به نابسامانیهای موجود در این عرصه واکنش داشته باشد؟
به اعتقاد من هیچ. چون اساسا در این فقره خانه تئاتر جز بیانیه اعتراضی و اصلاحی کاری نمی تواند انجام دهد. در واقع یک عده با پول بادآورده به تئاتر آمدهاند و بدون رعایت اصول اولیه ورود به این هنر نمایشهایی را به نام طنز به روی صحنه میبرند و جز بیهودگی هیچ چیزی به مخاطب نمیدهند. این در حالی است که هنر نمایش، هنر آموزش است و در گذشته مردم به تماشای تئاتر مینشستند تا بی اغراق درس زندگی بگیرند.ولی متاسفانه تئاتر در روزگار فعلی محلی برای نمایشهای سطحی و مبتذل شده است.
* آقای فراهانی علاوه بر مشکلات بیرونی، در صحبت با برخی از اعضای خانه تئاتر متوجه شدیم که بحث جوانگرایی و بهره بردن از نیروی جوانی در این نهاد صنفی نادیده گرفته میشود.
با سوالاتی که مطرح می کنید مجبور میشوم که بی محابا پاسخ دهد. درباره موضوع جوانگرایی که مطرح کردید باید بگویم که سابق براین نسل جوان متعلق به دهههای ۳۰ تا ۵۰ وقتی میخواستند به بدنه تئاتری و اساسا هنر ورود پیدا کنند براساس یک آداب و اصول و مرامِ مرید و مرشدی وارد این عرصه میشدند اما در حال حاضر حضور نیروهای جوان با آقازادگی و پول پدر است در نتیجه شاهد هستیم که نمایشنامههایی در تئاتر شهر به عنوان یک مرکز مهم فرهنگی و ارزشمند تئاتری که روزگاری عرصه داستانسرایی های امثال رادی و بیضایی و غیره بود؛ امروزه با پولهای پدری افتاده دست جوانهای این کارنابلد. و در کنا آن هستند جوانهایی شایسته و درس خوانده که باید در حسرت یک اجرا پشت درهای همین تئاتر شهر بمانند. و خب خانه تئاتر هم به ساماندهی این وضعیت ورود نمیکند و به امور معیشتی اعضا رسیدگی میکند.
از سوی دیگر واکنش های خانه تئاتر در اعتراضهای اجتماعی در چند سال اخیر کم رنگ بوده است. این رخوتی که در خانه تئاتر ایجاد شده را چطور ارزیابی میکنید؟
درباره واکنشها به ممنوع الکاری هنرمندان تئاتر هم باید بگویم که در آن ایام اتفاقا خانه تئاتر واکنشهای به موقعی نشان داد. در مجلس مسائل را مطرح کردیم ولی هیچ فرد یا نهادی نیامد بپرسد شما چه کسانی هستید و از کجا آمدید و این وضعیت به تبع در عرصههای مختلف مدیریت نیز وجود دارد.