اگر نامزدهای ریاست جمهوری می خواهند راه دولت رئیسی را بروند چرا در مناظره اول 20 انتقاد به آن وارد کردند؟
روزنامه جمهوری اسلامی نوشت:شاید مطرح کردن این موارد، در خارج شدن مناظرههای بعدی از چنبره ضعفها و ایرادها مؤثر باشد.
۱- نوع مناظره تا حدودی ابتکاری و با آنچه در گذشته صورت میگرفت متفاوت بود. خود رسانه ملی هم منضبط عمل کرد.
۲- پیدا بود که نامزدها توصیههائی را از رسانه ملی و منابع دیگر دریافت کرده بودند که آنها را مقید به رعایت چارچوبهائی برای پرهیز از جدال و بداخلاقی میکرد.
۳- با اینحال، بعضی از نامزدها به پرخاش، بداخلاقی نسبت به بعضی دیگر و حتی دروغگوئی متوسل شدند که دور از شأن نامزدی ریاست جمهوری بود.
۴- در مقابل، نامزدهائی که مورد حمله و پرخاش قرار گرفتند تا حدودی صبوری و از تبدیل شدن مناظره به مجادله جلوگیری کردند.
۵- با اینکه اخلاق حکم میکرد از افرادی که در مناظره حضور ندارند اسم برده نشود، بعضی از نامزدها با اسم بردن از افراد غایب و نسبت دادن اموری به آنها درصدد اثبات خود برآمدند که از زشتترین نوع تبلیغات است.
۶- رسانه ملی براساس معیارهای اخلاقی یا باید مانع اسم بردن از افراد غایب و منفیگوئی از آنها توسط شرکتکنندگان در مناظره شود و یا به کسانی که مورد حمله قرار میگیرند فرصت دفاع از خود را در مقیاس مناظره بدهد.
۷- از نظر محتوائی، آنچه تحت عنوان «مناظره» انجام شد، به معنای واقعی کلمه، مناظره نبود، بلکه چون تقریباً هیچیک از نامزدها حرف تازهای نداشتند و راهحل روشن و قابل انجامی برای مشکلات کشور و مردم ارائه ندادند میتوان آنچه اتفاق افتاد را یک «منازله» نامید، به این معنا که بسیار پائینتر از سطح انتظارات مردم بود و به سؤالها و ابهامات موجود در ذهن مردم پاسخ نداد.
۸- مهمترین ویژگی «مناظره» نقد نظرهای شرکتکنندگان در آن توسط خود افراد شرکتکننده است. این پیشبینی را رسانه ملی در ساختار مناظره کرده بود و به نامزدها نیز یادآور میشد ولی آنها به این ویژگی مهم سهم قابل توجهی ندادند و به همین دلیل این مناظره فاقد جذابیت لازم بود.
۹- یکی از ضعفهای بزرگ این مناظره که نمایانگر ضعف نامزدهاست این بود که در مواردی آمارها و اطلاعات نادرستی ارائه کردند که ناشی از بیگانگی آنان از واقعیتهای اقتصادی جامعه است. علت اینست که هیچیک از نامزدها اقتصاددان نیستند در حالی که ایران امروز به یک رئیس جمهور اقتصاددان نیاز دارد.
۱۰- شوربختی آورترین نکته این مناظره این بود که نامزدها دچار یک تناقض آشکار بودند و احتمالاً خودشان هم به آن توجه داشتند. آنها از یکطرف بر ادامه راه دولت سیزدهم تأکید میکردند و از طرف دیگر در جریان همین مناظره بیش از 20 مورد از ایرادهای اساسی این دولت را به زبان آوردند. آنها گفتند سفرههای مردم کوچکتر شدهاند، مایحتاج مردم گرانتر شدهاند، سوخت را هدر میدهیم، نفت را ارزان میفروشیم، فساد در حال گسترش است، تحریمها در همین سالهای اخیر، اقتصاد را قفل کردهاند، مردم از وعده دادنها خسته شدهاند، پول مردم در بورس از بین رفته، مردم کنار زده شدهاند، خودروی دست دوم وارد میکنیم، انضباط مالی نداریم، از ظرفیت بریکس استفاده نشده، معاهده با روسیه و چین معطل مانده، مغزها در حال فرار هستند، سرمایهها از کشور خارج میشوند، دولت رقیب مردم است، تورم سالهای اخیر بالای 40 درصد است، با جهان خارج شوخی میکنیم، مراکز اقتصادی ما محل تجمع جناح و فامیل هستند، هر روز خودتحریمی را افزایش میدهیم، بانک مرکزی مستقل نیست، دستوری عمل میکند و تولید را متوقف کرده است.
اینها ایرادهای درستی هستند که مردم آنها را در زندگی روزمره خود لمس میکنند. با توجه به این واقعیتهای انکارناپذیر، معلوم نیست آقایان نامزدها چگونه ادامه مسیر دولتی با اینهمه ایراد و نقص و ضعف را که خودشان به زبان میآورند برای کشور تجویز میکنند؟
در جمعبندی واقعیتهای دیده شده در اولین مناظره نامزدهای ریاست جمهوری چهاردهم میتوان گفت متأسفانه هیچیک از آنها در اندازهای نیستند که بتوانند نقش موفق نفر اول اجرائی کشور را برعهده بگیرند به ویژه آنکه این افراد خود نیز در پدید آمدن وضعیت موجود سهم دارند.