روزهای پایانی ریاست احمدینژاد بر دولت با یک پرسش و چند پاسخ مختلف همراه است. این پرسش که شاید پاسخ به آن بعنوان پاسخ به تاریخ تلقی شود، این است که آیا احمدینژاد همچنان یک رئیس جمهور اصولگراست یا با توجه به عملکرد، تعریف مناسبات با قوای دیگر و... از تعاریف مرسوم اصولگرایی فاصله گرفته و خود و حامیانش بعنوان یک طیف خاص شناخته میشوند؟
به گزارش خبرنگار ایلنا، بسیاری از صاحبنظران معتقدند، احمدینژاد توانست یک شناسنامه خاص با مشخصات و خط فکری منحصر به فرد برای خود داشته باشد و در بسیاری از زمینههای فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و... بر مبنای تفکراتی متفاوت با آنچه اصولگرایی سنتی شناخته میشود حرکت کند. با اینهمه هنوز هم عدهای هستند که احمدینژاد را یک رئیس جمهور اصولگرا میدانند.
احمدینژاد حب بچههای ارزشی را به بهای اندک فروخت
بخش زیادی از انتقادات به عملکرد دولت و احمدینژاد از سوی نیروهای مذهبی و بدنه جامعه اصولگرا مطرح میشود که غالبا ارتباط مستقیم و نزدیکی با قدرت حاکم ندارند بلکه از طریق نمایندگان مجلس، پایگاههای علمی و حوزوی و همچنین هیاتهای مذهبی و... به دایره اصولگرایی پیوند خوردهاند.
موسوینژاد یکی از نمایندگان مجلس در نطق میان دستور خود در تاریخ ۲۶ آذر ماه ۱۳۹۱ با بیان اینکه حب بچههای ارزشی در انقلاب نصیب هرکس نشده است، خطاب به احمدینژاد گفت: آقای احمدینژاد شما این ثمر گرانبها را داشتید و به بهای اندک فروختید. این نماینده مجلس با طرح این سوال که آقای احمدینژاد حفظ برخی افراد چقدر میارزد، توضیح داد: چه بر سر احمدینژاد آمده است که عواید فرزندان انقلاب را موهبت الهی نمیداند و حضور فردی در کنار خود را ترجیح داده و آن را از مواهب الهی میداند. سربازان امام خامنهای (مدظله) به جز مقام ولایت، آرمانهای اسلام، انقلاب و شهدا برای کسی خط قرمزی قائل نیستند. شاید دیر شده باشد اما هنوز فرصت جبران وجود دارد. آقای احمدینژاد خود را از منیت جدا کنید تا برای خدا باشید.
خلق یک طبقه جدید اجتماعی از سوی احمدینژاد
نسبت دولت احمدینژاد با گروههای مختلف سیاسی اصولگرا همواره محل مناقشه بوده است، برخوردهای برخی از افراد نزدیک به دولت و یا حتی خود احمدینژاد با طیفهایی مثل موتلفه، جبهه پیروان و همچنین روحانیت نشان دهنده این فاصله است.
سعید لیلاز از کارشناسان اقتصادی کشور در زمینه روند حمایتی اصولگرایان از احمدینژاد میگوید: دولت در یک دوره حاکمیت پوپولیسم چنان محبوب واقع شد که یک نماینده مجلس ته مانده لیوان آقای رییس جمهور را سرکشید و هیچ کس هم به او معترض نشد. این نشان دهنده ادغام نظرات مجلس و دولت و شیفتگی مجلس به رییس جمهور بود.
این اقتصاددان با ذکر اینکه از نظر من عبارت «محافظه کار سنتی» برای «اصول گرایان» مناسبتر است، دلیل اصلی اختلاف این طیف و احمدینژاد را ظهور یک «طبقه جدید اجتماعی» دانست و تصریح کرد: محافظه کاران تصور میکردند روی کار آمدن احمدینژاد به بهبود موقعیت اجتماعی و اقتصادی آنها منجر میشود ولی احمدینژاد یک «طبقه جدید اجتماعی» را خلق کرد که با منافع طبقه سنتی بازار و جناح راست همسو نبود.
درحال حاضر محافظه کاران مخالف دولت آقای احمدینژاد هستند و علاقه مندند هر چه زودتر این دولت به پایان رسد یا نیمه تمام بماند تا آنها بتوانند به «اولیگارشی خاص» که در ۸ سال گذشته شکل گرفته فشار بیاورند.
لیلاز به عنوان نمونه به بحث افشای اسامی مفسدین اقتصادی اشاره کرد و گفت: تضاد بین محافظه کاران و احمدینژاد در حوزه اقتصادی قابل مشاهده است، چون پایگاه اقتصادی اصلاح طلبان اقشار متوسط شهری هستند و از این حیث تضادی با این دو طیف در مناسبات اقتصادی ندارند.
تلاش اصولگرایان برای روی کار آمدن احمدینژاد
محسن کوهکن، عضو جبهه پیروان خط امام و رهبری درباره حضور یا خروج احمدینژاد از دایره اصولگرایی به ایلنا میگوید: اگر دولت ادعا کند در دایره اصولگرایی نیست، باید بداند این تیغ دو لبه دارد. احمدینژاد نیز نباید فراموش کند که استاندار و شهردار شدن و حتی رییس جمهور شدنش حاصل کار فردی خود نبود. بلکه بنابر شناخت و حمایت مجموعه اصولگرایان روی کار آمد.
یحییزاده یکی از اعضای فراکسیون روحانیون مجلس نهم هم، معتقد است احمدینژاد همچنان در دایره اصولگرایی تعریف میشود. وی در این زمینه به ایلنا میگوید: احمدینژاد یک اصولگرا است و اصولگرایان نیز برای رسیدن وی به ریاست جمهوری از سال ۸۴ تلاشهای زیادی کردند. بنابراین ما احمدینژاد را طبیعتا یک اصولگرا میدانیم. شاید احمدینژاد بگوید که مستقل است ولی این در حرف وجود دارد و در عمل کسانیکه میگویند مستقل هستیم غالبا مستقل نیستند و دارای طرز تفکر و موضع سیاسی هستند. بنابراین این موضوع در لفظ وجود دارد ولی ما احمدینژاد را اصولگرا میدانیم.
پایگاه اجتماعی اصولگرایان ضعیف شده است
عملکرد و مواضع سیاسی و اقتصادی اصولگرایان که مجلس شورای اسلامی و ریاستجمهوری ۸ سال گذشته را در اختیار دارند، باعث تغییر پایگاه اجتماعی آنها شده است یا حداقل شرایط را برای روی کارآمدن راحت و بدون دردسر این طیف سیاسی سخت کرده است.
داریوش قنبری در این زمینه میگوید: اصولگرایان اگرچه به نسبت جریان اصلاحات توانستهاند طی این سالها انسجام بهتری داشته باشند، اما به همین نسبت نیز پایگاه اجتماعی آنها ضعیف شده است. از چند سال گذشته همواره اختلافاتی میان اصولگرایان سنتی و افراطی وجود داشته است. اگرچه در جریان اصولگرایی، معتدلین همواره در راستای منافع نظام حرکت میکنند، اما افراطیون به دنبال کسب هویت و عنوان هستند.
علی محمد حاضری نیز با تاکید بر مسئولیت اصولگرایان در شرایط فعلی کشور به ایلنا گفت: اگرچه تلاش برای حذف اصلاح طلبان از هر جهتی قابل نقد است اما از طرفی نیز این فرصت را فراهم میکند که بتوانیم امروز با صراحت بگوییم که مسئول کلیه امور کشور طی این هفت سال اصولگرایان بودند.