به گزارش مردم سالاری آنلاین، روزنامه خراسان نوشت: بازار ارزاق عمومی هم که از ثبات چندانی برخوردار نیست، هزینه های درمان و تهیه دارو نیز رنجی مضاعف شده برای مردم. البته که تحریم های ناجوانمردانه سهمی مهم در ایجاد این مشکلات داشته و دارد اما بی گمان سهم بی تدبیری ها، غفلتها، دیرهنگام عمل کردن ها، آینده پژوهی نکردن ها و ... در ایجاد این مسائل کم نبوده و نیست.
پر واضح است که توجه اساسی و کافی نداشتن به گسترش و تقویت زیرساخت ها، ادامه خام فروشی، وجهه همت قرار ندادن حمایت موثر، هدفمند و زمان دار از تولید داخلی و کالاهای ایرانی و ... از یک سو و استقلال نداشتن بانک مرکزی و در خدمت تولید نبودن سیستم بانکی از دیگر سو از عوامل مهم نرسیدن به رشد اقتصادی مطلوب و ایجاد «رفاه پایدار» برای مردم است. در این نوشتار به همین اختصار و اجمال در بحث اقتصاد اکتفا می کنم تا اشاره ای کوتاه نیز به دیگر مسائل در ایجاد برخی نگرانی ها، دغدغه ها، مطالعات و اعتراضات به حق مردم داشته باشم.
بگذریم که در عرصه مبارزه جدی و موثر با مفاسد اقتصادی و به ویژه اطلاع رسانی بهنگام، شفاف و اقناع کننده نیز کارنامه درخشانی نداریم.
در فضای سیاسی کشور هم شاهد غفلت ها، کم کاری ها، بداخلاقی ها، تهمت ها، نبود رواداری ها، تصلب، خود را همه حق دانستن و دیگران را به هیچ انگاشتن و «گوش شنوا» نداشتن برای شنیدن نظرها و دیدگاه های غیر خود بوده ایم و البته که یکسره فاسد و غیرکارآمد جلوه دادن دولتمردان قبل از خود که به نوعی از زمان دولت بعد از اصلاحات آغاز شد و به اوج رسید و در دولت بعدی با ادعای دولت راستگویان و اتهام دروغ گویی به دولت قبل ادامه یافت نیز از جمله موارد ایجاد فضای «کسالت» و خمودگی و دلزدگی برای بخش هایی زیادی از مردم در عرصه سیاسی شد.
می دانیم که نداشتن تریبون عمومی برای بیان دیدگاه های تمامی گرایش ها و سلایق سیاسی درون نظام آن گونه که باید وجود ندارد که بخشی از ثمره تلخ آن نبود تضارب آرا، روشن نشدن مبانی نظرها و دیدگاه ها و سلایق و از همه بدتر به وجود آمدن حرف های «در گلومانده» عده ای از مردم و ایجاد و البته فروخوردن «حرف های مگو»ی بسیاری شد.
بین این مسائل و مشکلات با آن چه کشور را درگیر کرد چه نسبتی وجود دارد؟ با اعتراضاتی که حدود دو ماه است به بهانه درگذشت ناراحت کننده و تاسف برانگیز مهسا امینی این دختر کُرد ایرانی شکل گرفت و با سرعت برق و باد به ناآرامی، اغتشاش و ویران کردن اموال عمومی و خصوصی تبدیل شد و شکنجه کردن و سوزاندن و کشتن تعدادی از فرزندان ایران زمین در دستور کار قرار گرفت که کشته سازی نیز بخشی دیگر از این پروژه بود.
البته کشته شدن تعدادی از افراد در عرصه میدان بس غبارآلود فتنه و اغتشاش و به هم آمیختگی هیجان، خشونت و عصبانیت و البته فضاسازی ها و دروغ پردازی های مکرر و شارژ مدام، پرفشار و پر حجم رسانه های برانداز و معاند خارج از کشور و غفلت برخی از نهادها از انجام بهنگام و موثر وظایف خود و همچنین نبود اطلاع رسانی به موقع، شفاف و در دست نگرفتن میدان اطلاع رسانی با ارائه «روایت اول» صحیح و دقیق از وقایع و رویدادها به افکار عمومی ثمره تلخ وغم انگیز دیگر این ماجراها بود. این پروژه با ترورهای ناجوانمردانه در حرم شاه چراغ و ترور و آدم کشی ها در اصفهان، مشهد و ایذه با هدف داغ دار کردن و به ستوه آوردن مردم و خدشه دار کردن امنیت کشور و روشن نگاه داشتن شعله آتش فتنه ادامه یافته است.
با این تفاسیر و اضافه کردن این نکته که در همین اثنا کشف انواع سلاح جنگی در برخی مرزهای کشور بسیار زیاده شده و اظهارات صریح جان بولتون در تجهیز اپوزیسیون به سلاح از یک سو و راه اندازی یک «جنگ شناختی» و «ترکیبی» تمام عیار و پر حجم علیه ملت ایران آیا شکی باقی می ماند که دشمنان ایران از آمریکا گرفته تا برخی کشورهای اروپایی و بعضی کشورهای منطقه و در رأس آن سعودی ها هدفی جز «تجزیه ایران» و براندازی جمهوری اسلامی دارند؟
آن چه مسلم است دلیل اصلی نپیوستن مردم به صف اغتشاشگران و همچنین فاصله گرفتن اکثریت از معدود «لیدرها»ی شارژ شده توسط دشمنان در کف خیابان همین روشن شدن پروژه دشمنان برای تجزیه ایران و براندازی بود و حالا دشمنان قسم خورده از سر استیصال و تحقق نیافتن رویاهای خود با ترورهای ناجوانمردانه از مردم ایران انتقام می گیرند اقدامی که نشان می دهد بار دیگر تیرشان به سنگ خورده است.
همان طور که از اول انقلاب تیر تمام دشمنی هایشان با ایران و ایرانی به سنگ خورد از ایجاد غائله کردستان تا ترکمن صحرا و خوزستان و کودتای نوژه و تحمیل جنگی ناجوانمردانه به ایران و تحمیل سخت ترین تحریم های اقتصادی، اما هیچ مسئولی نباید فراموش کند که تمامی این پروژه ها مدیون خون شهدا و مرهون مقاومت مردم و ایستادگی شان در مقابل سلطه و زورگویی دشمنان است و به قول رهبر حکیم و مدبر انقلاب اسلامی مردم قهرمان همه دوره ها هستند.
پس اگر می خواهیم مردم همچنان نجیبانه و قدرتمندانه پای کار انقلاب، کشور و نظام بمانند، همه مسئولان در قول و فعل باید قدر مردم را بدانند و از این ملت رشید و فداکار فاصله نگیرند و به وعده هایشان عمل کنند و منافع ملی ایران در همه حال وجهه همتشان باشد، حرف مردم را بشنوند و به خواسته های منطقی شان پاسخ مناسب و به موقع بدهند، مسئول کار نابلد را برکنار کنند، خائنان و مفسدان به ملک و ملت را بی اغماض به اشد مجازات محکوم کنند ودر این باره اطلاع رسانی شفاف داشته باشند، نظارت های حاکمیتی را شدید و موثر اعمال کنند، قانون را درهمه عرصه ها و برای همه بدون تبعیض فصل الخطاب بدانند، از نظرات تمامی نخبگان و کاربلدان و متخصصان دلسوز ایرانی در هر جای دنیا که هستند برای رشد و پیشرفت کشور استفاده کنند، تضارب آرا و تکثر ایده ها و سلایق را به معنای واقعی کلمه به رسمیت بشناسند، فضای گفت وگوی ملی و مردمی را هرچه مهیاتر کنند، به رهنمودهای رهبری حداقل حالا پس از حدود ۲۰ سال برای راه اندازی کرسی های آزاداندیشی در دانشگاه ها عمل کنند، با مردم و در بین مردم زندگی کنند، دایره «خودی ها» را هر روز تنگ تر نکنند، ایران را از آن همه ایرانیان با هر سلیقه و گرایشی بدانند، ایرانیانی که استقلال، عزت، امنیت و اقتدار کشورشان را مفاخر ملی و تاریخی شان و قهرمانان تاریخ ساز و سرنوشت سازشان را در تمامی عرصه ها دوست دارند و قدر می نهند.
از دیگر وظایف مسئولان برای قدرشناسی از مردم خدمت بی منت و تلاش بیش از پیش و موثر برای رفع تبعیض ، کاهش تورم، ایجاد رفاه پایدار، دمیدن واقعی روح امید و امیدواری و برخورد صادقانه با مردم است.
نکته حائز اهمیت دیگر این که گرچه بیان دستاوردهای بزرگ انقلاب اسلامی برای کشور ضرورتی انکارناشدنی است اما این بیان باید آن قدر صادقانه، به موقع، دقیق، غیرقابل خدشه و باورپذیر و البته «هنرمندانه» توسط مسئولان و رسانه ها باشد که حتی در مواردی این چنین که کشور را حدود دو ماه درگیر خود کرده، پیشرفت های گوناگون در عرصه های مختلف دیده شود مانند آن چه در پزشکی، بیوتکنولوژی، نانوفناوری، جراحی های پیشرفته، طراحی و ساخت سازه های عظیم، کشتی سازی، ژن درمانی، تولیدات و اختراعات صنعتی و دانش بنیان، مهندسی نوین، هوافضا، تجهیزات دفاعی و ... که محصول خلاقیت، هوش، دانش و پشتکار جوانان، متخصصان، استادان، نخبگان و کاربلدهای ایران زمین است.