به گزارش مردم سالاری آنلاین،کشورهای اروپایی این هفته هم امکان تحریم سپاه پاسداران جمهوری اسلامی را رد کردند و هم به تعلیق برجام رای ندادند و بار دیگر موضوع دیپلماسی به عنوان اصلیترین گزینه روی میز در برابر ایران مطرح شد. با همه اینها آنها دست به یک سلسله تحریم تازه علیه ایران زده اند که میتواند اثر خود را بر اقتصاد کشور داشته باشد. فریدون مجلسی به بررسی تصمیمات اخیر غرب در قبال ایران پرداخت.
اقدامات ضدایرانی اروپا را چگونه می توان تحلیل کرد؟ آیا قطعنامه علیه سپاه پاسداران یک اقدام تشریفاتی و نمایشی است؟
طبیعی است که این اقدامات اروپا نمایشی بوده. اما نمایشها اهدافی دارند. منظور از این نمایش پایان امیدها و اماده شدن برای مقابله با اهداف متقابل در جمهوری اسلامی ایران است. اروپا دیگر الان منافع بازرگانی و اقتصادی خاصی با ایران ندارد و این نمایش میگوید اگر مسیرهای دیگری برای دور زدن تحریم ها و... هست برای آنها هم دیگر کاری نمی کنند. چرا که مرتبط با کسانی هستند که غرب آنها را متهم میکند. با این حساب فشار روی دستگاههایی که تحریم را دور میزنند را بالا میبرند. آنها تا زمانی که مطمئن باشند ایران در راه رسیدن به بمب هسته ای نیست ادامه خواهد داشت و در آن زمان دیگر رو در رویی وجود نخواهد داشت.
چرا تعلیق مذاکره بر سر احیای برجام در اروپا، با وجود این که گفته میشود مذاکره دیگر در دستور کار دولت باید قرار ندارد؛ رای نیاورد ؟
اروپایی ها متوجه شده اند که جمهوری اسلامی ایران مذاکره را برای نیل به نتیجه خاصی نمی خواهد. مذاکره کنندگان قبلا به هدفشان که قطع ارتباط با غرب است رسیده اند. آنها اصلا با اعلام این هدف روی کار آمدند و هدف خود را برهم زدن این روابط می دانستند. این امر را می شد در آتش زدن برجام در مجلس دید. غرب می داند که این مذاکرات نه برای ایران و نه برای خودشان سودی دارد و نبودش بهتر از بودنش است. اما تعلیق از طرف خودشان را رد کرده اند.
وضعیت ایران در حال حاضر با دورانی که احمدینژاد به عنوان رییس جمهور بر سر کار بود چه تفاوتی کرده است؟ چه تهدیداتی از آن زمان تا امروز از نظر سیاسی و ژئوپلیتیک ایران را در خطر میاندازد؟
من تفاوت چندانی نمی بینم. بیشتر سیاستمداران دوره فعلی همان افرادی هستند که در دوره احمدی نژاد کار میکردند. سیاست ها همان سیاست غرب ستیزی و جدایی از غرب و دفاع از ملت فلسطین است. من تصور می کنم که شش قطعنامه دوره احمدی نژاد برگردند و بعد پرونده به شورای امنیت برود. چرا که در ایران در مقابل هر هشداری از سوی غرب مقابله به مثل شده است. البته برخی از مقابله به مثلها کم اثر هستند. مثلا اگر انها ۲۰ نفر از ایرانی ها را تحریم کنند و ایران هم ۲۰ نفر از آنها را در لیست تحریم بگذارد؛ تحریم های کماثر رخ داده است. در صورتیکه برای طرف ایرانی میتواند منجر به مزاحمتها یا بستهشدن حسابها و ... شود. اما در بقیه سیاست ها اوضاع همانطور که بود پیش میرود.
من موضوع پهپاد ایرانی در دست روس ها را دام روسی می دانم که میخواستند ایران را آلوده به همدستی با خودشان بکنند. روسیه از زمان شوروی هیچ چیز نداشت و تمام داروندار و ثروت کلان کشور را خرج تجهیزات جنگی می کرد. آنها به هر چیزی احتیاج داشته باشند به تجهیزات جنگی نیاز ندارند. به نظر من آنها ابزارها را از ایران خریده اند و بلافاصله استفاده هم کرده اند تا در دنیا به غیر از کره شمالی و بلاروس متحد دیگری هم داشته باشند و ایران با آلوده شدن به روسیه مبادا وارد توافقی با دنیا شود و آنوقت برای نفت و گاز روسیه رقیب پیدا شود. برای از بین بردن این رقابت مسکو ایران را آلوده به جنگ اوکراین کرد تا تحریم های جنگی را بر تحریم های دیگر اضافه کند.
بعضی در داخل کشور میگویند که اروپا و امریکا در جنگ با اوکراین گرفتار شده اند و به همین خاطر هیچ تهدیدی از جانب آنها شامل حال ایران نمیشود. این تحلیل تا چه اندازه میتواند درست باشد؟
امریکا و غرب دارند برای روسیه هزینه تراشی می کنند. جلوی توسعه روسیه و فروش نفت و گازش گرفته شده و در آمد بزرگی از این کشور صرف جنگ اوکراین می شود و امریکا و غرب با حمایت هایی که می کنند تنور جنگ را گرم نگه می دارند. هدف اصلی آنها فرسایشی کردن این جنگ برای اقتصاد رو به شکوفایی روسیه است. اقتصادهای پیشرفته اروپا و امریکا از عهده این جنگ بر میآیند. آنها از دور دستی بر آتش دارند اما روسیه را مرتب آلوده تر می کنند.
ایران در حال حاضر محدود شده و از امکانات اقتصادی خودش نمی تواند بهره برداری کند. ایران هم کشور بزرگی است و نمی میرد. ما باید ببینیم هدف یک کشوری زندگی کردن است یا نمردن. ما به دلیل سرزمینی که داریم نمی میریم اما توسعه ای که کشورهای همسایه هم شاهدش بودند در این وضعیتی که تحریم ها ما را محدود کرده اتفاق نمی افتد. ما در اثر جنگ اقتصادی فرصت های خود را از دست داده ایم. ما گرفتار جنگ فرسایشی غرب هستیم. وقتی جمهوری اسلامی ایران آرمان خود را غرب ستیزی اعلام کرد آنها هم برنامه فرسایشی تهیه کردند که همراه با متحدانی مثل رژیم صهیونیستی و اذربایجان و ترکیه و برخی کشورهای عربی و ... انجام می شود. اگر مقصود این است که غرب پیاده بفرستد که با ایران گلاویز شود، این اتفاق نخواهد افتاد. مگر اینکه ایران به مساله بمب اتمی برسد. در این شرایط آنها ناچارند از اسراییل تبعیت کنند. اما در غیر این صورت جنگ فرسایشی را پیش می برد.
منبع:خبرآنلاین