غلامعلی جعفرزاده، نماینده پیشین مجلس میگوید: افراد بی سواد و متوهم و کسانی که نمیتوانند با واقعیت کنار بیایند و اصلا اهل واقعیت نیستند، بر مسند کشور نشستهاند و تصمیمگیری میکنند.
جعفرزاده: فردی که یک کلاس را اداره نکرده، یکباره وزیر می شود
6 فروردين 1403 ساعت 12:15
غلامعلی جعفرزاده، نماینده پیشین مجلس میگوید: افراد بی سواد و متوهم و کسانی که نمیتوانند با واقعیت کنار بیایند و اصلا اهل واقعیت نیستند، بر مسند کشور نشستهاند و تصمیمگیری میکنند.
او که در روزهای منتهی به پایان سال ۱۴۰۲ و در آستانه سال جدید مهمان «کافه خبر» خبرگزاری خبرآنلاین بود، این رد صلاحیت را «کذایی» خواند و آن را بدترین خاطره سال ۱۴۰۲ دانست.
او همچنین با تأکید بر اینکه از شکست عملکرد دولت ابراهیم رئیسی یا مشارکت پایین مردم در انتخابات خوشحال نیست، با انتقاد از عملکرد اقتصادی دولت سیزدهم و مجلس یازدهم میگوید: «خاندوزی» تاکنون یک کلاس را اداره نکرده، اما یکباره وزیر شد!
مشروح گفتوگوی خبرگزاری خبرآنلاین با غلامعلی جعفرزاده ایمنآبادی در ادامه بخوانید.
***********
آقای جعفرزده! بهترین و بدترین اتفاق سال ۱۴۰۲ برای شما به ویژه در عرصه سیاست کشور چه بود؟
بدترینش ردصلاحیت بسیار بدی بود که اتفاق افتاد. واقعا ظالمانه و خیلی تلخ بود و هنوز هم هضمش برایم خیلی سنگین است، چون خودم را مستحق این عبارت نمیدانم مخصوصا با دو برچسب عدم التزام به اسلام و عدم التزام به نظام. حتی این موضوع را توهین میدانم؛ یعنی فارغ از تهمت و افترا، این کار نوعی توهین بود.
در مجموع باقی برایم خاطره خوش بود و چیز خاص دیگری خاطرم نیست، اما آن چه که یادم است تلخکامی این رد صلاحیت کذایی بود، که خیلی ذهن و قلب و دلم را مشغول کرد.
پاسخی از شورای نگهبان درباره علت رد صلاحیت خود دریافت کردید؟ نامهای در این باره نوشته بودید.
خیر، هنوز هیچ چیزی به من تا این لحظه ندادهاند؛ یعنی از زمان بررسی هیئت اجرایی تا هیئت نظارت تا هیئت نظارت عالی نه به من کاغذی دادهاند نه من را علی رغم این که در تمام سیستمها هم ثبت کردهام فراخوان کردهاند. من نمیدانم برای چه این کار را کردند و فقط برچسب زدند.
گفته بودند به خودِ کاندیداها اعلام میشود.
من در هیئت نظارت ثبت و تقاضا کردم و تاکنون که در خدمت شما هستم اصلا و ابدا نه به من کاغذی دادهاند و نه دلیلی گفتهاند.
یکی از مسائل مورد توجه چه در زمان نمایندگی مجلس و چه پس از آن وضع اقتصادی کشور بوده است. مشخصا وضعیت مدیریت آقای رئیسی در این حوزه را چطور ارزیابی میکنید؟ تا یک زمانی میدیدیم که آقای رییسی به نهادهای مختلف برای حل مشکلات اقتصادی دستوراتی میداد، اما ظاهرا مدتیست سیاست سکوت در پیش گرفته و با اینکه دلار ۶۰ هزارتومان را هم رد کرد، دولت یا حتی مجلس واکنشی نداشتند. شما این موضوع را چطور تحلیل میکنید؟
اول یک چیزی را با هم روشن کنیم که نقدهای ما از منظر خوشحالی نیست؛ یعنی ما خوشحال نیستیم که دولت موفق نشده و شکست خورده یا کارنامه مثبتی ندارد و شناسنامهاش منفی شده است. اول باید این را حل کنیم چون بعضی ها فکر میکنند ما خوشحال هستیم. من همیشه گفتهام از کسانی هستم که خیلی آقای رئیسی را دعا میکنم، تا موفق شود؛ چون نتیجهاش به مردم بر میگردد.
شما برای این که در کاری موفق شوید باید علم، تیم و برنامهاش را داشته باشید و چند فاکتور کنار هم باشد، اما کدامیک از اینها را در این دولت میبینید؟ آقای خاندوزی یک کلاس را تا به حال اداره نکرده است، اما به یک باره دیدیم که وزیر شده است و هیچ برنامه مشخصی هم ندارد.
روسای بانک مرکزی بعد از آقای صالحی را بررسی کنید، میبینید که با افکاری متوهم و بدون برنامه پیش میروند. بالاخره قرار است از اقتصاد باز، لیبرال یا مقاومتی باشد؟ بسترهایش چیست و اصلا استراتژی این دولت چیست؟
من صادرات و واردات دولت را بررسی کردم، ما در این سالها بازار اروپا را از دست دادهایم و آمدهایم در کشورهای منطقه و با کشورهای عربی مراودات داریم. عمدتا همه تراز صادرات ما در ۹ ماه اول منفی است. من میخواهم بگویم چه قدر اوضاع ما خراب است. صادرات ما باید غیرنفتی باشد و نیست و عمدتا نفتی در آن ترکیب میشود و به عنوان مثال در غیر نفتی، صنایع پتروشیمی صادر شده است.
واردات کشور بسیار زیاد است. دردآور است که ۴ درصد بازاری مثل بازار سوریه که ما این اندازه درآن شهید دادهایم، متعلق به ماست و بیش از ۷۰ درصدش را ترکیه در اختیار دارد. آقای رئیسی و تیم اقتصادیش بگویند این شانگهای به چه درد ما خورد؟
بر اساس صندوق بین المللی پول در یک مجله معتبر دنیا ارزش ریال ما در مقابل دلار آمریکا بسیار بیارزش شده و سقوط کرده است. افراد بی سواد و متوهم و کسانی که نمیتوانند با واقعیت کنار بیایند و اصلا اهل واقعیت نیستند، بر مسند کشور نشستهاند و تصمیمگیری میکنند.
باید یک مجلس قوی شکل میگرفت که من به ضرس قاطع میگویم یک مجلس تند رادیکالی و کاملا شعاری شکل گرفت. پیش بینی من از اوضاع اقتصادی بدتر از اینهاست و فکر نمیکنم آقای رئیسی بتواند خود را از این مخمصه نجات دهد؛ چون راهها، علم و توانمندیش را ندارد. شما ببینید که چهقدر حرفها کلیشهای و کلی است. مثلا گفته مردم باید آرامش داشته باشند. چرا این را به ما میگویی؟ باید بروی و آرامش را ایجاد کنی.
چرا مخاطبت همیشه ملت هستند؟ گویی که او اصلا رئیس جمهور نیست. اینکه مدام بگویند دستور میدهم را هم من نمیفهمم. شما دیگر رئیس قوه قضاییه نیستی، باید گزارش بدهی. شما رئیس قوه مجریه هستی و باید اجرا کنی و عملیات و کارنامهات را گزارش دهی. ضمن احترامی که برای آقای رئیسی قائلم، اما ای کاش هیچ وقت ایشان رییس جمهور نمیشد؛ چون مملکت در این مدت خیلی ضرر کرد.
نزدیک به سه سال گذشته و هیچ اتفاقی که نیفتاده هیچ، سفرهها هم کوچکتر شده، ارزش پول ملی کمتر شده، حجم نقدینگی افزایش پیدا کرده و تورم اضافهتر شده است. وقتی میگوییم اضافهتر شده و یا تورم بالاست میگویند در ترکیه هم تورم بالاست. تفاوتی که بین ایران و ترکیه وجود دارد، این است که تورم آنها قابل پیشبینی است، اما برای ما این طور نیست. تورم غیرقابل پیشبینی خطرناکتر از تورم رو به رشد است، مثلا اگر شما امروز بدانید که تورم سال بعدتان ۷۰درصد است میتوانید برنامهریزی کنید، اما وقتی نمیدانید چهقدر است بسیار بد است. ما امروز نمیدانیم که قرار است سال بعد چه اتفاقی بیفتد و همین که همه از هم میپرسند سال بعد چه میشود این بدترین حالت برای یک کشور است.
اشاره به مجلسی کردید که ترکیبش تقریبا مشخص شده است. فکر میکنید مشخصا در حوزه اقتصادی رویکرد چنین افرادی که تندرو خوانده میشوند و قطعا فضای مجلس را در دست خواهند گرفت چه تاثیری در سیاستهای اقتصادی کشور و تصمیمات دولت دارد؟
در ۱۱ دوره گذشته بین ۲۳۰۰ تا ۲۴۰۰ نماینده به مجلس رفته است. در این میان تاکنون ۸۲ اقتصاددان حضور داشته است. یکی از مشکلات کشور نبود اقتصاددانهاست. نمیخواهم بگویم همه اقتصاددان شوند، اما حالا که اولویت کشور اقتصادی است ما به اقتصاددان بیشتر نیاز داریم.
کمتر از ۷ درصد مصوبات مجلس یازدهم اقتصادی بودهاست؛ یعنی در کل این چهارسال اخیر تا امسال کم تر از۴ درصد به مسائل اقتصادی پرداخته شده است.
این میگوید که مجلس یازدهم نگرش، اولویت و محوریتش اقتصاد نبوده است، مثلا محوریت فرهنگ بوده است. البته اگر بخواهیم حجاب و سگ و گربه را مسائل فرهنگی درنظر بگیریم.
امروز اتفاقی که در مجلس دوازدهم افتاده این است که من هر چه میگردم بین این افراد اقتصاددان پیدا نمیکنم. آقای پورابراهیمی هم که رای نیاورد. اعضای تیم اقتصادیِ مجالس قبلی را هم که نگاه کنید عمدتا کمتر بینشان اقتصاددان بوده؛ وای به روزی که اصلا اقتصاددان نباشد. من خیلی بعید میدانم که مجلس دوازدهم بتواند در حوزه اقتصادی اقدامی انجام دهد. البته اقدام را دولت باید انجام دهد و اینکه مجلس مدام طرح دهد خوب نیست.
در مبنای ارزیابی پارلمانهای دنیا، پارلمانی موفق است مثل سوئد که کمتر طرح دهد و بیشتر لایحه تصویب کند و دولت لایحه دهد، اما چون در ایران دولت توان لایحه و برنامه دادن ندارد، طرحها در مجلس عنوان میشود. به نظرم مجلسیهای ما نمیتوانند و من نسبت به قبل خیلی ناامیدترم. همین حالا اگر با اعضای مجلس دوازدهم مصاحبه کنید میگویند ما میخواهیم عفاف و حجاب و داستان سگ و گربه را حل کنیم و هیچکس نمیخواهد برنامه اقتصادی بدهد.
باید یک برنامه اقتصادی داده شود که حجم نقدینگی را کنترل کند، سبب خروج از رکود و کاهش تورم شود و برای اشتغالزایی برنامه داشته باشد. خودِ دولت که بودجه سنواتی میدهد برنامه ندارد، آن وقت شما انتظار دارید نمایندگان برنامه داشته باشند؟ من تیم را که دیدم عمدتا از نظر سواد، حوزوی و معمم هستند و از یک جناح خاص تندروی کشور که مبنای کارشان تا این جای کار اقتصاد نبوده است.
شما سال ۱۴۰۳ را چطورپیشبینی میکنید؟
نمیخواهم در این ایام نوروز کام خوانندگان را تلخ کنم و خبر بد به آنها بدهم، ولی واقعیت این است که دلم اصلا روشن نیست. هر طور که مطالعه میکنم میبینم که باید در قبال این دولت ضعیف یک مجلس قوی شکل میگرفت که آنهم شکل نگرفت. مجلس کاملا شعاری، متوهم، تندرو، تمامیت خواه وحرف گوش نکن است و بعید میدانم اتفاقی در آن بیفتد.
سال ۱۴۰۳، یک سال مانده به پایان ریاست جمهوری آقای رئیسی خواهد بود، فکر میکنید در عملکرد دولت تغییری ایجاد شود که منجر به رأیآوری مجدد آقای رئیسی باشد؟
نمیدانم رای میآورد یا نه.
فکر میکنید اقدامی خواهد کرد؟
کسیکه سه سال اقدامی نکرده است سال چهارم چه کاری میتواند انجام دهد؟ این عصای موسی نیست که بزند وهمه چیز درست شود، بلکه اقتصاد است و زیرساخت و برنامه میخواهد و اصلاح نظام بانک داری، بانک مرکزی، بودجه، مالیات و گمرک کشور را میطلبد. هیچ اتفاقی نیفتاده و ارکانهای اقتصادی کشور معتلند.
شما امروز در بودجه سالیانه برنامهای میبیند؟ برنامه هفتمی که امروز تصویب شده است، کتابچه حجیم ناشی از امیال و آرزوهاست. آرزوهایی که متناسب با واقعیت نیست و هیچجا اندازهگیری نشدهاند. این که مثلا این گلدان آب ندارد و باید آن را پر کنیم با این که گلدان چه مقدار آب نیاز دارد، با چه غلظت و سختیای و... فرق میکند.
برنامه هفتم توسعه کتاب امیال و آرزوهاست. شما آن را بخوانید یک کار کارشناسی و حرفهای در آن عنوان نشدهاست. من فکر نمیکنم اتفاقی بیفتد مگر کارهای پوپولیستی مثل افزایش یارانه و...
در حوزههای دیگر غیر از اقتصاد چطور؟ مثلا در حوزه فرهنگی، همین لایحه عفاف و حجاب یا فیلترینگ یا موضوعات اجتماعی. فکر میکنید با میزان مشارکتی که این بار دیدیم تغییری رخ دهد؟
اگر عاقل باشند باید بررسی کنند که چرا عموم مردم مشارکت نکردند و چرا نتوانستیم همه یا اکثریت را به پای صندوق بکشانیم؟ نارضایتی اکثر مردم از چیست؟ از این که مرغ وگوشت و مواد پروتئینی و نان را با این قیمتهای بالا و بسیار کمیاب تهیه میکنند. امروز یک چیزی میخریم که فردا گرانتر است. مردم به این دولت امیدوار نیستند.
به نظرم این اقدامی بود که باید نهادهای حاکمیتی هم در آن نقشی ایفا میکردند و فقط دولت در اینجا نقش ندارد.
به نظرم هسته مرکزی در داخل حاکمیت اجازه این کار را نمیدهد. هستهای وجود دارد که همانطور که توانست مجلس دهم را فلج کند و اجازه نداد برجام تصویب شود یا زمانیکه تصویب شد اجازه نداد عمل شود، به این کار هم اجازه نمیدهد.
آن هسته به هیچ رییس جمهوری اجازه کار نمیدهد، ضمن اینکه به نظر میرسد آقای رییس جمهور هم مقداری با آن هسته همکار است. بنابراین من بعید میدانم که در ذهنشان بگنجد که این مسیر را بروند. البته این حرف درست است و من همیشه غبطه خوردهام که چرا این دولت یک تیم ۲۰ نفره اقتصادی، یک تیم ۱۰-۱۵ نفره جامعه شناس، یک تیم ۱۰ نفره روانشناس ندارد؟ که اینها بروند بین مردم و نیازسنجی و نظرسنجی کنند تا ببینند این مردم چه چیزهایی میخواهند. من نمیگویم هر چه میخواهند باید تامین شود ولی خواستههای معقول و منطقی و مشروع، همانطور که اگر فرزندتان هرچه ازشما بخواهد را تامین نمیکنید.
این نیازهای معقول و مشروع خیلی زیاد نیست و باید حاکمیت پاسخگو باشد. وقتی میبینید که فیلترینگ هیچ نتیجهای نداشت و حتی آمارها میگوید استفاده از اینستاگرام و تلگرام چند درصد از روز اول فیلترینگ افزایش پیدا کردهاست. خسارت زیادی از طریق فیلترینگ به کشور وارد شد. امروز هر بچه و نوجوانی فیلترشکن دارد. چرا امروز انقدر سیستمهای ما هک میشود؟ دلیلش همین فیلترینگ است. به این دلیل که ما نمیتوانیم اینها را تامین کنیم و سیستمها بسته نیست و دشمن به راحتی میتواند نفوذ کند.
جمیع این جهات نشان دهنده این است که اوضاع ما خیلی خوب نیست و عقلانیت هم حاکم نیست وباید عاقلانه تصمیم بگیریم. مردم به دنبال تغییرند.این تغییر کجاست؟ یکی تغییر را به مردم نشان دهد. هیچکس تغییر را به مردم نشان نمیدهد.
این ها از باب درد و دل و غصه است و ما ناراحتیم و خوشحال نیستیم که مردم پای صندوق نیامدند اما از اینکه کسی به فکر نیست که چرا مردم پای صندوق ها نمیآیند ناراحتیم.
کد مطلب: 213804