به گزارش مردم سالاری آنلاین،روز گذشته صداوسیمای جمهوری اسلامی خبری منتشر کرد که در آن گفته شده بود «ع.ت» که اقدام به بولتننویسی جعلی میکرده، بازداشت شده تا انگیزههای او مشخص شود. در گزارش صداوسیما نوشته شده که «این شخص خاص پیش از جنجال اخیر بولتنسازی به علت اشتباهات زیادش مورد اعتراض بسیار قرار گرفته بود.»
سابقه عباس توانگر در رسانه
برای کسانی که اندکی با دنیای رسانه و سیاست آشنا هستند، مشخص بود که «ع.ت» همان «عباس درویش توانگر» قائم مقام خبر گزاری فارس و قائم مقام پیشین خبرگزاری تسنیم دو رسانه نزدیک به سپاه است. اهالی رسانه که در جلسات رسمی با مقامات جمهوری اسلامی شرکت میکنند، او را با «سررسید» معروفش میشناسد؛ سررسیدی که محتوای جلسات را از ابتدا تا انتها مو به مو در آن یادداشت میکرد و بدون اغراق او در هیچ جلسهای بدون این سررسید معروف حاضر نمیشد؛ مگر آنکه رکوردش برای ضبط جلسات همراهش باشد.
عباس توانگر از روزنامهنگاران قدیمی اصولگراست که کارش را با روزنامه رسالت و احمد توکلی آغاز کرده است. او در دهه هفتاد دبیر اقتصادی روزنامه رسالت بود و در همان دوره برادرش مجتبی توانگر نیز با او همکاری میکرد و بعدها برادرش به مجلس راه یافت واکنون نماینده تهران است.
زمانی که در ابتدای دهه هشتاد خبرگزاری فارس توسط سپاه تاسیس شد، عباس توانگر نیز به این خبرگزاری پیوست و تا رده سردبیری خبرگزاری هم پیشرفت کرد و زمانی هم که خبرگزاری تسنیم تاسیس شد، به رسانه جدید سپاه ملحق شد و بعد از مدتی بار دیگر با سمت «قائم مقام» به خبرگزاری «فارس» بازگشت.
ارتباط عباس درویش توانگر با جریانهای اصولگرا
در گزارشی که صداوسیما از بازداشت عباس توانگر منتشر کرده، او صرفا خبرنگاری معمولی معرفی شده که به صورت سر خود، «بولتننویسی» میکرده است، اما حقیقت آن است که نقش او بسیار فراتر از یک خبرنگار بوده است و درباره او اینگونه میتوان گفت که عمده تصمیمات در خبرگزاری با نظر او اتخاذ میشده است و مهمتر اینکه تا کنون چندین مدیرعامل به خبرگزاریهای فارس و تسنیم آمدهاند و رفتهاند اما توانگر تنها چهره ماندگار تمام این سالها بوده است و مهمتر اینکه در تمام جلسات امنیتی و سیاسی که با حضوران مدیران مسئول رسانهها برگزار میشد، این عباس توانگر بود که در نقش مدیرعامل فارس و تسنیم شرکت میکرد و کمتر پیش میآمد که مدیر عامل رسانه های فارس و تسنیم در جلسات حاضر شوند.
وقتی مراسم ختم مادر او برگزار میشد، حضور مقامات سیاسی و نظامی در آن مراسم نشان میداد که جایگاه توانگر برای اصولگرایان امنیتی کجاست؛ چنانچه وقتی سال ۱۳۹۱ با شکایت مستقیم دولت بازداشت شد، در عرض چند ساعت آزاد شد و پس از آزادی هم با لحنی قلدرمابانه برای دولت و قوه قضاییه خط و نشان میکشید: «بیش از ۳ ساعت و نیم از سوی بازپرس دادسرای فرهنگ و رسانه بازجویی شدم که بهرغم معرفی وکیل و آمادگی اینجانب برای معرفی کفیل یا وثیقه ملکی، بازپرس رأساً قرار بازداشت موقت مرا صادر کرد که البته با گذشت ۴ ساعت آزاد شدم. بنده تصور میکنم بازپرس پرونده برای صدور قرار بازداشت اینجانب با شتابزدگی و بدون توجه به تمامی زوایای حقوقی اقدام کرده است و حق شکایت قضایی در دادسرای انتظامی قضات را برای خود محفوظ میدانم.»
عباس توانگر حالا به اتهام بولتننویسی برای مقامات نظام بازداشت شده است. ماجرای «بولتنهای محرمانه» زمانی افشا شد که گروه هکری به نام «بلک ریوارد» بیش از ۱۶۰ گیگابایت اطلاعات از خبرگزاری فارس منتشر کرد که بخشی از آن «بولتنهایی» بود که به ادعای این گروه هکری، برای فرماندهان سپاه ارسال میشده است. آنگونه که گروه هکری «بلک ریوارد» مدعی شده، این بولتنها برای فرماندهان سپاه و شورای سیاستگذاری ائمه جمعه ارسال میشده تا آنها در جریان اتفاقات و اخبار کشور باشند.
بولتنهای عباس توانگر در خبرگزاری فارس
برخی همکارانش در خبرگزاری فارس و تسنیم میگویند او بیشتر از آنکه برای خبرگزاری کار «خبری» کند، برای مقامات ارشد «خبرسازی» میکند و بیش از آنکه در «بولتنهای» او تحلیل اخبار باشد، نوشتههایی به سبک گردش کار پروندههای نهادهای امنیتی تنظیم شده است و با همین سبک فعالیت در خبرگزاری را نیز ادامه میداد؛ کما آنکه به واسطه حضور او، خبرگزاریهای فارس و تسنیم به پاتوق جلسات محفلی با اعضای ارشد رهپویان و ایثارگران تبدیل شده بود و در انتخابات نیز ابایی از اینکه از یک «جریان خاص» حمایت کند نداشت؛ اقدامی خلاف قانون انتخابات که اصل بیطرفی «رسانهای که از بودجه بیتالمال ارتزاق میکند» را در ایام انتخابات زیر سوال میبرد، ولی این موضوع نسبت به بولتنسازی و پروندهسازی برای توانگر بیخطرترین کار ممکن بود.
کسی که سالها برای مهمترین مقامات نظامی و امنیتی و سیاسی «بولتنسازی» میکرد، روزی تصور نمی کرد که خودش به سوژه مهم «بولتنسازان» تبدیل شود. طوری که کار به احضار و بازداشت او برسد و آش آنقدر شور شود که کسی فعالیتهای سازمانیافته و پیچیدهاش را گردن نگیرد و صداوسیما هم او را به عنوان یک خبرنگار معمولی و فردی پرحاشیه و خودسرمعرفی کند.
یک کاربر اصولگرای شبکههای اجتماعی درباره گزارش صداوسیما نوشته «اینکه خانم آمنه سادات ذبیحپور به آقای عباس درویش توانگر سردبیر اسبق و قائم مقام فعلی خبرگزاری فارس و قائم مقام سابق خبرگزاری تسنیم میگوید «خبرنگار» فارس، مثل این است که معاون اول رئیس جمهور را یکی از کارمندان دولت بنامد.»
رسوایی فارس گیت و همینطور بولتنسازی توانگر برای مجموعه رسانهای سپاه آنقدر دردسرساز بود که در اقدامی غیر منتظره، همزمان با اعلام خبر دستگیری او، بخش مهمی از آرشیو خبری و تصاویر عباس درویش توانگر معروف به «عباس سررسید» از خروجی دو خبرگزاری فارس و تسنیم پاک شد تا همانطور که قابل پیشبینی بود، واقعیت توسط خبرگزاری که شعارش «حقیقت روشن است»، پنهان شود.
یکی از مدیران خبرگزاری فارس البته به گزارش صداوسیما واکنش نشان داده و همزمان آمنه سادات ذبیحپور و «کسانی که به او گفتهاند گزارش تهیه کند» را دروغگو خطاب کرده است. غلامی در تویتش نوشت: «با توجه به شناختی که از حاج عباس توانگر دارم، حتما وظیفه شرعی دفاع از ایشان بر گردنم است و با وجود انتقاداتی که به ایشان در حوزه خبر دارم و داشتم، گزارش صداوسیما را دروغ میدانم و به ذبیحپور و هرکسی که به او گفته این گزارش را کار کند، دروغگو میگویم.»
شکاف میان صداوسیما و بخشهای خبری رسانههای اصولگرا همچنان ادامه دارد و مشخص نیست این اختلاف چه پیامدهایی دارد؛ چنانچه در دورهای اختلاف در اعضای سپاه، به جدا شدن بخشی از آنها و تاسیس خبرگزاری تسنیم در کنار خبرگزاری فارس منجر شد. تا کنون نیز اصولگرایان در مواجهه با «موضوع عباس توانگر» دو واکنش متضاد داشتهاند. یک دسته توانگر را فردی معمولی و خودسر معرفی کردهاند و بخش دیگر معتقدند اساسا «بولتن» در کار نبوده است و اینها پروندهسازی برای عباس توانگر است.
عبدالله گنجی که بخشی از کار رسانهای سپاه را بر عهده دارد، در توییتی توانگر را تلویحا خودسر توصیف کرده و نوشته «به عنوان کسی که چندین سال عضو شورای سیاستگذاری فارس بودم اعلام میکنم یک بار نه بولتن دیدیم نه در جلسات شورای مذکور طرح شد. این کار را شخص خاصی انجام میدهد که از قضا در فارس هم کار میکرد. در تابستان ۹۹ خبری از بنده زده بود که صحت نداشت وقتی به مدیر فارس اعتراض کردم گفت ما در فارس نه بولتن داریم و نه من بولتن میخوانم. من به آن شخص اعتراض کردم که گفت برو تکذیب کن. اما منطق چیست؟ رسانه اخبار فرا رسانهای را از کجا میآورد و به چه کارش میآید؟ از سیستم امنیتی کشور میگیرد؟ سیستم امنیتی چنین ریسکی میکند؟ مثلا اطلاعات سپاه خبر را به یک نفر در فارس میدهد و او آن را برای فرمانده سپاه میفرستد؟ یعنی اطلاعات سپاه نمیتواند مستقیم به فرمانده سپاه خبر بدهد یا فرمانده نمیتواند از زیرمجموعه خود بگیرد؟ ... هر موقع کسی هم اعتراضی به مدیر فارس کرد پاسخ شنید که ربطی به فارس ندارد.»
خبرگزاری فارس و مجموعه سپاه تا کنون به صورت رسمی درباره «عباس درویش توانگر» موضعی نگرفتهاند و سوالات مختلفی بدون پاسخ مانده است؛ سوالاتی مثل اینکه ۱) اگر فارس وجود بولتن را تکذیب کرده، پس چرا توانگر بازداشت شده است؟ ۲) چرا بخشی از نهادهای امنیتی، جایگاه یکی از مهمترین چهرههای رسانهای خود را به یک خبرنگار معمولی تقلیل دادهاند؟ ۳) چرا بخشی از تصاویر و اخبار توانگر از خبرگزاریهای فارس و تسنیم پاک شده است؟ و در نهایت اینکه ۴) اگر ماجرای هک اسناد خبرگزاری فارس رخ نداده بود، آیا عباس توانگر بدون نگرانی و دلهره در حاشیه امنی که همواره برای «جریان خودی» وجود دارد، همچنان به شغل پیشین خود مشغول بود؟
منبع:رویداد۲۴