میان فرکانس عصرهای صورتت کوچه در نمای مرفین پلاستیکی می شکند، روی پیاده روی خودم چه باید می کردم؟ هیچکس عقل سرخ را حدس نزد تا بارانم سهروردی کوچک، بلند می بُردَت، بر گُرده ماهی سوار بودم این همه حرف های بی خود را آسمان یخ زده می نویسد در پهلویش!، تا جابجایی بستنی قیفی در رگ روی آنسوتر به لالایی غمگینی غروب می زنم.... مادرم به برف برگشت تمام قهوه خانه ام نفسش بند آمد تیتر اول کاغذ اخبار انگ معنا می خورم با تلفظ غلیظ《

》میان فرکانس عصرهای صورتت کوچه در نمای مرفین پلاستیکی می شکند، روی پیاده روی خودم چه باید می کردم؟ هیچکس عقل سرخ را حدس نزد تا بارانم سهروردی کوچک، بلند می بُردَت، بر گُرده ماهی سوار بودم این همه حرف های بی خود را آسمان یخ زده می نویسد در پهلویش!، تا جابجایی بستنی قیفی در رگ روی آنسوتر به لالایی غمگینی غروب می زنم.... مادرم به برف برگشت تمام قهوه خانه ام نفسش بند آمد تیتر اول کاغذ اخبار انگ معنا می خورم با تلفظ غلیظ《
آنچه خواندید شعری فراسپید بود از علی آزاد شاعر فراسپید که سخن و نگاهی تازه دارد. شعر فراسپید مرزهای شعر را درمی‌نوردد تا به نثر و از نثر میرود تا به شعر. انگار عارفی که در قدیم شطحیات می‌نوشته بر آن شده است که حال فراسپید بگوید و دعوتی باشد به تفکر و تامل و تلمذ. می‌توان فراسپید را شورشی عرفانی در شعر و نثر خواند و دریافتی نو از حقیقت که مخاطب را یکسر به جهانی نو فرامی‌خواند و دیدن و شنیدنی دیگر. شورش معنا‌آفرین شعر فراسپید برای ادبیات فارسی خجسته و حرکتی رو به جلو و زیباست.
》تا شوقم تقاضا که می گیرد، از لبریز حیرتم خالی می شود سر تسلیم آفتاب افتادم، اینجا زندگی فرارش گرفته، وقتی هوا را المتوازي الاضلاع دایره می نامید! اصلا به شما چه؟ تب اسب کشیدم؟ بودنم با دیالوگ شدن نیچه درد می گرفت؟ تعجب نکنید، من را تا، تا شدن آب، تا امضای بایزدید بسطامی ادامه می دهم‌، تا جنوب تاک ، سر خط معنی مادر است《.
دفتر شعر گنجشک در اتاق ریکاوری را باید یاری به زبان برای ریکاوری در زمانه حال و فراخوانی برای همه برای سخن‌آوری و اندیشه‌آفرینی دانست. دفتر شعری که آمده است مخاطب را به دریا ببرد و مهمان رویا کند به وقت اکنون و به صرف شعر.
مجموعه شعر فراسپید گنجشک در اتاق ریکاوری از  علی آزاد را  نشر هرمز در ۱۰۴ صفحه و با قیمت ۸۵۰۰۰ تومان رهسپار بازار کتاب کرده است.