به گزارش مردم سالاری آنلاین، هفته گذشته قیمت نفت پس از این که عربستان و متحدانش، ازجمله امارات، عراق و کویت، از کاهش تولید بیش از یک میلیون بشکه در روز یا حدود 1 درصد از تقاضای جهانی خبر دادند، افزایش یافت و از 79 دلار در هر بشکه به بالای 85 دلار در هر بشکه رسید.
این کاهش عرضه یک خبر ناگهانی بود و کسی انتظار آن را نداشت. اکنون سؤال این است که در شرایط فعلی که بانکهای مرکزی تلاش دارند تورم اقتصادهای خود را مهار کنند، این کاهش عرضه و افزایش قیمت نفت چه اثری خواهد گذاشت؟
وقتی جنگ اوکراین شرایط را تغییر داد؛ تغییر بازی علیه غرب
سه سال پیش که قیمت نفت سقوط تاریخیای را تجربه کرد، باعث بروز آشفتگی در اقتصاد جهانی شد و حتی صنعت نفت شیل آمریکا را نیز دچار مشکل کرد، زیرا با آن قیمت پایین، این صنعت دیگر صرفۀ اقتصادی نداشت. در آن زمان، کشورهای غربی به رهبری ترامپ سعی کردند عربستان و روسیه را به کاهش عرضۀ نفت ترغیب کنند تا قیمت نفت بالا رود و این وضع آشفته به پایان برسد. نهایتاً اوپکپلاس به این خواستهها تن داد و تولید خود را کاهش داد. ترامپ نیز از عربستان و روسیه بابت این همراهی تقدیر کرد.
اما امروز و بعد از سه سال، اوضاع متفاوت شده است. جنگ اوکراین و تلاش اروپا برای حذف انرژی روسیه از سبد خود باعث شده که افزایش قیمت نفت به ضرر کشورهای غربی و به نفع روسیه باشد. در سال گذشته، قیمت نفت افزایش قابل توجهی داشته که شکاف میان دولت بایدن با عربستان را نیز افزایش داده است.
در ماه اکتبر، کاخ سفید عربستان را به همکاری با روسیه برای کاهش تولید و افزایش قیمت نفت متهم کرد. به گفتۀ تحلیلگران، ادامۀ روند افزایش قیمت نفت باعث میشود که بانکهای مرکزی غربی برای کاهش تورم با دشواری و پیچیدگی روبرو شوند و نهایتاً فدرالرزرو آمریکا را در برابر اوپکپلاس قرار خواهد داد. همچنین اگه تولیدکنندگان نفت موفق شوند که قیمت نفت را برای مدتی طولانی بالا نگه دارند، تلاشهای کشورهای غربی برای کاهش درآمدهای نفتی روسیه به شکست خواهد انجامید.
ریسک بنسلمان برای تنش با واشنگتن؛ ریاض مسئول رکود جهانی است؟
جالب اینجاست که تمام این اتفاقات در زمانهای رخ میدهد که بسیاری از استراتژیستها معتقد بودند نفت اهمیت خود را از دست خواهد داد و با کاهش تقاضای جهانی نفت، کشورهای نفتی مانند عربستان و روسیه نیز در برابر کشورهای صنعتی مجبور به عقبنشینی خواهند شد. اما اکنون میبینیم که برعکس شده و قدرت و تأثیرگذاری عربستان سعودی به واسطۀ بازار نفت افزایش پیدا کرده است و کشورهای تولیدکنندۀ نفت در حال بازیابی نقش گذشتۀ خود هستند.
به گفتۀ هلمیا کرافت، عربستان نشان داده که برای تأمین منافع اقتصادی خود حاضر است حتی تنش در روابط میان خود با آمریکا را نیز متحمل شود. همچنین به گفتۀ ادی ایمسیروویچ، که سابقاً در شرکت گازپروم روسیه تجارت نفت را اداره میکرد، امروز اقتصادهای کشورهای مختلف تورم بالایی را دارند و اقتصادها هم به صورت بالقوه همیشه ممکن است دچار رکود شوند.
برای بهبود چنین وضعیتی، به کاهش قیمت نفت برای دورهای کوتاهمدت نیاز است. اگر بانکهای مرکزی نتوانند به سیاق سابق نرخ بهره را کاهش دهند، در این صورت شاید اوپکپلاس مسئول کشاندن کل اقتصاد جهان به رکود باشد.
به سوی یک بحران مالی عمیق؟
ایمی مایرز جف، استاد دانشگاه نیویورک، معتقد است که افزایش قیمت نفت در وضعیت کنونی که بسیاری از کشورهای فقیرتر مصرفکنندۀ نفت با بدهی و دلار گران دستوپنجه نرم میکنند سبب میشود که کل جهان به سوی یک بحران مالی عمیق حرکت کند و قیمت بالای نفت سایر عوامل بیثباتکننده را تشدید کند و نهایتاً به فروپاشی همه چیز ازجمله قیمت نفت منجر شود.
در مقابل، عدهای دیگر از کارشناسان باور دارند که عربستان وضعیت بازار و اقتصاد جهانی را رصد کرده و باور دارد که جهان میتواند از عهدۀ قیمتهای بالاتر نفت بربیاید.
عربستان فکر میکند که قیمت 120 دلاری نفت نیز همچنان برای دنیا قابل تحمل و است و بنابراین به این سو حرکت میکند. به هر حال تورم جهانی بر روی این کشورها نیز تأثیر منفی گذاشته و هزینۀ واردات آنها را افزایش داده است. بنابراین آنها سعی میکنند با افزایش درآمدهای نفتی خود این مسئله را جبران کنند. در زمان رکود سنگین سال 2008، قیمت نفت 147 دلار در هر بشکه بود و امروز اگر همان رکود بخواهد اتفاق بیفتد، قیمت نفت باید به بالاتر از 200 دلار برود. بنابراین میتوان پیشبینی کرد که قیمت نفت امسال به بشکهای 140 دلار نیز برسد. به هر حال کشورهای تولیدکنندۀ نفت تا زمانی که قیمت آن به بالای 100 دلار در هر بشکه نرود دست به کاهش تولید و عرضه نخواهند زد.
ریاض به دنبال چیست؟
اما چرا عربستان دست به چنین کاری زده است؟ جدای از جبران فشار تورم جهانی که بالاتر گفته شد، چشمانداز 2030 مدتهاست که دستورکار اصلی عربستان است. این چشمانداز یک پروژۀ بزرگ و چندوجهی است که نیاز به سرمایۀ هنگفت دارد. عربستان علاوه بر این که تلاش دارد سرمایۀ خارجی را برای این پروژه جذب کند، به درآمدهای نفتی خود نیز چشم دوخته است.
جاهطلبی و پیگیری آرزوهای بزرگ تبدیل به وجه اصلی سیاست در عربستان پس از قدرتگیری بنسلمان شده است. جالب آن که افزایش درآمدهای نفتی در کشورهای نفتی معمولاً به بزرگترشدن دولت میانجامد اما دولت عربستان با کاهش یارانهها و افزایش مالیات سعی کرده است که به این دام نیفتد.
همچنین این اقدام عربستان بیش از پیش سطحِ در حال افزایش شراکت با مسکو را نشان میدهد. افزایش قیمت نفت به صورت مستقیم به نفع روسیه است و قیمت صادرات دریایی روسیه را میتواند به بالای 60 دلار در هر بشکه که توسط G7 تحمیل شده است برساند. درواقع، با روند فعلی، روسیه به ازای هر بشکه نفت، 10 دلار درآمد بیشتری کسب میکند. این یک هدیۀ بزرگ به پوتین است؛ هدیهای که البته سایر جهان در حال پرداختکردن هزینۀ آن است.
پای چین در میان است؟
ازسوی دیگر، این سیاست عربستان باعث افزایش فاصلۀ این کشور با آمریکا و خصوصاً دولت بایدن نیز میشود. دولت بایدن همواره از عربستان خواسته که با افزایش عرضه و کاهش قیمت نفت، هم به عبور اقتصاد جهانی از بحران کمک کند و هم سبب افزایش درآمدهای روسیه در زمان جنگ اوکراین نشود. آمریکا هر افزایش قیمتی را به همسویی با روسیه متهم کرده است. بر همین اساس، برخی از تحلیلگران معتقدند که آمریکا دیگر نفوذ نفتی خود بر عربستان را از دست داده است، به خصوص که شاهد تعمیق روابط چین با عربستان هستیم. بنابراین آمریکا نگران است که اگر از سیاست نفتی خود دست بکشد، عربستان را به چین ببازد.
اما برخی دیگر از تحلیلگران باور دارند که تمرکز آمریکا بر روی رقابت با چین نباید سبب شود که این کشور بر نفوذ گستردۀ خود بر ریاض، بهویژه در زمینۀ تسلیحات و حمایت نظامی، چشم ببندد و احساس کند عربستان را از دست داده است. حتی در خود عربستان نیز این باور وجود دارد که آمریکا صرفاً به خاطر قیمت نفت جاروجنجال زیادی به پا نخواهد کرد و روابط با عربستان را بحرانی نمیکند، مگر این که واقعاً اوضاع از کنترل خارج شود.