به گزارش مردم سالاری آنلاین، حمله غیرمنتظره حماس به اسرائیل نظم منطقه ای شکننده حاکم بر خاورمیانه را متزلزل کرده است. ایالات متحده با نگرانی از اینکه جنگ غزه به جنگ منطقه ای تبدیل شود، دو ناو هواپیمابر را به شرق مدیترانه اعزام کرده است. در میانه افزایش حملات گروه های حامی ایران در سراسر منطقه، 900 نیروی آمریکایی دیگر در منطقه عملیاتی فرماندهی مرکزی ایالات متحده مستقر شدهاند تا نیروهای دفاعی را تقویت کنند.
هم صدایی شکننده
در این میان، آنکارا و تهران فراتر از مواضع تندشان علیه اسرائیل، منتقدان جدی حضور برجسته ایالات متحده در خاورمیانه هستند. از همین رو، گروهی از ناظران مدعی اند، جنگ غزه، ممکن است، ترکیه و ایران را فارغ از اختلاف های ایدئولوژیک و سیاسی شان در برابر آمریکا هم صدا کنند.آنکارا و تهران هر دو با حماس رابطه دارند، هرچند ماهیت روابطشان متفاوت است. ترکیه بر خلاف متحدان غربی اش، حماس را بخشی از مقاومت فلسطین می داند و حمایت از این گروه را به سان دفاع از آرمان فلسطینی ها قلمداد می کند. به همین منظور، آنکارا پناهگاه امنی برای اعضای حماس فراهم کرده، هرچند از سال 2020، دولت ترکیه محتاط شد و برای ترمیم روابطش با کشورهای عربی، چون مصر، عربستان سعودی، امارات متحده عربی و همچنین با اسرائیل از این گروه فلسطینی فاصله گرفت.
با این حال، چرخه اخیر جنگ غزه زمینه ساز چرخشی جدی در فعل و انفعال های ترکیه شده است. از سوی دیگر ایران از حماس به لحاظ سیاسیف اقتصادی و نظامی حامی حماس است. به ادعای مرکز مطالعات خاورمیانه، تهران ظاهرا می خواهد از شرایط در حال تغییر منطقه علیه اسرائیل استفاده کند. حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه ایران، 26 اکتبر، در مجمع عمومی سازمان ملل متحد از آمادگی ایران برای همکاری با ترکیه و قطر جهت آزادی گروگان ها خبر داد. پیشتر از آن نیز، روسای جمهور و وزرای امور خارجه ایران و ترکیه با هدف مذاکره و هماهنگی گفتگوهای جداگانه ای انجام دادند.
بحرانی که اختلاف ها را به حاشیه برد
ترکیه و ایران علاوه بر نزدیکی با حماس، دارای منافع متقابل دیگری نیز هستند. هر دو بازیگر منتقد حضور آمریکا در سوریه هستند. آنکارا ادامه حمایت آمریکا از کردهای شمال سوریه را برنمی تابد. ایران نیز خواهان خروج ایالات متحده از سوریه و خاورمیانه است. تهران تلاش های آمریکا برای تمرکز و تقویت نیروهایش در مرز سوریه و عراق را تهدیدی برای منطقه می داند. اگرچه تهران حضور نظامی ترکیه و آمریکا در سوریه را برنمی تابد، اما می داند قادر است اختلاف هایش با آنکارا را با توسل به اهرم های دیپلماتیک مدیریت کند. در واقع، تهران هم صدا با مسکو برای میانجیگری بین دمشق و آنکارا خیز برداشت، هرچند نتیجه ای حاصل نشد.
به ادعای موسسه مطالعات خاورمیانه، منافع ترکیه و ایران در قفقاز جنوبی دممکن است ر سایه رقابت ایران و ترکیه همسو شود. به ادعای ناظران،علیرغم آن که ایران هشدارهای آذربایجان در باب کریدور زنگزور را تهدید می داند و نسبت به « تغییر ژئوپلیتیک منطقه» واکنش نشان داده و نگران هم صدایی باکو و تل آویو بوده، اما حالا بیش از هر زمان از طرح پیشنهادی ترکیه حمایت می کند.از منظر تهران، طرح پیشنهادی آنکارا، طرح ابتکاری با هدف بررسی چالش های منطقه ای بدون دخالت قدرت های فرامنطقه ای و غربی است. تا کنون هم ترکیه و هم روسیه در شکل دادن به پویایی های منطقه در قفقاز جنوبی بدون دخالت غرب با ایران همسو هستند.علاوه بر این، ایران و ترکیه بر اساس فرضیات شان در مورد نظم جهانی در حال تغییر همگرایی دارند. نخبگان حاکم ترکیه بر این باورند که «غرب فاقد تفکر استراتژیک است و در مواجهه با مسائل مختلف از جمله روابط با چین، مهاجرت و ترور و تغییر گرانش اقتصادی از غرب به شرق، به طور فزاینده ای از سایر نقاط جهان جدا شده است». ایران نیز چنین باوری دارد. آنکارا و تهران فقط بر اساس فرضیات همگرا نیستند. هم حزب عدالت و توسعه و هم مقام های ایران انسجام و دوام نهادهای غربی را به چالش می کشند.
صف آرایی جهان جنوب در برابر غرب
حمله 7 اکتبر حماس، برای آنکارا و تهران، فرصتی ایجاد کرده تا فرضیه ها و تلاشهای تجدیدنظرطلبانه شان را ارائه دهند. امروز افسانه دستگاه نظامی و اطلاعاتی شکست ناپذیر اسرائیل از میان رفته و تلاش های دولت بایدن برای احیای نظم منطقه از طریق تسهیل عادی سازی روابط اعراب و اسرائیل، دست کم در کوتاه مدت، مختل شده است. بسیاری از کشورهای موسوم به جنوب جهانی از حمایت صریح غرب از اسرائیل سرخورده شده اند. همه این مولفه ها ممکن است راه را برای هم صدایی بازیگران تجدید نظرطلب هموار کند. به عنوان مثال، رهبران حماس 26 اکتبر از مسکو دیدن کردند. در همان روز، علی باقری معاون وزیر امور خارجه ایران نیز در مسکو بود و با هیئت حماس دیدار داشت. همزمان وزیر امور خارجه ترکیه بر اهمیت «موضع یکپارچه چین و روسیه به عنوان اعضای شورای امنیت سازمان ملل متحد» برای حل مسالمت آمیز تنش ها در غزه تاکید کرد.
به ادعای ناظران، محدودیتهای آشکاری برای ظهور «محور رویزیونیسم» وجود دارد. اول و مهمتر از همه، عضویت ترکیه در ناتو است. در میان درگیری های غزه، اردوغان عضویت سوئد در ناتو را تایید کرد. این بدین معنا است که عضویت در ساختار امنیتی غربی به آنکارا اجازه می دهد تا انعطاف پذیرتر باشد. عضویت آنکارا در ناتو باعث می شود که آنکارا میان متحدان غربی خود و روسیه تعامل برقرار کند. رویکردی که در تقابل با رویکرد تهران است.آنکارا همچنین متحدان ایران را تهدیدی بالقوه در سوریه و عراق میبیند. تا زمانی که جنگ در غزه ادامه دارد، تهدید مشترک ناشی از بازگشت ایالات متحده به خاورمیانه ممکن است در کوتاه مدت بر رقابت تهران و آنکارا سایه بیاندازد.