نفوذ افراطیون در نهادها و بخش های مختلف نظام و عقب گرد در برخی حوزه ها خاصه سیاست و اقتصاد، نگرانی بزرگان را سبب شده و از گوشه و کنار زمزمه انتقادات درحال بالا گرفتن است.
دورهمی عقلا در قرن جدید تکرار می شود؟
دعوت از بزرگان برای شکستن سکوت سیاسی
8 اسفند 1401 ساعت 16:50
نفوذ افراطیون در نهادها و بخش های مختلف نظام و عقب گرد در برخی حوزه ها خاصه سیاست و اقتصاد، نگرانی بزرگان را سبب شده و از گوشه و کنار زمزمه انتقادات درحال بالا گرفتن است.
به گزارش مردم سالاری آنلاین،یک سال و اندی از روی کار آمدن دولت اصولگرا سید ابراهیم رئیسی می گذرد؛ دولتی که با حمایت کامل نهادهای مهم نظام روی کار آمد و برخی براین اعتقاد بودند که شاید یکدستی حاکمیت فضا را به سمت حل و فصل مشکلات کشور خاصه مشکلات اقتصادی و اتفاقات رخ داده در حوزه سیاست خارجی علی الخصوص برجام و اف ای تی اف ببرد.
به گزارش جماران، یکدستی حاکمیت محقق شد، اما گویا به جای حرکت رو به جلو، عقربه های ساعت در جهت عکس و رو به عقب درحال چرخش است. اوضاع در سیاست خارجی و مشخصا پرونده برجام هر روز بغرنج تر می شود و دیپلماسیِ مشابه دولت نهم و دهم بر پرونده هسته ای ایران گره کور زده است.
در اقتصاد نیز رجعت به سیاست های یارانه ای از یکسو، و تداوم تحریم ها از طرف دیگر؛ شرایط معیشتی و مالی مردم را وارد دوره ای بحرانی کرده است. اعتراضات در حوزه فرهنگی اجتماعی که از شهریور ماه و به دنبال فوت مهسا امینی کلید خورد گرچه آرام تر شده، اما شعله های آن هنوز خاموش نشده است.
در چنین شرایطی برخی بزرگان و عقلای سیاست همچنان سکوت کرده اند و البته برخی دیگر نیز از لاک سکوت خارج شده و فضا را آنقدر خطرناک می ببیند که یکی دست به قلم ببرد و بیانیه بنویسد و دیگری از در خطر بودن ایران روایت کند. یکی به شورای نگهبان سیگنال بدهد که فضا را باید برای مشارکت حداکثری فراهم کند و دیگری بر ضروت اصلاح در ساختارهای نظام تاکید کند.
در این میان اسحاق جهانگیری در گفت و گویی با بیان اینکه من فکر میکنم که ما وارد یک چالش بد شدهایم، گفت: «واقعاً هر ایرانی، حتی اگر دلسوز نظام جمهوری اسلامی نباشد و برای ایران دلسوز باشد، باید الان نسبت به این مسائل حساس باشد. به نظر من ایران در خطر است و این اتفاقات داشت به نقطهای میرسید که میتوانست و میتواند ایران را در خطر قرار دهد. نیروهای علاقهمند به ایران و نظام و وفادار به آرمانهای امام باید الآن از خودشان، اعتبار و آبروی خود مایه بگذارند که این مسائل حل شود و باید هم حل شود».
اما آیا می توان شباهتی بین این روزها و شرایط کشور در ابتدای دهه 90 که بزرگان دور هم جمع شده بودند، دید؟ آیا بزنگاهی دیگر پیش روی نظام است؟ دورهمی عقلا در دهه 90 در قرن جدید تکرار می شود؟
بحبوحه انتخابات سال 92 بود، انتخاباتی که قرار بود بعد از 8 سال دولت داری محمود احمدی نژاد و در هنگامه بالا گرفتن فشارهای خارجی و افزایش تحریم ها از یک سو و اوج گرفتن تورم و گرانی از سوی دیگر برگزار شود.
همان روزها عقلا و بزرگان سیاست دورهم جمع شدند تا کشور را نجات دهند و نگذارند دولت بعدی به دست فردی شبه احمدی نژادی بیفتد.
حاصل دورهمی آن روزهای عقلایی چون آیت الله هاشمی رفسنجانی، سیدحسن خمینی، سیدمحمد خاتمی، ناطق نوری، حسن روحانی و ... روی کار آمدن دولتی اعتدالی بود که دست کم در آن مقطع کشور را از لبه پرتگاه به عقب راند.
تکرار آن دورهمی در انتخابات مجلس 94 هم نتیجه داد و مجلس از چهره یکدست اصولگرا تبدیل به مجلسی چند ضلعی شد که اصلاح طلبان، اعتدالیون و اصولگراها وزنه های نسبتا مساوی داشتند.
سال ها بعد از آن روزها، زمزمه های آرام و آهسته خواستار برپا شدن خیمه آن همنشینی ها و فعال شدن بزرگان نظام در بزنگاهی دیگر و در قرن جدید است. هرچند خبرهای جسته و گریخته حکایت از ادامه یافتن آن دورهمی های سیاسی دارد اما سوال این است که آیا ممکن است در روزهایی که افراط گرایی در بخش های مختلف نظام رسوخ کرده و کار از دست عقلا و متخصص درحال خارج شدن است، این دورهمی های سیاسی بازهم معطوف به هدفی مشخص و عقب راندن کشور از لبه پرتگاه باشد؟
سیگنال جهانگیری به بزرگان
امروز اما اسحاق جهانگیری که از قضا رفت و آمدهای زیادی به جمع بزرگان و عقلای اعتدالی نظام دارد، ضمن آنکه شرایط کشور را خطرناک می داند، سیگنالی به سوی بزرگان و عقلا می فرستد که نباید در این بزنگاه سکوت کنند، بلکه باید میدان دار شوند.
اما این تنها جهانگیری نیست که شرایط کشور را خطرناک توصیف می کند. محمدرضا باهنر در آن سوی طیف سیاسی کشور و با برچسب اصولگرایی، از زاویه ای دیگر نگران است. او می گوید« من در غیبت سه یا چهار حزب قدرتمند و فراگیر و پاسخگو، برای آینده حکومت مردمسالاری دینی بیمناکم و فکر میکنم این مردمسالاری دینی به سر منزل مقصود نمیرسد. چون اگر حزب نباشد آن وقت انتخابات میشود پوپولیستی. در پیشنهاد دراز مدت هم طرح من این است که برخی اصول قانون اساسی باید اصلاح بشود. »
چه کسانی باید فعال شوند؟
اما چه کسانی باید بازهم از اعتبار و آبروی خود برای نظام مایه بگذارند؟ چه کسانی می توانند مردمسالاری دینی را در مسیر درست قرار دهند؟
در میان چهره هایی که می توان آنها را مخاطب این نگرانی ها، هشدارها و دعوت به حضور دانست، سیدمحمد خاتمی، ناطق نوری، سیدحسن خمینی، حسن روحانی، علی لاریجانی، موسوی خوئینی ها و ..را می توان نام برد.
کد مطلب: 190486