محمد مهاجری نوشت: در مورد وقایع اخیراشخاصی که در جریان انتخابات ۱۴۰۰ به رقیبان سیاسی خود و حامیان آنها بدترین نسبتها را دادهاند، حالا طلبکارانه به میدان آمدهاند که چرا چنین نمیگویید و چنان نمیکنید؟
مهاجری: توقع بیجاست که عدهای بخواهند با سرمایه دیگران حساب خود را پر کنند و بعد از خوابیدن غائله یادشان برود
4 دی 1401 ساعت 14:15
محمد مهاجری نوشت: در مورد وقایع اخیراشخاصی که در جریان انتخابات ۱۴۰۰ به رقیبان سیاسی خود و حامیان آنها بدترین نسبتها را دادهاند، حالا طلبکارانه به میدان آمدهاند که چرا چنین نمیگویید و چنان نمیکنید؟
به گزارش مردم سالاری آنلاین، روزنامه شرق در یادداشتی به قلم محمدمهاجری نوشت:
این روزها بعضی صاحبان منابر و تریبونها معترضانه میپرسند که چرا چهرههای سیاسی و متنفذ درباره حوادث دو سه ماه اخیر سکوت کردهاند و یا این و آن را محکوم نمیکنند یا به دفاع از فلان سازمان و بهمان دستگاه نمیپردازند؟
مخاطب این گویندگان، فقط چهرههای اصلاحطلب نیستند بلکه گاه مرادشان چهرههای معتدل اصولگرا هم هست. به زعم این افراد، هرگاه از نظر آنها لازم باشد باید عدهای گوش به فرمان وارد میدان شوند و با مرگ بر این و درود بر آن، تکلیف خود را با خودشان و با نظام روشن کنند!
مشابه این درخواست بهطور مشخص از سال 1388 شروع شد و محمل آن نیز موضوع تقلب در انتخابات بود. انتظار این جماعت آن بود که در برابر مدعیان تقلب در انتخابات، بسیج گستردهای شکل بگیرد و همه بر صحت انتخابات مهر تأیید بزنند. حال آنکه این اقدام، حرکت از پله دوم نردبان بود. در آن زمان بخشی از چهرههای سیاسی معتقد بودند حتی با فرض صحت انتخابات، پیشنیازهایی وجود داشته که برآورده نشده از جمله اینکه بداخلاقیها، تهمتها و دروغهایی از سوی یکی از نامزدهای انتخابات و تیم تبلیغاتیاش به دیگران زده شده و هیچ اقدامی برای رفع سوءتفاهمها صورت نگرفته است.
افرادی که مورد هجوم بهتانهای گسترده قرار گرفته بودند انتظار داشتند با خاطیان برخورد قانونی صورت گیرد و اعاده حیثیت انجام شود که حتی پس از انتخابات این اتفاق نیفتاد.
دلیل دیگر که مهمتر هم بود اینکه هرگونه حرفزدن در آن موقع عملاً پرکردن انبان منابع یک جریان خاص است و این جریان همانطور که بعداً هم مشخص شد، اعتقادی به اکثر اصول نظام و انقلاب و سیاست رایج ندارد و متأسفانه رخدادهایی را در تاریخ ایران رقم زد که تا سالهای سال، آثار منحوسش ماندگار خواهد شد.
در مورد وقایع اخیر نیز، همان داستان در حال تکرار است. اشخاصی که در جریان انتخابات 1400 به رقیبان سیاسی خود و حامیان آنها بدترین نسبتها را دادهاند، حالا طلبکارانه به میدان آمدهاند که چرا چنین نمیگویید و چنان نمیکنید؟ مگر آنها خودشان در برابر تضییع حقوق بسیاری از شهروندان حرف زدند که الان انتظار دارند دیگران سکوت نکنند؟ آنگاه که تیغ ردّ صلاحیتها حتی منصوبان رهبری را هم بینصیب نگذاشت کدامیک از طلبکارهای امروز اعتراض کردند؟ در طول یک سال و نیم گذشته در برابر اکثر ناکارآمدیهای دولت سیزدهم چه و اکنشی جز تمجید و قربانصدقه رفتن داشتهاند؟ در پاسخ رسانههای دولتی که به ناحق بر منتقدان میتازند چه موقع حقمدارانهای اتخاذ کردهاند؟
پس توقع بیجاست که عدهای همچون گذشته بخواهند با سرمایه دیگران حساب خود را پر کنند و بعد از خوابیدن غائله یادشان برود، بدهیشان را بپردازند.
کد مطلب: 185067