به گزارش مردم سالاری آنلاین، مرتضی مکی کارشناس مسائل بین الملل در گفتگو با خبرنگار ایلنا، در پاسخ به این سوال که تحلیل شما درباره نتایج گزارش منتشر شده از سوی آژانس بینالمللی انرژی اتمی درباره فعالیت ایران، نشست شورای حکام و گزارش رسمی سازمان انرژی اتمی ایران چیست، گفت: نشست فصلی شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی پایان یافت اما امیدواریها نسبت به احیای برجام همچنان باقی ماند و بیش از گذشته موضوع احیای مذاکرات برجام در پردهای از ابهام قرار گرفت. از این جهت، بیانیههایی که آمریکا، اتحادیه اروپا و آژانس در پایان نشست فصلی شورای حکام مطرح کردند، نشان داد در واکنش به همکاریهای سازمان انرژی اتمی با آژانس بینالمللی انرژی اتمی کف خواستههای آنان مطرح شده است و سقف خواستههایشان فراتر از آن است و به نظر نمیرسد با شروط و انتظاراتی که از ایران درباره همکاری با آژانس دارند، بتوان امیدی نسبت به احیای مذاکرات برجام داشت.
وی تصریح کرد: به هرحال جمهوری اسلامی ایران انتظار داشت در قبال همکاری که با آژانس دارد، مابهازایی نیز داشته باشد و آن مابهازا، میتواند آغاز مجدد روند مذاکرات احیای برجام باشد. اما رویکرد آمریکا و شرکای اروپایی نشان داد که مواضع آنان نسبت به برجام در مقایسه با سپتامبر سال گذشته تغییر کرده و متغیرهای جدیدی وارد مذاکرات ایران و غرب شده که عملا در آن چارچوب نمیتوان انتظاری از احیای توافقنامه برجام داشت. مذاکرات برجام محدود به مسائل هستهای بود و قرار نبود موضوعات دیگری مثل توان موشکی ایران و نفوذ منطقهای ایران در آن مطرح باشد. اما اکنون موضوع همکاریهای ایران و روسیه در جنگ اوکراین و تحولات داخلی ایران نیز روی میز مذاکرات قرار گرفته است و انتظار نمیرود با توجه به این شرایط امیدواری زیادی به احیای مذاکرات برجام داشت.
مکی در ادامه گفت: ضمن اینکه گمانهزنیها در مورد امکان توافقنامه جایگزین برای برجام که از آن به عنوان توافقنامه موقت یاد میشود بیش از گذشته در حال جدیتر شدن است. در قبال همکاریهایی که ایران با آژانس دارد، غرب نیز موافقتهایی نیز در خصوص فروش نفت، بازگشت پول آن و آزادی پولهای بلوکه شده ایران در کشورهای کرهجنوبی و عراق داشته که این موضوع هنوز از سوی ایران و غرب رسما تأیید نشده است. اما نگاهی به روند گزارشهایی که از سوی رسانههای نزدیک به ایران یا آمریکا نسبت به مذاکرات ایران و غرب در خصوص برنامه هستهای منتشر شده نشان میدهد که موضوع توافق موقت، مدنظر دولتهای غربی به خصوص آمریکا و اروپاییها است. اگرچه برجام عملا مرده اما خواهان مرگ آن نیستند و همچنان میخواهند با اهرم فشاری بر ایران به ویژه احیای مکانیسم ماشه، بتوانند حداکثر استفاده را برای اینکه فاصله ایران با تولید بمب هستهای را بیشتر کنند، داشته باشند.
این کارشناس مسائل بینالملل تصریح کرد: بنابراین مهمترین دغدغه و نگرانی غربیها میزان اورانیوم غنیسازی شده در ایران است که گفته شده ۲۲ برابر بیشتر از تعهدات توافقنامه برجام است. از سوی دیگر این میزان اورانیوم غنیسازی شده یک کارت برای ایران است که بتواند از آن حداکثر استفاده را برای گرفتن امتیاز از غرب درخصوص رفع تحریمها انجام دهد. به هرحال انتظار نمیرود ایران بخواهد به راحتی این کارت را از دست بدهد و از سوی دیگر انتظار نمیرود که دولتهای غربی بدون اینکه بتوانند در خصوص توقف حداقل میزان غنیسازی اورانیوم، بلوکه کردن یا انتقال مواد غنیسازی از ایران به یک توافق جامع نرسیدند، بخواهند به ایران امتیازی بدهند.
وی در ادامه گفت: مانند همیشه مذاکرات ایران و غرب به اجلاس شورای حکام در ماه سپتامبر موکول شد و اجلاس شورای حکام سپتامبر خیلی حساس است از این جهت که آژانس باید گزارشی درخصوص برنامه هستهای ایران پیش از اینکه موضوع رفع تحریمهای موشکی ایران طبق قطعنامه ۲۲۳۱ قطعی شود بدهد. نشست سپتامبر شورای حکام نشان خواهد داد که روند مذاکرات احیای برجام، چه سمت و سویی پیدا خواهد کرد چراکه هم ایران و هم غربیها باید تصمیمات سرنوشتسازی بگیرند و این تصمیم میتواند آینده و چگونگی رفع تحریمها علیه ایران را شفافتر و آشکارتر کند.
مکی در پاسخ به این سوال که با توجه به پروژه امنیتیسازی اسرائیل علیه ایران در فعالیت هستهای، ایران به چه شکل میتواند در مقابل این پروژه قرار بگیرد، گفت: هرچقدر ایران با نهادهای بینالمللی به ویژه آژانس همکاری داشته باشد، به همان اندازه میتواند اسرائیل را بیشتر در جهت رسیدن به تلاشها یا ایرانهراسی در دنیا به حاشیه ببرد. به هرحال تمام تلاش اسرائیلیها این است که ایران را به عنوان یک تهدید برای امنیت خود و جهان معرفی کند. با لابیگری که در آمریکا و اروپا انجام میدهد، میخواهد جلوی هرگونه مذاکره و همکاری میان ایران و نهادهای بینالمللی از جمله آژانس و کشورهای غربی را بگیرند.
وی افزود: اسرائیلیها به شدت نسبت به مذاکرات ایران و آمریکا حساس هستند، چراکه تجربه خوبی در مورد این مذاکرات ندارند و همکاریهایی که بین ایران، آژانس و ایران با آمریکا درباره روند مذاکرات منتهی به توافقنامه برجام شد، نشان داد که این مذاکرات و اینگونه توافقنامهها میتواند از پرونده ایران در منطقه و آژانس امنیتزدایی کند و هرچقدر که ایران در چارچوب گفتوگو و مذاکره، دیپلماسی با آژانس، آمریکا و اروپا پیش ببرد، به همان اندازه رایزنیها و تحرکات سیاسی اسرائیل برای ایرانهراسی با آمریکا و دیگر نقاط جهان نیز دشوارتر خواهد شد.
مکی در پاسخ به این سوال که ایران برای جلب نظر مثبت آژانس باید چه اقدامات دیگری انجام دهد، گفت: مهمترین موضوعی که ایران میتواند با آژانس پیش ببرد، این است که اول اختلافات باقی مانده با آژانس را که همواره به عنوان یک سایه بر سر مذاکرات مطرح بوده، حل کند. به همان اندازه که ایران بتواند آژانس را در اینگونه اختلافات متقاعد کند، روند همکاریهای بین دو طرف به سمت جلو حرکت خواهد کرد و حداقل این است که شورای حکام و آژانس بینالمللی انرژی اتمی بهانهای برای صدور قطعنامه، تحریمهای جدید و ارسال پرونده ایران به شورای امنیت ندارد.
وی درباره روند غنیسازی ایران گفت: قطعا ایران میخواهد از توانمندی هستهای خود به عنوان کارتی برای مذاکرات با غرب استفاده کند و اگر مذاکرات به سمت و سویی هدایت شود که به رفع تحریمها علیه ایران بینجامد، ایران مثل توافقنامه برجام تعهداتی برای کنترل برنامه غنیسازی خود خواهد داد. ایران در چارچوب توافقنامه برجام نیز تعهداتی درخصوص توسعه سانتریفیوژها و میزان غنیسازی اورانیوم انجام داد و وقتی آمریکاییها از برجام خارج شدند، ایران تعهدات خود در برجام را به تعلیق درآورد. این موضوعی است که اگر ایران بتواند در مذاکرات با غرب به خواستههای خود برای رفع تحریمها دست پیدا کند، به تعهدات خود در چارچوب برجام یا هر توافقنامه دیگری برای کاهش غنیسازی عمل خواهد کرد.
مکی در پاسخ به این سوال که سناریوی قابل پیشبینی در حوزه پرونده اتمی ایران با توجه به گزارش اخیر آژانس چیست، گفت: گزارش اخیر آژانس حداقل فرصت بیشتری برای دیپلماسی باز گذاشته تا روند گفتوگوها بتواند ادامه پیدا کند و این نکته مثبتی است. اما بیانیههایی که آمریکاییها و اروپاییها منتشر کردند، نشان داد که به راحتی حاضر به بازگشت به روند مذاکرات احیای برجام در ماه سپتامبر گذشته نیستند، همچنان که اعلام کردند برجام روی میز مذاکرات و اولویت خودشان قرار ندادند. به نظر میرسد اینگونه موضعگیریها به دنبال همان سیاست چماق و هویج است؛ البته زور چماق بیشتر از هویج است که ایران را در تنگنای بیشتری برای همکاریهای بیشتر با آژانس و محدود کردن برنامه غنیسازی ترغیب یا وادار کنند.