به گزارش مردم سالاری آنلاین، پر بیراه نیست اگر بگوییم اولین اعدام پس از اعتراضات سال۱۴۰۱ همه را در شوک عمیقی فرو برد. همان روز که مادری در خیابان ضجه میزد و محسن را صدا میزد و قلب هر انسانی را به درد میآورد. محسن شکاری، اولین معترض سال گذشته بود که به دلیل بستن خیابان ستارخان به اعدام محکوم شد. جامعه به اعدام محمد قبادلو هم واکنش نشان داد و آن را نپذیرفت و برخی تحلیلگران اعدامهای اخیر را راهی برای ترساندن معترضان عنوان کردند. در حالی برخی از همین تحلیلگران معتقدند که این اعدامها خشم اجتماعی را افزایش میدهد و میتواند یکی از عواملی باشد که دوره به دوره اعتراضات را پرهزینه و گستردهتر میکنند.
خشونت واکنش به کنش در برابر اعتراضات بود
کامبیز نوروزی، حقوقدان در گفتوگو با دیدهبان ایران درباره تاثیر و علت واکنش شدید جامعه به این اعدامها، گفت: «یکی از اهداف مجازاتها بازدارندگی است. به این معنا که جامعه از مشاهده مجازات افراد متنبه شود و احتمال ارتکاب جرم توسط افراد دیگر کاهش یابد. البته در مجازات زندان آموزش و تربیت مجرم نیز هدف است. اما در مجازات اعدام که متهم زندگی خود را از دست میدهد، موضوع آموزش منتفی است. اصولا جامعه زمانی با یک مجازات سنگین و سختی مانند اعدام همنوایی و همسویی میکند که از اجرای قانون و عدالت مطمئن و اغنا شده و به این اطمینان رسیده باشد که آنچه اجرا و منجر به مرگ مجرم شده، از همه جهت اقدام درستی بوده است. به ویژه آن که اعدام مجازات حساسی است چرا که با زندگی افراد – متهم و خانواده او - سر و کار دارد.»
او با اشاره به واکنش جامعه به اعدام، گفت: «مردم به این اجرای عدالت و قانون اغنا نشده، با اعدام همنوایی نکرده و آن را به عنوان یک رفتار عادلانه تلقی نمیکنند. در این قبیل موارد داوری افکار عمومی در مقابل قضاوت محکمه قرار میگیرد. اخیرا چندین فقره اعدام اجرا شده است. من کاری ندارم که متهمان محکوم به جرمی بودند اما مهم این است که افکار عمومی اگر اغنا نشده که این افراد به جرمی متهم شدند؟ آیا رسیدگی عادلانه اتفاق افتاده است؟ آیا اتهام محکومان مرتبط با قانون بوده است؟ آیا حقوق آنها در تمام فرآیند رسیدگی رعایت شده است؟ در مقابل این سوالات تنها خبری که منتشر میشود این است که این افراد اعدام شدند و خبری بیش از این نمیدهند و طبیعی است که جامعه از این اعدام به عنوان یک رفتار عادلانه قانونی اغنا نشود و واکنش نشان دهد.»
اعدام ها حس بیاعتمادی را ایجاد و حس بیقانونی که در جامعه تقویت کرد
کامبیز نوروزی در پاسخ به این سوال که چه اتفاقاتی در پی اغنا نشدن جامعه رخ میدهد؟ به دیده بان ایران گفت: «تقریبا روشن است که این موضوع در جامعه حس بیاعتمادی ایجاد و حس بیقانونی که در جامعه وجود دارد – و واقعیت دارد – را تشدید میکند. در این صورت است که جامعه و افکار عمومی این رفتار را نمیپذیرد و شکاف بین قدرت و جامعه افزایش مییابد. از سوی دیگر میتواند موجب بروز کینه در جامعه شود. در حقیقت علاوه بر در خانوادههای محکومین، ممکن است جامعه نیز نگاه کینهتوزانهای به این رفتارها پیدا کند که به نفع هیچ کسی نیست.»
او با اشاره به این که جان انسانها در نگاه دینی ما محترم و دارای حرمت است، بیان کرد: «اگر جان افراد به عنوان اعدام ناعادلانه و از روی ستم گرفته شود، حقوق شخص – اعدامی – از بین رفته است. بنابراین آثار ناگواری در جامعه میگذارد که نه به نفع حکومت است نه به نفع مردم.»
نمایندهای که میگوید ۵ روزه اعدام کنید درکی از قانون ندارد
بنابر گزارش دیده بان ایران؛ پیشتر امیر رئیسیان، وکیل قبادلو از پذیرش اعاده دادرسی و خلاف قانون بودن اجرای حکم او گفته بود. اما حکم اعدام اجرا شد. با استناد به این صحبت؛ عجله در اعدامها و درخواست یک نماینده مجلس برای رسیدگی و اعدام در 5 روز، چه پیامدهایی در جامعه به وجود میآورد؟ این احکام بازدارندگی دارد یا به شدت گرفتن و خشم در اعتراضات بعدی میانجامد؟ کامبیز نوروزی در پاسخ به این سوالات گفت: «نمایندهای که میگوید ۵ روزه اعدام کنید، اصلا درکی از قانون و حقوق ندارد. حتی درکی از فقه و شرع هم ندارد که دوست دارد به سادگی و فوریت انسانها اعدام شوند. چنین کسی را باید به خدا واگذار کرد.»
بیتوجهی محاکم به رهنمودهای اژهای
این کارشناس حقوقی افزود: «شیوههایی که نتواند ارتباط قانعکننده با افراد حقوقی ایجاد کند، به بیاعتمادی حقوقی دامن میزند. متعجبم که آقای اژهای، رئیس قوهقضائیه به عنوان یک قاضی قدیمی و پرسابقه مکرر به اجرای قانون تاکید و بخشنامههایی صادر میکند اما برخی از محاکم به قانون و رهنمودهای رئیس دستگاه قضا توجه نمیکنند. در پرونده قبادلو نیز شتابزدگی در اعدام بسیار تعجبآور بود و به نظر میرسد که بعضی جریانات تصور میکنند با این مجازاتهای خشن و سخت میتواند مردم را بترسانند و مطیع کنند.
کامبیز نوروزی، حقوقدان و روزنامه نگار گفت: اما باید در نظر گرفت که وقتی یک موضوع زیاد میشود ترس آدمها از بین میرود. ضمن آن که احساس عدالتجویی نهفته در فطرت و غریضه انسانها هیچگاه به مجازاتهای سختی راضی نمیشود که از آن احساس عدالت هم ندارد. این میتواند موجب خشم و حتی توسعه خشونت شود. در سال گذشته شاهد بودیم که نیمی از زمان اعتراضات مردم به خشونت گرایید که اشتباه بود. چرا که خشونت در اعتراض مدنی هیچ جایی ندارد. اما این خشونت یک واکنش در برابر کنش در مقابل اعتراضات بود. به هر حال اجرای منصفانه، عادلانه، دقیق و به ویژه علنی بودن محاکم به این که جامعه با چشم رفتار عادلانه به اتفاقات نگاه کند، کمک شایانی میکند. وقتی محاکم غیرعلنی است و رای اعدام صادر و اجرا میشود، جامعه اغنا نمیشود.»
منبع: سایت دیده بان ایران