مردم سالاری آنلاين - مسعود اسداللهی: مردم فلسطین تصمیم‌ گرفته‌اند یا آزادی به دست بیاورند، یا شهید شوند

مسعود اسداللهی: مردم فلسطین تصمیم‌ گرفته‌اند یا آزادی به دست بیاورند، یا شهید شوند

مسعود اسداللهی، کارشناس مسائل خاورمیانه، به جماران گفت: عملیات طوفان الاقصی با توجه به عظمت و دستاوردهایش و صحنه‌هایی که از ذلت و خواری ارتش رژیم صهیونیستی آفرید، کاملا توجه ملت‌های مسلمان، عرب و دنیا را به خودش جلب کرده است. در چنین جوی که افکار عمومی حامی مقاومت هست، اگر کشوری بخواهد عادی سازی انجام بدهد انتحار سیاسی کرده است. لذا حداقل تأثیرش این است که روند عادی سازی را با یک معضل بزرگ روبرو کرده و به شدت کند می‌کند؛ اگر نگوییم اصلا به طور کامل متوقف می‌کند.

به گزارش مردم سالاری آنلاین، کارشناس مسائل خاورمیانه با تأکید بر اینکه مردم فلسطین و غزه واقعا تصمیم‌شان را گرفته‌اند برای اینکه یا آزادی به دست بیاورند و یا شهید شوند، گفت: عملیات طوفان الاقصی با توجه به عظمت و دستاوردهایش و صحنه‌هایی که از ذلت و خواری ارتش رژیم صهیونیستی آفرید، کاملا توجه ملت‌های مسلمان، عرب و دنیا را به خودش جلب کرده است. در چنین جوی که افکار عمومی حامی مقاومت است، اگر کشوری بخواهد عادی سازی انجام بدهد انتحار سیاسی کرده است. لذا حداقل تأثیرش این است که روند عادی سازی را با یک معضل بزرگ روبرو کرده و به شدت کند می‌کند؛ اگر نگوییم اصلا به طور کامل متوقف می‌کند.

مشروح گفت‌وگوی جماران با مسعود اسداللهی را در ادامه می‌خوانید:

تحلیل شما از وقایع فلسطین و غزه چیست؟ به نظر شما برتری میدانی با فلسطینی‌ها است یا اسرائیلی‌ها برتری میدانی دارند؟

تحول جدیدی که در مبارزات گروه‌های مقاومت فلسطینی با رژیم صهیونیستی اتفاق افتاده این است که در عملیات طوفان الاقصی می‌بینیم برای اولین بار یک گروه مقاومت فلسطینی، یعنی حماس، از حالت پدافندی خارج شده و به یک عملیات آفندی گسترده اقدام کرده که نقطه عطفی در تاریخ مبارزات فلسطینی - اسرائیلی است. چون تا قبل از این عملیات اسرائیل سعی می‌کرد به هر بهانه‌ای حمله‌ای به غزه داشته باشد و در واقع غزه را تبدیل به کیسه بوکس خودش کرده بود و از جاهای دیگر که لطمه و شکست می‌خورد، برای اعاده حیثیت به غزه حمله می‌کرد، جنایت می‌آفرید و آن موقع گروه‌های مقاومت، چه حماس و چه جهاد اسلامی و دیگران، پاسه می‌دادند و از خودشان دفاع می‌کردند.

با اینکه مقاومت در همان حد هم واقعا یک پیروزی بود؛ یعنی هیچ وقت از پا در نیامدند و تسلیم نشدند. با اینکه شهید زیاد دادند و ارتش اسرائیل ویرانی زیاد ایجاد می‌کرد ولی همواره مقاومت می‌کردند، سر پا می‌ماندند و خسارت‌های مالی و بشری را جبران می‌کردند. اما برای اولین بار شاهد هستیم که یک عملیات بسیار بزرگ، پیچیده، دقیق و با غافلگیری مطلق توسط یک گروه فلسطینی اجرا می‌شود و این رژیم صهیونیستی است که سردرگم است و اصولا نمی‌داند چه عکس‌العملی نشان بدهد. یعنی تنها کاری که الآن دارد انجام می‌دهد «بمباران وحشیانه» است.

اولا می‌ترسد زمینی وارد شود. چون می‌داند اگر زمینی وارد نوار غزه شود تلفات بسیار سنگینی خواهد داشت. چون تراکم جمعیتی و شهری نوار غزه فوق‌العاده بالا است و هر ارتش کلاسیکی وارد شهر شود، در جنگ خیابانی بسیار لطمه خواهد خورد. بنابر این فکر می‌کند که با جنایت آفرینی و کشتارهای وحشیانه این گروه‌ها را وادار کند که تسلیم شوند و ثابت شده که چنین چیزی اتفاق نمی‌افتد. بنابر این، عملیات طوفان الاقصی نقطه عطفی در مبارزات فلسطینی – اسرائیلی است و به فال نیک می‌گیریم و ان شاء الله می‌تواند مقدمه‌ای برای پیروزی‌های جدیدی و پیش‌روی باشد.

یعنی به نظر شما این عملیات می‌تواند مقدمه‌ای برای پیش‌روی حماس و سایر گروه‌های فلسطینی باشد تا ان شاء الله منجر به آزادی کامل سرزمین آنها شود؟

بله. البته گروه‌های مقاومت همیشه در حال پیش‌روی بوده‌اند. همواره باید به خاطر بیاوریم که اینها یک زمانی با سنگ مبارزه می‌کردند. انتفاضه اول که معروف به «انتفاضة الحجر» است، سلاح آنها سنگ بود. از آنجا شروع کردند و در طی سه چهار دهه به اینجا رسیده‌اند که الآن با پیشرفته‌ترین سلاح‌هایی که خیلی از آنها را هم خودشان تولید می‌کنند. این نشان می‌دهد به خودکفایی رسیده‌اند و به توانایی‌های بسیار بالایی دست پیدا کرده‌اند؛ از نظر فرماندهی و قدرت انجام عملیات خیلی تغییر کرده‌اند.

بنابر این گروه‌های مقاومت همیشه در حال پیشرفت بوده‌اند؛ اما اینجا نقطه عطفی است که از پدافند به آفند آمده‌اند و قطعا برای آزادی قدس و کل سرزمین فلسطین، این ضروری بود. یعنی فقط با پدافند میسر نبود و باید این مرحله در سه چهار دهه طی می‌شد که الآن می‌توانند وارد سرزمین‌های تحت اشغال صهیونیست‌ها شوند؛ نشان می‌دهد که این می‌تواند ادامه پیدا کند.

یعنی پروپاگاندایی که صهیونیست‌ها همیشه در خصوص توان نظامی خود داشتند، با این عملیات شکسته شده است؟

نه تنها پروپاگاندای آنها بلکه جایگاه ارتش اسرائیل، که در واقع عمود خیمه رژیم صهیونیستی بود. یعنی مقوله معروفی هست که می‌گویند همه دولت‌ها ارتش دارند و اما اسرائیل ارتشی است که دولت دارد. یعنی تمام این سیستم بر اساس ارتش است و ارتش در رژیم صهیونیستی تقدسی داشت و هاله‌ای از تقدس دور آن بود؛ اصلا خدمت در ارتش افتخار بسیار بزرگی در رژیم صهیونیستی بود و ترقی در این نظام، به خصوص در پست‌های سیاسی، مرهون این بود که فرد در ارتش خدمت کرده باشد و در عملیات‌های خطرناک و بزرگ سهیم بوده باشد. کسی که این نوع سابقه مبارزاتی نداشت اصلا نمی‌توانست نخست وزیر شود.

الآن با شکست‌های پی در پی، به خصوص عملیات طوفان الاقصی، نشان داد ارتش اسرائیل ابهتی که داشت و ادعا می‌کرد سیطره اطلاعاتی بی حساب دارد و همه چیز را از قبل خبر دارد، دیدیم چطور غافلگیر شد و در سطح سرلشکر و سرتیپش اسیر شدند؛ آن هم با لباس خواب.

بنابر این عملیات روانی آنها کاملا شکست خورده، اما جایگاه خودشان در میان ملت‌شان را هم از دست داده‌اند. الآن درخواست‌های زیادی از طرف تحلیل‌گران و شخصیت‌های رسانه‌ای و نویسندگان مهم درخواست‌هایی برای استعفای رئیس ستاد ارتش، مسئول اطلاعات ارتش و مسئول عملیات ارتش برای اولین بار در اسرائیل مطرح می‌شود. نشان می‌دهد که شکست و همان طوری که مقام معظم رهبری فرمودند، قابل ترمیم هم نیست. صهیونیست‌ها باید بدانندکه با بمباران و کشتن مردم بی گناه غزه نمی‌توانند آن ابهت را برگردانند.

پشتوانه مردمی و سرمایه اجتماعی حماس چقدر به موفقیت‌های آنها کمک می‌کند؟

وضعیتی که ما الآن می‌بینیم، سال‌ها به همین حالت بوده و با هر عملیاتی واقعا اسرائیلی‌ها جنایت‌های بزرگی می‌کردند که حجم ویرانگری آنها فوق‌العاده زیاد بوده است. ولی به هیچ وجه باعث نشده بود که گروه‌های مقاومت پایگاه مردمی‌شان را از دست بدهند. این نشان می‌دهد مردم فلسطین و غزه واقعا تصمیم‌شان را گرفته‌اند برای اینکه یا آزادی به دست بیاورند و یا شهید شوند.

اگر این پایگاه مردمی نبود حماس نمی‌توانست در منطقه‌ای به کوچکی غزه این طوری مقاومت کند و مقاومتش را می‌شکست؛ چون مردم علیه آنها تظاهرات می‌کردند. حتی یک مورد نبوده که در طول این سال‌ها مردم غزه علیه گروه‌های تظاهرات کنند. معلوم است که زمینه خیلی قوی هست و ریشه در دل مردم و توانایی آنها دارد.

یکی از تحلیل‌ها پیش‌روی حماس در عملیات طوفان الاقصی را تله یا دام اسرائیل برای حماس می‌داند. نظر شما در این خصوص چیست؟

من هم این را شنیده‌ام. ما در کشورمان یک عده داریم که هرکسی هر حرفی بزند می‌گویند شما به تئوری توطئه اعتقاد دارید ولی حالا خودشان خریدار این تئوری شده‌اند و چون نمی‌توانند این شکست ارتش اسرائیل را باور کنند، توسط رسانه‌های فارسی زبان هم خیلی به این دامن می‌زنند. اول که می‌گفتند توافق بین حماس و نتانیاهو بوده و چون خیلی مسخره بود، آن را تبدیل به یک دام کرده‌اند.

اولا این چه طور دامی است که اسرائیل بالاترین تلفات تاریخ خودش در یک روز را داده و آن ابهت شکسته شده است و همچنین شکاف اجتماعی بسیار شدید شده و اینها اصلا قابل جبران نیست. بنابر این تله‌ای نیست و اگر هم هست، خودشان در چنین تله‌ای افتاده‌اند. همه می‌دانند که سال اخیر یک شکاف عمودی در جامعه اسرائیل اتفاق افتاده و دو جناح کاملا دور از نظر مواضع و طرز عقیده در مقابل هم قرار گرفته‌اند و اتفاقا یکی از عواملی که جامعه اسرائیل تضعیف شده همین تضاد شدید در خود این جامعه است. به غیر از قدرتمند شدن مقاومت، آنجا هم این بحث هست.

بنابر این تله‌ای در کار نیست؛ این مرحله بسیار افتخارآمیزی است که مقاومت این مرحله را شروع کرده و ان شاء الله بتواند ادامه و گسترش بدهد. الآن شما می‌بینید سردرگمی عجیبی در بین مسئولین رژیم صهیونیستی وجود دارد و واقعا نمی‌دانند چه کار باید انجام بدهند. یعنی راه حلی ندارند و می‌ترسند از راه زمینی وارد شوند و از سوی دیگر با بمباران کردن مشکلی حل نمی‌شود. این جنایت‌ها را تا چند روز می‌توانند ادامه بدهند.

به نظر می‌آید یک بعد دیگر قضیه این باشد که در روزهای قبل این عملیات اخبار مختلفی از عادی سازی روابط عربستان و کشورهای خلیج فارس با رژیم صهیونیستی داشته‌ایم. شروع این عملیات و ادامه آن چه تأثیری می‌تواند در روند این عادی سازی داشته باشد؟

این عملیات با توجه به عظمت و دستاوردهایش و صحنه‌هایی که از ذلت و خواری ارتش رژیم صهیونیستی آفرید، کاملا توجه ملت‌های مسلمان، عرب و دنیا را به خودش جلب کرده است. در چنین جوی که افکار عمومی حامی مقاومت هست، اگر کشوری بخواهد عادی سازی انجام بدهد انتحار سیاسی کرده است. لذا حداقل تأثیرش این است که روند عادی سازی را با یک معضل بزرگ روبرو کرده و به شدت کند می‌کند؛ اگر نگوییم اصلا به طور کامل متوقف می‌کند.

یعنی از این به بعد اگر کشوری بخواهد عادی سازی انجام بدهد، آبروی خودش را از دست می‌دهد. آن هم کشوری مثل عربستان که ادعای سرزمین حرمین شریفین و پادشاهش به عنوان خادم حرمین شریفین دارد. وقتی کل جهان اسلام یک عقیده دارد و آن مبارزه علیه صهیونیست‌ها است، اگر عربستان بخواهد در این شرایط عادی سازی کند، قطعا برای او خیلی گران تمام می‌شود و پایگاهش را از دست می‌دهد.

حداقل این روند مدتی به تأخیر می‌افتد تا آنها هم ببینند آیا اوضاع عادی می‌شود؟ آیا وضعیت به حالتی بر می‌گردد که بتوانند عادی سازی را ادامه بدهند یا ممکن است این روند خیلی طولانی شود؟ بنابر این به نظر من یکی از دستاوردهای بسیار خوب این عملیات همین بحث است و به همین خاطر حماس درخواست کرده که جمعه این هفته را ملت‌های جهان اسلام بعد از نماز جمعه در حمایت از مقاومت فلسطین به خیابان‌ها بیایند، تظاهرات داشته باشند و حمایت کنند که این مسأله تثبیت شود. وقتی آن حجم عظیم از مسلمان به خیابان بیاید، قطعا دولت‌ها به این راحتی نمی‌توانند دنبال عادی سازی باشند.

با توجه به اینکه فلسطینی‌ها تأکید دارند که فعلا آتش‌بسی در کار نیست، دورنما و آینده عملیات طوفان الاقصی را چطور می‌بینید؟

این عملیات همین الآن هم تمام شود و آتش‌بس اعلام شود با پیروزی بزرگ جنبش حماس و مقاومت تمام شده است. چون چیزی که از دید اسرائیلی‌ها اصلا قابل تصور نبود اتفاق افتاد؛ حجم بسیار بالای تلفات، مجروحین و اسرای اسرائیلی‌ها. می‌دانید که با این حجم اسیر چقدر زندانی فلسطینی می‌توانند آزاد کنند؟ چقدر می‌توانند از طرف مقابل امتیاز بگیرند؟ بنابر این اگر همین الآن آتش‌بس اعلام شود، پیروز جنگ گروه‌های فلسطینی هستند.

اگر هم ادامه داشته باشد، قطعا پیروزی با فلسطینی‌ها است؛ چون همین که بتوانند به جنگ ادامه بدهند، یعنی این توان را داشته باشند که زیر بمباران‌های وحشیانه مقاومت کنند و ادامه بدهند، که همین الآن هم دارند این کار را می‌کنند و به اهداف اسرائیلی داخل سرزمین‌های اشغالی موشک می‌زنند، این هم پیروزی است. یعنی مشخص است که به رغم همه جنایت‌های اسرائیلی‌ها، اینها توان ادامه مبارزه را دارند. لذا این عملیات هر حالتی پیدا کند، برنده این دور از مبارزه گروه‌های فلسطینی هستند؛ تا ببینیم بعدها چه تحولاتی را شاهد خواهیم بود.

فقط یک نکته هست که مقام معظم رهبری هم اشاره کردند. چون برای اسرائیلی‌ها مایه سرشکستگی بود که از گروه کوچکی مثل حماس چنین شکستی را متحمل شوند، شروع به متهم کردن ایران کردند که این عملیات با طراحی ایرانی و دستور ایران انجام شده است. اولا این دروغ است و مسئولین ما حتی اطلاع هم نداشتند که قرار است چنین اتفاقی بیفتد. از سوی دیگر نوع رابطه جمهوری اسلامی با گروه‌های مقاومت این طوری نیست که دستور بدهد.

جمهوری اسلامی از اینها حمایت و پشتیبانی می‌کند، ولی تصمیم‌گیری با خودشان است. برای اینکه خودشان باید به این پختگی برسند و تصمیم‌گیری صحیح انجام بدهند و بعد تبعاتش را هم بپذیرند. اگر نجنگند و به علت کوتاه آمدن متحمل خسارت‌هایی شوند خودشان مسئول هستند و اگر بجنگند و مسائل دیگر شود باز هم خودشان مسئول هستند.

ما فقط پشتیبانی داریم و همه دنیا هم این را می‌داند و چیز جدیدی نیست؛ ما جز پشتیبانی کاری نمی‌کنیم و خودشان تصمیم می‌گیرند. رهبری هم فرمودند من پیشانی و بازوی طراحان فلسطینی این عملیات را می‌بوسم؛ و کسانی که آن را انجام داده‌اند. رسانه‌های ما هم باید این را منعکس کنند.