مصاحبه معصومه آقاپور علیشاهی نماینده شبستر با سایت جماران در ذیل آمده که خواهید خواند:
تجربه موفق مشارکت مردم در جنگ تکرار شود
* شعار 1403 «جهش تولید با مشارکت مردم» انتخاب شده است. چگونه می توان اینشعار را تحقق بخشید ؟
در مورد مشارکت مردم باید این نکته را مدنظر قرار داد که هروقت مردم حضور و مشارکت بیشتری داشتند، موفقیت چشمگیری رقمخورده است. مردم دارای انرژی فوقالعاده و قدرت بالایی هستند. حضور مردم شرایطی را فراهم میکند که از نظر کمیت و کیفیت با هیچپدیده دیگری،قابل مقایسه نیست. همین وجه تمایز، موجب موفقیت در کارهایی میشود که مردم در آن نقش محوری و تعیینکننده را دارندهمچنانکه در هشت سال دفاع مقدس ،مردم حضور بسیار پررنگ و محوری از کمک به جبهه و حضور در جنگ داشته و همین موجب شدکه امور جنگ بهتر مدیریت شود.
به همین دلیل اگر این تجربه بار دیگر تکرار شود و این فرصت در اختیار مردم گذاشته شود، قطعا قادر خواهند بود تا در عرصه اقتصاد وتولید شگفتی جدیدی را رقم بزنند. واگذار کردن اقتصاد به مردم تنها راهکاری است که میتواند به کشور کمک کند تا بحرانهای موجود راپشت سربگذارد.
ممکن کردن کارهای غیرممکن به کمک مردم
*شما به ضرورت حضور مردم در عرصه اقتصاد اشاره و تصریح کردید که این حضور شگفتیآفرین خواهد شد و رمز عبور ازبحرانهای موجود است اما در این زمینه موانع جدی وجود دارد؟
باید تلاش کرد تا این موانع از پیش روی مردم برداشته شود. به عنوان نمونه مردم شهرستان شبستر در تمام امور فعالیت و مشارکتبینظیری دارند. مردم با تلاش خود توانستند موانع را تا حدودی برطرف کنند. در زمینه پیشرفت پروژههای عمرانی، بهداشت و درمان،مدرسهسازی، ساخت کتابخانه و تهیه لوازمالتحریر و لوازم الکترونیکی همچون تبلت در دوران کرونا برای دانشآموزان محروم، کارنامهدرخشانی را از خود برجای گذاشتند. نکته قابل توجه فعالیت مردم در انجام امور عمرانی در بخش روستایی است که زیرسازیها همه برعهده مردم بود .
ضرورت اعتمادسازی برای مشارکت مردم
*شما به مشارکت موفق مردم در زمان جنگ اشاره کردید اما با توجه به گذشت زمان آیا می توان آن تجربه را تکرار کرد؟
من بر این باورم که در مورد مشارکت مردم باید « فضای سرشار از اعتماد» را ایجاد کرد. در واقع باید اعتماد و امید را در بین مردم بهوجود آورد. در کنار این اقدامات باید این باور را در بین مردم شکل داد که مردم نقش اصلی در همه امور را دارند و مسئولان در واقعشاخهها محسوب میشوند. دولت ،مجلس و قوه قضاییه در حکم شاخههایی هستند که هدفشان کمک کردن به مردم برای انجام امور است. باید جای حاکمیت و مردم تغییر کند مردم باید فرمان بدهند و بخشهای حاکمیتی همچون مجلس ، دولت و قوه قضاییه فرمانبرداریکنند. گام بعدی این است که قوانین بر اساس خواستههای مردم و خیرین و مشارکتکنندگان تغییر کرده و منعطف شود.
حذف قوانین دست و پاگیر
*در مورد واگذاری اقتصاد به مردم و پر رنگ کردن نقش مردم در جهان تجربههای موفقی وجود دارد ؟
این واقعیت را باید مدنظر قرار دهید که این موضوع توسط کشورهای دیگر تجربه شده است. ترکیه، مجارستان ، هلند و آلمان بعد از جنگجهانی دوم ، هند بعد از سال 1985 این موضوع را تجربه کرده است. حتی چین هم در مورد بنگاه های کوچک و متوسط از سال 1995 این موضوع را اجرایی کرده و نتیجه گرفته است. این کار باید انجام شود و گریزی از آن نیست. این شعار بسیار هوشمندانه است. ایننکته را مدنظر قرار دهید که اگر این اتفاق در امسال رخ ندهد، اقتصاد ما در سال آینده دچار مشکلات اساسی خواهد شد.
*شما به ضرورت نقشآفرینی مردم در تصمیمگیریها اشاره کردید این مشارکت در تصمیمگیریها چگونه محقق میشود؟
حتما در تصمیمگیریها باید تصمیمگیری مشترک به صورت گروهی و جمعی در امور اقتصادی با یک واحد مشترک اقتصادی بین مردمو دولت اتفاق بیفتد. الان در بخش اقتصادی، یک واحد همچون اتاق بازرگانی ایران وجود دارد اما در بخش عمرانی ،ب خش بهداشت ودرمان و حتی در بخش تولید چنین واحدی وجود ندارد. این واحد باید ایجاد شود. دومین مورد حضور در بازار سرمایه است. در دنیا مردممیتوانند در پروژهها، شرکتهای اقتصادی و تولید از طریق بازار سرمایه مشارکت کنند، اما در ایران به بازار سرمایه توجهینمیشود. این موضوع در ایران به درستی جا نیفتاده است.
*شما به ضرورت ورود شرکتهای دولتی به بازار سرمایه اشاره کردید که از این طریق، مردمی شدن اقتصاد محقق خواهد شد اماواقعیت این است که مردم تجربه تلخی از فعالیت در بورس طی سال های قبل دارند
زمانی که ارز و سکه و دلار از تلاطم خارج شود تنها جایی که امکان جذب سرمایه خرد را دارد، بورس است. به هر حال پس از چند ماهبورس رشد قابل توجهی را تجربه خواهد کرد الان دیدگاه نادرستی در جامعه در مورد بورس حاکم شده است در حالیکه فرابورس و بورسکالا ایجاد شده است و شرایط برای حضور شرکت های دانشبنیان در بورس فراهم شده است. شرکتهای نوپا و نوآور در شرایطکنونی امکان نجات کشور را دارند.
بیاعتمادی مردم به بورس از بیاطلاعی آنها نشات میگیرد. به هر حال بورس در همه جای دنیا با ریسک همراه است. اما در شرایطیکه کشوری به ثبات اقتصادی برسد این ریسک کمتر میشود البته این تنها تجربه ایران نیست. بلکه کشورهای بسیاری این مسیر را طیکردند. بهترین مکان برای حضور مردم در عرصه اقتصاد، بازار سرمایه است. این امید وجود دارد که بازار سرمایه ما در آینده به بازارجهانی وصل شود. در حال حاضر سازمان بورس ایران داخلی است. در صورت اتصال به بازار جهانی شرایط بسیار متفاوت خواهد شد.
پیوستن به fatfدیر و زود دارد سوخت و سوز ندارد
*البته با توجه نپیوستن ایران به fatf چنین چیزی امکانپذیر نیست؟
به طور طبیعی باید این مسیر طی شود دیر و زود دارد اما سوخت و سوز ندارد.
کارنامه ناموفق دولت و شهرداری در حوزه رفاه اجتماعی
*شما به نقش محوری و کلیدی حوزه کسب و کارهای کوچک و متوسط و به عبارتی SME به عنوان یک تجربه موفق اشاره کردید؟ اینشرکتها دقیقا چه کاری میتوانند انجام دهند؟
لازم است تا کسب و کارهای کوچک و متوسط در حوزههای غیرتولیدی هم شکل بگیرد. این نکته را مدنظر قرار دهید که بخش خصوصیدر بخش رفاهی ، مشارکت حداقلی دارد. در واقع رفاه از صفر تا صد برعهده دولت یا شهرداری است که در این زمینه کارنامه موفقیندارند. در این زمینه باید قوانین لازم برای بخش رفاهی جامعه که بخش خصوصی و مردم بتوانند در آن مشارکت فعالانه داشته باشند. تدوین شود.
*البته فعالان اقتصادی در زمینه هزینهها در حوزه مسئولیت اجتماعی مشارکت دارند؟
در مورد هزینه مسئولیت اجتماعی که از کارخانهها گرفته میشود ،هنوز قوانین مالیاتی آن به درستی شکل نگرفته و از شفافیت برخوردارنیست . چه اشکالی دارد که فردی اهل تبریز، که کارخانهای در تهران دارد بخواهد که هزینه مسئولیت اجتماعی و مالیات خود را در شهرخود خرج کند. هنوز مردم عرق خاصی نسبت سرزمین و قوم قبیله خود داشته و در این مورد تعصب خاصی دارند. کارخانهها به دنبالهزینه کرد در حوزه مسئولیت اجتماعی تخفیف مالیاتی به آنها اختصاص پیدا میکند در مورد تخفیف مالیاتی نباید محدودیتی وجودداشته باشد. متاسفانه این محدودیتها وجود دارد. وجود این محدودیتها شرایط را سخت کرده است.
*الزاماتی که برای تحقق شعار سال وجود دارد، چیست ؟
در مورد مشارکت مردمی باید یک «چشم نیمه باز » وجود داشته باشد. به عبارتی نباید به شدت به نظارت و بازرسی دقیق مشغول شددر این صورت مردم مشارکت نخواهند کرد. از طرف دیگر نمیتوان موضوع را رها کرد چون بخشهایی توسعه پیدا خواهد کرد وبخشهایی توسعه پیدا نمیکند. در چنین شرایطی باید با یک چشم نیمهباز فرصت را فراهم کرد تا مردم حضور پیدا کنند. در نتیجهاتفاقات خوبی در شرکتها و پروژههای اقتصادی رخ خواهد داد. در این مورد میتوان یک مثال زد . به طور مثال مردم روستا اولویت خودرا اشتغال جوانان میدانند اما مسئولان راهاندازی باشگاه ورزشی را در اولویت قرار می دهند. مسئولان دولتی باید مردم را درتصمیمگیریها شریک کنند تا در انتخاب اولویتها دچار مشکل نشوند. در این زمینه باید تابع مردم بود. زمانی که مشکل اشتغال جوانانحل شود از موضوع باشگاه ورزشی استقبال خواهندکرد وگرنه این باشگاه با عدم اقبال مواجه میشود.
تبعات نظر خواهی نکردن از مردم در مورد گرانی بنزین
*البته این ایدهآل هیچگاه اجرایی نشده است کما اینکه در مورد گران کردن بنزین در سال 98 مردم غافلگیر شدند؟
دقیقا بدون نظر خواهی از مردم و اینکه گران کردن بنزین چه تاثیری بر روی زندگی مردم خواهد گذاشت ،یک شبه بنزین را گران کردند. همین موجب شد که مردم بسیار دلخور شوند و منجر به اعتراض گسترده شد.
تجربه اعتمادسوزی شرکتهای تعاونی
*در حال حاضر ما شرکتهای تعاونی را داریم که تلاش کرده تا حضور مردم را در اقتصاد پر رنگ کند در این مورد چه ارزیابی داریدآیا میتواند مبنای کار قرار بگیرد؟
متاسفانه در سالهای گذشته با تاسیس شرکتهای تعاونی میخواستند این کار را انجام دهند اما شرکتهای تعاونی به دلیل عملکردنامناسب باعث عدم اعتماد مردم شدند و نتوانستند این مسیر یعنی مردمی شدن اقتصاد را به درستی طی کنند و تکرار این کار فرجامینخواهد داشت و بستری برای بیاعتمادی مردم را فراهم خواهد کرد.
* فقدان مشارکت فعالانه مردم در عرصه اقتصاد، چه تبعاتی دارد؟
کشور الان در تنگنای اقتصادی است و این نکته مورد قبول همه جامعه است. همه مردم باید تلاش کنند تا این پیچ خطرناک را به سلامتیطی کنند. تنها راه عبور درست از این مسیر خطرناک، مشارکت مردم است که همچون زمان جنگ میتواند یک معجزه بزرگ را رقم بزند. اگر شرایط برای مردمی شدن اقتصاد فراهم نشود قطعا بحرانهای موجود در سال آینده تشدید میشود. تشدید بحرانها ،مشکلاتموجود را مضاعف کرده و کوهی از مشکلات را ایجاد میکند که در نهایت بحران اقتصادی شدید را شکل میدهد. حتی برای پیشگیریهم باید حتما اقدامات لازم برای مردمی شدن اقتصاد فراهم شود و کشور را از این چرخه معیوب نجات داد تا بحرانهای شدیدتراقتصادی جامعه را احاطه نکند.
ضرورت تشکیل اتاق فکر بدور از جناحبندی فکری و سیاسی
*به نظر شما مشکل عمده در تحقق مناسب شعارهای سال چیست؟
باید از حضور مسئولان عملگرا و دلسوز و باتجربه بهره گرفت. به عبارت دیگر باید شایستهسالاری و شایستهگزینی در اولویت کاری قراربگیرد.متاسفانه در کشور این موضوع کمرنگ شده است. موضوع دیگر این است که بهتر است، گلچینی از نمایندگان ادوار و مسئولانگذشته را بدور از خط کشی سیاسی و جناحی در کنار هم جمع کردتا بتوان از تجارب آنها بهرهمند شد. امروز می بینیم که کشور برمبنای آزمون و خطا در حال اداره شدن است و این در عصر حاکمیت هوش مصنوعی که جهان را به سرعت به جلو میراند، کشور را بهشدت دچار عقبماندگی خواهد کرد.
سقف شیشهای مدیریت برای زنان شکسته شود
* با توجه به این که نرخ مشارکت اقتصادی زنان ایران رقم قابل قبولی نیست. برای پر رنگ شدن نقش زنان در عرصه اقتصاد چه موانعیوجود دارد؟
زنان نقش بسزایی در تحقق شعار رهبری میتوانند داشته باشند. سقف شیشه ای مدیریتی باید برای زنان شکسته شود و مشارکتزنان در مسئولیتهای اجتماعی و اقتصادی باید پرنگتر شود. متاسفانه امکان حضور بیشتر زنان در عرصه اقتصادی فراهم نشدهاست کمااینکه زنان تحصیلکرده نرخ بیکاری بالای هفتاد درصد را تجربه کردند./جماران