کد QR مطلبدریافت صفحه با کد QR

با رسوب نیروی انسانی غیرمتخصص در پایگاه‌های میراث فرهنگی مواجهیم

25 تير 1402 ساعت 11:15

رضا سامه تاکید کرد: اگر با هر مسئله‌ای، به کوچک‌سازی عرصه‌ها ورود پیدا کنیم، این امر تبدیل به رویه و سنت نادرست می‌شود. هر چند بر این باورم بازنگری در بسیاری از عرصه‌ها و حرایم تاریخی لازم است اما این اقدام را در شرایط انفعال نمی‌پسندم. هر بازنگری باید برمبنای اقتضائات شایسته خود باشد.


این روزها شاهد تغییرات گسترده‌ای در رویکردهای مدیریتی و ساختاری پایگاه‌های میراث‌فرهنگی کشور اعم از ملی و جهانی هستیم که همزمان اخباری درخصوص وقوع تعرضات و گاه تخریب در برخی از آثار تحت مدیریت پایگاه‌ها همچون چغازنبیل به گوش می‌رسد. این تغییرات در نحوة تخصیص اعتبارات و بودجه و حتی شیوه کاوش‌ها، حفاظت و مرمت در پایگاه‌ها مشهود است. از این رو با رضا سامه (مدیرکل پایگاه‌های میراث ملی و جهانی) به گفتگو نشستیم که در ادامه خلاصه‌ای از آن را می‌خوانید:

تقریبا از دی ماه سال گذشته، فعالان میراث‌فرهنگی از تخریب و سرقت آجر نوشته‌های باستانی چغازنبیل خبر دادند و درحالی که عکس‌ها و تصاویر صحت این اخبار را تأئید می‌کرد، مسئولان پایگاه میراث جهانی چغازنبیل و البته مدیرکل میراث فرهنگی و گردشگری استان درصدد تکذیب این خبر برآمدند. روند تعرض به چغازنبیل حتی تا این روزها نیز ادامه یافته و چندی پیش نیز شاهد انتشار خبری دیگر درخصوص تعرض افراد ناشناس به محوطه بنای جهانی چغازنبیل بودیم که البته مسئولان استان تأکید دارند که ناکام ماند. چگونه است که طی چند ماه شاهد چنین تعرضاتی به محوطه میراث جهانی هستیم؟ چگونه است که مسئولان میراث خود را ملزم به پاسخگویی نمی‌دانند و این امر این اجازه را به سارقان و تخریب‌گران می‌دهد تا طی چند ماه چندین تعرض به مجموعه داشته باشند و تخریب‌هایی را ایجاد کنند؟ آیا سازوکاری برای عدم پاسخگویی یا تکذیب و تأیید و… مسئولان پایگاه‌ها در نظر گرفته شده؟ مشکل حفاظت و نگهداری از پایگاه‌های میراث‌فرهنگی اعم از جهانی و ملی چیست؟ 

آنطور که دریافتم مسئله طرح شده از سوی شما در راستای موضوع «حفاظت» است. می‌دانیم که حفاظت در شرایطی اتفاق می‌افتد که حفظ آن شرایط گاهی از خودِ امر حفاظت آثار نیز مهم‌تر است. یکی از علل شکل‌گیری پایگاه‌های میراث فرهنگی برای مدیریت این شرایط جهت تحقق حفاظت بوده که ابداً به معنی ایجاد محدودیت صرف برای مجموعه‌ها نیست. یک بعد حفاظت از طریق حفاظت فیزیکی از عرصه و حریم به پشتوانه قوانین امکان‌پذیر است اما ابعاد پیچیده‌تر دیگری نیز وجود دارد. برای مثال حفاظت توسط جامعه محلی پشتیبان نیز اهمیت داشته و به نظر می‌رسد در این خصوص باید مشخصاً نقش‌ها را دوباره تعریف و برای آن زمینه‌سازی کنیم. 

این الزامات درون‌سازمانی کار ما است؛ با وجود اعتراف به کاستی‌های فراوان در منابع اقتصادی و امکانات در حوزة پایگاه‌ها، می‌توان به کمبود نیروی یگان حفاظت به عنوان یکی از محدودیت‌ها اشاره داشت که البته تشکیلاتی مستقل در ساختار وزارتخانه دارد و در حال پیگیری هستند. همچنین نیازمند تجهیزات الکترونیکی پایش از جمله دوربین‌های مداربسته هستیم که برای تأمین آن نیز کمیته‌ای ویژه در حال برنامه‌ریزی است. بخش حراست نیز اهمیت دارد که جزء اولویت‌های ما در اصلاح ساختار تشکیلاتی است و همه این بخش‌ها در کنار یکدیگر در یک تعامل سازنده، ما را در تحقّق امر حفاظت یاری خواهند داد. 

اما حفاظت در ابعاد دیگر به سطح آموزش، فرهنگ، امنیت و وجود فضای همراه با آرامش در سطح شهرستان، استان و حتی کشور وابسته است. متاسفانه بسیاری از آسیب‌هایی که با آن مواجه هستیم، ناشی از این ابعاد هستند. رویدادها و مطالبات اجتماعی حاکم بر جامعه از یک سو و عدم توجه همه‌جانبه نسبت به مسئولیت توأمان سایر دستگاه‌های اجرایی کشور به آثار تاریخی و فرهنگی از سوی دیگر، امر حفاظت را بیش از پیش با دشواری مواجه نموده است. برای مثال سهم آموزش و پرورش، صدا و سیما و… در ارتقای آگاهی نسبت به موضوع بسیار ناچیز است و یا جامعه خیرین آنطور که باید به اهمیت موضوع و حمایت از آن هدایت نشده‌اند. گاهی ملاحظات ذاتی حفاظت نیز آنطور که شایسته است در مراجع حاکمیتی کشور پیگیری نشده است. 

تخریب آثار تاریخی و حفاری‌های غیرمجاز یک اتفاق در سطح هستند که ریشه در عمق دارند. معلولی هستند که نباید صرفاً به رفع آن بسنده کنیم؛ بلکه باید علت را ریشه‌یابی کرد و این درحالی است که کمتر بدان پرداخته‌ایم و راه‌حل ارائه داده‌ایم. عموماً زمانی که چنین اتفاقاتی رخ می‌دهد به جای آنکه مشکل را به مسئله تبدیل کنیم و برای حل آن چاره‌ای بیاندیشیم، بلافاصله به دنبال فرد یا نهادی هستیم که وی را مسئول بدانیم؛ درحالی که رفع علت مهم‌تر از آن است. طبیعی است در این فضا، مقام مسئول با احتیاط بیشتری موضع‌گیری می‌کند؛ زیرا شاید تبیین ابعاد ریشه‌ای مسئله در آن زمان فراهم نباشد. 

بنا بر صحبت‌های شما هر کدام از عوامل از کمبود نیروی یگان حفاظت گرفته تا مشکلات اقتصادی عموم جامعه و حتی نارسایی‌های فرهنگی می‌تواند زمینه‌ساز تخریب آثار تاریخی و حفاری‌های غیرمجاز باشد اما آیا به طور خاص درخصوص تخریبی که در میراث جهانی چغازنبیل شاهد بودیم، تحقیق و بررسی صورت گرفته و درباره علل آن واکاوی شده؟ چرا ما طی چند ماه شاهد چندین تعرض و تخریب و وارد شدن آسیب به این میراث جهانی بودیم؟ 

در این خصوص دو جایگاه موضوع و میدان را باید از هم تفکیک کرد. چغازنبیل، هفت تپه، شوش و یا هر نقطه‌ای که دارای پایگاه میراث فرهنگی اعم از جهانی و ملی باشد، در استان خود دارای موقعیت جغرافیایی و میدانی هستند که در مرز مسئولیت استانی مدیریت قرار دارند. با توجه به تفویض اختیاراتی که به استان‌ها صورت گرفته بسیاری از اختیارات از ستاد مرکز به مدیریت استان محوّل شده و در نهایت مقام پاسخگو مدیرکل استان، مدیر پایگاه و مسئولین محلی هستند. همانطور که می‌دانید گاهی مرجع رسیدگی به مسائل حقوقی یک سایت با اهمیت جهانی، دستگاه قضایی شهرستان محل استقرار آن اثر می‌شود و شورای تأمین نیز در همان سطح و یا نهایتاً در سطح استانی به موضوع می‌پردازد. همکاران ما در اداره کل محترم میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی و مدیریت پایگاه میراث جهانی به طور شایسته و با سرعت عمل ممکن به پشتوانه مراجع انتظامی محلی موضوع را پیگیری نموده‌اند اما به سبب تغییر ارتباط موضوعی امور مربوط به چغازنبیل از شهرستان شوش به شهرستان کرخه، اندکی وقفه در پیگیری پیش آمد. این یکی از همان مسائلی است که خارج از اختیار سازمانی بر حوزه مأموریتی ما مؤثر است و بدان اشاره کردم. به لحاظ موضوع نیز با مبتنی بر گزارش ارسالی همکاران استانی خود، موضوع را در سطح وزارت و ملی پیگیری می‌کنیم. 

سطح آسیب وارد شده به چغازنبیل چقدر بود؟ مسئولان پایگاه میراث جهانی چغازنبیل چه گزارشی از این تعرضات و تخریب‌ها ارائه دادند؟ آیا همانطور که گفته می‌شود آجر نوشته چغازنبیل تخریب شده است؟ 

چغازنبیل محوطه باستانی بسیار گسترده‌ای با فاصله قابل توجه از مراکز شهری است که حصار ندارد. طبیعی است شرایط امنیتی ویژه‌ای می‌طلبد که برای چنین محوطه‌هایی در حال پیگیری در سطح شورای عالی امنیت ملی هستیم. همانطور که عرض کردم پرونده رسیدگی به این موضوع اخیر در مراجع قضایی استان در جریان است و تمام شواهد لازم و گزارشات پایگاه توسط مدیر مربوطه در اختیار ایشان قرار داده شده است. طبیعی است برخی از این مستندات، جنبه محرمانه داشته باشند. احتمالاً موضوع با قصد سرقت و نه تخریب بوده که نظر به محدودیت‌های موجود چون موفقیت‌آمیز نبوده، آسیب‌هایی نیز به اثر وارد شده است. افراد شناسایی شده و بزودی شاهد رأی قضایی مربوطه خواهیم بود و اخبار آن نیز انتشار خواهد یافت. 

از پایگاه‌های میراث جهانی همچون تخت جمشید، پاسارگاد و شوش و سایر پایگاه‌ها که مدت‌هاست به واسطه تغییر مدیریت و سرپرست در آن‌ها خبری از آن‌ها درج نشده، چه خبر؟ این محوطه‌ها از جمله محوطه‌های بسیار مهم برای عموم جامعه هستند که حفاظت و مرمت آن از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است اما عملا چندین ماه است که هیچ خبری از چگونگی پیشروی کارگاه‌های مرمتی در این مجموعه‌ها منتشر نمی‌شود. در این خصوص توضیح دهید. 

همانطور که می‌دانید در دوره مدیریت جدید پس از ابلاغ نظام‌نامه پایگاه‌ها، تحولّات جدیدی آغاز شده است که تغییر مدیریت و سازوکار اجرایی یکی از الزامات آن است. در طول ۱۰ ماه گذشته حکم حدود ۲۰ مدیر یا سرپرست پایگاه توسط اداره کل پایگاه‌ها ابلاغ شده و تعدادی قریب به ۱۵ سرپرست پایگاه نیز توسط مدیر کل استان‌ها منصوب شده‌اند. انتصاب این عزیزان نتیجه بررسی بالغ بر ۵۰ پرونده تشکیل شده در کمیته انتصابات پایگاه‌های میراث ملی و جهانی است. 

در این میان تعدادی از همکاران به دلیل پیگیری فرآیند ویژه، به عنوان سرپرست پایگاه منصوب شده بودند که اکنون حدود ۶ ماه از سرپرستی آن‌ها می‌گذرد و پایگاه‌های مذکور نیز از قبیل آن‌ها می‌باشند. بزودی مدیر قطعی پایگاه میراث جهانی تخت جمشید معرفی و مجموعه‌هایی که مدیران آن‌ها دوره نسبتاً طولانی مسئولیت داشته‌اند و خدمات شایسته‌ای نیز ارائه نموده‌اند مانند بازار تاریخی تبریز، بافت تاریخی شهر یزد و… از ایشان تقدیر و افراد جایگزین معرفی خواهند شد. 

با فراغت از برخی امور زیربنایی در سال گذشته، از ابتدای امسال به موضوع حفاظت و مرمت بطور جدی پرداخته‌ایم و به کمک پایگاه‌ها به شکلی ماموریت‌محور در حال برنامه‌ریزی هستیم. موضوعات واجد اولویت در این راستا از طریق پایگاه‌ها در قالب سه پیشنهاد ارائه شده که مقرّر است طی دو سال آینده تعیین تکلیف شوند. شرح پروژه و ابعاد اهمیت آن، سوابق انجام پروژه، ساختار سازمانی اجرا، امکانات مورد نیاز، برآورد مالی و برنامه زمان‌بندی نیز تهیه شده است. این پیشنهادات در قالب مسئولیت‌های اجتماعی به زودی در انجمن خیرین میراث‌فرهنگی ارائه و با مخاطبین جهت تأمین منابع به اشتراک گذاشته خواهد شد. 

در بخشی از صحبت‌هایتان به واحدها و مراکزی اشاره داشتید که در حفاظت و مرمت آثار و پایگاه‌های میراث فرهنگی دخیل هستند. از آن جمله می‌توان به یگان حفاظت اشاره داشت. تعامل اداره کل پایگاه‌ها و بخصوص مدیران پایگاه‌های میراث فرهنگی با بخش‌های دخیل در حوزه حفاظت چگونه است؟ 

ما در حال تنظیم تفاهم‌نامه‌های داخلی با واحدهای درون سازمانی خود هستیم. تعهداتی نیز در این تفاهم‌نامه‌ها پیش‌بینی شده است. در سطح برون وزارتی نیز تفاهم‌نامه‌ها با سایر دستگاه‌ها بطور جدی پیگیری می‌شوند. نکته حائز اهمیت این است که میراث‌فرهنگی باید در سطح ملی موضوعیت و مرجعیت پیدا کند. چندین جلسه با نمایندگان مجلس در خصوص بودجه میراث‌فرهنگی داشتیم و متوجه سایر اولویت‌های کشور نیز هستیم. اما همانطور که قائم مقام وزیر و معاون میراث‌فرهنگی مطلبی را در صفحه اینستاگرام با عنوان «بودجه میراث فرهنگی در تعلیق» منتشر کردند، همانجا به این نتیجه رسیدیم که بخشی از مطالبه‌گری ما باید به سمت مسئولیت‌های اجتماعی دستگاه‌ها برود و پیگیری تشکیل انجمن خیرین میراث فرهنگی نیز حاکی از آن است. اگر این مهم تحقق یابد، بسیاری از کاستی‌ها رفع خواهند شد و از آنجا که این مطالبه بر مبنای برنامه و پروپوزال است، قابلیت رصد و پیگیری دارد و به گونه‌ای در حال ایجاد تعهد برای خودمان بعد از دریافت منابع نیز هستیم. 

بطور خلاصه سیاست‌های اداره کل پایگاه‌ها در یک فرآیند نظام‌مند شامل این چهارمرحله است: ابلاغ نظام‌نامه (به عنوان دستورالعمل مشخص مدیریتی)، تدوین شناسنامه (بانک اطلاعاتی مبنا برای توصیف وضعیت موجود) و در ادامه تنظیم طرح‌نامه (پیشنهادات اجرایی تا پایان سال ۱۴۰۳) و تبادل موافقت‌نامه (با سازمان برنامه و بودجه) و تفاهم‌نامه (با سایر دستگاه‌های اجرایی و خیرین). 

چند درصد اعتبارات تخصیص یافته به پایگاه‌های میراث‌فرهنگی صرف بخش‌های مختلف اعم از حفاظت، مرمت، کاوش، پژوهش و… می‌شود؟ 

سال گذشته بالغ بر هزار میلیارد ریال اعتبار به پایگاه‌های میراث‌فرهنگی تخصیص یافته که از محل‌های مختلف اعم از منابع سفرهای استانی، تملک دارایی سرمایه‌ای، اعتبارات هزینه‌ای و منابع استانی بوده است. مسائل برخی از پایگاه‌های مستقر در محدوده مدیریتی مناطق آزاد را با منابع اختصاصی ایشان پیگیری می‌کنیم. زیرا در حوزه تخصیص اعتبارات ملی به پایگاه‌هایی که در این مناطق قرار دارند با اشکال ساختاری مواجه هستیم. برای مثال اعتبارات تخصیص یافته به پایگاه ملی بندر لافت، با توجه به محدودیت موجود در ابلاغ مستقیم به پایگاه، نهایتاً به حساب استان هرمزگان واریز شد که در اختیار پایگاه قرار نگرفت و گویا از حساب استان به منظور بدهی گذشته برداشت شده است. این اشکال ساختاری ما را در حمایت از برخی پایگاه‌های میراث‌فرهنگی با محدودیت مواجه می‌کند. البته این مشکلات تعمیم‌پذیر نیستند و برای مثال درخصوص کلیساهای جهانی منطقه آذربایجان مشکلی از این دست نداریم. 

زمان تخصیص پول و اعتبارات نیز در جذب آن تاثیرگذار است. اکنون تا شهریور ماه فرصت است تا برخی منابع هزینه شوند و هنوز بسیاری از استان‌ها و پایگاه‌ها نتوانسته‌اند اعتبارات مربوطه را جذب کنند. بطور کلی اعتبارات تخصیص یافته به پایگاه‌ها در سال جاری نسبت به سال گذشته رشد یافته است. 

یکی از وظایف مدیران پایگاه‌های میراث‌فرهنگی حفظ عرصه و حریم آثار و پایگاه است. این درحالی است که یکی از چالش‌هایی که ما با آن روبه رو هستیم، تعرضات پیاپی طرح‌های توسعه‌ای و عمرانی در استان‌ها به عرصه و حریم پایگاه‌هاست. شاید از جمله آن بتوان به موضوع باند دوم جاده زابل به زاهدان و تعرض آن به عرصه شهر سوخته اشاره داشت و یا مواردی که درخصوص کشیدن لوله آب در ارجان و چگاسفلی شاهد بودیم. برقراری تعامل بین حفظ و حراست از میراث و پروژه‌های عمرانی در استان‌ها چگونه رقم می‌خورد و امور پایگاه‌ها چه راهکاری برای این مهم اندیشیده است؟ 

می‌دانید که عرصه و حریم بعد از تصویب به استاندار به عنوان بالاترین مقام اجرایی کشور در استان مربوطه ابلاغ می‌شود. اغلب پروژه‌ها نیز در شوراها و کمیته‌های استان تعیین تکلیف می‌شوند. در واقع می‌توان گفت بیشترین چالش ما در عدم توجه کافی به موضوع در این سطح است. عرصه مصوب تاریخی قابل مداخله و مذاکره نیست. گاه ممکن است این اشکال وارد شود که عرصه و حریم باید اصلاح شود که باید درخواست آن در فرآیند خود ارائه و بخش مربوطه آن را مورد بررسی قرار دهد. اما عدول از ضوابط تا زمانی که جاری هستند، تخلّف به شمار می‌رود. 

برای مثال در ارجان خوزستان برخی از مسئولان استان کهگیلویه و بویراحمد برای اتمام پروژه آبرسانی به یک منطقه سکونتگاهی درخواست عبور خط لوله از عرصه را داشتند. ابتدا تصوّر بر این بود که با کوچک‌سازی عرصه موضوع را حل نمایند که با توجه به زمان قابل ملاحظه فرآیند و عدم پیش‌بینی نتیجه مطلوب، منتفی شد. این موضوع بسیار اهمیت دارد که اگر با هر مسئله‌ای، به کوچک‌سازی عرصه‌ها ورود پیدا کنیم، این امر تبدیل به رویه و سنت نادرست می‌شود. هر چند بر این باورم بازنگری در بسیاری از عرصه‌ها و حرایم تاریخی لازم است اما این اقدام را در شرایط انفعال نمی‌پسندم. هر بازنگری باید برمبنای اقتضائات شایسته خود باشد. بنابراین با حضور در استان مدیریت آب منطقه‌ای را مجاب کردیم تا مسیر انتقال آب را تغییر دهند و از خارج عرصه پیگیری نمایند. این درحالی است که بخشی از منطقه را پیش از رسیدن به محدوده جغرافیایی حریم اثر حفاری و حتی لوله‌گذاری نیز کرده بودند و سمت و سوی عبور آن، از عرصه محوطه تاریخی بود. 

به نظر می‌رسد مدیران پروژه‌های عمرانی پیش از آغاز می‌بایست استعلامات لازم را انجام دهند و نباید تصوّر کنند کاری را که آغاز کرده‌اند به هر طریقی که شده می‌توان به نتیجه رساند. درصورتی که راه‌های دیگری نیز وجود دارد. ممکن است کمی هزینه داشته باشد، اما قطعاً هزینه آن کمتر از آسیب‌رساندن به میراث‌فرهنگی کشور و آثار ملی است. 

با توجه به اشاره‌ای که به ارجان و چگاسفلی داشتید و اهمیتی که این محوطه دارد، از آخرین وضعیت این محوطه بگویید. آیا مالکیت زمین‌های آن تحقق یافت؟ بحث ثبت جهانی به کجا رسید؟ 

بحث مالکیت زمین‌ها در ارجان بسیار مهم است. زمین‌های کشاورزی، آسیب‌های زیادی وارد کرده و تقریباً آثار مشهود مسجد ارجان در حال از بین رفتن است. ارجان و چگاسفلی در مناطق واجد اولویت پیگیری در تملک‌های گسترده در وزارتخانه مطرح و جزء اولویت‌های نخست ما هستند. تعیین اولویت ثبت جهانی نیز در گرو تأئید شورای سیاست‌گذاری ثبت می‌باشد. 

علاوه به تعرضاتی که گاه توسط اشخاص و گاه توسط دستگاه‌ها به میراث ملی صورت می‌گیرد، بحث حفاری‌های غیرمجاز یکی از دغدغه‌های همیشگی دوستداران میراث برای حفاظت از پایگاه‌های میراث‌فرهنگی است. با این وجود همواره شاهد وقوع انواع حفاری‌ها در عمق‌های مختلف به بهانه واهی یافتن گنج در جای جای آثار تاریخی هستیم. این مهم قطعا از مسائل ریشه‌ای ناشی می‌شود که چالش‌های زیادی با خود به همراه دارد اما اگر نگاه گذرایی به آن داشته باشیم قطعا در بخش حفاظت و نگهداری با مشکلات عدیده‌ای روبه‌رو هستیم که تا این اندازه شاهد گسترش حفاری‌های غیر مجاز در جامعه هستیم. از چالش‌های پیش روی امر حفاظت از پایگاه‌های میراث ملی بگویید. 

حفاری غیرمجاز از جمله جرائمی است که به قصد و نیت آن نیز، باید تعزیر کرد. بنابراین شکی در جرم بودن حفاری غیرمجاز نیستیم. مسئله آنجاست که در پایگاه‌های میراث فرهنگی، نخستین دغدغه ما استخدام نیرو برای حفاظت و مرمت بوده است. در گذشته شاهد حضور تعداد زیادی از افراد به عنوان کارگر در حوزه حفاظت و مرمت بودیم. به این صورت که مدیر پایگاه به عنوان متخصص در موضوع حفاظت و مرمت، علاوه بر تعداد محدودی استادکار، بیشتر درصدد پذیرش افرادی بود که صرفاً خدمات کارگری و نهایتاً کارشناس عادی یا اپراتور در پایگاه‌ها ارائه نماید. اینگونه است که با رسوب نیروی انسانی غیرمتخصص که هر مسئولیتی را می‌توان به ایشان سپرد با شرایط فعلی در پایگاه‌های میراث فرهنگی مواجه شده‌ایم. از سویی تأمین نیروی حراست و یگان حفاظت نیز برعهده مدیریت مربوطه واگذار شده بود. 

برای همین امروز، یا با محدودیت نیروی موجود مستقل از موضوع میراث مواجهیم یا نیروهای یگان حفاظت، آموزش لازم برای حفاظت از میراثی که در اختیار دارند را ندیده‌اند. به آن‌ها گفته شده که مراقب باشند حال آنکه از چه چیزی، چرا و چگونه باید محافظت کنند برایشان مشخص نیست. گاهی ممکن است از نیروی طرح سربازی استفاده شود که پایدار نیست. ما خواستار یگان ویژه حفاظت، اهل و دغدغه‌مند سایت تاریخی هستیم به گونه‌ای که شرایط اختصاصی حفاظت از میراث را بداند و در تعامل کامل با مدیریت پایگاه باشد. این یکی از اولویت‌های ما است. ابتدا باید فضا را امن کنیم و مانع کاوش‌های غیرمجاز شویم و بعد به دنبال جبران مسائل دیگر باشیم. با رییس جدید پژوهشگاه میراث‌فرهنگی و گردشگری تعاملات آغاز شده است. بسیاری از ظرفیت‌های وزارتخانه می‌تواند با هم‌افزایی بین بخشی رفع شود. همچنین باید آگاهی لازم را در جامعه را برانگیخت. وقتی به راحتی در فضای مجازی شاهد تبلیغ و فروش دستگاه‌های گنج‌یاب یا برگزاری تورهای گنج‌یابی هستیم چگونه توقع داریم که جامعه نسبت به جرم بودن این امر امتناع نماید. 


کد مطلب: 199254

آدرس مطلب :
https://www.mardomsalari.ir/news/199254/رسوب-نیروی-انسانی-غیرمتخصص-پایگاه-های-میراث-فرهنگی-مواجهیم

مردم سالاری آنلاين
  https://www.mardomsalari.ir