به گزارش مردم سالاری آنلاین،از زمان حمله روسیه به اوکراین، ایالات متحده آمریکا همزمان دو هدف بزرگ و البته متناقض را دنبال میکند. اولین هدف حفظ منابع جهانی نفت به منظور معقول ماندن قیمتها و گرفتن حمایت برای نگهداشتن تحریمها علیه روسیه است. دومین هدف اما ار کار انداختن ماشین جنگی ولادیمیر پوتیناط طریق قطع جریان دلارهایی است که از از فروش بشکههای نفت بدست میآید. این دو هدف با توجه به وضعیت بازار نفت هرگز با یکدیگر سازگاری نخواهند داشت. خورج هر مقدار نفت از بازار باعث افزایش قیمتها خواهد شد. با این حال غرب تا کنون تلاش کرده تا با تدبیرهای مختلف در بازار نفت مداخله کند.
به نقل از اکونومیست، حدود یک هفته قبل بود که آمریکا تحریمهای خود علیه ونزوئلا را برداشت و مجوز ادامه فعالیت شرکت نفتی شورون در این کشور را صادر کرد. آمریکا همچنین مقادیر زیادی از ذخایر استراتژیک نفتی خود را آزاد کرده و این ذخایر اکنون به پایینترین مقدار خود در 38 سال گذشته رسیده است. کشورهای صادرکننده نفت (اوپک) نیز نه تنها با افزایش تولید نفت موافقت نکردهاند بلکه قرار است آن را کاهش دهند. جلسه این کارتل فردا 13 آذر برگزار میشود اما به نظر نمیرسد به افزایش تولید کمکی کند.
اتحادیه اروپا اعلام کرده بود تا 5 دسامبر، یعنی دو روز آینده، واردات نفت روسیه از طریق دریا را ممنوع میکند. سپس اعلام کرد که علاوه بر این، ارائهدهندههای خدمات کشتیرانی، نفتکشها و بیمه را از کمک به خریداران غیر اروپایی نفت روسیه منع میکند. از آنجایی که این شرکتها بازر حمل و نقل دریایی را تصاحب کردهاند، این یک ابزار قدرتمند بود.
اما کمی بعد آمریکا متوجه شد که این دو اقدام با هم منجر به کاهش منابع نفت در بازار میشوند. پس اصرار به ایجاد یک تبصره کرد. به شرط اینکه آنها موافقت کنند که حداکثر قیمت تعیین شده توسط گروه 7 کشور صنعتی را برای نفت روسیه بپردازند، خریداران غیر اروپایی میتوانند به خرید بیمه اروپایی ادامه دهند.
برخی از اعضا بر کاهش هر چه بیشتر این سقف قیمت برای ضربه به اقتصاد روسیه اصرار کردند. برخی نیز که نگران صنایع کشتیرانی خود یا اقدامات تلافیجویانه روسیه هستند، میخواستند آن را نزدیک به سطح بازار نگهدارند.بهرحال سقف 60 دلاری برای نفت روسیه تعیین که از قیمت 85 دلاری واقعی نفت خام 30 درصد کمتر خواهد بود. نتیجه هر که باشد یک چیز مسلم است و آن هم این است که تاکنون چنین مجموعهای از تدابیر سخت و پیچیده به طور همزمان به بازار نفت ضربه نزده بود. در خصوص برخی از اینها از قبل هشدار داده شده بوداما در خصوص برخی دیگر باید نگران عواقب بود.
سناریوهای احتمالی پس از تعیین سقف قیمت نفت روسیه
ماه گذشته اتحادیه اروپا 2.4 میلیون بشکه نفت خام و پالایش شده از روسیه خریداری کرد. در یک سناریوی خوشبینانه، بسته تحریمها میتواند دو هدف متناقض غرب را با هم پیش ببرد و تضمین کند که اروپا دیگر به تغذیه جنگ پوتین کمک نمیکند. در همین حال، یک مقام وزارت خزانه داری آمریکا می گوید که سقف قیمت به عنوان یک دریچه آزادسازی عمل میکند و با اجازه دادن به کشورهای در حال توسعه برای خرید نفت روسیه با تخفیف، بازار جهانی را متعادل نگه میدارد. صرف نظر از پیوستن آن کشورها به این طرح روسیه، پول کمتری از فروش نفت دریافت خواهد کرد. زیرا تنها وجود سقف قیمت، قدرت معاملهگری آنها را افزایش میدهد.
اگر این سقف قیمت به اندازه کافی پایین نباشد، آسیب چندانی به اقتصاد روسیه نخواهد رسید. حداقل این تحریمها بازارهای نفت خام را تحت تاثیر قرار نمیدهند. اکثر معاملهگران انتظار دارند سرعت تغییر جریانهای سوختی افزایش پیدا کنند و هند و چین جای اروپا را به عنوان بزرگترین مشتریهای روسیه بگیرند.
بحرانهای پیش روی بازار نفت
در این سناریو خوشبینانه هیچ مشکل لجیستیکی که مانع تغییر الگوهای معاملاتی چند دهساله شود، در نظر گرفته نشده است. اما در یک سناریو واقعبینانهتر میتوان تصور کرد که تحریمها یک اصطکاک ناخواسته ایجاد میکنند و باعث ایجاد سه مشکل اصلی میشوند: کمبود نفتکشها، شکاف بیمهای و کمبود ریسکپذیری در سطح جهان.
قبرس، یونان و مالت در حمل و نقل دریایی آنقدر بزرگ هستند که ممنوعیت اروپا در ارائه خدمات دریایی به کشورهایی که سقف قیمت را امضا نمیکنند قبول نخواهند کرد. همچنین آنها که تمایلی به حمایت از مداخله آمریکا در بازارهای کالا ندارند، نشان دادهاند که با اتحادیه اروپا نیز همکاری نخواهند کرد. این مساله میتواند کمبود بزرگی در کشتیهایی که قادر به حمل نفت خام روسیه هستند ایجاد کند. پیشبینی میشود کمبود حدود 70 کشتی با ظرفیت حمل 750 هزار بشکه در روز، دو تا سه ماه به طول میانجامد.
اما با جذب کشتی از کشورهای تحریم شده مانند ایران و ونزوئلا همچنین بازگشت کشتیهای مسلح شده روسیه به ناوگان حمل و نقل، این مشکل به تدریج حل خواهد شد. علاوه بر این کشتیداران اتحادیه اروپا داراییهای خود را به عملیاتهای خارج از گروه 7 انتقال میدهند. با این وجود مشکل کشتیرانی تا دو ماه آینده رفع خواهد شد.
اما بحران بیمه مشکلسازتر است. کشورهای خاورمیانه و آسیا قدرت مالی برای بیمه محمولهها و تانکرها را دارند اما مشکل اصلی پوشش خطرات بزرگتر مانند نشتی نفت است که میتواند تا 500 میلیون دلار خسارت به بار بیاورد. تعداد کمی از شرکتهای بیمه هستند که مسئولیت بیمه کردن کشتیهای قدیمی مانند کشتیهای ونزوئلایی را که در تنگه دانمارک به عمق 15 متر حرکت میکنند، بر عهده میگیرند.
مشکل اصلی اینجاست که چنین پشتیبانی مستلزم استخرهای عمیقی از سرمایه خصوصی است که به سختی در خارج از غرب یافت میشود. شاید بتوان دولتهای چین و هند را متقاعد کرد که بیمه اتکایی مستقلی ارائه کنند. اما برخی از معاملهگران بر این باورند که با اجرایی شدن ممنوعیت بیمه، خریداران آسیایی نفت کمتری از روسیه میخرند.
مشکل سوم میتواند نبود تمایل برای پذیرفتن خطرات دور زدن طرح تحریم روسیه توسط غرب در خارج از G7 باشد. آمریکا میگوید اگر برخی کشورها تصمیم به دور زدن این تحریمها کنند دخالتی در این باره نخواهد کرد اما این کشورها اعتنایی به این وعدهها نمیکنند. زیرا آمریکا در آخرین کمپین تحریمی خود یعنی تحریمهایی که ایران را هدف قرار داده حدود میزان اجرای مجازاتها را مبهم نگه داشته تا هرکسی را تجارت با دشمنان خود بازدارد.
همه اینها باعث میشوند بخشی از صادرات روسیه از دید تحریمکنندگان پنهان بماند و قیمتها از کنترل خارج شوند.