به گزارش مردم سالاری آنلاین،رسول منتجبنیا دبیرکل حزب جمهوریت و چهره سیاسی اصلاح طلب در گفتگویی رسانهای به نقد برخی از اتفاقات اخیر در کشور پرداخته است.
اهم سخنان این روحانی سیاستمدار در گفتگو با خبرآنلاین به شرح ذیل است:
* جامعه ترکیبی از انسانهاست که دور یکدیگر جمع میشوند و باتوجه به فرهنگ مشترکی که میان آنها ایجاد میشود، زبان مشترکی که با یکدیگر سخن میگویند و البته خاطرات جمعی پدیدآمده میان آنها تبدیل به ملت میشوند. محیطی که در آنجا زندگی میکنند، کشورشان است. این افراد خودشان باید تصمیم بگیرند که چگونه زندگی کنند؛ یعنی تصمیماتی که اتخاذ میکنند را طبیعتا خودشان میگیرند.
* در بحرانهای دهههای اخیر هر بار که با من مشورت کردند هم به مسئولان گفتم و هم در گفتوگوهای رسانهای اشاره کردم که راه حل بازگرداندن آرامش به کشور، سپردن امور به دست عقلاست. در سال۸۸ بعضی رسانهها برای مصاحبه میآمدند و میگفتند راه حل چیست و من میگفتم اداره امور از دست افراطیها گرفته و به عقلا سپرده شود.
* به یاد داریم که در سال۸۸ تندروی در اوج خود قرار داشت و به مجموعه حوادثی که رخ داد میگفتند فتنه اما من همان زمان هم میگفتم تنها راه حل بازگشت به میانهروی از سمت هر یک از طرفین است. هم آن زمان و هم امروز باور دارم دست تندروها در هر جا که هستند باید از مسئولیت کوتاه شود؛ خواه در دولت، خواه در مجلس یا دیگر نهادها و ارگانها. جامعهای که زمام امورش دست افراطیها باشد، مصیبت در پی مصیبت را تجربه میکند.
* این کشور ۸۵ میلیون نفر جمعیت دارد و همه این ها صاحبان این کشور هستند و باید حق آن ها برای تصمیمگیری را بپذیریم. اینکه عدهای را کنار بگذاریم و بگوییم شما بیگانه هستید و به عناوین مختلف سعی کنیم همه قدرت را در اختیار یک جناح بگذاریم، به دور از خردورزی است.
* در مناظره، در مجلس، و در نمازجمعه بد و بیراه می گویند، از سیاستورزی بدگویی به طیف مقابل را یاد گرفته اند. ما باید به مکتب امام (ره) بازگردیم. من در زمان امام(ره) که مسئولیت داشتم، به بیت امام(ره) میرفتیم و به دفعات پیش آمده بود که میدیدیم مرحوم امام(ره) با جناح مقابل ما مشغول گفتوگو است. حاج احمدآقا به ما میگفت اینجا خانه مردم است و هر جناحی حق دارد با امام(ره) سخن بگوید.
* هنوز در حاکمیت عده زیادی از عقلا و اندیشمندانی هستند که میخواهند میانهروی به جای خشونت وجود داشته باشد و صدای مردم شنیده و اصلاحات صورت گیرد اما ثابت میکنم که دو جریان در حاکمیت نفوذ کردند که از اساس با حق حاکمیت مردم مشکل داشتند و دارند. یکی نیروهای افراطیاند که فریاد میزنند اما خردورز نیستند و دوم انجمن حجتیه است که در بسیاری از تصمیمسازیها نفوذ دارد.
* بحرانی که به وجود آمده است ماحصل تندروی هر دو طرف بود. همه قبول دارند که مردم اعتراض دارند. هیچکس نیست که انصافی داشته باشد و بگوید مردم از همهچیز راضیاند. حالا اینکه صداوسیما نمک بر زخم مردم میپاشد و میخواهد فضا را طوری جلوه دهد که انگار نه انگار مشکلی در کشور وجود دارد، بحث دیگری است؛ بنابراین مشکلات زیادی وجود دارد و مردم هم ناراضیاند و باید به مطالبات مردم پاسخ داد که اگر پاسخ مناسب داده نشود، این مطالبات انباشته مانند آتش زیر خاکستر میشوند که بار دیگر و در بزنگاهی دیگرشعلهور میشوند.
* مسئولان اذعان کنند که مردم با شما صادقانه حرف نزدیم، اما حالا میخواهیم صدایتان را بشنویم و به مطالباتتان جامه عمل بپوشانیم. به مردم تریبون دهند، به استانهای مختلف بروند و با مردم سخن بگویند و بگذارند مردم هم راحت حرفشان را بزنند؛ بدون ترس از اینکه بعد از گفتن حرفها هزینهای برایشان ایجاد شود. نیروی انتظامی هم امنیت مراسم را مهیا کند تا مردم هرچه راحتتر حرفهایشان را بزنند. حتی در هر استان محلی برای گفتوگو تعیین شود. پیشنهاد دیگر آن است که اجازه راهپیمایی به مردم داده شود. وزارت کشورمجوز دهد آن جمعی که درخواست راهپیمایی دارند، بدون هرگونه تخریب، هتاکی و فحاشی در خیابانی مشخص و مسیری از پیش اعلامشده، راهپیایی کنند.
* جریانهای سیاسی اگر دچار تقصیرهایی نمیشدند، اگر کوتاهی نمیکردند و اگر میتوانست هم تصمیمسازان و هم مردم را به مسیر درستی هدایت کنند، کار به اینجا نمیرسید. حاکمیت هم نخواست که همه جناحها را در امر سیاست مشارکت دهد و برخی خواستند که حاکمیت در قالب یک جناح تعریف شود. این در حالی است که یک نظام سیاسی مانند پدری برای همه جریانهای سیاسی است که باید همه آن ها را در خود جای دهد. من فکر میکنم اکنون فضا طوری نیست که مردم به جریانهای سیاسی اعتماد کنند و قدری برای این کار دیر شده است.