مسعود پزشکیان تا توانست مینها را خنثی کرد اما مین اصلی را مردم باید روز جمعه خنثی کنند.
مناظره آخر؛ عبور پزشکیان از زمین مینگذاری شده
13 تير 1403 ساعت 11:15
مسعود پزشکیان تا توانست مینها را خنثی کرد اما مین اصلی را مردم باید روز جمعه خنثی کنند.
رفتار و سؤالات مجری در مناظرۀ دوم ونهایی کاملا تفاوت پیدا کرده بود و یک لحظه احساس میشد پرسشها را انگار برادرِ سعید جلیلی طراحی کرده که مرد شمارۀ دو صدا و سیماست!
چون جنس پرسشها از مسعود پزشکیان کاملا هدفمند و به قصد ریزش آرای او بود و کافی است یک بار دیگر ببینید و با سؤالات سعید جلیلی مقایسه کنید.
اصطلاحا میتوان گفت زمین مناظره مینگذاری شده بود و مجری دانسته یا ندانسته در همین زمین بود و احتمالا به قصد عصبانی کردن پزشکیان اما خنده از لب او نیفتاد و بر خلاف نوبت قبل که از ضمیر "ما" در مرجع اشتباهات استفاده میکرد این بار می گفت "اینها".
مین اول این بود که تعبیر مسعود پزشکیان درباره سردار سلیمانی را که معادل "خار چشم" است به معنی اهانت تلقی کنند و دیدیم که جلیلی هم نوشته بود اما پزشکیان در آغاز توضیح داد و این مین همان ابتدا خنثی شد.
مین دوم بحث قیمت بنزین بود که گشتند و دربارۀ قیمت پرسیدند. این در حالی است که بر سر ارزانی بنزین و هدررفت یارانه و در واقع عدمالنفع آن همه اتفاق نظر دارند و بحث بر سر آن است که اولا همه بهرهمند شوند ثانیا بر اقلام دیگر اثر نگذارد. پزشکیان این مین را هم خنثی کرد و منفجر نشد.
مین سوم مسکن مهر بود و اصرار دارند انتقاد وزیر دولت روحانی از برخی جانماییها را مخالفت او بدانند. در حالی که به تصریح وزیر بعدی دولت روحانی که هم اکنون عضو دولت فعلی و معاون مرحوم رییسی است (رییس کنونی انرژی اتمی) بیشتر پروژهها در دولت روحانی کامل و تحویل شد و ساکنان طبعا بهتر میدانند. اگر پزشکیان همین را میگفت خوب بود اما شاید دنبال آن بودند که بگویند دولت سوم روحانی و تصریح کرد دولت او دولت سوم دیگری نیست و این مین هم خنثی شد.
مین چهارم موضوع بورس بود و با این که میتوانست به فضای خاص سال 99 اشاره کند اما عقبتر رفت و به دکتر عبده ارجاع داد.
کل تلاش جلیلی این بود که بگوید برنامه دارد و پزشکیان متقابلا برنامههای او را نوشتههایی متوهمانه بر روی کاغذ دانست که اگر قابلیت اجرا داشت در دولت رییسی اجرا میکرد چون مدیران آن را همین جناب جلیلی چیده است.
موارد متعدد بسیاری را پزشکیان میتوانست مطرح کند ولی وقتی جلیلی مدام حرافی و لفاظی میکرد که گاه لحن و پرگویی حق به جانب او کلافه کننده بود نیاز نبود و کافی بود مخاطب آن دو چهره را با هم مقایسه کند.
یکی خود را حق مطلق و در حال ابلاغ خلایق می پنداشت و دیگری از اصول علمی مدیریت میگفت.
اگر جمله بندی جلیلی بهتر بود نه به خاطر محتوا که به سبب آن است که زادأ خراسان است و مشهدیها طبعا به فارسی مسلط ترند تا کسانی که فارسی زبان مادریشان نبوده ولی خوب که دقت میکردی درمییافتی جلیلی مدام با کلمات ظرفیت و فرصت و استعداد و جهش جمله میسازد و مفهوم خاصی را منتقل نمیکند جز این که به شدت فرقه گراست.
او مردم ایران را در قالب حامیان خود دسته بندی می کند و برای دیگران می خواهد نقش باشکوه تعریف کند! هر ایرانی اما نقش تاریخی خود را ایفا می کند و نیازی نیست رییس جمهوری یا هر مقام دیگری برای او نقش تعریف کند.
صدای بلند و فریاد ها و چهره بی خنده جلیلی را می شد با آرامش پزشکیان و لبخندهای او مقایسه کرد.
جلیلی هرگز نخندید مگر در مقام تمسخر و خود بزرگ بینی. این جماعت را می توانید از نوع خنده هاشان بشناسید که دو تفاوت عمده با شهروندان دیگر دارد:
اول این که معمولا خنده بر لب ندارند و خشک و عبوس اند. اگر بخندند در جمع خودی هاست و اگر در صحنه هایی جلیلی خنده به لب داشت به قصد تمسخر بود یعنی من بیشتر می دانم.
دوم این که خنده های تصنعی به سرعت از چهره محو می شود و شخص به حالت اصلی بازمی گردد ولی خنده واقعی آرام آرام محو می شود.
از هر که بپرسی پزشکیان چه گفت می تواند ساده و روشن برداشت خود را بگوید اما جلیلی به قدری فلسفه بافی کرد و انتزاعی سخن گفت که دقیقا مشخص نیست چه می خواهد.
نه! مشخص است. او می گوید در وضعیت تحریمی و به تعبیر پزشکیان قفسی و در بن بست شکوفا می شویم و پرواز می کنیم و پزشکیان می گوید نمی شویم و آرام آرام آب می شویم.
پزشکیان دغدغه نان و گوشت و کرایه خانه دارد و جلیلی از یک جهان فرصت و یک ایران جهش و یک نقش باشکوه بر ای هر ایرانی می گوید و باز جای شکر باقی است در این شعار یک جا گفته ایران و جای دیگر ایرانی و برای ایران و ایرانی صفت نیاورده اگرچه می دانین عمیقا مرزبندی دارد. انقلاب یبا غیر انقلابی. زن با مرد. خودی با غیر خودی و قس علی هذا و اگر این جماعت با برخی کنوانسیون ها مخالفت می کنند دلیلی جز ذکر کلمه برابری در آنها نیست.
مسعود پزشکیان تا توانست مین ها را خنثی کرد اما مین اصلی را مردم باید روز جمعه خنثی کنند.
اگر هدف از مشارکت نکردن ارسال پیام بود یا بیم مصادره انجام شد. نوبت بعدی پایین آمدن مشارکت به منزله ریاست جمهوری جلیلی است که دو ساعت مناظره او را هم به سختی میشد تحمل کرد چه رسد این که در مقام رییس جمهور بخواهد مدام از این حرف ها بزند.
تصمیم با شماست.../عصر ایران
کد مطلب: 218892