میرلوحی می گوید: اعتراضات سال ۹۶ و ۹۸ را شاهد بودیم که نشان داد صبر مردم بخاطر مشکلات و مسائل اقتصادی خاتمه پیدا کرده و فاصله اعتراضات کمتر شد. با این حال، حاکمیت به جای آنکه مطالبات آنان را بشنود و برنامه ای بریزد، مسیر عکس را انتخاب کرده و در انتخابات های سال ۹۸ و ۱۴۰۰، نظارت استصوابی را دو آتشه کرد.
به گزارش مردم سالاری آنلاین،دو روز پیش حجت الاسلام سید محمد خاتمی، رئیس دولت اصلاحات در آستانه چهل و چهارمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی بیانیهای صادر کرد که در طی آن نقدهایی به رویه حرکتی اصلاح طلبان مطرح کرد و رسما اعلام کرد اصلاح طلبی به بن بست خورده است.
محمود میرلوحی، چهره سیاسی اصلاح طلب و نماینده اسبق شورای شهر تهران، در واکنش به این بیانیه می گوید؛« عقلای اصولگرا هم به این نتیجه رسیده اند که دیگر نمی توان با این روش ها ادامه داد.»
وی معتقد است؛«اگر گشت ارشاد منحل شود یا انتخابات سال آینده آزاد و رقابتی برگزار شود، معترضان آرام می شوند اما متاسفانه اصرار حاکمیت بر تکرار همین روش های پرهزینه است.»
مشروح گفتگوی میرلوحی را به بخوانید؛
*آقای میرلوحی، ارزیابی شما از بیانیه آقای خاتمی چیست؟
آقای خاتمی زودتر از بسیاری از دیگران در سال ۷۵، متوجه ضرورت تحول در اداره کشور شدند و معتقد بودند جامعه با تحولات دنیا و تحولاتی که در مطالبه مردم ایجاد شده نیاز به اصلاح داشته و برهمین اساس در انتخابات ۷۶ به صحنه آمدند. پس از پیروزی در انتخابات هم عزم خود را جزم کردند تا به خواست و مطالبات مردم خصوصا جوانان توجه کنند و تا آخرین روز دولتشان این ستون را حفظ کردند.
اما، بعد از سال ۸۴ که ایشان کنار رفتند و آثار منفی یک دستی در حاکمیت خود را نشان داد، بار دیگر به صحنه آمده و با همه مشکلات و محدودیت هایی که در انتخابات سال ۸۸ ایجاد شد، تلاش کردند در کنار مردم بمانند.
فاصله اعتراضات کم شده چون صبر مردم پایان یافته است
فضای کشور طی چند سال اخیر اما تغییر کرده است. ما اعتراضات سال ۹۶ و ۹۸ را شاهد بودیم که نشان داد صبر مردم بخاطر مشکلات و مسائل اقتصادی خاتمه پیدا کرده و فاصله اعتراضات کمتر شد. با این حال، حاکمیت به جای آنکه مطالبات آنان را بشنود و برنامه ای بریزد، مسیر عکس را انتخاب کرده و در انتخابات های سال ۹۸ و ۱۴۰۰، نظارت استصوابی را دو آتشه کرد.
طی همین سال ها به کسانی که بنا به تعریف ها غیرخودی بودند، فشار زیادی وارد شد و برخی از آنان حذف شدند و شرایط به جایی رسیده که امروز یک دو قطبی در جامعه شکل گرفته است.
جامعه دو قطبی شده است
یک قطب آن حاکمیت و طرفدارانش است که خودشان را در قله می بینند و در طرف دیگر هم جوانان، روشنفکران، معترضان و هنرمندان و ... هستند.
این قطب دوم احساس می کنند که دیگر نمی توانند امورات حاکمیت و دستورات را تبعیت کنند و با زندگی آنان هماهنگی ندارد. آقای خاتمی مدت ها با رهبری مکاتباتی داشتند و اخیرا هم مکاتباتی با ایشان داشتند که در این بیانیه منعکس شده است.
اگر گشت ارشاد منحل شود یا انتخابات سال آینده آزاد و رقابتی برگزار شود، معترضان آرام می شوند اما متاسفانه اصرار حاکمیت بر تکرار همین روش های پرهزینه است. برهمین اساس نیز آقای خاتمی یک اشاراتی به تغییر و اصلاح رویکرد مجلس خبرگان، شورای نگهبان و مجلس داشتند.
اگر اصرار بر ادامه سیاست های فعلی باشد...
*برخی پیشنهادات مطرح شده در این بیانیه در صورت اصلاح قانون اساسی قابلیت عملیاتی شدن دارند که تاکنون هم پالس مثبتی برای اصلاح قانون اساسی از سوی حاکمیت دیده نشده است.
ببینید اگر حاکمیت همچنان بر این مسیر در سیاست های خارجی، داخلی و در حوزه انتخابات و مسائل اجتماعی اصرار کند همان سخن آقای بازرگان است که گفته بود آخرین گروهی هستیم که با قلم با شما صحبت می کنیم. معنای آن هم این است که به سمت عبور از جمهوری اسلامی پیش می رویم.
آقای باهنر هم یک مصاحبه کرده بودند که نشان می داد عقلای اصولگرا هم به این نتیجه رسیده اند که دیگر نمی توان با این روش ها ادامه داد. به تعبیر آقای خاتمی استثنائاتی که در آن زمان بوده در حال حاضر به قاعده و قواعد تبدیل شده است. جمهوریت در اوایل انقلاب یک استثنا بود و امام فرمود:« چه حقی دارد که روحانیت برای کشور تصمیم بگیرد و انتخابات را بخواهد گور غم بزند.»
انتخابات الان چه نسبتی با انتخابات آزاد دارد؟
انتخابات الآن چه نسبتی با انتخابات واقعی و آزاد دارد؟ مردم تا جایی اوضاع را بد می بینند که می گویند دوره قبل از انقلاب بهتر بود. چه کسی مسئول این موضوع است؟
متاسفانه بحث حقوق اساسی مردم و اختیارات حاکمیت بدجوری تداخل پیدا کرده است. انتخابات یک میثاق و پیمان دو طرفه است. ما این این میثاق را آنقدر یک طرفه کرده ایم، که دیگر نقشی برای مردم نمانده است. این جامعه مدام در فشار و تنگناهای اقتصادی است و به اندازه کافی صبر کرده است.
مردم از مسیر اصلاحات به مطالباتشان نرسیدند
*بیانیه آقای خاتمی نقدهایی را نیز متوجه مسیر فعلی جریان اصلاحات کرده بود. فکر می کنید اصلاح طلبی به تغییر مسیر احتیاج دارد و مسیر قبلی به بن بست رسیده است؟ تغییرات باید در چه حوزه ای باشد، تشکیلاتی، بدنه رأی، رهبری جریان یا...
شعارهای مردم « اصلاح طلب، اصولگرا دیگه تمام ماجرا» را چند سال است که می شنویم. مردم احساس می کردند از مسیر اصلاحات می توانند به مطالباتشان دست پیدا کنند اما پاسخی دریافت نکردند. آقای خاتمی هم منظورشان همین است.
اصلاح مسیر اصلاح طلبی به این شکل است که ما بین حاکمیت و مردم رفته و سعی می کنیم با آنان گفتگو کنیم و مطالبات مردم را با حکومت در میان بگذاریم. زمانی که حکومت اساسا اعتنایی نکند مردم به سمت اعتراضات می روند.
منبع:اقتصادنیوز