بعد از سقوط بالگرد حامل رئيس جمهوري اسلامي ايران در منطقه ورزقان استان آذربايجان شرقي، تاريخ سياسي ايران وارد عرصه جديدي شد که پيامدهاي سياسي اين اتفاق در آينده نيز به شکل گسترده‌اي مشهود خواهد بود و در فضاي کلي جامعه و تاريخ کشور تاثيرات گسترده‌اي را خواهد داشت.

گروه سياسي- رحمان زين الدين: بعد از سقوط بالگرد حامل رئيس جمهوري اسلامي ايران در منطقه ورزقان استان آذربايجان شرقي، تاريخ سياسي ايران وارد عرصه جديدي شد که پيامدهاي سياسي اين اتفاق در آينده نيز به شکل گسترده‌اي مشهود خواهد بود و در فضاي کلي جامعه و تاريخ کشور تاثيرات گسترده‌اي را خواهد داشت.
به گزارش مردم سالاری آنلاین ،پس از سقوط بالگرد حامل رئيس جمهوري اولين واکنش‌ها از سوي دولتي‌ها بود که يکي پس از ديگري تنها دعا مي‌کردند که رئيس جمهوري به آغوش مردم بازگردد ولي از سويي نيز مي‌دانستند که اين موضوع تقريبا امکان پذير نيست چون براساس مستندي که صداوسيما پخش کرد و صحبت‌هايي که محرابيان با شهيد آل‌هاشم داشت، مشخص شد که بالگرد سقوط کرده و آتش گرفته است.
يعني از همان لحظات اوليه دولتمردان سيزدهم مي‌دانستند که در پشت کوهي که معدن سونگون در آن قرار داشت، چه اتفاقي رخ داده است. به همين دليل از همان دقايق نخستين با سرگيجگي به دنبال يافتن راهي براي اطلاع رساني بودند و بعد از سه ساعت مخفي نگه داشتن اين موضوع، خبر آن  به رسانه‌ها درز کرد ولي بازهم فارس خبرگزاري نزديک به دولت منکر اين اقدام شد و نوشت که رئيس جمهوري و همراهان فرود سختي داشتند ولي با خودرو عازم محل بعدي هستند. همين سرگيجگي تا زمانيکه خبر ديدار رهبر معظم انقلاب منتشر شد و ايشان فرمودند که مردم نگران نباشند زيرا هيچ خللي در کارهاي کشور ايجاد نمي‌شود، مردم هم مطمئن شدند که اتفاقي رخ داده و هم اين آرامش به آنها منتقل شد که ايشان خود مديريت کشور را بدست گرفته‌اند.
از همان زمان خبرهاي خوبي به گوش نمي‌رسيد تا 8 صبح روز بعد رسما خبر شهادت رئيسي و همراهانشان منتشر شد.
از همان زمان تحليگران سياسي براين اعتقاد بودند که حاميان رئيس جمهوري بخصوص جبهه پايداري به عنوان محور و شاخه‌هاي ديگر مانند شريان و امنا آسيب بزرگي ديده اند و گيج و سردرگم هستند.
اين موضوع از جايي شناخته شده است که از همان دقيق اوليه هرکسي که درباره حتي اجراي اصول قانون اساسي نيز سخني ميان مي‌آورد را متهم به اين مي‌کردند که دنبال جانشيني رئيسي است و وي را خائن به خود قلمداد مي‌کردند.
اما رسانه‌هاي نزديک به اين جريان حضور افرادي که با آنها هم عقيده نبودند در مراسم تشييع را به عنوان ستاد انتخاباتي جريان‌هاي ديگر عنوان کردند.
عدم اجماع درباره رياست فراکسيون انقلاب
يکي از مهمترين اتفاقاتي که روزهاي اخير رخ دادعدم اجماع نمايندگان تاره وارد نزديک به جريان تندرو و جبهه پايداري در مجلس بود. اين طيف که قرار بود شب قبل از برگزاري انتخابات هيات رئيسه رئيس فراکسيون خود را مشخص کند، به اجماع نرسيد و محمود نبويان عضو جبهه پايداري نيز نتوانست حتي در فراکسيون نزديک به خود در مجلس برکرسي رياست آن تکيه زند، اين يعني نمايندگاني هم که در مجلس با حميات مستقيم (پايداري)و غيرمستقيم(امنا و صداي ايران) وارد مجلس شده اند، حاضر نيستند مشي تندرو اين افراد را تحمل کنند البته غضنفرآبادي نيز در تندروي کمتر از نبويان نيست و وي طراح و تئوريسين يکي از لوايح مهم مجلس يازدهم يعني لايحه حجاب است که اين روزها در ميان شوراي نگهبان و مجمع تشخيص مصلحت نظام و مجلس در حال رفت و آمد است.
 انتخابات هيات رئيسه مجلس
اما مهمترين اتفاق بعد از آن انتخابات هيات رئيسه مجلس دوازدهم بود. در اين زمينه انتخاب قاليباف به عنوان رئيس مجلس در درجه دوم اهميت قرار دارد و در درجه اول کسب راي بالاي نوري قزلجه براي حضور در هيات رئيسه مجلس، دراراي اهميت بيشتري است.
تقريبا مي‌توان گفت که اين راي خالص منتقدين وضع موجود در مجلس است. يعني وزن غيراصولگرايان تندرو در مجلس کاملا مشخص شده است.
اينکه نوري قزلجه توانسته با حدود 90 راي به عنوان فرد اول ناظران وارد هيات رئيسه شود بسيار شگفت انگيز است. اين نشان مي‌دهد که دولت چهاردهم که تقريبا تمامي دوران 4 ساله آينده خود را بايد با مجلس دوازدهم بگذراند، نمي‌تواند از کنار فراکسيون قدرتمند مستقلين رد شود.
اين فراکسيون چهارسال در آينده کشور بسيار تاثيرگذار خواهد بود و بسياري از موضوعاتي که به صلاح کشور و مردم نيست، قطعا با نظر اين تعداد نماينده به صحن علني نخواهد رسيد.
اينکه مجتبي ذوالنوري به عنوان نماينده بخش اکثريت که از تندروهاي اصولگرا تشکيل شده است نتوانست در برابر قاليباف عرض اندام کند و همچنان بايد اميد به رياست کميسيون امنيت ملي و سياست خارجي داشته باشد، بايد درباره آن تامل کرد و به بررسي پرداخت.
تاييد اعتبار نامه تاجگردون در مجلس
رخداد شگفت آور ديگر در مجلس روز پنجشنبه به وقوع پيوست و چندين نماينده عضو پايداري درخواست رد اعتبارنامه غلامرضا تاجگردون نماينده منتخب کهگيلويه را کردند.
مالک شريعتي و دوستانش در فراکسيون تندرو انقلاب مي‌خواستند راه سلف خود يعني زاکاني را طي کنند که در دوره قبل درخواست رد اعتبارنامه تاجگردون را کرده بودند و اين موضوع را به نتيجه رساندند اما اين بار اين شوراي نگهبان بود که دلايل مالک شريعتي را که مدعي شده بود، تاجگردون اعمالي بعد از انتخابات را انجام داده که باعث رد صلاحيت وي مي‌شود، بنابراين بايد اعتبارنامه‌اش نيز رد شود را، درست ندانست و مدارک ارايه شده را د کرد. اين سومين ضربه کاري به جبهه پايداري و امنا و شريان و ديگر پاجوش‌هايي بود که طي اين چند روز رخ داد.
به نظر مي‌رسد مجلس دوازدهم مجلسي به مراتب شگفت آورتر از مجلس يازدهم باشد، زيرا قطعا برخي از موضوعات مهم مانند طرح صيانت از فضاي مجازي و بسياري ديگر از قوانيني که در دقيقه 90 به تصويب مجلس پيشين رسيد را اصلاح خواهد کرد يا آنرا پس خواهد گرفت و يا اصلا در دستور کار قرار نخواهد داد.
در طي چند هفته گذشته و بعد از شروع سال جديد، رئيس شوراي اطلاع رساني دولت هراز گاهي در سخنانش کليد واژه اي با عنوان «آواربرداري» را استفاده مي‌کرد که امروز قطعا بصورت عيني با حضور نمايندگان و دولت جديد در بهارستان و پاستور مشاهده خواهد شد.
اغتشاش فکري تندروها
نمايندگان کنوني مجلس بايد در اولين قدم بسياري از لوايح و طرح‌هايي که به صلاح کشور و مردم نيست را به دولت بازگردانند و يا آنها را از دستور کار خارج کنند. اين حق طبيعي مجلس جديد درباره لوايح و طرح‌هاي مجلس پيشين است.
دوم اينکه مجلس کنوني بعد از برگزاري انتخابات رياست جمهوري کار بسيار مهم راي اعتماد به وزرا را در دستور کار دارد و با توجه به ترکيب کنوني مجلس، قطعا دولت آينده بايد فراکسيون اقليت را راضي نگه دارد تا بتواند برنامه‌هاي خود را پيش ببرد. در اين زمينه بسيار سن خواهيم گفت.
اما اينکه اصولگرايان از 30 ارديبهشت ضربه سختي را برپيکره خود دريافت کرده اند، جاي هيچگونه شک و شبهه اي وجود ندارد، ولي براي اينکه دوباره بتوانند چنين فرشي را از نو ببافند و چه گره‌هايي در آن بزنند که ديگر هيچ چيزي حتي اتفاقات طبيعي نتواند آنرا بشکافد، ساليان سال طول خواهد کشيد و به نظر مي‌رسد اين اتفاقات در روند فعاليت ساير بخش‌هاي کشور بخصوص مجلس خبرگان نيز تاثير غيرقابل انکاري داشته باشد که در آينده شاهد آن خواهيم بود.