استمرار این وضع در رابطه با اینترنت که اثرات گسترده مادی و روحی و روانی در اقشار مختلف جامعه ایجاد کرده است و به تعبیری « شلیک به خود» تلقی می شود، نمایانگر آن است که تصمیم گیرندگان و مجریان امر به جای آنکه در صدد آن باشند که شرایط و فضای کشور را هر چه سریعتر به سمت عادی شدن هدایت و مدیریت کنند، نه فقط با اظهارات و اقدامات خود به غیرعادی بودن اوضاع مهر تائید می زنند، بلکه با اعمال سیاستی که به خشم و عصبانیت و بیکاری و فقر بیشتر مردم منتج می شود، خواسته یا ناخواسته در تسری ناامنی به زعم خود، به تشدید آن نیز دامن می زنند.
به گزارش مردم سالاری آنلاین،جمیله کدیور در یادداشتی با عنوان «شمشیر دو دَمِ اینترنت» در روزنامه اطلاعات نوشت:
اینترنت بخشی جدایی ناپذیر از زندگی مردم و دسترسی و استفاده آسان و بدون دردسر از آن بخشی از حقوق ابتدایی و غیر قابل خدشه جوامع امروزی است. این موضوع به ویژه در رابطه با نسل جوان که نسل دیجیتال خوانده می شوند و مقتضیات خاص خود را دارند، مفهوم و معنای دیگری به خود می گیرد. همانگونه که دسترسی به آب سالم و هوای سالم حق شهروندان یک جامعه است، حق استفاده از اینترنت پر سرعت و رسانه های مجازی نیز از ملزومات اساسی یک زندگی طبیعی است که به هیچ بهانه یا دلیلی نباید از مردم سلب شود.
از اینترنت، همچون همه مصادیق و جنبه های تکنولوژی، می توان انتظار کارکردهای مثبت یا منفی داشت. به تعبیر نیل پستمن، نظریه پرداز ارتباطات، «تکنولوژی ،هم دوست است و هم دشمن»؛ به همین دلیل از «تکنولوژی به عنوان شمشیر دو لبه» (Technology is a double edged sword) یاد می شود که هم بنیان ساز است و هم بنیان سوز، هم فرصت است و هم تهدید. این تلقی و تعبیر در مورد همه مصادیق تکنولوژی از جمله اینترنت و رسانه و شبکه های اجتماعی و هر محصول و فرآورده ای صادق است. آنها هم می توانند حاوی منافع باشند و هم منشاء مضرات و مخاطرات. با این همه، این تکنولوژی نیست که چیزی را خوب یا بد می کند؛ بلکه انسان و نحوه استفاده انسان از آن است که خوب یا بد بودن آن فرآورده را تبیین می کند. همانگونه که علم و ثروت و قدرت می توانند منشاء خیر یا شر باشند، تکنولوژی هم همین ویژگی را دارد. به همین دلیل، مثلا همانگونه که کاغذ و قلم به عنوان ابزارهای تحصیل علم، یا پول و نوشتن چک به عنوان ابزارهای ثروت یا داشتن حزب و رسانه به عنوان ابزارهای قدرت تلقی می شوند و استفاده ناصحیح هر کدام توسط جمعی می تواند به ضد آن تبدیل شود، نمی توان و نباید استفاده از آنها را به کل و در زندگی روزمره جامعه به دلیل برخی استفاده های نادرست از آنها محدود یا متوقف کرد. در مثالی عامیانه تر، چنان که در تمامی خانه ها در آشپزخانه چاقوی تیز وجود دارد که می توان با آن پوست میوه راگرفت یا آدم کشت، اینترنت و پلتفرم های اجتماعی را نیز نباید مستثنی از این قاعده قرار داد. چنین رویکردی به اینترنت و رسانه های اجتماعی به عنوان علت و عامل اصلی تغییر ناشی از نگاه جبرگرایانه دست اندرکاران به موضوع تکنولوژی و اینترنت و رسانه از یک سو و بی اعتنایی به عاملیت فرد و جامعه در تحولات اجتماعی ازسوی دیگر است. این رویکرد جبرگرایانه به تکنولوژی و ملزومات آن خاص ایران نیست و سالهاست مبنای بحث های جدی در حوزه مباحث جامعه شناختی و رسانه بوده و نظریات مختلفی نیز در زمینه رابطه جامعه و تکنولوژی بیان شده است، که مجال بحث در این رابطه نیست. این نگاه جبرگرایانه و تک عاملی دیدن قضایا حتی توسط برخی سیاستمداران و روزنامه نگاران و نویسندگان نیز به عنوان عامل و علت تغییرات اجتماعی اعم از مثبت یا منفی در کشورهای مختلف عنوان شده است.
قطعی کامل، قطعی منطقه ای، قطعی چند ساعته یا اختلال مقطعی اینترنت و مسدود کردن پیام رسان ها و شبکه های پر مخاطب اجتماعی از جمله شیوه هایی است که دست اندرکاران در ایران در مقاطع مختلف از جمله در زمان اعتراضات به منظور کنترل اوضاع از آن بهره برده اند. اگر در زمان تدوین و تصویب قانون اساسی در سال ۵۸ و اصلاح آن در سال ۶۸ اینترنت و فضاهای مجازی وارد زندگی مردم شده بود، به طور قطع، فصل و موادی به نحوه استفاده یا شرایط تعطیلی آن اختصاص می یافت. با توجه به نبود چنین فصل و موادی و تلقی وضع فعلی به عنوان شرایط اضطراری و به تعبیر رئیس جمهوری به عنوان «فضا و بستری که دشمن در آن فضا دشمنی می کند» و باز به استناد گفته ایشان مبنی بر اینکه «محدودیت های ایجاد شده به دلیل اخلال دشمن و ایجاد نا امنی است که در آن ایجاد کرد» می توان ماده ۷۹ را در رابطه با اوضاع فعلی و تصمیمات متخذه در مورد محدودیت ها در اینترنت و فضای مجازی مورد استناد قرار داد که در آن قید شده است:«… در حالت جنگ و شرایط اضطراری نظیر آن، دولت حق دارد با تصویب مجلس شورای اسلامی موقتا محدودیتهای ضروری را برقرار نماید، ولی مدت آن به هر حال نمیتواند بیش از سی روز باشد و در صورتی که ضرورت همچنان باقی باشد دولت موظف است مجددا از مجلس کسب مجوز کند.» به این ترتیب، هر محدودیت ضروری به زعم دولت از جمله اختلال در اینترنت، باید با تصویب مجلس و برای مدت محدود و مشخصی باشد که سقف آن ۳۰ روز اعلام شده است، مگر اینکه دولت برای تمدید محدودیت از مجلس درخواست مجدد کند. منطبق با این ماده صریح قانون اساسی، این اقدام در رابطه با محدودیت های اعمال شده در مورد اینترنت، توسط دولت و مجلس صورت نگرفته است.
استمرار این وضع در رابطه با اینترنت که اثرات گسترده مادی و روحی و روانی در اقشار مختلف جامعه ایجاد کرده است و به تعبیری « شلیک به خود» تلقی می شود، نمایانگر آن است که تصمیم گیرندگان و مجریان امر به جای آنکه در صدد آن باشند که شرایط و فضای کشور را هر چه سریعتر به سمت عادی شدن هدایت و مدیریت کنند، نه فقط با اظهارات و اقدامات خود به غیرعادی بودن اوضاع مهر تائید می زنند، بلکه با اعمال سیاستی که به خشم و عصبانیت و بیکاری و فقر بیشتر مردم منتج می شود، خواسته یا ناخواسته در تسری ناامنی به زعم خود، به تشدید آن نیز دامن می زنند.
تجربه زیسته و هزینه هایی که کشور در این زمینه طی این سالها پرداخته، ضرورت توجه جدی به بی نتیجه بودن اعمال سیاست محدودیت های اینترنتی و دسترسی به رسانه ها و شبکه های اجتماعی را ثابت کرده است. به عنوان نمونه در سال ۱۳۸۸ و در جریان اعتراض به نتیجه انتخابات ریاست جمهوری، محدودیت هایی همچون محدود کردن امکان ارسال پیامک توسط تلفن های همراه به منظور هماهنگی برای برگزاری تجمع ها اعمال شد. همچنین با محدودیت های دیگر اینترنتی امکان ارسال خبر و عکس و فیلم نیز قطع و با فیلتر شدن توییتر و یوتیوب و فیس بوک، دسترسی به آنها به منظور انتشار اخبار و تصاویر و فیلم های تجمعات از شهروندان داخل کشور سلب شد . البته این محدودیت ها نتیجه مطلوب دست اندرکاران را تامین نکرد؛چون هم تجمع های اعتراضی بزرگ برگزار شد و هم انتشار اخبار و تصاویر و فیلم ها به واسطه وی پی ان و انواع و اقسام فیلتر شکن ها توسط شهروندان در این پلتفرم ها ادامه یافت.
در اعتراضات دی ماه سال ۱۳۹۶ نیز در پی آموزش ساخت بمب های دست ساز توسط یک کانال تلگرامی پر مخاطب، دسترسی مردم به پیام رسان تلگرام نزدیک به دو هفته قطع شد و از اردیبهشت ۹۷ هم به طور کامل این پیام رسان با حکم مقام قضایی در حالی که دولت و شخص رئیس جمهوری و وزیر ارتباطات وقت مخالف با مسدود شدن آن بودند، فیلتر شد. فیلتر شدن تلگرام نیز لزومامنجر به عدم استفاده مردم از آن و روی آوردن آنها به پیام رسان های داخلی نشد؛ بلکه بسیاری با تهیه فیلترشکن همچنان از تلگرام استفاده کرده و می کنند و به رغم چهار سال فیلتر بودن، همچنان جزو شبکه های محبوب کاربران ایرانی نه فقط برای نشر اخبار و ارتباطات، بلکه در حوزه دیجیتال مارکتینگ است. روی آوردن به تلگرام در سال جاری و در پی اعمال محدودیت ها در واتس آپ و اینستاگرام شتاب بیشتری به خود گرفت. در آبان سال ۹۸ نیز به دنبال گران شدن بنزین و اعتراضات مردم با تصمیم شورای عالی امنیت ملی اینترنت بین المللی به مدت یک هفته در سراسر ایران قطع و از دسترس شهروندان خارج شدو دسترسی به پیام رسان ها و شبکه های اجتماعی غیرممکن شد و فقط شبکه ملی اطلاعات وصل و دسترسی به سایت های داخلی مقدور بود. در این مقطع اتصال حتی با فیلترشکن به اینترنت هم مقدور نبود. این قطعی، هزینه اقتصادی زیادی بر کشور وارد کرد. پس از پایان اعتراضات به تدریج قطعی اینترنت ر فع شد.
روال ایجاد محدودیت در اینترنت و دسترسی به برخی پلتفرم ها از ۳۰ شهریور ماه ۱۴۰۱ تا امروز بدون آنکه مبنای قانونی چنین اقداماتی روشن شود، به دستور شورای امنیت کشور انجام شد وهمچنان در جریان است. قطعی کامل اینترنت یا پایین آمدن سرعت آن در ساعاتی از شبانه روز در مناطق مختلف جغرافیایی، مسدود شدن واتس آپ و اینستاگرام و گوگل پلی استور و برخی بازی های رایانه ای از جمله اتفاقاتی است که همچنان استمرار دارد. برخی سایت ها و پلتفرم ها همچون لینکدین و اسکایپ و اپ استور و مایکروسافت و گوگل ادز و گوگلمپس و گوگل ترنسلیت نیز بعد از قطعی چند هفته ای مجدد در دسترس قرار گرفتند. در این مدت سه ماهه، ایران هم به لحاظ کیفیت اینترنت و هم در زمینه سرعت اینترنت افت جدی داشته است.هر چند با استفاده از فیلتر شکن بسیاری موفق به استفاده از واتس اپ و اینستاگرام و سایر سایت های مسدود شده جدید و گذشته شده اند، ولی بسیاری نیز همچنان امکان دسترسی به واتس اپ را حتی با وجود فیلتر شکن پیدا نکرده اند.
گذشته از فیلترینگ معکوس به دلیل تحریم تکنولوژیک و سایبری ایران توسط آمریکا که مشکلات خاص خود را در زمینه دسترسی به ابزارها و اطلاعات نوین ارتباطی داشته و دارد، اختلال مستمر در اینترنت و فیلترینگ پیام رسان ها و شبکه های محبوب اجتماعی موجب آسیب های زیادی در حوزه های مختلف سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و تکنولوژی شده است. از جمله پیامدهای سیاسی می توان از کاهش اعتماد عمومی نسبت به حاکمیت و یاس نسبت به هر نوع اصلاح و تغییری در شیوه ها و در نتیجه گسترش شکاف میان مردم و حاکمیت یاد کرد. خدشه جدی به اعتبار ایران نزد افکار عمومی داخل و جهان نیز از آثار این تصمیم است. پیامدهای اقتصادی قطعی اینترنت و فیلترینگ خسارت های جدی روزانه ایجاد کرده است. اختلال اینترنت و مسدود شدن واتس آپ و اینستاگرام نه فقط موجب از دست رفتن بسیاری از کسب و کارهای اینترنتی و ضررهای گسترده اقتصادی به طیف های زیادی از مردم شده، همچنین موجب ورشکستگی، خسارت، تعطیلی استارتاپ ها و موسسات متعدد شده است. امروزه اکثر کسب و کارها به گونه ای با اینترنت سر و کار دارند؛ چه در خط تولید، چه در توزیع و سفارش و فروش، چه در تبلیغات و چه در خدمات و اختلال در اینترنت این چرخه را دچار معضل جدی کرده است.
گذشته از تعطیلی ها، عدم استخدام یا تعدیل نیروی انسانی در شرکت هایی با حوزه های تخصصی مختلف به دلیل ضررهای وارده، از دیگر آثار سوء اختلال اینترنت و محدودیت های حاصله است. تاثیر منفی بر حوزه گردشگری و ضربه به آژانس های مسافرتی و صرافی ها را نیز به هزینه های اقتصادی این تصمیم باید اضافه کرد. از دیگر پیامدهای محدودیت های اینترنتی، احساس نا امنی جامعه به دلیل بر هم خوردن روال عادی و مرسوم زندگی است. قطع ارتباطات درون خانوادگی به ویژه در رابطه با خانواده هایی که اعضایشان در شهرها یا کشورهای دیگر پراکنده اند، برای افراد سالخورده بیشتر ملموس است. نوشتن و دریافت نسخه الکترونیک به دلیل کندی و اختلال اینترنت، در بعضی مطبهای پزشکان و کلینیک ها، برای بیماران غیر ممکن شده است و به همین دلیل بیماران، به ویژه افراد بازنشسته یا آسیب پذیر که نیاز به داروهای خاص دارند یا از بیماریهای مزمن رنج میبرند، ناچار به پرداخت آزاد پول داروها در زمان اختلال اینترنت شده اند که هزینه سنگینی بر اقشار آسیب پذیر وارد آورده است. ازدیاد تردد برای انجام اموری که قبلا به صورت آنلاین انجام می گرفت و در نتیجه محدودیت های اینترنتی، نیاز به تردد را افزوده و در نتیجه به افزایش آلودگی هوا منجر شده است. دشوارتر شدن فعالیت های علمی و آموزشی و پژوهشی برای دانش آموزان و دانشجویان و معلمان و اساتید در مدارس و دانشگاهها و موسسات علمی و پژوهشی نیز از پیامدهای دیگر اختلالات مکرر اینترنتی است که افزایش خیل مهاجرت نیروهای جوان را در پی داشته و خواهد داشت. همچنین باید از پیامدهای منفی تکنولوژیک از جمله به خطر افتادن فزاینده امنیت سایبری در اثر استفاده از فیلتر شکن های نا امن یاد کرد. فیلترینگ و مسدود شدن شبکه های اجتماعی به استفاده بیشتر از فیلترشکن و وی پی ان برای دسترسی به این شبکه ها منجر شده است، این امر پیامدهای سوء خود را در به مخاطره انداختن امنیت فضای مجازی، از جمله حمله سایبری به کسب و کارها، ضربه به حریم شخصی افراد در اثر جمع آوری و دزدیده شدن اطلاعات شخصی و بانکی آنها توسط بدافزارها به همراه داشته است. استفاده از فیلتر شکن توسط کودکان و نوجوانان نیز قطعا پیامدهای سوء خود را خواهد داشت. به گفته سیمون میلیانو، رئیس تحقیقات سایت Top10VPN در گزارشی که به بررسی میزان استفاده وی پی ان در ایران در بازه زمانی ۲۲ سپتامبر(۳۱ شهریور) تا ۳۱ اکتبر ۲۰۲۲ (۹ آبان ۱۴۰۱) پرداخته است، «تقاضا برای وی پی ان برای دور زدن رسانه های اجتماعی مسدود در ۲۲ سپتامبر در مقایسه با ۲۸ روز قبل ۲۱۶۴ درصد افزایش یافته است. تقاضای وی پی ان در روزهای بعد همچنان افزایش یافت و به اوج ۳۰۸۲ درصد ، بالاتر از قبل از اعتراضات ۲۶ سپتامبر (۴ مهر) رسید. میانگین تقاضای روزانه برای خدمات وی پی ان از آن زمان اوج به بعد همچنان بسیار بالا باقی مانده است و ۹۵۱ درصد بالاتر از خط پایه است. تقاضای وی پی ان به طور قابل توجهی در مقایسه با اوج خود در ۱۲ اکتبر (۲۰ مهر) کاهش یافت که ممکن است نشاندهنده موفقیت مقامات ایرانی در مسدود کردن ترافیک وی پی ان باشد.»
در دنیایی که همه کشورها در صدد بهره گیری بهینه از همه امکانات در جهت پیشرفت و توسعه اند، دریغ است که ایران همچنان مشغول به آزمودن چندین و چند باره آزموده های شکست خورده خود است و به جای هزینه محدود سازی ها، کمتر به فکر گشایش و توسعه است. گفته اند: آزموده را دو باره آزمودن خطاست و در یک کلام: «من جرّب المجرّب حلّت به الندامه.» اگر دست اندرکاران در صدد تحقق حکمرانی نوین هستند، حکمرانی نوین ملزومات خاص خود را دارد و با اقدامات و امکاناتی در سطح حکمرانی عصر ذغالی و ذهنیت بسته و سرعت لاک پشتی اینترنت و شهروندان ناراضی ، محقق نمی شود.