شنیدن نام عباس عراقچی به عنوان وزیر خارجه پیشنهادی دولت چهاردهم، از ماه ها قبل از برگزاری انتخابات شنیده شد. زمانی که هنوز رئیس جمهور نیز مشخص نشده بود و کاندیداها در رقابت های انتخاباتی از نیاز کشور به فردی سخن می گفتند که دارای تجربه و مسلط به پرونده های سیاست خارجی ایران در دو دهه گذشته باشد.
چه آنکه در آن مقطع زمانی، دیپلمات های دولت سیزدهم مشغول مذاکرات محرمانه غیرمستقیم با امریکایی ها بودند و پیچیدگی و همزمانی پرونده هسته ای ایران، جنگ غزه، جنگ در دریای سرخ،جنگ اوکراین و حملات محور مقاومت به اسرائیل، تمامی این مسائل را روی میز وزیر خارجه آینده قرار داده بود و نیاز به فردی توانمند برای حل و مدیریت سیاست ایران در این پرونده ها از اهمیت فوق العاده ای برخوردار شد.
در چنین شرایطی، غالب تحلیلگران و دستیاران و مشاوران کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری، وقتی به دنبال فردی توانمند و مسلط به تمامی مسائل حوزه سیاست خارجی ایران بودند که همزمان معتمد نظام و نیروهای انقلابی و دستگاه های امنیتی باشد، نام عباس عراقچی در صدر فهرست کاندیداهای انتخاباتی قرار می گرفت که نه تنها با عراقچی قرابت فکری و سیاسی نداشتند بلکه از او به عنوان دیپلماتی باسواد و توانمند یاد می کردند که کمتر رقیبی برای او در میان دیپلمات های میانه رو وجود داشت.
چه آنکه عباس عراقچی تحصیل کرده دانشکده وزارت خارجه و دانشگاه آزاد بود و بعد از پایان جنگ و سالها بعد از ورودش به وزارت خارجه، در دهه ۱۳۷۰ برای تحصیل در مقطع دکترای علوم سیاسی به انگلستان رفته بود، بنابراین او در اندیشه سیاسی هم پرورش یافته خارج از کشور نبود و همین ویژگی او در کنار سابقه حضور در سپاه و دفاع مقدس، نامش را مورد توافق نمایندگان مجلس از تمام طیف های مختلف سیاسی قرار می داد.
از منظری دیگر، عراقچی از معدود دیپلمات های وزارت خارجه است که در تمام دولت ها از دولت هاشمی رفسنجانی تا احمدی نژاد در مسئولیت های مهم و اثرگذار وزارت خارجه حضور داشته است. دیپلماتی که دایره ای از همکاری با سعید جلیلی تا منوچهر متکی و محمدجواد ظریف را در کارنامه خود دارد. او در ابتدای دولت احمدی نژاد هم عضو تیم مذاکره کننده هسته ای به سرپرستی علی لاریجانی بود. وی سپس به سفارت ایران در ژاپن رفت و ارتباط خوب خود با سعید جلیلی را که بعد از لاریجانی به دبیری شورای عالی امنیت درآمده بود حفظ کرد تا آنجا که مقدمات سفر جلیلی به ژاپن و گفتگو با ژاپنی ها را برای خروج پرونده هسته ای ایران از بن بست آن روزها فراهم کرد.
با پایان یافتن دولت خاتمی، منوچهر متکی ابتدا از او که آن روزها رئیس دانشکده وزارت خارجه بود، دعوت کرد به عنوان معاون بین الملل وزارت خارجه که پست حساسی بود، فعالیت کند. موضوعی که نشان داد عباس عراقچی متاثر از تحصیلات و سوابق دیپلماتیکی که داشت هم به عنوان شخصیتی آکادمیک شناخته می شد و هم مورد وثوق تمام دولت ها بود. اما چرا عباس عراقچی به عنوان دیپلماتی مستقل و فراجناحی شناخته می شود؟
۱- روش مذاکره اختصاصی
کارشناسان و اساتید روابط بین الملل، روش عراقچی در دیپلماسی را متفاوت از سایر دیپلمات ها دانسته و بر این موضوع تاکید می کنند که مذاکره یا هر نوع سیاست ورزی در سیاست خارجی تابع شرایط و مقتضیات زمان است و نمی توان روش و نوع دیپلماسی یک دیپلمات را در دوره های مختلف تاریخی با یکدیگر مقایسه نمود. از این رو آنچه می تواند ملاک ارزیابی دیپلمات ها قرار گیرد، توانمندی های شخصی و اختصاصی آنها برای حل مسائل دیپلماتیک است. چه آنچنان که منوچهر متکی که سابقه تصدی وزارت خارجه در دولت دهم را دارد در صحن علنی مجلس تاکید کرده بود «بعد از تصویب قانون اقدام راهبردی در مجلس یازدهم، این عراقچی بود که «یک دیپلماسی جدید» را طراحی کرد.»
۲- مشی اخلاقی مخصوص به خود
دیپلمات هایی که از عراقچی شناخت نزدیکی دارند مهمترین ویژگی او را آرامش در رفتار و کلام، تسلط به ادبیات حقوق بین الملل و فراجناحی بودنش در کیش سیاسی می دانند و این ویژگی ها را به مثابه نقاط برجسته ای ارزیابی می کنند که همواره عراقچی را مورد اعتماد مقامات عالی نظام قرار داده است. ویژگی هایی که او را از سایر دیپلمات های هم ترازش متمایز می کند.
۳- مورد توافق حاکمیت و جامعه مدنی
عباس عراقچی در تمام دوره حرفه ای خود در وزارت خارجه در عضویت هیات های دیپلماتیکی بوده که پرونده های مهم مرتبط با امنیت ملی ایران را بررسی می کنند. تسلط قابل تامل او در جزئیات مسائل هسته ای، از انباشت تجربیاتش به عنوان مولفه ای ارزشمند پدید آورده، به نحوی که حتی در دولت سیزدهم که او را از هیات مذاکره کننده ایران با غرب کنار گذاشتند، با توصیه رهبرانقلاب به دبیری شورای راهبردی سیاست خارجی منصوب شد. این در حالی بود که در ماه های منتهی به انتخابات زودرس در ایران، بسیاری از سیاستمداران برجسته کشورمان از او به عنوان گزینه با لیاقت و ارزشمند کرسی وزارت خارجه یاد کرده بودند.
۴- برنامه محوری به جای پروژه محوری
عراقچی از جمله دیپلمات های فرا جناحی است که برنامه مشخصی برای حل مسائل سیاست خارجی ایران دارد. ناظران سیاسی معتقدند عراقچی، تک بعدی نیست و منطبق با یک برنامه مشخص که هدف نهایی آن را سیاستگذاران کلان جمهوری اسلامی تعیین می کنند به جای تعریف یک پروژه برای حل صرفا یک مسئله، با یک برنامه همه جانبه به سوی هدف حرکت می کند. از این رو می توان انتظار داشت، در صورت رای اعتماد مجلس به او، راهبردِ سیاست خارجیِ متوازن و فراگیر، در دستور کار عراقچی قرار گیرد.
اینکه تمام دولت ها و سیاستمداران کشورمان به دلیل توانمندی و ویژگی های شخصی عباس عراقچی در دست کم دو دهه گذشته، او را در جایگاه های مهم و حساس در حوزه سیاست خارجی منصوب کردند، نشان می دهد عراقچی حتی در همکاری با دکتر ظریف نیز شخصیتی مستقل داشته است. چه آنکه سیاستِ جمهوری اسلامی در فردای انقلاب۵۷ تربیت دیپلمات هایی بوده که هر یک به فراخور نوع توانمندی، بتوانند نقشِ منحصر به فرد خود را در موقعیت های تاریخی، به تناسب همان ویژگی ها ایفا کنند.
از این رو می توان دریافت که حضور دکتر ولایتی در چهار دولت سوم تا ششم، یا کمال خرازی در دولت اصلاحات، دکتر متکی و صالحی در دولت احمدی نژاد، دکتر ظریف در دولت یازدهم و دوازدهم و شهید امیرعبداللهیان در دولت سیزدهم، هر یک متناسب با آن دوره زمانی در جهت ایفای نقش وزارت خارجه انتخاب شدند و پیشنهاد آنها از قبل با نظر موافق رهبرانقلاب برای پیشبرد اهداف سیاست خارجی انجام شده است. موضوعی که درباره عباس عراقچی نیز صادق است و از او به عنوان متناسب ترین فرد برای حل مسائل سیاست خارجی ایران در مقطع کنونی یاد می شود.