کد QR مطلبدریافت صفحه با کد QR

مطهرنیا: ترامپ نماینده قدرت‌های نیویورک‌نشین است

30 تير 1403 ساعت 12:00

پویااندیشان جامعه همواره در اقلیت نسبت به مردمی هستند که در سطحی غیر پویااندیشانه به مسائل سیاسی می‌نگرند. فلذا با توجه به این جامعه مخاطب ترامپ و جمهوریخواهان در ایالات متحده آمریکا به هر تقدیر باید بپذیریم که این ترور موجب افزایش سطح علاقمندی و گرایش به ترامپ در انتخابات آینده خواهد شد.


شنبه گذشته در جریان سخنرانی دونالد ترامپ در پنسیلوانیا ۸ گلوله به سمت این نامزد جمهوری خواهان شلیک شد که منجر به زخمی شدن وی از ناحیه گوش راست گردید،به گفته ترامپ گلوله به فاصله ۶ میلیمتری از سر وی رد شده و وی نمودار بزرگی که نمایانگر آمار مهاجرت بود را ناجی خود می داند و می گوید لحظه‌ای قبل از شلیک اول، سرم را به سمت نمودار چرخاندم و به آن اشاره کردم و اگر به آن نمودار اشاره نمی‌کردم و سرم را نمی‌چرخاندم تا به آن نگاه کنم، آن گلوله دقیقاً به سرم می‌خورد.

ترامپ بعد از تیر اندازی و در زمان انتقال از محل حادثه از مأموران سرویس مخفی خواست تا منتظر بمانند و سپس مشت خود را بلند کرد و فریاد زد «بجنگ! بجنگ! بجنگ!» که مورد تشویق و شعار حاضرین قرار گرفت.همچنین در پی این تیر اندازی یک نفر کشته و دو نفر نیز مجروح شدند.

ضارب ترامپ عامل خارجی‌ها نبود،وی جوانی ۲۰ ساله و اهل پارک بتل، پنسیلوانیا بود که در دم توسط تیم ضد حمله سرویس مخفی کشته شد.درهمین رابطه روزنامه نیوریورک تایمز به نقل از یک مقام آمریکایی ناشناس نوشت: هیچ نشانه‌ای وجود ندارد که «توماس متیو کروکس» ارتباطی با سازمان‌های تروریستی داخلی یا خارجی داشته یا به نمایندگی از یک قدرت خارجی عمل کرده است.

حالا ترامپ که در ابتدای هفته مورد ترور نا فرجام قرار گرفته بود پنجشنبه در میلواکی در کنوانسیون ملی جمهوری خواهان سخنرانی کرد و گفت"قرار نبود امشب اینجا باشم" .نامزد جمهوری خواهان ادامه داد:چهار ماه دیگر، ما یک پیروزی باورنکردنی خواهیم داشت و چهار سال بزرگ در تاریخ کشورمان را آغاز خواهیم کرد.

درهمین حال مهدی مطهر نیا این ترور را موجب افزایش سطح علاقه مندی و گرایش مردم آمریکا به ترامپ می داند و به خبرگزاری خبرآنلاین می کوید:پویااندیشان جامعه همواره در اقلیت نسبت به مردمی هستند که در سطحی غیر پویااندیشانه به مسائل سیاسی می‌نگرند. فلذا با توجه به این جامعه مخاطب ترامپ و جمهوریخواهان در ایالات متحده آمریکا به هر تقدیر باید بپذیریم که این ترور موجب افزایش سطح علاقمندی و گرایش به ترامپ در انتخابات آینده خواهد شد

این کارشناس مسائل بین الملل با اشاره به اینکه بایدن، ترامپ را به هیلتر تشبیه کرده بود، تشبیه ترامپ به هیتلر را زمینه ساز ایجاد فضای ترور درجامعه ای می داند که تعداد زیادی از مردم اسلحه دارندواین امکان وجود دارد که ترامپ تحت هجمه عده‌ای در این فضای تبلیغاتی نیز قرار گرفته باشد.

مشروح این گفتگو را بخوانید:

ترامپ هدف گلوله قرار گرفت و در نهابت با جراحتی سطحی ازاین سوءقصد جان بدر برد،نظرتان در مورد ترور نافرجام ترامپ چیست؟

ترور ترامپ ناشی از چالش‌های فراروی نظام متصلب حاکم بر دولت فدرال در جهت رودررویی با تغییرات احتمالی آینده است. نظام قدرت در جهان در حال پوست‌اندازی است. ترامپ را نمی‌توان از این نظام قدرت مجزا دانست، ولی نظم به‌هم‌پاشیده قدرت در هندسه جهانی قدرت اکنون در لایه‌های درونی برای شکل‌دهی مجدد به ترتیبات جدید نظم جهانی در حال قَلَیان است. به عبارت دیگر در سال ۱۹۹۰ میلادی با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی تاکنون به‌زعم من دنیا وارد دوره گذار شده تا نظم جدید را شکل دهد. این دوران گذار، بحران‌زا است و اکنون هم تحمل جهان برای این دوران پایان یافته است. برای شکل‌گیری به نظم آینده جهانی در درون مرکز مغناطیسی قدرت جهان تلاطم وجود دارد. بدین ترتیب باید بگوییم همانگونه که لایه‌های بیرونی شکل‌دهی به نظم نوین جهانی در تلاطم شدید است و هنوز هندسه جهانی قدرت بر روی زمین استقرار نیافته، این تلاطم در لایه‌های درونی، شدت بیشتری گرفته، چرا که فرصت در جهت استقرار این لایه بیرونی بسیار کم است. لذا می‌بینیم که اگرچه ترامپ در همان مرکز قدرت جهانی قرار دارد، ولی جابجایی نخبگان قدرت در این مرکز مغناطیسی قدرت جهانی در حال تغییر و تحول است. با توجه به این معنا، ترور ترامپ با عنایت به نظرسنجی‌های موجود که نشان می‌دهد حدود ۱۰ درصد از افراد بالغ ایالات متحده آمریکا معتقدند ترامپ را به‌عنوان یک خطر باید از طریق خشونت یا اعمال خشونت از میدان به‌در کرد، ترور ترامپ معنادار و قابل تعریف می‌شود.

با توجه به این نکته یعنی افکار عمومی در ارتباط با این معنا از قبل آمادگی چنین حادثه ای را پیدا کرده بود؟

بسیاری از صاحبنظران در این ارتباط تحلیل‌های گوناگونی را ارائه داده‌اند. موسسه نظرسنجی دانشگاه شیکاگو اخیرا با توجه به همین مطلب در باب ترامپ و موافقت برای توسل به خشونت برای جلوگیری از روی کار آمدن دوباره ترامپ، نظرسنجی‌ای را انجام داد که منجر به دستیابی به ۱۰ درصد از آرا در جهت اعمال خشونت برای متوقف‌کردن ترامپ بود.

آیا این ترور نافرجام هم می تواند برگرفته از همان افکار ۱۰ درصدی باشد؟

بله؛ به هر تقدیر در طرف دیگر، رقیب همانگونه که فرزند ترامپ در اولین موضع‌گیری بیان کرد و به هر طریق سعی کرد از این گاف سیاسی بایدن بهره ببرد، گفت که ترور ترامپ متکی بر زمینه‌سازی‌هایی است که تبلیغات بایدنی به انجام می‌رساند. بایدن، ترامپ را به هیلتر تشبیه کرده بود. تشبیه ترامپ به هیتلر به باور او، زمینه‌ساز ایجاد فضایی است که نمایانگر اقدام به ترور در جامعه‌ای است که هر فرد در آن جامعه تعداد اسلحه‌ای که داراست، به اندازه تعداد موبایل‌هایی است که به‌طور مثال در ایران در خانواده‌ها امروز به صورت گسترده دیده می‌شود. به‌طبع در جامعه‌ای که این حجم از اسلحه در دستان آمریکایی‌ها قرار دارد و این حجم از ایجاد فضای مناسب برای در هجمه قراردادن شخصیتی مانند ترامپ را در آن ملاحظه می‌کنید. به‌راحتی می‌توان حدس زد که این امکان وجود دارد که ترامپ تحت هجمه عده‌ای در این فضای تبلیغاتی نیز قرار گرفته باشد. اما این فضای تبلیغاتی نه توسط افرادی که این اقدام را در میان مردم انجام می‌دهند، چه توسط کسانی حادث می‌شود که به دنبال ایجاد این فضا و بهره‌برداری از آن در راستای اهداف تعریف‌شده سیاسی خود هستند. بنابراین می‌توان با توجه به این تحلیل نتیجه گرفت که ترامپ توسط فردی دارای وضعیت روانی نامتعادل به قتل رسیده است. دوستان فرد دستگیرشده در این زمینه بیان کرده‌اند که وی از نظر روانی در مدرسه نامتعادل، دارای هوش قابل قبول و یکی از برگزیدگان علمی و از طرف دیگر جامعه‌گریز و جامعه‌ستیز بوده است. این نوع افراد، استعداد و توانمندی بالایی در زمینه بهره‌مندی گروه‌های فشار در جهت استفاده از آن‌ها برای اهداف سیاسی برخوردارند. در آمریکا نیز که این معانی در بافت متن فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و امنیتی آن از زمینه‌های مناسب برخوردار است، به‌طبع چنین اقداماتی بی‌سابقه نیست. ترور روسای جمهور و کاندیداهای رئیس جمهوری در آمریکا بسیار سابقه‌دار است. ترور دونالد ریبن، آبراهام لینکلن، دونالد ترامپ، کندی و... این‌ها به هر روی ترورهایی است که در ذهن و خاطره تاریخی غیر از ترورهای دیگر کاندیداهای رئیس جمهوری و روسای جمهور آمریکا که از شهرت کمتری برخوردار هستند نیز در سابقه تاریخی ایالات متحده آمریکا وجود دارد. من همواره بر این نکته تاکید داشتم که دموکراسی، یک امر بسیار قانونمند، ولی در عین حال مخاطره‌انگیز است که نتایج آن غیر قابل کنترل است. این دموکراسی شر زیبایی است که از آن گریزی نیست. از آن جهت زیباست که هیچگونه شاکله جایگزینی برای آن بشر نیافته است که بتواند بیشترین میزان اعتبار را برای اصالت فرد و حقوق اکثریت به دنبال داشته باشد، ولی در همان حال این دموکراسی ضایع‌هایی دارد و زوایدی را ایجاد می‌کند که غیرقابل کنترل است. لذا این کنترل‌ها در ایالات متحده آمریکا باید به‌عنوان امر طبیعی و هزینه‌های ایجاد یک دموکراسی گسترده از سوی دولت فدرال شناخته شود.

به نظرتان این ترور نافرجام در محبوبیت ترامپ و آینده انتخابات آمریکا چه تاثیری خواهد داشت؟

به هر تقدیر رقبای ترامپ اشتباه‌های استراتژیک زیادی را به انجام رسانده‌اند. من بعد از تلاش نافرجام رقبای ترامپ در به دادگاه کشیدن او و استفاده از گاف برای جلوگیری از کاندیداتوری او در ایالات متحده آمریکا بیان کردم که احتمال حذف فیزیکی او وجود دارد. به هر روی وقتی که رقبای او تلاش دارند با ترامپ که شخصیتی بیش‌فعال در عرصه سیاسی و دارای سابقه اقتصادی قابل قبول در قدرتمندان نیویورک‌نشین است، در واشنگتن‌دی سی در تقابل با او برخیزند.

یعنی تصمیمات اساسی سیاسی در واشنگتن اتخاذ می شود؟

من همواره گفته ام و تکرار می‌کنم که آمریکا دو پایتخت دارد؛ پایتخت اقتصادی آن که نیویورک است و پایتخت سیاسی که واشنگتن‌دی سی است و باید به نسبت ترامپ را نماینده قدرت‌های نیویورک‌نشین دانست که می‌خواهند کاملا واشنگتن‌دی سی را فتح کنند و لذا این نبرد قدرت در درون هیات قدرت حاکم بر ایالات متحده آمریکا به واسطه وضعیتی که در باب لایه‌های درونی و برونی تغییر وضعیت نظم نوین جهانی بیان کردم، گریزناپذیر است. اکنون می‌بینیم شخصیت‌هایی مثل ایدر کنار ترامپ قرار می‌گیرند و قشر روشنفکر طبقه بالای جامعه آمریکا که در شمال شرقی آمریکا بیشتر ساکن هستند، به هر روی در یک بافت موقعیتی مخالف با او وارد عمل می‌شوند. همین الان در مطالعه ویژگی‌های مورد عنایت هم‌کلاسی‌های ضارب، این نکته مورد توجه قرار گرفته که او جزو برگزیدگان و ممتازان علمی محسوب می‌شده، ولی در عین حال از یک نوع بی‌ثباتی روانی نیز در رنج بوده است. حال اگر این مولفه‌ها در بررسی شخصیت ضارب درست باشد، باید گفت او تحت تاثیر یک نوع فضای گفتمانی روشنفکری در ایالات متحده آمریکا نیز هست که در نبرد دانشگاهیان با جهت‌گیری پوپولیستی در ایالات متحده آمریکا تاثیر آن در احزاب و جناح‌های اصلی سیاسی، یعنی حزب دموکرات و جمهوریخواه نیز معنا پیدا می‌کند. از سال ۲۰۰۸ که اوباما در ایالات متحده آمریکا سر کار آمد و نظریه قدرت هوشمندتر آمریکایی توسط جوزف نای بر عملکرد او چیره بود، تاکنون این معنا با آمدن ترامپ در سال ۲۰۱۵ برای رقابت با هیلاری کلینتون و پیروزی او در سال ۲۰۱۶ شدت بیشتری نیز پیدا کرده است. در نهایت با توجه به اکثریت پوپولیستی موجود در جوامع به هر تقدیر اکثریت جامعه در گروه پویااندیشان یک جامعه قرار نمی‌گیرند. پویااندیشان جامعه همواره در اقلیت نسبت به مردمی هستند که در سطحی غیر پویااندیشانه به مسائل سیاسی می‌نگرند. فلذا با توجه به این جامعه مخاطب ترامپ و جمهوریخواهان در ایالات متحده آمریکا به هر تقدیر باید بپذیریم که این ترور موجب افزایش سطح علاقمندی و گرایش به ترامپ در انتخابات آینده خواهد شد، اگرچه هنوز هم حدود ۱۲۵ روز به انتخابات آمریکا باقی مانده و احتمالات بالایی در ارتباط با تغییر و تحول در آمریکا در انتخابات آینده وجود دارد، چرا که از یک طرف بایدن رقیب خوبی برای ترامپ نیست و از طرف دیگر رقبای قدرتمند ترامپ را نیز به‌راحتی رها نخواهند کرد. لذا صحنه انتخابات در ایالات متحده آمریکا اکنون از سال ۲۰۱۶ بسیار پرتنش‌تر به نظر می‌رسد.


کد مطلب: 219871

آدرس مطلب :
https://www.mardomsalari.ir/news/219871/مطهرنیا-ترامپ-نماینده-قدرت-های-نیویورک-نشین

مردم سالاری آنلاين
  https://www.mardomsalari.ir